نقدی بر ماهیت اسلامی پیشرفت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، گروه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مؤسسه آموزش عالی حوزوی اندیشه وابسته به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که در راستای منویات مقام معظم رهبری مبنی بر تدوین و تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تاسیس شده است، نخستین نشست علمی تخصصی ماهیت اسلامی پیشرفت را با ارائه عطاءالله رفیعی آتانی استاد دانشگاه و عضو شورای علمی گروه الگوی اسلامی ایران پیشرفت، چهارشنبه 12 بهمنماه در تالار معرفت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دفتر قم برگزار کرد.
در ابتدای این مراسم که با استقبال پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی همراه شد، حجتالاسلام حمیدرضا شاکرین، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی وظیفه اصلی گروه علمی پژوهشی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را ساماندهی مدیریت تحقیق و پژوهش در عرصه الگوی پیشرفت در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان و اظهار کرد: این گروه با تشکیل شورای علمی مرکب از صاحبنظران این عرصه، به تدوین نظام مسائل الگوی ایرانی پیشرفت، ایجاد بانک اطلاعات و نزدیک شدن به تدوین پروندههای علمی برای تحقیقات عمیق و تلاش در راستای برگزاری نشستهای علمی، کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی در این حوزه پرداخته است.
تغییر انسان بهترین مبنا برای تفسیر پیشرفت
عطاءالله رفیعی آتانی ارائه دهنده مقاله «ماهیت اسلامی پیشرفت» در ادامه این مراسم، هدف از طرح این مقاله را تلاش برای نسبت دادن یک نظریه درباره پیشرفت به اسلام عنوان و اظهار کرد: هدف از بیان پیشرفت جامعه اسلامی، ارائه نظریه پیشرفت سازگار با معارف اسلامی و محصول یک نظریهپرداز مؤمن به اسلام نیست، بلکه یک نظریه برآمده از منابع معتبر شناخت اسلامی است.
وی مجموعه نظریههای توسعه که در چارچوب علوم مختلف مطرح میشود را دارای یک برنامه پژوهشی و یک هسته مرکزی دانست و با بیان اینکه مسأله اصلی در موضوع توسعه، انتخاب نظریه توسعه نیست بلکه تشخیص «کُر» آن است که همه نظریهها بر مدار آن شکل گرفته و نسبت ما هم با آن «کُر» نهایی میشود، افزود: هسته اصلی این نظریهها بر این امر استوار است که آنچه در غرب اتفاق افتاده، دقیقا به مثابه توسعه و برابر با توسعهیافتگی و آنچه در غرب اتفاق افتاده مصداق اتم توسعه است.
این استاد دانشگاه تعبیر صحیح آنچه در غرب اتفاق افتاده را برای بررسی فرایند توسعه ضروری دانست و با اشاره به شاخصهای توسعه برآمده از خصوصیات اصلی جامعه دوران نوین غرب، ابزار اندازهگیری نسبت یا اندازه انطباق شرایط کشورهای دیگر با شرایط نوین غرب را مورد بررسی قرار داد و گفت: انسان محقق شده در غرب، مانند همه حیوانات موجودی خواهشگر است که تنها داشتن عقل او را از حیوانات متمایز میکند.
رفیعی آتانی با بیان اینکه غربیان رشد عقلانیت را به مثابه پیشرفت میدانند، اما انسان دارای ویژگیهای فراجهانی و ثابت، ساخته فرهنگ غرب نیست بلکه فرهنگ غرب ساخته تحول انسان است، هدف انسان در مکاتب غربی را چیزی جز حداکثرسازی تعلقات مادی و لذایذ حیوانی که مقصدی جز خود ندارد و به صورت عریان و محض، خود را در نظام زندگی اقتصادی نشان میدهد، ندانست.
وی با اشاره به اینکه هسته مرکزی نظریه اسلامی پیشرفت نوع نگاه اسلام به انسان است، بهترین مبنا برای تفسیر پیشرفت را تغییر انسان دانست و با بیان ویژگیهای انسان مانند حقیقتطلبی، میل به جاودانگی، منفعتطلبی، عشقورزی، زیباییدوستی، میل به پرستش، قدرتطلبی، آزادیخواهی و حب به کمال طلبی، گفت: منتهای پیشرفت در چارچوب تحلیلی غرب و پایان آن هنوز مشخص نشده است.
