حجت الاسلام رضایی اصفهانی:
حوزه علمیه باید سردمدار تفسیر موضوعی میان رشته ای باشد
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی جامعه المصطفی العالمیه با اشاره به عدم کفایت شیوه های سنتی تفسیر برای پاسخگویی به نیازهای روز جامعه گفت: جامعه قرآنی در حوزه های علمیه باید سردمداری تفسیر موضوعی میان رشته ای را به دست گیرد و رشته های جدید ایجاد کند تا از قرآن پژوهی در جهان اسلام که ضرورت زمان است عقب نمانیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا از مشهد،حجت الاسلام محمدعلی رضایی اصفهانی، عضو هیأت علمی جامعه المصطفی العالمیه روز گذشته در نشست تخصصی قرآن پژوهی که در محل تالار اجتماعات بناید پژوهش های اسلامی استان قدس رضوی برگزار شد به بررسی رویکردها و مباحث نوین تفسیری و قرآنی پرداخت و گفت: روش های تفسیری غیر از گرایش های تفسیری است؛ تفسیر قرآن به قرآن، روایی، علمی، عقلی، باطنی و اجتهادی جزو روش های معتبر در تفسیر و مذاهب تفسیری، مکاتب کلامی در تفسیر، سبک ها و الوان تفسیری و جهت گیری های تفسیری از گرایشات گرایش ها تفسیری محسوب می شود.
وی افزود: بحث این نشست نه جزو روش های تفسیری است و نه جزو گرایش ها بلکه جزو اسلوب های تفسیری قرار می گیرد، شیوه های مطالعات در تفسیر و علوم قرآن در کتاب منطق تفسیر3 اینجانب آمده است لذا وارد بحث پیشینه تفسیر موضوعی نمی شوم.
حجت الاسلام رضایی اصفهانی تصریح کرد: ریشه تفسیر موضوعی به طور رسمی به چنددهه گذشته برمی گردد که بیشتر تفسیرهای موضوعی را با یک روش یعنی تحقیق موضوعی درون قرآنی ارائه می کردند، مفسر در این شیوه سعی می کند از میان آیات موافق و مشابه و مخالف یک جمع بندی به عنوان دیدگاه کلی قرآن در آن موضوع ارائه کند.
وی با بیان اینکه چون این شیوه سیاق را بر هم می زند ممکن است گاهی برخی مطالب از بین برود و در برخی موضوعات مانند اثبات اصل وجود خدا جواب نمی دهد اظهار داشت: این نوع تفسیر زیرمجموعه تفسیر قرآن به قرآن در روش شناسی نیز قرار می گیرد که تفسیر پیام قرآن آیت الله مکارم شیرازی و منشور جاوید آیت الله سبحانی از این قبیل است.
این مدرس حوزه علمیه ادامه داد: دومین شیوه، تفسیر موضوعی برون قرآنی است که پایه گذار آن را شهید صدر می دانند، وی معتقد است به حای اینکه موضوع را از درون قرآن پیدا کنیم، از بیرون قرآن و از متن جامعه و سایر علوم موضوع را تعیین کرده و بر قرآن عرضه کنیم، در این شیوه، مفسر موضوعی مانند پلورالیزم را (که به لفظه در قرآن وجود ندارد )به عنوان یک موضوع روز در نظر گرفته و همچون یک پرسش به محضر قران می برد و آیات موافق و مخالف و مشابه را جمع آوری و در نهایت پاسخ قرآن را بدان پرسش را عرضه می کند، تفسیر قران و بهداشت روان آقای صادقیان و قران و کیهان شناسی و... از این قبیل تفسیر است.
عضو هیأت علمی جامعه المصطفی العالمیه ابراز داشت: شیوه سوم در تفسیر موضوعی که در سال های اخیر مطرح شده و بسیار کاربرد دارد، تفسیر موضوعی تطبیقی است یعنی یک موضوع را از قرآن گرفته و با موضوع مشابهی در کتاب مقدس یا سایر ادیان و مذاهب غیرشیعه مورد بررسی قرار دهیم؛ در این شیوه در حقیقت ابتدا مفسر مواضع وفاق و خلاف هر دو دین یا هر دو مذهب را به دست می آورد و سپس به تحلیل و نقد این مواضع می پردازد.
