ضرورت تعامل هوشمندانه و مقتدرانه ایران با آژانس انرژی اتمی/ درصورت تخطی از توافقات، باید پاسخ قاطع داده شود

اشاره: تجربه برجام و جنگ ۱۲ روزه به وضوح نشان داد که موفقیت مذاکرات هستهای بدون هماهنگی حداکثری میان نهادهای داخلی به ویژه شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی ممکن نیست. ادامه تعامل با رافائل گروسی و آژانس باوجود سوابق نگرانکننده ضرورت تمرکز بر ساختار نهاد و حفظ اقتدار ملی را برجسته میکند؛ زیرا تمرکز صرف بر فرد بدون توجه به سیاستها و عملکرد کل مجموعه میتواند به انفعال و سوءبرداشت منجر شود. موفقیت مذاکرات همزمان به سه مؤلفه وابسته است: حمایت مستمر رهبرمعظم انقلاب و سیاستهای کلان نظام، پشتیبانی هوشیارانه و مؤثر مردم و نیروهای انقلابی و تجربهمحوری تیم مذاکرهکننده در رعایت اصول دیپلماسی. ایران باید تعامل خود را بهگونهای طراحی کند که ضمن رعایت منافع ملی و اقتدار کشور، مدیریت هوشمندانه اطلاعات حساس و اطلاعرسانی دقیق، هم اعتماد عمومی را حفظ کرده و هم امکان سوءاستفاده دشمنان را به حداقل برساند، تا جایگاه کشور در عرصه بینالمللی تقویت شود.
در همین راستا، خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با حجتالاسلام ذبیحالله نعیمیان، استاد حوزه علمیه قم، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه، تقدیم خوانندگان میشود.
رسا ـ با توجه به تجربه برجام و اینکه پس از جنگ ۱۲ روزه مسئولان به این نتیجه رسیدند که رافائل گروسی نقش مهمی در ارائه اطلاعات مراکز هستهای به دشمن داشته آیا ادامه مذاکرات ایران با آژانس به صلاح کشور است؟
در این زمینه اولین نکتهای که باید مدنظر قرار گیرد جایگاه و نقش نهادهای مختلف در تصویب و اجرای تصمیمات مربوط به تعامل با آژانس است. به طور خاص شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی دو نهاد مهم در تعیین خط مشی کشور در موضوع هستهای هستند. مطابق قوانین و مقررات جاری مصوبات شورای عالی امنیت ملی در حوزه امنیت و سیاست خارجی بر مصوبات مجلس مقدم هستند و در مواردی که جزئیات فنی یا سیاسی حساس وجود دارد این شورا اختیار دارد تا تصمیمات لازم را اتخاذ کند. با این حال اهمیت حفظ هماهنگی و تفاهم میان این دو نهاد غیرقابل انکار است. هرگونه اختلاف بیان یا عملکرد میان مجلس و شورای عالی امنیت ملی میتواند زمینه ایجاد سردرگمی در جامعه و سوءتفاهم میان افکار عمومی و نهادهای تصمیمگیر را فراهم کند.
در دوران مذاکرات گذشته برخی افراد و تحلیلگران خارج از ساختار رسمی کشور نسبت به تصمیمات شورای عالی امنیت ملی و عملکرد تیم مذاکرهکننده خوشبین نبودند و این مسئله موجب شد برخی مصوبات به صورت ناقص یا متفاوت در افکار عمومی منعکس شود. بنابراین قبل از ورود به بحث درباره تصویب یا عدم تصویب هر مصوبه ضروری است که تفاهم کامل و صددرصدی میان ریاست مجلس، کمیسیون امنیت ملی، شورای عالی امنیت ملی و سایر نهادهای مرتبط حاصل شود. هماهنگی و وحدت نظر میان این نهادها باید بر اساس سیاستهای کلان نظام و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب شکل گیرد تا از بروز هرگونه اختلاف بیمورد جلوگیری شود.
یکی از نکات مهم در این میان ضرورت رعایت اصول محرمانگی و مدیریت اطلاعات حساس است. در برخی موارد جزئیات مذاکرات و مصوبات شورا و مجلس نباید به صورت عمومی منتشر شود چرا که انتشار ناقص یا اشتباه اطلاعات میتواند به سوءبرداشت، شایعهپراکنی و سوءاستفاده طرفهای خارجی منجر شود. به ویژه در مواجهه با افرادی مانند گروسی یا نهادهایی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی حفظ حساسیتها و تعیین خطوط قرمز ضروری است. ایران باید با دقت تعامل کند و اطمینان حاصل نماید که طرف مقابل متعهد به رعایت توافقات و تعهدات خود باشد و هرگونه برخورد نادرست یا تفسیر ناصحیح اقدامات ایران به حداقل برسد.