عضو شورای علمی گروه الگوی اسلامی ایران پیشرفت یادآور شد: انسان گرایشهای ذاتی خود را با مجموعهای از تواناییهایی که در اختیار دارد محقق میکند و مجموعه تواناییهای او برخی قوای انسانی است؛ بنابراین همه انسانها در تلاش هستند گرایشهای ذاتی خود را محقق کنند، منتهی این قوا در طول تاریخ به وسیله محصولات، ثمرات و تعلقات گرایشهای ذاتی تقویت و یا تضعیف میشوند.
تعلیم و تربیت، نظام مرکزی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
وی با بیان اینکه پیشرفت بر اثر مدیریت تغییر و تحولات انسان از سوی قوای عقلانی رخ میدهد، اما اگر قوای حیوانی این تغییر و تحول را مدیریت کنند، عقبگرد اتفاق میافتد، گفت: انسان دارای هویت تاریخی و فرهنگی است و از آنجا که گرایشهای انسان ناسازگار نیستند و هر اندازه فرد و جامعه رو به پیشرفت حرکت کنند، تضادهای ظاهری همگراتر خواهند شد، میتوان گفت که ویژگی خاص هر انسانی برآمده از برخورداری از ترکیب ویژهای از تمایلات است.
رفیعی آتانی اضافه کرد: محصول ورود از یک ظرفیت اجتماعی به ظرفیت اجتماعی دیگر، عدم تحمل ظرفیت پیشین است، از اینرو میتوان پیشرفت اتفاق افتاده را به معنای عدالت دانست چراکه براساس عدالت، هر فرد، فردیت خود را محقق کند و عدالت اجتماعی نیز به معنای آن است که نهادهای اجتماعی هر اندازه بیشتر در خدمت تعالی و تکامل فردی قرار بگیرد؛ بنابراین پیشرفت و عدالت برابر هستند، همچنانکه پیشرفت به معنی تعالی هم خواهد بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تحول بنیادین در روابط حقوقی و نظام اعتباریات زندگی در هر مرحلهای از زیست اجتماعی نسبت به مرحله پیشین و بازخوانی و بازتولید شرایط زندگی را ضروری دانست و تصریح کرد: تجربه روش خوبی برای نظریهپردازی در عرصه پیشرفت نیست و چون نگاه غرب به توسعه هستی مرکزی و نظام مرکزی توسعه، نظام زندگی اقتصادی است، آنچه در غرب اتفاق میافتد نیز پیشرفت نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تعلیم و تربیت نظام مرکزی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است و در مدار نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت، نظام تعلیم و تربیت باید لیدر پیشرفت باشد، فضایل انسانی، میزان خلاقیت، اهتمام به مسائل اجتماعی در مقایسه با مسائل فردی، رضایت از زندگی، تغییر متناسب قوانین و نهادهای اجتماعی، تقسیم کار، تعهدات اجتماعی، مشارکت و توزیع نرمال درآمد را از جمله شاخصههای اسلامی پیشرفت عنوان کرد.
پس از سخنان رفیعی آتانی در تبیین «ماهیت اسلامی پیشرفت»، حجج اسلام محمدنقی نظرپور عضو هیأت علمی گروه اقتصاد پژوهشکده نظامهای اسلامی، علیرضا پیروزمند عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم و عبدالحسین خسروپناه عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نقد این مقاله پرداختند و حسین میرمعزی رییس پژوهشکده نظامهای اسلامی، ناصر جهانیان عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و محسن الویری سردبیر فصلنامه تخصصی تاریخ اسلام و پژوهشگر عرصه تاریخ و تمدن اسلامی درباره موضوع سخن گفتند.
ضرورت استفاده از نظر دانشمندان و اقتصاددانهای توسعه
حجتالاسلام نظرپور در ابتدای سخنان خود پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل نظام مقدم جمهوری اسلامی را تبریک گفت و با بیان اینکه برگزاری نشست ماهیت اسلامی پیشرفت در راستای اهدافی است که امام راحل، نظام را بر اساس آن پایهریزی کردند، اظهار داشت: شایسته بود محققانی که در ارتباط مباحث توسعهای کار کردهاند به عنوان ناقد در این مراسم حضور مییافتند.
