ایران؛ معمار جبهه مقاومت/ ریشه‌های تمدنی ایرانیان در مبارزه با ظلم و تداوم آن در جبهه منطقه‌ای

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، مفهوم «مقاومت» در تار و پود تاریخ ملت‌ها تنیده شده است؛ اما این مفهوم در دوران معاصر - به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی- ابعاد نوین و جغرافیایی گسترده‌تری یافته و به «جبهه مقاومت» تبدیل شده است.

جبهه مقاومت، مجموعه‌ای از نیروها، جنبش‌ها و ملت‌های منطقه و جهان هستند که در برابر سلطه، استکبار، اشغالگری و ظلم ایستادگی می‌کنند و ایران اسلامی با الهام از آرمان‌های انقلاب و با درک عمیق از ماهیت چالش‌های پیش روی جهان اسلام، نقش محوری و تأثیرگذار در شکل‌گیری، پشتیبانی و تداوم این جبهه ایفا می کند. در این یادداشت مختصر به بررسی ابعاد «فرهنگ مقاومت» و تشریح نقش بی‌بدیل ایران اسلامی در پشتیبانی از جبهه مقاومت می پردازیم.

ریشه‌های فرهنگی مقاومت در ایران

فرهنگ مقاومت در ایران، ریشه‌هایی بس کهن و عمیق در تاریخ، ادبیات، دین و فلسفه این سرزمین دارد. از حماسه‌های اسطوره‌ای و تاریخ باستان که نماد ایستادگی در برابر بیگانگان است، تا آموزه‌های ناب تشیّع که بر «ذلت‌ناپذیری» و «شهادت‌طلبی» تأکید دارد، همگی بستری منحصر به فرد برای شکل‌گیری این فرهنگ در ایران اسلامی فراهم کردند.

مفاهیمی همچون «آزادگی»، «شرف»، «عدالت‌خواهی» و «پاسداری از هویت دینی و ملی» در طول تاریخ ایران، همواره در تاروپود اندیشه ایرانی حضور داشته است؛ اما انقلاب اسلامی – به برکت راهبری حکیمانه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی- نقطه عطفی در احیای این مفاهیم و تبدیل آن‌ها به گفتمان سیاسی و اجتماعی فراگیر شد و «مقاومت» را نه تنها به عنوان یک رویکرد دفاعی؛ بلکه به عنوان استراتژی فعال برای مقابله با نظام سلطه و برقراری عدالتِ جهانی، معرفی کرد.

جبهه مقاومت از ایده تا واقعیت

«جبهه مقاومت» صرفاً یک اصطلاح سیاسی نیست، بلکه یک واقعیت ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیک است که در برابر نظم ناعادلانه جهانی شکل گرفته که حاصل درک مشترک از تهدیدات و آرزوهای مشترک برای دستیابی به استقلال، عزت و عدالت است. شکل‌گیری این جبهه، مرهون رهیافت‌های منطقی و استراتژیک ایران پس از انقلاب اسلامی بود که توانست انسان های آزاده و نیروهای پراکنده را حول یک محور مشترک، یعنی «نه گفتن به استکبار و صهیونیسم» متحد سازد. البته این اتحاد، صرفاً یک اتحاد نظامی یا سیاسی نیست؛ بلکه یک پیوند فرهنگی و اعتقادی عمیق است که بر پایه ارزش‌های مشترک بنا نهاده شده است.

ایران اسلامی با ترویج گفتمان «مقاومت»، «استکبارستیزی» و «وحدت اسلامی»، الهام‌بخش بسیاری از جنبش‌های آزادی‌بخش در منطقه و جهان شده و حامی گروه های مقاومت است و حمایت های آن، صرفاً در شعار خلاصه نشده و در تبیین مبانی نظری و فلسفی مقاومت و ارائه مدلی عملی از جامعه‌ای مبتنی بر ارزش‌های اسلامی و انقلابی تجلی یافته است.

ایران اسلامی با اعزام مستشاران نظامی و ارائه تجربیات دفاعی خود، به تقویت توان رزمی نیروهای مقاومت در کشورهای مختلف کمک کرد و به ویژه در مقابله با گروه‌های تروریستی و اشغالگری، نقش حیاتی داشت. این امر نه تنها به تقویت بنیه نظامی؛ بلکه به ارتقای سطح دانش و تجربه نیروهای مقاومت انجامید.

حمایت ایران اسلامی از گروه های آزادی بخش و جبهه مقاومت در عرصه بین‌المللی نیز با جدیت دنبال شد و نظام اسلامی ایران همواره از حقوق ملت‌های تحت ستم و جبهه مقاومت دفاع کرد و برای کاهش فشارها و رسیدن صدای مظلومان به گوش جهانیان از همه ظرفیت‌های دیپلماتیک خود، استفاده کرد که نشان‌دهنده عمق تعهد انسانی و اخلاقی ایران اسلامی به جبهه مقاومت است.

چالش‌ها و دستاوردها

پشتیبانی از جبهه مقاومت، همواره با چالش‌ها و هزینه‌هایی همراه بوده است. ایران اسلامی و ملت آن در طول سال‌ها، تحت شدیدترین فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی از سوی قدرت‌های سلطه‌گر قرار گرفته است که اتهامات ناروا، تحریم‌های ظالمانه و تلاش برای انزوای دیپلماتیک، از جمله این چالش‌ها است؛ اما با این حال، دستاوردهای جبهه مقاومت - به ویژه در شکست دادن طرح‌های منطقه‌ای قدرت‌های بزرگ، مهار اشغالگری و ترویج گفتمان عدالت‌خواهی - نشان‌دهنده موفقیت راهبردهای ایران در حمایت از جبهه مقاومت است.

بنابراین فرهنگ مقاومت، که ریشه در عمق تاریخ و باورهای دینی ایران دارد، امروز به عنوان یک نیروی محرکه اصلی در پشتیبانی از جبهه مقاومت در منطقه و جهان عمل می‌کند و ایران اسلامی با تکیه بر این فرهنگ و با ارائه پشتیبانی‌های متنوع، نقشی بی‌بدیل در شکل‌گیری، تثبیت و استمرار این جبهه ایفا کرده است.