آزاداندیشی در سیره امامین انقلاب اسلامی

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، آزادی از زیباترین واژههای تاریخ بشر است؛ واژهای که همواره بر زبانها جاری بوده اما در معنا و مصداق دستخوش تحریفهای فراوان شده است. در حالیکه جهان مدرن آزادی را به معنای رهایی از هر قید و تکلیف میفهمد در مکتب اسلام و در سیرهی امامین انقلاب آزادی با مسئولیت، ایمان و حقیقتجویی گره خورده است. رهبر معظم انقلاب بارها بر این حقیقت تأکید کردهاند که «آزاداندیشی غیر از ولنگاری است» و جامعهی اسلامی تنها در پرتو آزادیِ هدایتشده و عقلانی میتواند به رشد و بالندگی دست یابد.
آزادی در منظومهی فکری اسلام
در نگاه اسلام آزادی یک ارزش صرفاً سیاسی نیست؛ بلکه ریشه در توحید دارد. انسانی که به بندگی خدا ایمان آورد از بندگی غیر خدا آزاد میشود. قرآن کریم بعثت انبیا را برای رفع اغلال از دست و پای بشر میداند؛ یعنی آزاد کردن انسان از اسارت نفس، جهل و سلطهی طاغوت.
رهبر معظم انقلاب در تبیین این حقیقت میفرمایند: «اسلام برای آزادی بشر آمد؛ هم آزادی از قید و بند فشار دستگاههای مستبد و ظالم بر طبقات گوناگون انسان و ایجاد حكومت عادلانه برای بشر و هم آزادی از اندیشهها و تصوّرات و اوهام حاكم بر زندگی انسان.» (1) این تعبیر دو بُعد از آزادی اسلامی یعنی آزادی از استبداد و ظلم سیاسی و آزادی از جهل، خرافه و انقیاد فکری را آشکار میکند. در واقع آزادی در مکتب اسلام نه به معنای رها بودن از هر قید بلکه رهایی از قید باطل و بندگی غیر خدا است. از این منظر آزادی مقدمهی رشد و مقدسترین نوع رهایی است؛ زیرا انسان را به مقام انتخاب آگاهانه و مسئولانه میرساند.
در سیرهی امامین انقلاب آزادی فکری و تضارب آرا رکن اصلی رشد علمی و فرهنگی جامعه است. جامعهای که در آن اندیشمندان از نقد و گفتوگو بترسند درجا میزند و به سکون علمی دچار میشود. رهبر معظم فرمودهاند: «چیزی که به پیشرفت کشور کمک میکند، آزادی واقعیِ فکرهاست؛ یعنی آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن از هو و جنجال نترسیدن و به تشویق و تحریض این و آن نگاه نکردن.»(2) این سخن نقشهی راه هر جامعهی زنده است. در فضای علمی و فرهنگی که افراد بتوانند آزادانه بیندیشند، خطاها اصلاح میشود نظریهها رشد میکنند و خلاقیت شکوفا میگردد. اما در فضایی که ترس از قضاوت یا برچسب وجود دارد رکود فکری اجتنابناپذیر است.
از همین رو رهبر معظم انقلاب تصریح کردهاند: «در غیر فضای آزاد فكری، امكان رشد وجود ندارد.»(3) بنابراین آزاداندیشی نه یک امتیاز تزئینی بلکه شرط اصلی رشد جامعه است. اگر حوزه، دانشگاه، رسانه و نهادهای فرهنگی میدان گفتوگوی آزاد و مؤمنانه نباشند نه حقیقت آشکار میشود و نه استعدادها شکوفا.