وی که در نتیجه بحث با رفیعی آتانی موافق بود، اما از مقدمات کار رضایت نداشت، با بیان اینکه عمده بحث من روشی است و اینکه چگونه میتوان یک ایده را نقد، مطرح و بعد انتخاب کرد، گفت: پژوهشگر مقاله در صفحه یک بیان کردند که توسعه دارای یک ماهیت برداری بوده و دو رکن اساسی حرکت یا تغییر و جهت حرکت به هدف استوار است؛ بر همین اساس توسعه به مفهوم و مصداق رایج و غربی آن به معنای حرکت و تغییر از هر وضعیتی به سمت تحقق وضعیت کنونی کشورهای توسعه یافته است.
عضو هیأت علمی گروه اقتصاد پژوهشکده نظامهای اسلامی با اشاره به اینکه مقصد توسعه کاملا معین است، اظهار داشت: شاید بتوان با نگاه به دیدگاههای غربی، بحث را مطرح کرد، ادامه داد و نتیجه گرفت، اما گاهی هم این امر اقتضا دارد که بحث را از جهت روشی به سمت و سویی که هدف و نگاه اقتصاددانهای توسعه را از بحث مطرح میکند، پیش ببریم.
وی با بیان اینکه برخی هم مطرح کردهاند توسعهگرایی بیشتر به جنبه ارادی و آیندهنگری پیشرفت در جهت وضعیت جوامع صنعتی غربی نظر دارد، افزود: بسیاری از محققانی که در عرصه اقتصاد توسعه کار کردهاند با این دو دیدگاه یعنی هدف توسعه تحقق وضعیت کنونی کشورهای توسعهیافته و معین بودن مقصد توسعه موافق نیستند.
حجتالاسلام نظرپور اضافه کرد: «میسرا» اقتصاددان هندی در طرحی با عنوان «برداشت نو از مسائل توسعه» میگوید توسعه فرایندی است که سبب شکوفایی کامل تواناییهای ذاتی انسان میشود و معتقد است باید مدل توسعه کشور هدف سهگانه حقیقتجویی، خوبی و زیبایی را دنبال کند و از این سه مقوله در نگرشها، مذاهب، عقاید و فرهنگهای مختلف برداشتهای متفاوتی متصور است؛ از اینرو توسعهای که بخواهد براساس این سه رکن صورت گیرد، مدل و الگوهای آن نه وامگرفتنی است و نه تحمیلکردنی، بلکه تنها از سوی هر قوم و ملتی ساختنی است.
وی ادامه داد: «گونار میردال» که سوئدی است و برنده جایزه نوبل هم شده است، هم مطرح میکند که کشورهای توسعه نیافته نباید تئوریهای رسیده از ما را به صورت پیشفرض قبول کنند، بلکه آنها را باید دوباره بازسازی کرده و با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی خود منطبق بر منافع و مشکلات خود به کار گیرند و همچنین «آرتور لوئیس» که نوبل 1979 را به خود اختصاص داده است میگوید اغلب اقتصاددانها در تجزیه و تحلیل روند تغییرات اقتصادی به واژه رشد اتکا کردهاند، اما برای تنوع گاهی از کلمات پیشرفت، توسعه و ترقی استفاده میکنند.
این استاد حوزه و دانشگاه ابراز داشت: در بیان یک دیدگاه باید ببینیم که جریان اصلی «main stream» از بیان دیدگاه چیست، جریان اصلی از یک دیدگاه، صرفا دیدگاه یک نفر نیست که احساس کنیم میتوان اسلام را در مقابل آن قرار داد؛ برخی دیدگاهها نظیر دیدگاههای ما و برخی هم مخالف است و باید با دیدگاههایی که داریم در این زمینه رشد و شکوفایی ایجاد کنیم.
