روایتی از مسیر یحیی؛
او میخواند و یک سالن بیوقفه گریه میکنند: «ستاره آسمون نقش زمینه، خودم انگشتر و مِ گوک نِگینه، خداوندا تو نِگینو نگه دار، مِ گوک اول و آخرش همینه. لالالالا مِن شِ یحیی قِربون، بَوِرده قشنگ کیجای قِربون»
جان وَچِه مِ دل خیلی تنگه...
کد خبر: ۷۳۵۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