هجمه جریان غربگرا علیه مجلس برای تضعیف نهادهای قانونی
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در هفتههای اخیر شاهد شدت گرفتن هجمههای رسانهای و تحلیلی جریان غربگرا علیه مجلس شورای اسلامی هستیم. این جریان که همواره در دهههای گذشته تلاش کرده است سیاست خارجی ایران را معطوف به غرب کند حالا به بهانه مسائلی مانند تعامل با چین و روسیه نمایندگان مردم را هدف حملات خود قرار داده است. بررسی رفتار و سابقه این جریان نشان میدهد که این اقدام نه یک واکنش عادی بلکه بخشی از یک برنامهریزی راهبردی برای تغییر فضای سیاسی کشور است.
جریان غربگرا طی دهههای اخیر خود را به عنوان مدافع توسعه اقتصادی و تعامل با قدرتهای جهانی معرفی کرده است اما واقعیت عملکرد آنها نشان میدهد که این وعدهها در عمل ناکام بوده است. ضعف در مدیریت اقتصادی، کاهش اعتماد عمومی و سیاستزدگی در تصمیمگیریهای کلان از شاخصههای بارز کارنامه این جریان است. ناکامیهای متعدد باعث شده است تا این جریان به جای پاسخگویی به مردم دست به حمله و تخریب نهادهای قانونی و منتخب بزند.
تمرکز بر تعامل با چین و روسیه
یکی از محورهای اصلی حملات اخیر موضوع تعامل ایران با چین و روسیه است. جریان غربگرا با بزرگنمایی این مسئله تلاش میکند مجلس شورای اسلامی را در موضع ضعف نشان دهد و اعتماد عمومی نسبت به نمایندگان منتخب را کاهش دهد. آنها با برجسته کردن نگرانیهای اقتصادی و امنیتی قصد دارند تصویری منفی از عملکرد مجلس ارائه کنند و اینگونه ذهنیت مخاطب را تحت تأثیر قرار دهند.
همزمان این جریان به دنبال تضعیف مشروعیت تصمیمات قانونی است و با القای این برداشت که مصوبات مجلس با منافع ملی در تضاد است تلاش میکند جایگاه قانونی نهاد قانونگذاری را مخدوش کند. افزون بر این با حمله به مجلس و دیگر نهادهای منتخب سعی میکنند هویت سیاسی خود را بازسازی کرده و خود را تنها مدافع واقعی توسعه و اصلاح معرفی کنند در حالی که تجربه و عملکرد گذشته آنها نشان میدهد رویکردشان ناکارآمد بوده و راهحلهایشان نتایج ملموسی برای کشور به همراه نداشته است.
این تاکتیکها در کنار بزرگنمایی مسائل خارجی بخشی از یک سناریوی راهبردی است که هدف آن فشار به نهادهای قانونی و ایجاد اختلاف در جامعه است.
اهداف کلان جریان غربگرا
تحلیلهای راهبردی حاکی از آن است که اهداف جریان غربگرا فراتر از یک انتقاد ساده است و بهصورت هدفمند برنامهریزی شدهاند. این جریان با کوچک جلوه دادن نقش مجلس شورای اسلامی در تلاش است جایگاه خود را در عرصه تصمیمگیریهای کلان کشور بهویژه در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی تثبیت کند و نفوذ خود را در مدیریت کشور افزایش دهد. در کنار این تلاش حملات مستمر و گسترده آنها بر نهادهای قانونی و مردم فشار وارد میکند و با ایجاد شبهه و ابهام، اعتماد عمومی به نمایندگان منتخب را کاهش میدهد.
افزون بر این این هجمهها زمینهای فراهم میآورد تا جریان غربگرا از ضعف تصورشده در نهادهای قانونی برای پیشبرد اهداف خود در مذاکرات بینالمللی بهرهبرداری کند و فشار بر کشور را در سطح دیپلماتیک افزایش دهد. به این ترتیب میتوان گفت که این اقدامات بیش از آنکه نقدی واقعی به عملکرد مجلس باشد بخشی از یک سناریوی راهبردی برای تأثیرگذاری بر تصمیمات کلان و ایجاد فشار داخلی و خارجی است.
نقش نخبگان و مسئولان سیاسی
مقابله با این سناریو نیازمند اقداماتی هوشمندانه و چندجانبه است که هم بعد قانونی و هم فرهنگی را دربرگیرد. مسئولان سیاسی، رسانهای و قضایی باید با دقت و مستندی کامل واکنشهایی قاطع نشان دهند تا اثرگذاری جریان غربگرا محدود شود.