حجت الاسلام رضایی اصفهانی تأکید کرد: شیوه تفسیر تطبیقی که امروز به عنوان یک رشته دکتری مطرح است از نقاط قوت ما(شیعیان) در مقابل اهل سنت به شمار می رود زیرا وقتی احادیث اهل بیت(ع) را با قران مطرح کنیم خودبه خود این درر گرانبها خود را نشان می دهد.
وی، تفسیر موضوعی میان رشته ای را چهارمین روش تفسیر موضوعی دانست و گفت: کمتر از یک دهه است که از آغاز این شویه می گذرد، گاه یک موضوع را به صورت تطبیقی مثلا در قرآن و کیهان شناسی مورد بررسی قرار می دهیم و گاه موضوعی را از نگاه دو دانش مورد بررسی قرار می دهیم و علاوه بر تعیین مواضع وفاق و خلاف و تحلیل و نقد آن ها، مفسر به تولید علم هم می رسد.
وی افزود: تفاوت این شویه با تفسیر تطبیقی همچون فرق میان تحقیق مکانیکی و دینامیکی است که تحقیق دینامیکی نتیجه اش تولید علم و دستاورد جدید است؛ مثلا موضوع «روش های تربیت » را از نگاه قران و یک دانش دیگر مانند علوم تربیتی بررسی کنیم، طبیعی است که برخی روش های این دو بار هم همخوان است و برخی دیگر همخوان نیست، اگر روش های تربیتی را به این شیوه مورد بررسی قرار داده و مبانی قرانی تربیت و انسان شناسی و معرفت شناسی را هم بدان اضافه کنیم به تدریج علوم تربیتی اسلامی شکل می گیرد که با علوم تربیتی مورد تدریس در دانشگاه ها متفاوت است و یک علم جدید تولید می شود امروزه از این امر به جهت دهی به علوم انسانی بر اساس قرآن نیز تعبیر می شود.
حجت الاسلام رضایی اصفهانی با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب بر الامی شدن مبانی علوم انسانی و فعالیت های میان رشته ای تصریح کرد: انکه می تواند این کار را بکند شما هستید که علاوه بر آشنایی با قرآن در یکی از زمینه های علمی هم وارد شده اید و به تدریج با کارهای میان رشته ای در تفاسیر موضوعی، چهره این علوم را تغییر می دهید.
وی با بیان اینکه تفسیر عمومی و سنتی پاسخگوی نیازهای عصرما نیست ادامه داد: تفسیر قران دوره 1400 ساله ای را گذرانده که عموما درون قرآنی بوده و در ان حداکثر از عقل و روایات استفاده شده است ولی امروزه دوره جدیدی در مباحث تفسیری به نام تفاسیر تخصصی شروع شده است که در نتیجه ان در آینده نزدیک تفاسیر تخصصی قرآنی را شاهد خواهیم بود.
عضو هیأت علمی جامعه المصطفی العالمیه خاطرنشان کرد: امروز جا دارد اگر کسی عمر خود را روی موضوعات میان رشته ای قرآنی و سایر علوم بگذارد؛ حوزه ها و دانشگاه های ما در داخل و خارج کشور به این سمت در حرکت است اگر از این حرکت عقب بمانیم باید تفاسیر تربیتی مصری را استفاده کنیم.
وی با بیان اینکه باید تفاسیر اجتماعی، اقتصادی، تربیتی بر اساس مبانی اهل بیت(ع) داشته باشیم تأکید کرد: جامعه قرآنی در حوزه های علمیه باید سردمداری این حرکت جدید را به دست گیرد و رشته های جدید ایجاد کند تا از قرآن پژوهی در جهان اسلام که ضرورت زمان است عقب نمانیم.
این استاد حوزه علمیه در پایان سخنانش بر ارائه پایان نامه های مشترک میان رشته ای از سوی حوزویان و نظارت حوزه و اساتید تفسیر بر کارهای میان رشته ای دانشگاهی تأکید کرد.
