۲۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۹
کد خبر: ۷۹۱۵۷۸

پیامدهای روانشناختی و اجتماعی عادی‌سازی تقابل‌های معنایی در رسانه‌های نوین

پیامدهای روانشناختی و اجتماعی عادی‌سازی تقابل‌های معنایی در رسانه‌های نوین
پخش و بازنشر ویدیوهایی که نمادهای تقدس را در کنار مظاهر تجمل و مصرف‌گرایی نشان می‌دهند، حتی بدون قصد اولیه، می‌تواند با عادی‌سازی تضادهای معنایی در ضمیر ناخودآگاه مخاطب، ارزش‌های دینی و فرهنگی را تضعیف و نگرش جامعه را به مرور تغییر دهد.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، پخش و بازنشر گستردهٔ محتواهای بصری حاوی تقابل‌های معنایی، مانند صحنهٔ مورد تحلیل که نمادهای تقدس را در کنار مظاهر تجمل و مصرف‌گرایی قرار می‌دهد، حتی اگر با نیت اولیهٔ مشخصی صورت نگیرد، می‌تواند نقش شگرفی در ترویج نمادها و رفتارهای مورد مناقشه ایفا کند. برخلاف تصور سطحی‌نگرانه که چنین محتوایی را صرفاً ابزاری برای جلب توجه یا افزایش آگاهی تلقی می‌کند، تأثیرات عمیق‌تر و غالباً ناخودآگاه آن بر ضمیر مخاطب نباید نادیده گرفته شود.
 
از منظر روانشناسی اجتماعی و نظریه‌های پردازش اطلاعات، مواجههٔ مکرر با ترکیباتی که در حالت عادی متضاد یا حتی متنافر تلقی می‌شوند (مانند تقدس و مصرف‌گرایی، یا روحانیت و لذت‌گرایی)، فرآیندی به نام “عادی‌سازی” را آغاز می‌کند. وقتی یک کلیپ یا تصویر که تضاد میان “کعبه” و “شراب” را با تاکید بر کوچک نمایی  و تصغیر یا تخفیف کعبه (نماد توحید) در برابر نماد مخالفت با فرامین الهی (شراب) به نمایش می‌گذارد، بارها و بارها در فیدهای رسانه‌هایی چون تیک‌تاک یا اینستاگرام دیده می‌شود، مغز انسان به تدریج این ترکیب را به عنوان یک “وضعیت عادی” یا “قابل قبول” طبقه‌بندی می‌کند. این امر از یکسو منجر به کاهش تدریجی “ناسازگاری شناختی” می‌شود؛ یعنی آن تنش درونی که فرد هنگام مشاهدهٔ تعارض بین باورهایش (مثلاً حرمت شراب) و آنچه می‌بیند (مصرف شراب در فضایی معنوی) تجربه می‌کند. با عادی‌سازی، این تنش کاهش یافته و در نتیجه، حساسیت فرد نسبت به پیام اصلی یا هنجارشکنانۀ محتوا نیز کمتر می‌شود. از سوی دیگر موجب خفیف شمرده شدن توحید و مظاهر آن (کعبه) مقابل مظاهر مدرنیته و اشرافیت (همچون برج نشینی و مصرفگرایی) در ناخودآگاه بیننده خواهد شد.
 
این فرآیند، می‌تواند تأثیرات منفی بلندمدت بر ضمیر ناخودآگاه مخاطب داشته باشد. وقتی لایه‌های معنایی تضاد میان قدسیت و مصرف‌گرایی، یا روحانیت و دنیوی‌گرایی، به طور مستمر در معرض دید قرار می‌گیرند، ارزش‌های دینی و فرهنگی که در ابتدا برای مخاطب، حامل قداست و احترام بودند، به تدریج “تضعیف” شده و از بار معنایی اولیهٔ خود تهی می‌شوند. این “زدودن قداست” یا “کمرنگ شدن ارزش‌ها” می‌تواند به مرور زمان، نگرش و دیدگاه افراد را نسبت به مفاهیم مقدس و رفتارهای اجتماعی دگرگون سازد و “آستانهٔ تحمل” فرهنگی و دینی را نسبت به آنچه در گذشته تابو محسوب می‌شد، افزایش دهد.
 
در نتیجه، انتشار و بازتولید این نوع محتواها، فارغ از قصد اولیهٔ سازنده (چه نقد اجتماعی، چه پرووکاسیون، و چه حتی صرفاً نمایش سبک زندگی)، بیش از آنکه به عنوان یک ابزار آموزشی یا روشنگرانه عمل کند، به بستری برای “تغییر تدریجی نگرش‌ها و ارزش‌های جمعی” تبدیل می‌شود.
 
پس بهتر است که این موارد بازپخش و یا به نمایش گذاشته نشود تا از پیامدهای ناخواسته و بالقوه مضر فرهنگی و اجتماعی آن جلوگیری شود.
محمدحسین پیشاهنگ، علی رشیدیان
ارسال نظرات