یکی از مهمترین گامها آگاهیبخشی به مردم است؛ نخبگان سیاسی و رسانهها با ارائه تحلیلهای دقیق و مستند باید عملکرد واقعی این جریان را روشن کنند و از تحریف واقعیت و بزرگنماییهای غیرواقعی جلوگیری نمایند.
حمایت قانونی از نهادهای منتخب نیز امری حیاتی است به گونهای که نمایندگان مجلس از پشتیبانی قضایی برخوردار باشند و هرگونه اتهامزنی یا فشار بیاساس با اقدامات قانونی و بازدارنده مواجه شود.
علاوه بر این مقابله با نفوذ رسانهای دشمن اهمیت ویژهای دارد زیرا جریان غربگرا از شبکههای اجتماعی و رسانههای داخلی و خارجی برای برجستهسازی مسائل و ایجاد فشار استفاده میکند؛ واکنش سریع و هوشمند در این حوزه میتواند تاثیر این اقدامات را به حداقل برساند.
در نهایت، پاسخ به این هجمهها باید مبتنی بر تقویت گفتمان مقاومت، خوداتکایی و استقلال کشور باشد و سیاست تعامل متوازن با همه کشورها دنبال شود تا هم منافع ملی حفظ شود و هم جایگاه کشور در عرصه داخلی و بینالمللی تقویت گردد.
الزامات مقابله با جریان غربگرا
برای مقابله مؤثر با جریان غربگرا اتخاذ چند اقدام راهبردی اهمیت حیاتی دارد. نخست تحلیل دقیق و مستندسازی عملکرد گذشته این جریان ضروری است زیرا نشان دادن ناکارآمدیها و شکستهای تجربهشده نه تنها پایهای محکم برای پاسخ به حملات کنونی فراهم میکند بلکه افکار عمومی را نسبت به واقعیت عملکرد این جریان آگاه میسازد.
در کنار این شفافسازی سیاستهای تعامل با کشورهای مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است تا مردم به روشنی درک کنند تصمیمات مجلس و دولت در عرصه بینالمللی با هدف حفاظت از منافع و مصالح ملی اتخاذ میشود و نه صرفاً تحت تأثیر فشارهای خارجی یا جریانهای داخلی.
ایجاد انسجام میان نهادهای قانونی و مردمی نیز نقش اساسی دارد؛ هماهنگی میان نخبگان، مسئولان اجرایی و قضایی جایگاه قانونی مجلس را تقویت میکند و مانع از آن میشود که جریان غربگرا بتواند با هجمههای رسانهای و سیاسی جایگاه نهاد قانونگذاری را تضعیف کند.
علاوه بر این، پایش و مدیریت رسانهها و شبکههای اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا جریان غربگرا به طور مستمر از این فضاها برای بزرگنمایی مسائل و ایجاد فشار استفاده میکند؛ اطلاعرسانی دقیق و مقابله هوشمندانه با خبرسازیهای نادرست، اثرگذاری این جریان را کاهش میدهد و فضای سیاسی کشور را به سمت شفافیت و اعتماد عمومی هدایت میکند.
بیتوجهی به این حملات میتواند پیامدهای جدی در پی داشته باشد. کاهش اعتماد عمومی به نهادهای منتخب، تضعیف انسجام ملی و افزایش فضای نااطمینانی سیاسی نمونهای از این پیامدهاست. تجربه تاریخی نشان داده است که کشورهایی که توانستهاند نهادهای قانونی خود را تقویت کنند و فشارهای خارجی و داخلی را مدیریت نمایند مسیر توسعه و اقتدار ملی را هموارتر پیمودهاند.
جمعبندی
حملات جریان غربگرا به مجلس شورای اسلامی نه تنها یک اقدام سیاسی عادی بلکه بخشی از یک سناریوی راهبردی برای تضعیف اعتماد عمومی و جایگاه نهادهای قانونی است. مقابله هوشمندانه با این جریان نیازمند هماهنگی میان نخبگان سیاسی، رسانهها و مسئولان قضایی است. تقویت گفتمان ملی، اطلاعرسانی دقیق و حمایت قانونی از نمایندگان ابزارهای اساسی برای مقابله با این حملات محسوب میشوند. در نهایت حفاظت از جایگاه قانونی مجلس تضمینکننده مسیر توسعه و اقتدار کشور خواهد بود.