در عین حال تعامل ایران با آژانس نباید باعث ایجاد شکاف یا تفرقه در داخل کشور شود. برای جلوگیری از بروز چنین شرایطی لازم است که گزارشها و اطلاعرسانیها درباره مذاکرات و تعاملات با آژانس به صورت شفاف، مستدل و ضابطهمند ارائه شوند. این اطلاعرسانیها باید ضمن رعایت محرمانگی موارد حساس، نقاط قوت و دستاوردهای کشور در مذاکرات را نیز برجسته کند تا امید و اعتماد عمومی حفظ شود. از سوی دیگر نقد و تحلیلها باید به گونهای باشد که نهادهای قانونی و تصمیمگیر مورد هجمه قرار نگیرند و فعالیت آنها دچار اختلال نشود.
تجارب گذشته همچنین نشان داده است که تعامل با نهادهای بینالمللی و نمایندگان آنها مانند آژانس و گروسی نیازمند اتخاذ رویکردی متوازن است. ایران باید ضمن رعایت حقوق قانونی خود مواضع طرف مقابل را نیز با دقت رصد کند و در صورت هرگونه ناهماهنگی یا حرکت خلاف توافقهای قبلی پاسخ مناسب و محکم ارائه دهد. این امر به ویژه در مواردی که طرف مقابل تلاش دارد با شایعهسازی یا تحریف واقعیتها، فضای بینالمللی علیه ایران شکل دهد اهمیت دارد.
از سوی دیگر تجربه مذاکرات گذشته نشان میدهد که هماهنگی میان نهادهای داخلی مانند شورای عالی امنیت ملی و تیم مذاکرهکننده وزارت خارجه نقش تعیینکنندهای در موفقیت مذاکرات دارد. اگر هر یک از این نهادها دیدگاه متفاوت یا متضاد ارائه کند این مسئله میتواند زمینه سوءتفاهم و کاهش اعتماد عمومی را فراهم آورد. بنابراین دستیابی به تفاهم کامل و رعایت سیاستهای کلان نظام پیش از آغاز هرگونه مذاکره یا اقدام اجرایی ضروری است.
در همین راستا نحوه اطلاعرسانی به جامعه نیز اهمیت ویژهای دارد. باید اطمینان حاصل شود که گزارشهای مربوط به مذاکرات و تعاملات هستهای چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی دقیق، کامل و بر اساس واقعیتها ارائه شود و زمینه ایجاد شایعات یا سوءاستفاده دشمنان فراهم نگردد. اطلاعات ناقص یا نادرست میتواند امید عمومی را کاهش دهد و موجب ایجاد فضای منفی علیه تیم مذاکرهکننده و نهادهای قانونی کشور شود. بر این اساس اطلاعرسانی باید بر مبنای ضوابط مشخص و با حفظ تعادل میان شفافیت و محرمانگی انجام شود.
همچنین ایران باید تجربه گذشته را در تعامل با نهادهای بینالمللی مدنظر قرار دهد و بر اساس آن رویکردی هوشمندانه و محکم اتخاذ کند. تعاملات پیشین نشان داده است که برخی نهادها و مقامات بینالمللی ممکن است تعهدات خود را به درستی اجرا نکنند یا مواضع خود را تغییر دهند. بنابراین ایران باید تضمینهایی را از طرف مقابل دریافت کند و از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری نماید. این تضمینها میتواند شامل رعایت دقیق توافقات، شفافیت در ارائه اطلاعات و پایبندی به اصول حقوقی و سیاسی باشد.
