منطقه آزاد» یا «منطقه آزاد از شریعت»؟/ماراتنِ قبحشکنی زیر گوشِ غفلت مسئولان
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حکیم فرزانه انقلاب بارها با تعبیری عمیق و راهبردی فرمودهاند که «فرهنگ، آن هوایی است که تنفس میکنیم»؛ هشداری که اگر جدی گرفته نشود، مسمومیت ناشی از آن، نه فقط اخلاق، که امنیت و اقتصاد جامعه را نیز به شماره خواهد انداخت. رویداد اخیر جزیره کیش تحت عنوان «ماراتن»، مصداق بارز تزریق همین هوای مسموم به ریههای جامعه بود. تصاویر و اخبار واصله از این ماجرا، نه حکایت از یک رویداد ورزشی سالم، که روایتگر یک «ماراتن هنجارشکنی» و دهنکجی آشکار به مسلمات شرعی و نصوص قانونی نظام اسلامی بود. اختلاط بیسابقه، پوششهای زننده و رفتارهایی که قلم از شرح آن شرم دارد، در حالی رخ داد که قرار بود ورزش، نردبانی برای سلامت جسم و تعالی روح باشد، نه ابزاری برای «قتلعام حیا»!
سادهلوحی محض است اگر تصور کنیم آنچه در کیش رخ داد، صرفاً یک بینظمی اجرایی، ناهماهنگی لحظهای یا خطای موردیِ چند شرکتکننده بوده است. خیر! با اندکی دقت در مختصات ماجرا، ردپای یک «پروژه» به وضوح دیده میشود؛ جریانی خزنده و مرموز که سالهاست میکوشد مناطق آزاد تجاری را به «مناطق آزاد از شریعت» تبدیل کند. این همان سناریوی خطرناک «آندلسیسازی» است که دشمن برای فتح سنگر به سنگر فرهنگ این مرز و بوم و استحاله درونی نظام طراحی کرده است.
وقتی در پوشش یک مسابقه دو، مرزهای محرم و نامحرم در هم میشکند و نظارتهای رسمی به سطح یک «تماشاچی بیاثر» تقلیل مییابد، پیام روشنی دارد: اتاق فرمان جنگ نرم در حالِ «تست کردن حسگرهای غیرت دینی» مسئولین است. آنها میخواهند بسنجند که آستانه تحمل نظام در برابر اباحهگری چقدر است؟ اگر امروز در برابر این قبحشکنی سکوت شود یا با یک تذکر صوری پرونده بسته شود، فردا باید منتظر برداشتن گامهای بلندتر و وقیحانهترِ جریان نفوذ فرهنگی باشیم.
سؤال کلیدی، صریح و بیپاسخ از متولیان امر – بهویژه مسئولان ارشد سازمان منطقه آزاد کیش و وزارت ورزش – این است: آقایان! دقیقاً کجای ماجرا ایستادهاید؟ آیا چشمانتان را عامدانه بر روی این ولنگاری بستهاید یا آنکه توان و عرضه مدیریتِ چند شرکتکننده قانونشکن را ندارید؟ مگر قوانین جمهوری اسلامی در آبهای خلیج فارس غرق شده است که در بخشی از خاک این کشور، صحنههایی خلق میشود که با مبانی انقلاب ۵۷ فرسنگها فاصله دارد؟ نمیشود که بودجه، امنیت و امکانات از کیسه بیتالمال نظام اسلامی هزینه شود، اما خروجی و ویترین آن، مطلوبِ شبکههای معاند و مروجان سبک زندگی غربی باشد!
ممکن است برخی با ژستهای روشنفکرانه و فرار رو به جلو بگویند «سخت نگیرید، مردم نیاز به شادی دارند». این یک مغالطه نخنما و فریبکارانه است. هیچ عقل سلیمی مخالف ورزش و نشاط اجتماعی نیست؛ اما کدام منطق میپذیرد که شادی به قیمت «ذبح اخلاق» و «لگدمال کردن قانون» به دست آید؟ اتفاقاً تجربه تاریخی نشان داده است هرجا که حصار حیا شکسته شد، امنیت خانواده و آرامش روانی جامعه اولین قربانیان بودهاند. اینگونه هنجارشکنیها، جادهصافکنِ رشد قارچگونهی جریانات فاسد و عرفانهای کاذبی است که نانشان را در تنورِ «بیهویتی» و «اباحهگری» میپزند.
کوتاه سخن آنکه؛ مسئولین محترم بدانند با «عذرخواهی خشک و خالی»، «بیانیههای کلیشهای» و انداختن تقصیر به گردن عوامل دستچندم، لکه ننگ این ولنگاری پاک نمیشود. برخورد قاطع قضایی و اداری با مسببان اصلی، برگزارکنندگان و بهویژه مدیرانی که با «ترک فعل» خود، بستر این افتضاح فرهنگی را فراهم کردند، کمترین انتظار مردم متدین و انقلابی است. ماراتن واقعی در جمهوری اسلامی، مسابقه برای خدمت به مردم و پاسداری از خون شهداست، نه مسابقه برای عقبماندن از قافله غیرت! آقایان، بیدار شوید؛ زنگهای خطر خیلی وقت است که به صدا درآمده است.
علی نعماوی