وی که با نویسنده مقاله «ماهیت اسلامی پیشرفت» در معین بودن مقصود و مقصد توسعه از لحاظ معنوی موافق بود، اما گفتن این مطلب که مقصد توسعه نقطه واحدی است را صحیح ندانست و با اشاره به نظر یکی دیگر از اقتصاددانهای توسعه گفت: نرخ رشد تولید سرانه واقعی هر کارگر در ساعت طی مدت زمان طولانی ثابت بوده است؛ پس ماهیت چنین رشدی ثابت نبوده و تصاعدی است و براساس این موضوع اگر کشوری در حال توسعه بخواهد رشد کند، نرخ رشد همواره وجود دارد و نباید به یک نقطه ثابت برسد؛ بنابراین نرخ رشد ثابت است نه میزان رشد.
عضو هیأت علمی گروه اقتصاد پژوهشکده نظامهای اسلامی با بیان اینکه برای مطرح کردن بحثهای توسعه باید از نظر دانشمندان و اقتصاددانهای توسعه استفاده شود نه از نوشتههایی که بر روی مبانی کلاسیکی اقتصاد متمرکز شده است، افزود: در ارائه «ماهیت پیشرفت اسلامی» به عنوان نظریه جدید، ملازمهای وجود دارد و آن اینکه با نگاه به دیدگاههایی که اخیرا مطرح شده، خواهیم یافت که بسیاری از اقتصاددانهای توسعه این بحث را مطرح کردهاند.
توسعه گسترش افقی و پیشرفت حرکت عمودی نیست
حجتالاسلام پیروزمند از دیگر ناقدان مقاله «ماهیت پیشرفت اسلامی» با بیان اینکه نقد کردن به مراتب آسانتر از حرف ایجابی زدن است و آنچه عرض میشود به معنای تنقیص یا کم انگاشتن تلاشی که آقای رفیعی آتانی انجام دادهاند نیست، گفت: پیام مقاله ماهیت پیشرفت اسلامی که فنیتر و منسجمتر از ارائه آن بود میخواهد از ترکیب نظریه فطرت و حرکت جوهری مرحوم ملاصدرا به این نتیجه برسد که پیشرفت یعنی به فعلیت رساندن ذاتیاتی که به عنوان فطریات انسان در نهاد همه انسانها هست و این به فعلیت رساندن باید به مقصد کمالطلبی باشد و آن غایت القصوای کمالطلبی تقرب الهی است.
وی با بیان اینکه کمالطلبی که بر مبنای فطریات انسان اتفاق میافتد یک امر سیروریت بخش متصل دائمی است به میزانی که انسان واجد این فطریات میشود، خصوصیتهای فطری در او فعلیت پیدا میکند و این ویژگی در نهادهای اجتماعی ذخیره میشود تا فرد پیشرفت کند، اظهار داشت: با تضعیف ذخیره خصوصیات فطری در نهادهای اجتماعی، قدرت پیشبرندگیاش کم شده و مبدأ پیشرفت جدیدی میشود.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم با اشاره به اینکه در مقاله فردگرایی موجود در ادبیات توسعه نقد شده که آن فردگرایی مبتنی بر عزت جویی انسان است نه کمالطلبی انسان، این نوع توسعه را برنتافت و گفت: طراح فرمودند جامعه در کنار فرد شکل میگیرد، یعنی براساس فطرت فردی میخواهند پیشرفت را از دریچه فردیت انسان و از دریچه فطرت که در نهاد انسان است ببیند و پرورش داده و به فعلیت برسانند که به نوعی دچار فردگرایی شدهاند و حب ذات انسان را در فطریات پذیرفتهاند.
وی با بیان اینکه پیشرفت یک پدیده اجتماعی است که افراد آن را میآفرینند، اصل بنیادی که این نظریه بر آن پایهریزی شده است را محل تأمل دانست و تصریح کرد: باید روشن شود انسان این کار را تنها برای خود انجام میدهد یا انسان مؤمن میگوید با این کار خودم به کمال میرسم، اما من فردی در این مسیر پیشرفت اصل نیستم بلکه در خدمت یک حادثه بزرگتری هستم که آن مهم است و در دل آن من هم پیشرفت میکنم که اگر از این زاویه به بحث نگاه کنیم؛ البته نفی فطرت و نفی رشد ویژگیهای فطری انسان تحت تربیت فرهنگ مذهب در الگوی پیشرفت به معنای مناقشه در این جهت نیست.