در نهایت باید توجه داشت که موفقیت مذاکرات ایران با آژانس و حفظ منافع ملی تنها با هماهنگی کامل میان نهادهای داخلی، مدیریت دقیق اطلاعات حساس و برخورد هوشمندانه با طرف مقابل ممکن است. تجربه تاریخی نشان داده است که هرگونه اختلاف یا ناهماهنگی میان نهادهای تصمیمگیر میتواند به کاهش اعتماد عمومی، سوءبرداشتها و تضعیف موقعیت کشور در عرصه بینالمللی منجر شود. از این رو تأکید بر وحدت، تفاهم و هماهنگی حداکثری میان نهادهای مختلف کشور، رعایت محرمانگی در موارد حساس و اطلاعرسانی شفاف و متوازن از ضروریات اساسی در مدیریت مذاکرات هستهای و تعامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
به این ترتیب رویکرد ایران باید بر مبنای حفظ استقلال کشور، تقویت جایگاه نهادهای قانونی، مدیریت هوشمندانه اطلاعات و تعامل محکم و حسابشده با طرفهای بینالمللی باشد. تنها از طریق این مسیر میتوان اطمینان حاصل کرد که مذاکرات هستهای به منافع ملی کشور خدمت کرده و از هرگونه آسیب احتمالی جلوگیری شود. تجربه گذشته الزامات دقیق و روشن را برای اتخاذ سیاستهای آینده ارائه میدهد و نشان میدهد که هماهنگی داخلی و رعایت اصول کلان نظام، نقش تعیینکنندهای در موفقیت مذاکرات و مدیریت فضای داخلی و بینالمللی دارد.
رسا ـ برخی افراد نگران تکرار اقدامات غیرقابل اعتماد آژانس و گروسی در مذاکرات هستند و سرنوشت کشورهایی مانند لیبی و عراق را مثال میزنند. با توجه به روایتهای متناقض مطرح شده توسط آقای عراقچی و گروسی نتیجه این مذاکرات از نظر آنها چگونه قابل پیشبینی است؟
نخست باید به حمایتهای کلان نظام و رهبری اشاره کرد. همانطور که در دوران دولت قبلی نیز برجام با حمایت مستقیم رهبر معظم انقلاب پیش رفت اکنون نیز این حمایت ادامه دارد و از سوی دیگر حمایت عمومی مردم و نیروهای انقلابی نیز به تیم مذاکرهکننده قوت قلب میدهد. این حمایتها به گونهای است که اگر به درستی و هوشیارانه به تیم مذاکرهکننده منتقل شود، نه تنها از انفعال و ضعف آنها جلوگیری میکند بلکه انگیزه و توانایی بیشتری برای دفاع از منافع ملی ایجاد خواهد کرد.
بر اساس تجربه عملکرد آقای عراقچی در مقایسه با دوران وزارت آقای ظریف و دولت روحانی نشاندهنده رویکردی متعهدتر به سیاستهای کلان نظام و هماهنگی بیشتر با شورای عالی امنیت ملی است. ایشان با درک دقیقتر از چارچوبهای سیاستگذاری کلان و درس گرفتن از تجربههای گذشته توانستهاند تعامل دیپلماتیک را به نحوی پیش ببرند که ضمن رعایت اصول دیپلماسی، زمینه تکرار اشتباهات و بیدقتیهای گذشته کاهش یابد. این نشان میدهد که خوشبینی نسبت به عملکرد تیم فعلی با تکیه بر تجربه و شناخت واقعی از افراد و نهادها قابل توجیه است.
با این حال برای حصول نتیجه مثبت در مذاکرات تنها خوشبینی کافی نیست. حمایت هوشمندانه و همراه با فشار انقلابی جامعه از تیم مذاکرهکننده میتواند نقش تعیینکنندهای در جهتدهی و تقویت عملکرد آنها ایفا کند. تجربه نشان میدهد که اگر حمایتها محدود یا ناقص باشد تیم مذاکرهکننده ممکن است منفعل شود یا در مقابل فشارهای خارجی جرات تصمیمگیری محکم را از دست بدهد. بنابراین نقش مردم و نیروهای انقلابی در برجسته کردن درخواستهای ملی و انقلابی بدون وارد کردن اتهام یا نقد نابجا، حیاتی است.
یکی دیگر از نکات مهم مدیریت انتقادات و تذکرات است. ارائه نقدها و تذکرات به صورت غیرمستند یا عمومی ممکن است موجب کاهش اعتماد و انگیزه تیم مذاکرهکننده شود. به همین دلیل باید تمهیداتی اندیشید که درخواستها و تذکرات در فضای خصوصی و در چارچوبی مستدل و مبتنی بر تجربههای گذشته به تیم ارائه شود و در عین حال فضای عمومی جامعه از این اطلاعات به درستی آگاه گردد. این امر به حفظ روحیه، تمرکز و اعتماد به تیم کمک میکند و امکان سوءاستفاده طرفهای خارجی از فضای رسانهای داخلی را کاهش میدهد.
به طور کلی آینده مذاکرات ایران با آژانس وابسته به سه عامل اصلی است: نخست حمایت کلان نظام و رهبری، دوم، پشتیبانی هوشیارانه و فعال مردم و نیروهای انقلابی و سوم رعایت اصول دیپلماسی و تجربههای گذشته از سوی تیم مذاکرهکننده. ترکیب این سه عامل میتواند مانع از بروز خیانت احتمالی، انفعال یا ضعف تیم شود و شرایطی فراهم آورد که مذاکرات در مسیر حفظ منافع ملی پیش برود.