حجت الاسلام رضایی اصفهانی در ادامه این گردهمایی به پرسش های حاضران پاسخ گفت؛
* آیا می توان این تقسیم بندی که شما داشتید را اینگونه تغییر داد که تفسیر موضوعی برون قرآنی را به چندشاخه تقسیم کرده و تفاسیر تطبیقی و میان رشته ای را زیرشاخه آن بدانیم؟
تقسیمی که اکنون ارائه دادم کم اشکال ترین تقسیم است گرچه پیشنهاد شما در تفسیر موضوعی برون قرآنی قابل اعمال است اما در مباحث برون قرآنی دنبال این نیستیم که موضوع دانش مقابل را حتما به دست آوریم یا تطبیق کنیم لذا در نهایت نمی توان تفاسیر میان رشته ای و تطبیقی را زیرشاخه تفسیر برون قرآنی دانست.
از سوی دیگر مباحث روش شناسی در تفسیر اینطور نیست که ثابت باشد مثلا کسی که به روش تفسیر روایی کار می کند خود را مقید نمی کند که از روش قرآن به قرآن استفاده نکند و مفسرین هیچ گاه خود را به یک شیوه مقید نمی کنند و این روش ها هم این طور نیست که مرزش بسته باشد که نتوان از چند روش در کنار هم استفاده کرد. بنابراین در تفسیر میان رشته ای هم ممکن است همزمان از سایر روش ها استفاده شود.
* با توجه به اینکه در تفسیر میان رشته ای پیش فرض هایی باید مطرح شود آیا در این روش تفسیر به رأی صورت نمی گیرد؟
یکی از آسیب های این شیوه و هر تفسیر موضوعی این است که فرد بدون دانش کافی وارد شود یا به منابع تفسیری توجه نکند یا نظری را بر اساس هوای نفس بر قرآن تحمیل کند که در هر کجا اتفاق بیفتد تفسیر به رأی است لذا اگر کسی که از روش میان رشته ای استفاده می کند به هر دو حوزه تفسیر و علم مورد نظر آشنا نباشد ممکن است دچار این آسیب شود بنابراین این آسیب میان همه روش های تفسیر موضوعی مشترک است.
* برخی مباحث در قرآن در حدی است که می توانیم ادعا کنیم قران در این زمینه یک دانش را ارائه می دهد اما در مباحثی مانند طبیعیات و کیهان شناسی و ....تنها در حد مثال ها و موارد خاصی در قرآن آمده است آیا در تفسیر میان رشته ای به این نکته توجه شده که حیطه های تفسیر موضوعی میان رشته ای را هم مشخص کنیم وبین این دو جنبه قران تفکیک قائل شویم ؟ در روش میان رشته ای در هر بحث به چه حجمی از ایات می توان استدلال کرد؟
اصل مطلب شما را قبول دارم اما باید ببینیم در این روش به دنبال چه هستیم؛ گاهی کسی به دنبال استخراج همه جزئیات علوم از قرآن است مثل الجواهر غزالی که سعی کرده است با استناد به آیه «تبیانا لکل شیء» جزئیات تمام علوم را از قران استخراج کند، این شویه غلط است چون مبنای ان که می گوید همه علوم در قران وجود دارد غلط است و این ادعاخلاف ظواهر قران است.
ما باید در قران دنبال چیزهایی باشیم که مرتبط با هدایت است اگر هم قران مثال های طبیعی زده در راستای خداشناسی یا معاد شناسی است و هدف اصلی قران نیست بنابراین استخراج همه این علوم از قرآن صحیح نیست چون این آیه در مقام بیان مسائل کلی هدایتی است.
از سوی دیگر تحمیل نظریات علمی بر قرآن هم صحیح نیست پس تنها راه سوم یعنی استخدام علوم در فهم آیات قران صحیح است یعنی در جاهایی که علوم اطمینان آور باشد و ظاهر آیه هم دلالت داشته باشد می توان به عنوان مباحث میان رشته ای وارد شد و بررسی کرد چقدر از آیات بر این علوم دلالت دارد.
در پایان این نکته را یاداوری می کنم که وقتی می گوییم تفسیر تربیتی یا اقتصادی یا.... از قران، ممکن است سه تلقی ایجاد شود. به عنوان مثال از عبارت «تفسیر تربیتی قرآن« سه برداشت می شود؛ نخست آنکه آیاتی که مستقیما مربوط به تربیت است به شکل تفسیر ترتیبی آورده شده باشد، دوم اینکه یک نظام تربیتی از قران به شکل موضوعی استخراج شده است و سوم این است که این تفسیر، نگاه تربیتی به قرآن دارد./930/ز503/ص
ارسال نظرات