مرز آزادی با ولنگاری فکری
در اندیشهی رهبر معظم انقلاب آزادی همانقدر که لازم است نیازمند مراقبت و مرزبندی نیز هست. چرا که در غیاب ایمان، آزادی به ابزاری برای نفوذ دشمن تبدیل میشود. ایشان میفرمایند: «من اعتقاد راسخ دارم به آزاداندیشی؛ منتها آزاداندیشی غیر از ولنگاری است، غیر از اجازه دادن به دشمن است که از دالان آزاداندیشی و آزادعملی بخواهد ضربه بزند.» (4) در این نگاه آزادی باید در چارچوب حق، اخلاق و عدالت تعریف شود. آزادیای که به تضعیف باورهای دینی، تحقیر ارزشها یا گشودن راه نفوذ دشمن بینجامد دیگر آزادی نیست بلکه آشفتگی فکری و فرهنگی است. ولنگاری یعنی رهایی از عقل و وجدان، بیتفاوتی نسبت به حق و باطل و تبدیل آزادی به هرجومرج. سیرهی امام خمینی(ره) نیز در همین راستا بود. بدینسان مرز آزادی در مکتب امامین انقلاب، ایمان و مسئولیت است. آزادی حقیقی یعنی توان طرح پرسش و بیان دیدگاه اما با نیت جستوجوی حقیقت، نه تضعیف آن.
آزادی و تکلیف
در فرهنگ غربی آزادی به معنای رهایی از هر الزام و قید است، اما در نگاه اسلام آزادی بدون تکلیف پوچ و بیهدف است. انسان آزاد در اندیشهی اسلامی انسانی است که میتواند آگاهانه مسیر خود را انتخاب کند و مسئولانه پاسخگوی انتخابش باشد. این آزادی مقدمهی تکلیفپذیری آگاهانه است. به بیان دیگر آزادی اسلامی در خدمت رشد اخلاقی و اجتماعی انسان قرار دارد نه در تقابل با آن. اگر آزادی به معنای رهایی از وجدان و مسئولیت باشد در نهایت به سقوط اخلاقی منجر میشود. اما اگر آزادی در مسیر بندگی خدا و خدمت به خلق باشد جامعه را تعالی میدهد. رهبر معظم انقلاب نیز همین معنا را در قالب هشدار نسبت به «آزادی بیمرز و بیهدف» بیان کردهاند؛ چرا که چنین آزادیای جز به اسارت فکری جدید منتهی نمیشود.
یکی از مهمترین مطالبات رهبر معظم انقلاب ایجاد نهضت آزاداندیشی در حوزه و دانشگاه است. ایشان بارها تأکید کردهاند که مراکز علمی باید میدان تضارب آرا و گفتوگوی عالمانه باشند. در سنت علمی اسلام، تضارب اندیشهها همواره موتور حرکت تمدنی بوده است. از مناظرات امام صادق(ع) با متکلمان ادیان گرفته تا گفتوگوهای فقهی و فلسفی در حوزههای علمیه همگی نشانهی فرهنگ آزاداندیشی در بستر ایمان هستند. با این حال در فضای امروز دو آسیب جدی این مسیر را تهدید میکند که یکی تنگنظری و انحصار فکری که مانع از طرح دیدگاههای تازه میشود و دیگری بیقیدی و نسبیگرایی فکری که هر اندیشهای را به نام آزادی ترویج میکند.
رهبر معظم انقلاب برای عبور از این دو دام نسخهای روشن دارند: آزاداندیشی مسئولانه؛ یعنی طرح نظر آزاد در چارچوب احترام به مبانی دین و اخلاق. چنین فضایی هم امکان نقد و رشد میدهد و هم از نفوذ فکری دشمن جلوگیری میکند.
نقش جوانان و نخبگان در تحقق آزاداندیشی
رهبر انقلاب مخاطب اصلی خود در بحث آزاداندیشی را جوانان و نخبگان قرار دادهاند. ایشان همواره آنان را به استقلال فکری، جرأت نقد و مقاومت در برابر جریانهای رسانهای دعوت کردهاند: «از هو و جنجال نترسید و به تشویق و تحریض این و آن نگاه نکنید.»(5) جامعهای که جوانانش بتوانند آزادانه فکر کنند پرسش کنند و پاسخهای منطقی بشنوند جامعهای زنده و پویاست. اما اگر فضا به گونهای باشد که پرسش ممنوع شود یا نقد مساوی با دشمنی تلقی گردد مرگ اندیشه فرا میرسد. از سوی دیگر نباید اجازه داد مفهوم آزادی دستمایهی رسانههای معاند شود که میکوشند ارزشهای دینی را با شعار آزادی زیر سؤال ببرند. وظیفهی نخبگان مؤمن، دفاع از آزادی حقیقی و مرزبندی آن با بیقیدی فرهنگی است.