در نهایت تجربههای گذشته نشان میدهد که هرگونه بیتوجهی به هماهنگی داخلی، نقد نابجا یا کمتوجهی به حمایتهای هوشمندانه میتواند موجب کاهش کارآمدی تیم مذاکرهکننده و ایجاد فرصت برای سوءاستفاده دشمن شود. بنابراین تمرکز بر برجسته کردن درخواستهای انقلابی، ارائه حمایت هوشمندانه و استفاده از تجربههای پیشین، کلید موفقیت مذاکرات و مدیریت شرایط داخلی و بینالمللی است. این رویکرد میتواند زمینه را برای تعامل مؤثر با آژانس فراهم کند، بدون آنکه امنیت و منافع ملی کشور به خطر بیفتد.
رسا ـ پس از جنگ قرار بود با رافائل گروسی برخورد جدی صورت گیرد اما شاهد هستیم که نه تنها اقدامی انجام نشد بلکه دوباره با او مذاکره هم شد. این تغییر رویکرد در سطح شورای عالی امنیت ملی چگونه قابل ارزیابی است؟
واقعیت این است که برخی ایدهها و انتظارات در سطح بینالمللی اغلب به حد آرزو و حدس باقی میمانند و تحقق آنها بهسادگی ممکن نیست. گاهی اوقات تصور میشود که با تغییر یک فرد مسئول میتوان کل یک نهاد بینالمللی را تغییر داد در حالی که این نگاه خوشبینانه و دور از واقعیت است. نهادهای بینالمللی از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارای ساختار و حاکمیت خاص خود هستند و عملکرد آنها وابسته به فرد خاصی نیست. به عبارت دیگر تعامل موفق با این نهادها مستلزم درک این چارچوبها و تعریف روابط در چهارچوب قوانین بینالمللی است.
با این حال اقدام به اصلاح یا اعمال فشار بر یک مسئول خاص در چارچوب غیررسمی یا از طریق کانالهای دیپلماتیک ممکن است اما این اقدام نباید مبنای تعامل با کل نهاد باشد. عملکرد ناصواب یا فشارهای ناعادلانه آژانس نتیجه تصمیمات و سیاستهای کل مجموعه آن است نه صرفاً رفتار فردی مانند گروسی. بنابراین ایران باید در تعامل با این دستگاه، محوریت نهاد را مدنظر قرار دهد و از تمرکز صرف بر فرد اجتناب کند.
در عمل این بدان معناست که ایران باید با اقتدار و هوشمندی مقابل اقدامات ناصواب آژانس بایستد و اجازه تکرار انفعالها یا بازرسیهای نابجای گذشته را ندهد. تعامل با این نهاد باید مبتنی بر اقتدار و رعایت مصالح ملی باشد و صرفاً برای حفظ روابط، تسلیم درخواستهای غیرموجه یا خواستههای شخصی نگردد. هر پیشنهاد یا اصلاحی که از سوی دستگاههای خارجی به مجلس یا نهادهای تصمیمگیر ارائه میشود تنها زمانی قابل قبول است که واقعاً با منافع ملی همسو باشد و خروجی آن به هیچ وجه منجر به انفعال کشور نشود.
به عبارت دیگر تعامل با آژانس و گروسی باید ایجابی باشد به گونهای که قدم به قدم اقتدار نظام حفظ شود و اجازه ندهد اقدامات ناعادلانه یا فشارهای نامشروع در قالب تعامل به کشور تحمیل گردد. شکست «شاخ» استعمار در این نهاد، حفظ اقتدار و جلوگیری از ورود به انفعال، اصول اساسی این رویکرد هستند. بر همین اساس تعامل مثبت با فرد مسئول، مانند گروسی نباید باعث غفلت از ماهیت کل نهاد و سیاستهای بینالمللی شود.
در نهایت ایران میتواند تعامل سازنده و دیپلماتیک داشته باشد اما شرط اصلی آن، حفظ اقتدار، رعایت مصوبات مجلس و جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته است. تعامل نباید به بهانهای برای انفعال تبدیل شود و هرگونه همکاری باید در چارچوب منافع ملی و اقتدار کشور تعریف گردد. تنها در این صورت است که میتوان مذاکرات و روابط با نهادهای بینالمللی را به نفع کشور مدیریت کرد.