حجتالاسلام پیروزمند با طرح این سؤال که چگونه میتوان ویژگیهای فطری انسان را به فعلیت رساند، گفت: ممکن است در ادبیات توسعه غرب با یک واژگان مشابه مانند حقیقتطلبی، کمالجویی و حب ذات روبهرو شویم، اما اصل قضیه چندان دردی را دوا نمیکنم، بلکه مهم آن است که یک تبیین روشنی از حقیقتطلبی، آزادیخواهی، میل به فضایل اخلاقی ارایه دهیم که اگر به اجمال تکیه کنیم بابی را نگشودهایم.
وی ادامه داد: چنانچه به جای بحث فطرتی که پژوهشگر مقاله مطرح کردند میگفتیم مجموعه فضایل الهی و انسانی که اسلام برای انسان بیان کرده است و باید ویژگیهای آن تحقق پیدا کند و این یعنی پیشرفت به بحث لطمهای نمیخورد و نتیجه متفاوتی گرفته نمیشد و بلکه شاید این موضوع بهتر بود، چراکه مقداری تفسیریتر و تبیینتر است؛ پیشرفت یعنی تحقق ویژگیهای جامعه اسلامی در فرد و سخن از این تحقق بسیار واضحتر از آن است که چند خصلت فطری را نام ببریم و بگوییم پیشرفت به فعلیت رسیدن این خصوصیات است.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بین ماهیت پیشرفت و ویژگیهای پیشرفت اسلامی با عامل پیشرفت باید فرق گذاشت، تصریح کرد: برای رسیدن به ویژگیهای فرهنگ اسلامی به عنوان انسان کامل باید بر بیدار کردن و هوشیار کردن خصوصیات فطری انسان تکیه کنیم، اما این امر ماهیت پیشرفت نیست، بلکه ماهیت پیشرفت چگونگی تحقق آن در ابعاد انسانشناسانه و روانشناسانه است.
وی که سخنان پیشین خود را درباره کلیات مقاله ارائه کرده بود، چند بحث موردی را هم مطرح کرد و با اشاره به غفلت مقاله از ارائه بحث توسعه در ادبیات جدید، گفت: اگرچه فردگرایی در فرهنگ لیبرالیست حرف نخست را میزند، اما این موضوع با ایجاد ابزارهای اجتماعی کنترل فرد و جامعه منافاتی ندارد و نقطه کانونی توسعه و شکلگیری ادبیات توسعه چگونگی به حرکت درآمدن جامعهای مرکب از یک مجموعه انسانی است؛ بنابراین ادبیات توسعه میخواهد به فرد منتهی شود اما برای تحقق آن از ابزار اجتماعی استفاده میشود.
حجتالاسلام پیروزمند با بیان اینکه آقای رفیعی آتانی در مقاله خود تفاوتی را بین پیشرفت و توسعه ارائه کردند و برای آن تعریف عمودی افقی را به کار گرفتند، این تفکیک را صحیح ندانست و ابراز داشت: توسعه گسترش افقی و پیشرفت حرکت عمودی نیست؛ در توسعه غربی حرکت افقی و عمودی در جهت باطل اتفاق افتاده و عمق پیدا کرده است که با این توضیح نتیجه میگیریم برای بیان توسعه اسلامی نیازمند حرکت افقی و عمودی هستیم.
وی ملازمات و نتیجهگیریهای پایانی را مهمترن بخش مقاله دانست و گفت: در ملازمه اول نتیجه گرفته شد که جامعه در کنار فرد قابل پذیرش است، اما براساس این مبنا چگونه جامعه موضوعیت پیدا میکند؛ به نظر میرسد این نوع نگاه چندان جامعهگرا نیست و نمیتواند تفصیل و تحلیل صحیحی از جامعه ارائه کند، چراکه میگوید فرد و کمال فرد موضوعیت دارد و برای کمال یافتن فرد باید ذاتیاتی که در وجود او است به فعلیت برسد و این یعنی پیشرفت، در حالی که موضوعیت و مفهوم نهاد اجتماعی و ذخیره در نهاد اجتماعی در ادبیات مشخص نیست.