رهبر معظم انقلاب در طرح کلان تمدن نوین اسلامی یکی از پایههای اصلی پیشرفت را تولید علم بومی دانستهاند. چنین تولیدی تنها در فضایی آزاد و عقلانی ممکن است. تمدن محصول گفتوگو و خلاقیت است و آزادی، اکسیژن حیات فرهنگی جامعه. اما همانگونه که اکسیژن اگر در هوای آلوده دمیده شود، خطرناک است آزادی نیز اگر در بستر بیاخلاقی و بیتعهدی رها شود به آفت بدل میگردد. از همین رو رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که آزادی باید در چارچوب ایمان، منطق و عدالت پیش رود تا به ابزار رشد و نه ابزار انحراف تبدیل شود. آزاداندیشی مسئولانه همان حلقهی اتصال میان علم، اخلاق و سیاست در نظام اسلامی است. هرگاه جامعهای از این سه محور فاصله بگیرد یا به جمود فکری دچار میشود یا به ولنگاری فرهنگی.
در سیرهی امام خمینی(ره) آزادی از نخستین شعارهای انقلاب اسلامی بود؛ اما هرگز به معنای بیقیدی تفسیر نشد. امام(ره) آزادی را در خدمت تربیت انسان الهی میخواست نه در خدمت نفسانیت.رهبر معظم انقلاب نیز همین مسیر را ادامه دادهاند. از نگاه ایشان ایمان و آزادی در تعارض نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. آزادی بدون ایمان به سقوط منجر میشود و ایمان بدون آزادی به جمود. در نتیجه راه درست برقراری توازن میان این دو رکن است؛ توازنی که ضامن پویایی جامعهی اسلامی و استمرار انقلاب است.
آزاداندیشی، راه رشد امت
آزاداندیشی در سیرهی امامین انقلاب نه شعاری سیاسی بلکه راهی برای رشد انسان و جامعه است. آزادی حقیقی در پرتو ایمان معنا پیدا میکند؛ زیرا تنها در سایهی بندگی خداست که انسان از بند اسارت دیگران رها میشود. رهبر معظم انقلاب با تکیه بر آموزههای اسلامی مفهوم آزادی را از دو تحریف بزرگ نجات دادهاند: ۱. تحریف استبدادی که آزادی را سرکوب میکند و ۲. تحریف لیبرالی که آزادی را بیقید و بیهدف میخواهد. در میان این دو انحراف مسیر سوم همان آزاداندیشی مسئولانه است؛ آزادیای که به معنای حق پرسش، نقد و خلاقیت در چارچوب حقیقتجویی است.
در دنیای پرغوغای امروز که دشمنان انقلاب اسلامی میکوشند با شعارهای دروغین آزادی ایمان نسل جوان را نشانه بگیرند، بازخوانی اندیشهی امامین انقلاب دربارهی آزادی ضرورتی حیاتی است. جامعهای که بتواند در فضای گفتوگوی مؤمنانه و عقلانی نفس بکشد هیچ قدرتی نمیتواند آن را از مسیر رشد و پیشرفت منحرف کند.
امروز بیش از هر زمان دیگر حوزههای علمیه، دانشگاهها، نخبگان فرهنگی و رسانههای انقلابی باید پرچمدار آزاداندیشی حقیقی باشند؛ آزاداندیشیای که از دل ایمان میجوشد و به سوی عدالت و پیشرفت میرود. زیرا همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «آزاداندیشی غیر از ولنگاری است.»(6) آزاداندیشی یعنی جرأت اندیشیدن در مسیر حقیقت؛ ولنگاری یعنی رها شدن در دام باطل و میان این دو فاصلهای است به وسعت ایمان و بیایمانی، رشد و انحطاط، تمدن و تباهی.
.......................
پی نوشت:
(1) بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، ۱۳۹۲/۱۰/۲۹
(2) بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور، ۱۳۸۸/۰۸/۰۶
(3) بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت ۱۳۸۴/۰۶/۰۸
(4) بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت۱۳۹۵/۰۶/۰۳
(5) بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور، ۱۳۸۸/۰۸/۰۶
(6) بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت۱۳۹۵/۰۶/۰۳