راهبرد ترامپ؛ تلاشی ناکام برای نجات امپراتوری رو به زوال آمریکا + فایل سند
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، منتشرشده در نوامبر ۲۰۲۵، تصویری از سیاست خارجی دونالد ترامپ ترسیم می کند که بر حفظ برتری جهانی واشنگتن از طریق کنترل مرزها، مهار رقبا و بازسازی اقتصاد داخلی تکیه دارد. این سند، که در ۲۴ صفحه تنظیم شده، آمریکا را به عنوان تنها قدرت مسلط جهان توصیف می کند و بر لزوم تمرکز بر منافع ملی بدون مداخله های ایدئولوژیک تأکید ورزد، اما در عمل، چرخش به سمت واقع گرایی عمل گرایانه را با تهدید مستقیم علیه ایران و محور مقاومت همراه می سازد.
خلاصه ای از اصول راهبردی
سند با مقدمه ای بر انحراف سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد آغاز می شود و دولت ترامپ را نجات بخش این روند می خواند. هدف اصلی، حفظ بقا و امنیت جمهوری مستقل آمریکا از طریق کنترل کامل مرزها، اقتصاد پویا و ارتش بازدارنده است. در جهان، واشنگتن نیم کره غربی را به عنوان حوزه نفوذ انحصاری خود می بیند و اصل دکترین مونرو ترامپ را برای جلوگیری از حضور چین، روسیه و ایران در آمریکای لاتین اجرا می کند. این سند، مهاجرت انبوه را تهدید راهبردی می داند و بر پایان عصر آن اصرار می ورزد، در حالی که برتری فناورانه در هوش مصنوعی، زیست فناوری و نیمه هادی ها را کلید قدرت قرن می شمارد.
در فصل ابزارها، آمریکا از موقعیت جغرافیایی برتر، اقتصاد نوآور و شبکه اتحادها بهره می برد. اصول سیاست خارجی بر اول آمریکا، صلح از راه قدرت و عدم مداخله گسترده استوار است. ترامپ خود را رئیس جمهور صلح معرفی می کند و از دستاوردهایی چون توافقات ابراهیم و حل هشت مناقشه جهانی در هشت ماه سخن می گوید، اما این ادعاها را با دیپلماسی شخصی و اهرم اقتصادی توجیه می نماید.
اولویت های جهانی: از مهاجرت تا اقتصاد
اولویت نخست، پایان مهاجرت انبوه است که سند آن را بنیان انسجام اجتماعی و امنیت ملی می داند. حفاظت از حقوق بنیادین مانند آزادی بیان و دین، بدون سوءاستفاده دولتی، مطرح می شود. تقسیم بار مسئولیت با متحدان، از جمله معیار ۵ درصد تولید ناخالص داخلی برای بودجه دفاعی ناتو، بخشی از این رویکرد است. در امنیت اقتصادی، تمرکز بر تجارت متوازن، بازصنعتی سازی و سلطه انرژی قرار دارد؛ آمریکا تولید نفت و گاز را افزایش می دهد و سیاست های تغییر اقلیم را رد می کند تا برتری مالی و زیرساختی خود را حفظ کند.
سیاست منطقه ای: تهدید خاورمیانه و مهار ایران
در نیم کره غربی، مقابله با کارتل ها و نفوذ رقبا اولویت دارد. در آسیا، جلوگیری از سلطه چین بر زنجیره های تأمین و فناوری کلیدی است، بدون جدایی کامل اقتصادی. اروپا باید اعتمادبه نفس تمدنی خود را باز یابد و وابستگی دفاعی به آمریکا را کاهش دهد، در حالی که روابط با روسیه از طریق توازن قوا مدیریت می شود. خاورمیانه، به عنوان منطقه مسیرهای انرژی، از سلطه قدرت های خصمانه مصون می ماند؛ سند بر گسترش توافقات صلح ابراهیم، حمایت از اسرائیل، عربستان و امارات تأکید دارد و مهار ایران را از راه بازدارندگی، فشار هوشمند و دیپلماسی مستقیم دنبال می کند. آمریکا از جنگ های بی پایان دوری می جوید، اما حضور نظامی محدود و همکاری اقتصادی با شرکای کلیدی را حفظ می نماید. در آفریقا، مدل کمک بلاعوض به سرمایه گذاری و تجارت تغییر می یابد تا نفوذ چین خنثی شود.
ابزارهای قدرت ملی شامل دیپلماسی دوجانبه، ارتش چابک با تمرکز بر پهپادها و هوش مصنوعی، اطلاعات پیش بینی محور، اقتصاد اهرمی و سلطه سایبری است. نتیجه گیری بر این اصل است که قدرت آمریکا، کلید ثبات جهان است.
تحلیل انتقادی سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده
این راهبرد، هرچند ظاهری واقع گرایانه دارد، اما در عمق با مبانی انسانیی ناسازگار است؛ جایی که حاکمیت بر پایه عدالت الهی و استقلال ملی استوار است، نه سلطه بر منابع جهانی یا مهار ملت های مقاوم. سند آمریکایی، ایران را به عنوان تهدید منطقه ای تصویر می کشد و مهار آن را با فشار اقتصادی و دیپلماتیک توجیه می نماید، اما این رویکرد، ریشه در نظام هنجاری غربی دارد که عدالت را با قدرت برابر می انگارد و مقاومت را با تروریسم یکی می شمارد. نخبگان رسانه ای ایران، با تبیین دقیق این تهدیدها، نقش پیشرو در خنثی سازی پروپاگاندای واشنگتن ایفا می کنند؛ آنان با افشای تناقضات سند – مانند ادعای صلح ترامپ در برابر حمایت از رژیم صهیونی – و ترویج الگوی مقاومت معرفتی، افکار عمومی را در برابر هجمه های فرهنگی مصون می دارند. این مقاومت، تهدیدهای راهبردی را بی اثر می کند و برتری تمدنی ایران را در برابر مدل فروپاشی ساز آمریکا برجسته می کند.
در شگفتی روزگار، همین سند که ایران را مهار می خواهد، ناخواسته به سود تهران تمام می شود: تمرکز ترامپ بر بازصنعتی سازی داخلی، آمریکای لاتین را به محور مقاومت آمریکای جنوبی نزدیک تر می کند و فشار بر چین، اتحادهای نوین اوراسیا را تقویت می کند و جمهوری اسلامی ایران، به عنوان پل انرژی و فناوری، نقش محوری ایفا می کند و امپراتوری رو به افول واشنگتن را بیش از پیش منزوی می کند.
برای دریافت متن کامل راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا اینجا را کلیک کنید.