۱۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۲
کد خبر: ۷۵۴۳۷۶
زبانِ دراز متهم به سوی مردم؛

نبش قبر بنزینی روحانی/ انتظار از دادگاه ویژه روحانیت

نبش قبر بنزینی روحانی/ انتظار از دادگاه ویژه روحانیت
روحانی در تازه‌ترین ادعایش در جمع تحریریه روزنامه اعتماد به بیان مطالبی متناقض و مخدوش درباره فتنه بنزینی سال 98 پرداخته است. او شکل گیری آشوب‌ها را به دنبال اعتراض و نگرانی آیت الله رئیسی، رئیس وقت قوه قضاییه و جمعی از نمایندگان مجلس و حوزه علمیه قم دانسته؛ نه سوءمدیریت خود!!

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حسن روحانی چندی پیش در دیدار با اعضای هیئت تحریریه روزنامه اعتماد کلنگ برداشته و به نبش قبر موضوعی پرداخته که اگر صحت داشته باشد، اوج ناتوانی و ناکارآمدی دولت تدبیر و امید و شخص حسن روحانی را نشان می‌دهد و از طرفی تکرار دوباره این صحبت‌ها برای مردم، موجب عصبانیت مجدد آن‌ها به ویژه خانواده‌هایی خواهد بود که در این حادثه تلخ سوءمدیریتی دولت روحانی، عزیزان خود را از دست دادند.

نکته اول، تلاش حسن روحانی برای فرار از فهمیدن افزایش قیمت در روز جمعه بود. اوج سوء مدیریت دولت اینجاست که برای چنین اتفاق بزرگی یک طرح محرمانه را در شورای امنیت کشور مطرح کرده‌اند و معلوم نیست در آن پیوست‌های رسانه‌ای دیده شده بود یا خیر. قطعاً اگر پیوست‌های رسانه‌ای برای افزایش قیمت به خوبی دیده می‌شد. شاهد عصبانیت مردم در کف خیابان‌های کشور نبودیم. در حقیقت وقتی که آقای رئیس جمهور وقت اجرای این طرح مهم را به خود وزارت کشور موکول می‌کند و حتی می‌گوید که هر موقع خواستید اجرا کنید، اجرا کنید و حتی با وجود اظهار و اقرار وی در این سخنان که می‌گوید من به آن‌ها گفته بودم که من را قبل از گران کردن مطلع کنید و مجریان گران کردن بنزین، نمی‌توانند یک شخص (رئیس جمهور وقت) را مطلع کنند، چطور می‌توانیم باور کنیم که پیوست رسانه‌ای جهت گران کردن بنزین به درستی از سوی این افراد پیاده سازی شده است؟ قطعاً اگر پیوست رسانه‌ای درستی برای این ماجرا درنظر گرفته شده بود، چنین حادثه‌ای پیش نمی‌آمد.

نکته دوم این است که روحانی در جای دیگری از صحبت‌های خود مقصر تجمعات و آشوب‌ها را شخص آیت الله رئیسی و تعدادی از نمایندگان مجلس و بزرگان حوزه علمیه قم معرفی می‌کند که این در حقیقت بزرگترین تهمتی است که به نظر می‌رسد بایستی توسط مدعی العموم پیگیری گردد. آیا گزارش وزارت اطلاعات که در این بخش از سخنان حسن روحانی مورد ادعاست، تصریح کرده است که صحبت‌ها و پیام‌های آیت الله رئیسی درباره این طرح موجب شده است هسته‌های آشوب سازماندهی شده در کف خیابان به حرف آیت الله رئیسی و تعدادی از نمایندگان مجلس و بزرگان حوزه علمیه قم به کف خیابان‌ها بیایند و اعتراض خود را به این شکل نشان دهند؟ چه تهمت بزرگی! حتی اگر گزارش مورد ادعای حسن روحانی از سوی وزارت اطلاعات باشد، باز بایستی بررسی کرد که این گزارش چقدر صحت دارد؟!

نکته سوم که نکته طنز ماجراست، ادعای حسن روحانی درباره آشوب‌هاست که باز سعی می‌کند آشوبی که مردم به خیابان‌ها ریخته بودند را غیرمتوجه نسبت به افزایش ناگهانی بنزین نشان بدهد. چنین طرح ادعایی از سوی حسن روحانی که هیچ ارتباطی جز گزارشات کذایی وزارت اطلاعات وقت که طبق ادعای روحانی، گزارشی مخدوش است، یا نشان می‌دهد که آقای روحانی امنیتی خوبی نیست و نبوده و یا نشان می‌دهد که گزارشات امنیتی واصله به ایشان همانند آن گزارش مخدوش بوده‌اند؛ زیرا در همان شب بسیاری از نهادهای انتظامی و امنیتی در کف خیابان مراقبت می‌کردند تا حوادث امنیتی و انتظامی به وقوع نپیوندد و اینکه آشوب‌ها از شب روز جمعه شروع شده‌اند و نه حتی غروب و ظهر یا صبح آن روز، هیچ دلیلی نمی‌شود که صرف شلوغی مردم به خاطر دعوت و تشویق افراد دیگر بوده و مربوط به خود پدیده گرانی بنزین نیست.

نکته طنز دیگر این است که حسن روحانی در بخشی دیگر از سخنان خود کشته‌های ماهشهر را نیز غیر از حادثه آبان 98 و گرانی بنزین ارزیابی می‌کند. جناب روحانی شاید شما در دستگاه تحلیلی و محاسباتی خودتان کشته‌های آن حادثه را باز هم طبق این گزارشات مخدوش به حساب نمی‌آورید؛ اما افکار عمومی و رسانه‌های لجن پراکن دشمن، چنین نظر و نگاهی ندارند! شما هر چقدر بگویید ماست سیاه است، چه کسی باور می‌کند جز سوفسطاییان زمان سقراط؟

به نظر می‌رسد تا زمانی که دستگاه قضایی و به ویژه دادگاه ویژه روحانیت، اقدام جدی در مواجهه با شکایت‌های متعدد حقیقی و حقوقی درباره شخص حسن روحانی انجام ندهد، راه چنین سخنان طنزی که در حقیقت نمک بر زخم مردم است، باز خواهد بود. نگاه و جستجویی در واکنش‌های مردم و فعالین سیاسی نشان می‌دهد که این سخنان حسن روحانی چطور افکار سیاسی را مشوش و جریحه دار کرده است و از طرفی مردم را بابت سوء مدیریتی که باید جناب آقای روحانی پاسخگوی آن باشد، ناراحت کرده. بایستی امروز دکتر روحانی در جایگاه متهم پاسخگوی سوء رفتارها، سوء مدیریت‌ها و ترک فعل‌های خود باشد، نه اینکه بنشیند و داستان حسین کرد شبستری تعریف کند.

ارسال نظرات