ضرورت تبیین صحیح مفاهیم پیشرفت / اقتصاد توسعه اقتصاد غربیها نیست
در این بخش از نشست نقد و بررسی «ماهیت پیشرفت اسلامی» نوبت به سخنان حاضران در جلسه رسید که طی آن حجتالاسلام ناصر جهانیان عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از اقتصاددانهای حوزوی بر تبیین و توضیح صحیح مفاهیم پیشرفت تأکید کرد و توسعه را در تعریف مدرنیسم حرکت از جامعه سنتی (کشاورزی) به جامعه مدرن (صنعتی) دانست.
وی با بیان اینکه یک توسعه در غرب اتفاق افتاد و یک توسعه هم در جهان سوم پروژه شد، گفت: اقتصاد توسعه اقتصاد غربیها نیست بلکه علمی است که برای تخصیص منابع برای کشورهای جهان سوم و راهبردها و سیاستهایی که برای اصلاح نابسامانیهای اقتصادی در جهان سوم انجام میشود که در ارائه تعریف به این مورد توجهی نمیشود.
عضو هیأت علمی گروه اقتصاد پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: ارائه مقاله «ماهیت پیشرفت اسلامی» خلط واژهها و مفاهیم است یعنی اسم سعادت را که انسان باید به ظرفیتهای بالقوهاش برسد پیشرفت گذاشته و بعد گفته که عدالت و معنویت همین است.
نقص مقاله؛ منحصر در بحث انسانشناسی
حجتالاسلام سیدحسین میرمعزی رییس پژوهشکده نظامهای اسلامی نیز با طرح سؤالی از ارائه دهنده مقاله با بیان اینکه نگاه منحصرگرایانه به بحث انسانشناسی و سعی در تبیین پیشرفت با توضیح ماهیت انسان یا جامعه انسانی وجود دارد، پرسید: آیا کافی است که برای تبیین مسأله «ماهیت اسلامی پیشرفت» تنها از انسانشناسی شروع کرده، مباحث را با دیدی تاریخی مطرح کنیم و هیچ نگاهی به جهانشناسی و خداشناسی نداشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه زمانی پیشرفت را در هستیشناسی کامل از انسان، خدا و جهان آفرینش تفسیر میکنیم و گاهی تنها بر روی انسانشناسی متمرکز میشویم، افزود: مقاله در بحث انسانشناسی منحصر شده و این نقص مقاله است؛ انسان در ظرفی از آفرینش پیشرفت میکند و این اختلافی که درباره شناخت و ماهیت انسان داریم به مراتب در هستیشناسی و جهانشناسی وجود دارد که مناسب بود برای پیشرفت بحث به این موضوع توجه میشد.
تعبیر به مبهم بودن آینده صحیح نیست
حجتالاسلام محسن الویری عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نیز در سخنانی با بیان اینکه آقای رفیعی آتانی موارد را مترادف به کار بردند و بین مبهم بودن آینده و انتها نداشتن خلط شد، گفت: آینده در نظریه فطرت، محدود یا تمام نمیشود، چراکه آینده خدا است، اما بسیار تفاوت میکند با اینکه بگوییم آینده مبهم است و نمیدانیم چه میشود؛ جامعه نقطه معین مطلوب بیرونی دارد که فرد خود را به آن نزدیک میکند و در فرد انسان کامل است و جامعه هم مانند جامعه موعود مهدوی میتواند آن افق را در نظر گفته، تعیین کند.
وی تعبیر به مبهم بودن آینده را تعبیر صحیحی ندانست و یادآور شد: از دهه هفتاد به این طرف به ترتیب انسان، فرهنگ، معنویت و در چند سال اخیر بحث دین به صراحت در نظریههای توسعه مطرح است و با کلیت یکپارچه منسجم روبهرو نیستیم؛ بنابراین بهتر بود ارائه کننده مقاله مبنا را به جای این شیوه بحث، بر روی مبنای این دیدگاهها، یعنی کسانی که از معنویت حرف میزنند سرانجام معنویت را در دیدگاه اقتصاد مدنظر دارند نه معنویت مستقل، متمرکز میکرد.
