چرا نصف مهارتآموختگان وارد بازار کار نمی شوند؟

در دنیای امروز که فناوری با سرعتی چشمگیر در حال تحول است، بازار کار نیز بهتبع آن دستخوش تغییرات اساسی شده است. در این میان، کارگران و نیروهای کارگری بیش از گذشته نیازمند بهروزرسانی مهارتهای خود هستند تا نهتنها در شغل فعلی خود ماندگار بمانند، بلکه شانس بیشتری برای یافتن فرصتهای شغلی بهتر داشته باشند.
بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یکی از مهمترین دلایل بیکاری و عدم جذب نیرو در صنایع مختلف، عدم تطابق مهارتهای کارجویان با نیازهای روز بازار کار عنوان شده است. در همین راستا، کارشناسان حوزه اشتغال بر این باورند که مهارتآموزی یک ضرورت غیرقابلانکار برای ماندگاری در شغل و افزایش توان رقابت در بازار کار است.
*آمار نگرانکننده از بازار کار مهارتآموختگان؛ نیمی غیرفعال، یکسوم بیکار!
علی حسین شهریور، دبیرکل خانه تعاونگران در گفت و گویی درباره آمار نگران کننده از بازار کار گفته است:در فاصله سالهای 1400 تا 1403 بیش از 3 میلیون و 906 هزار نفر توسط سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور آموزش دیدهاند.
وی ادامه داد: از میان بیش از 3 میلیون و 500 هزار مهارتآموخته که با کد ملی رصد شدهاند، 97.7 درصد در سن کار قرار دارند، اما تنها 51.1 درصد فعال اقتصادی و 48.9 درصد غیر فعال بودهاند. این یعنی تقریباً نیمی از افراد آموزشدیده یا به بازار کار وارد نشدهاند یا از آن خارج شدهاند.
شهریور افزود:آموزش مهارت به افراد غیر فعال اقتصادی در صورتی ارزشمند است که منجر به فعالسازی آنها در بازار کار شود؛ یعنی آموزش باید با انگیزه اشتغال، کارآفرینی یا بازگشت به فعالیت طراحی شود. در غیر این صورت، سرمایهگذاری آموزشی بر گروههای فاقد قصد یا امکان اشتغال، بازدهی اقتصادی و اجتماعی ندارد.
وی با تأکید بر اینکه هر آموزش مهارتی لزوماً منجر به اشتغال نمیشود، تصریح کرد: در میان افراد فعال اقتصادی نیز 33 درصد بیکار و 67 درصد شاغل هستند؛ رقمی که نرخ بیکاری بالاتری را نسبت به میانگین کشور نشان میدهد. این یعنی شکاف میان نظام آموزش مهارت و نیاز واقعی بازار کار همچنان عمیق است.
وی گفت: از میان شاغلان، حدود 70 درصد مزدبگیر و 30 درصد شاغل مستقل هستند که بخش عمده مزدبگیران، کارگرانی هستند که در محیط کار یا از طریق آموزشهای تکمیلی مهارت دیدهاند، نه افرادی که مستقیماً از مسیر آموزش فنیوحرفهای وارد بازار کار شده باشند. بنابراین بخش عمده اشتغال این گروه در واقع ادامه اشتغال موجود است، نه ایجاد فرصت جدید.
شهریور ادامه داد:تا زمانی که میان مراکز آموزش فنیوحرفهای و بنگاههای تولیدی پیوند نهادی برقرار نشود، آموزشها همچنان از واقعیت بازار فاصله خواهند داشت. باید از آموزش صرفاً مهارتمحور به سمت آموزش اشتغالمحور حرکت کنیم؛ یعنی آموزشهایی که به فرصت واقعی کار منتهی شوند، نه صرفاً گواهینامه مهارت.
مرتضی صالحی، یکی از مربیان مراکز آموزش فنیوحرفهای، گفت:"زمانی داشتن یک مهارت ساده برای یافتن شغل کافی بود، اما امروز دیگر چنین نیست. مهارتها باید تخصصیتر، متنوعتر و بهروزتر باشند. کارگری که دانش کار با ابزارهای جدید را نداشته باشد، خیلی زود جای خود را به نیروی ماهرتر خواهد داد."
در برخی صنایع از جمله ساختمان، صنایع فلزی، حملونقل، خدمات فنی و حتی کشاورزی، ورود فناوریهای نو مانند سیستمهای هوشمند، ابزارهای اتوماسیون و نرمافزارهای تخصصی، موجب شده که نیروی کار نیاز به آموزشهای جدید و بهروزرسانی مهارتهای خود داشته باشد.
فاطمه مرادی، یکی از کارگران فنی در صنعت تولید قطعات خودرو، نیز معتقد است که آموزشهای دورهای توانسته او را در موقعیت شغلی بهتری قرار دهد. او میگوید:
"در گذشته فقط کار عملی بلد بودم، اما حالا با گذراندن دورههای آموزشی، کار با دستگاههای دیجیتال را هم یاد گرفتم. این باعث شد نه تنها حقوقم بیشتر شود، بلکه در شرکت هم ارتقا بگیرم."
مراکز آموزش فنیوحرفهای در سطح کشور، نقش مهمی در ارتقای سطح مهارت کارگران دارند. با این حال، هنوز بسیاری از کارگران به اهمیت آموزشهای مهارتی پی نبردهاند یا امکان دسترسی کافی به دورههای آموزشی را ندارند. کارشناسان معتقدند حمایت دولت از آموزشهای مهارتی و فراهمکردن بسترهای یادگیری برای همه گروههای شغلی، میتواند گامی بزرگ در کاهش بیکاری و افزایش بهرهوری نیروی کار باشد.
بنا براین گزارش،در نهایت، آنچه بیش از پیش اهمیت دارد، این است که یادگیری و مهارتآموزی یک فرآیند دائمی است، نه مقطعی. در دنیای امروز، ماندگاری در شغل تنها با بهروز بودن و افزایش توانمندیهای فردی امکانپذیر است.