ماهیت پیشرفت اسلامی به جای ماهیت اسلامی پیشرفت
حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه رییس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران از دیگر ناقدانی بود که در سخنانی به نقد مقاله «ماهیت اسلامی پیشرفت» پرداخت و با بیان اینکه ارائه دهنده مقاله سعی کنند مباحث خود را به صورت نموداری و بیان ریاضی تبیین کنند، گفت: از آنجا که امروزه مباحث علوم انسانی با بیان ریاضی و نمودار به مخاطب عرضه میشود، مناسب است اندیشمندان و محققان عرصه الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت این اصل را مدنظر قرار دهند.
مدیر گروه فلسفه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه تعبیر ماهیت پیشرفت اسلامی ذکر شود تا اینکه بگوییم ماهیت اسلامی پیشرفت، تبیین مفهوم توسعه و پیشرفت را منوط به مشخص کردن رویکرد خود از این تصمیم مبنی بر طرح مفهوم فردی توسعه یا مفهوم اجتماعی آن دانست و خواستار ارائه نقشهای از تعاریف مختلف برای مفهوم فلسفی پیشرفت شد.
وی با اشاره به اینکه در مکاتب غربی، توسعه اجتماعی اقتصادی مطرح میشود و در مفهوم فلسفی آن تأکید بر مبانی است، اما وقتی بخواهیم از توسعه اقتصادی صحبت کنیم میخواهیم وضع اقتصادی را از وضع موجود به مطلوب تغییر دهیم، بر مراجعه به منابع اصیل و دسته اول از نظریههای غربی در اینباره تأکید کرد و افزود: از آنجا که مکاتب فلسفی متفاوتی در غرب وجود دارد، تعاریف صحیحی را نمیتوان از توسعه ارائه کرد.
حجتالاسلام خسروپناه غربستیزی و نقد غرب را بدون دقت در شناخت غرب و غربشناسی دقیق که متأسفانه در کشور ایران به آن توجه نمیشود، صحیح ندانست و با بیان اینکه در غربشناسی نباید عجله کرد، ابراز داشت: کمپانیهای اقتصادی و سیاستمداران غربی از مدلها و تعاریفی استفاده میکنند که نفع بیشتری ببرند که این دو نباید خلط شود.
وی ادامه داد: پرداختن به بحث فطریات لازم است، اما گره را باز نمیکند و از آنجا که هنوز یک مطالعه انسانشناسی جامعی که قوا، ساحتها، گرایشها و اهداف اسلام را به صورت نظاممند بیان میکند، انجام ندادهایم، نمیتوانیم مدلی را از توسعه ارائه داد، بنابراین تنها به یک تعریف اکتفا میکنیم.
رییس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه در علوم انسانی مبانی معرفتی مانند انسانشناسی وجود دارد و در این بین انسان اقتصادی و انسان سیاسی، انسانشناسی خاص است، گفت: در بحث توسعه به انسانشناسی عام توجه شده، اما به انسانشناسی خاص توجهی نشده است؛ در حالی که در حوزه علوم انسانی باید یک نظام انسانشناسی عام و یک نظام انسانشناسی خاص کار شود.
وی خواستار انجام یک پژوهش ویژه در بحث انسانشناسی خاص شد و با طرح این سؤال که چرا توسعه نه، پیشرفت آری، اظهار داشت: واژهها دارای معانی و معانی دارای مبانی هستند و اگر واژه تغییر کرد یعنی معنا و مبنا تغییر کرده است؛ بنابراین تعبیر رهبر معظم انقلاب از توسعه به پیشرفت یک مبانی ویژهای تولید میکند که محققان این عرصه باید آن را مورد نظر قرار دهند.
حجتالاسلام خسروپناه با اشاره به اشکالات ساختاری مقاله، عکس نظر حجتالاسلام پیروزمند بیان آقای رفیعی آتانی را بیشتر از خود مقاله پسندید و با بیان اینکه تعریف مقاله از پیشرفت اسلامی به خوبی ارائه نشده است، در حالی که خواننده باید این تعریف را از مقاله استنباط کند، گفت: مفهوم فلسفی پیشرفت اسلامی، حرکت تکاملی و عادلانه انسان در بستر ذات یعنی فرد، مکان یعنی جامعه و زمان یعنی تاریخ و در ابعاد مختلف مادی و معنوی برای رسیدن به حیات طیبه مبتنی بر مبانی هستیشناختی، معرفتشناختی، انسانشناختی، ارزششناختی و روششناختی اسلامی است. /920/ز501/ر