حوزه علمیه و رسالتهای پساجنگ

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، جنگ، هر چند به خودی خود مطلوبیت ندارد؛ اما تهدیدی است که میتواند فرصتهای فراوانی را در دل خود داشته باشد. برکات فرهنگی، علمی، سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ اخیر غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، آنقدر زیاد است که خسارتهای وارده، از جمله از دستدادن سرمایههای انسانی در حوزه نظامی و علمی، را تحملپذیر میکند.
به نظر میرسد مدیران حوزههای علمیه لازم است به طور جدّ درباره رسالتها و مسؤولیتهای حوزه علمیه پس از این جنگ تحمیلی بیاندیشند و از فرصتهای نهفته در دل این تهدید برای ایجاد تحول در رسالتها و مأموریتهای حوزه علمیه، به ویژه در راستای منشور حوزه پیشرو و سرآمد، بهره بگیرند. اینکه بعد از این جنگ جهانی ترکیبی و پیچیده علیه جمهوری اسلامی، برنامههای درسی و پژوهشی و تبلیغی و فرهنگی حوزههای علمیه کمافی السابق و به همان سبک و سیره پیشین خود باشد، پذیرفته نیست.
در این جنگ معلوم شد که همه قوت و قدرت نظام جمهوری اسلامی در عمل به تئوری مقاومت در عرصههای نظامی و سیاسی بوده است. مبانی نظری این تئوری و این سبک از حکمرانی نیازمند تحکیم و تقویت است. مباحثی همچون الهیات مقاومت، فقه مقاومت، اخلاق مقاومت، اقتصاد مقاومت، دیپلماسی مقاومت، جامعهشناسی مقاومت، روانشناسی مقاومت و امثال آن باید در حوزههای علمیه مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. مباحث بسیار پردامنه و عمیق «جهاد» (اعم از جهاد نظامی، جهاد فرهنگی، جهاد علمی، جهاد تبلیغی، جهاد مبارزه با سبک زندگی غربی و امثال آن ) باید از مباحث محوری حوزههای علمیه باشد. در فلسفههای مضاف باید بیش از پیش به فلسفه مقاومت پرداخته شود. بنیانهای انسانشناختی و معرفتشناختی مقاومت نیازمند تبیین جهانی است.
در این جنگ، قوت و قدرت مدل حکمرانی ولایی و شیعی بر همگان آشکار شد؛ این فضا را باید فرصتی برای تعمیق بیش از پیش مباحث فلسفه سیاسی اسلام و مدل حکمرانی اسلامی دانست و لازم است «حکمت حکومت شیعی» توسط حوزههای علمیه برای جهانیان تبیین شود و این از بزرگترین و مهمترین رسالتهای حوزههای علمیه است.
فهم فرهنگ و روحیه ملی و دینی ملت ایران و حفظ انسجام ملی در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام، از اموری است که بیش از پیش باید مورد توجه حوزههای علمیه قرار گیرد. این جنگ نشان داد که، علیرغم تحلیلهای نادرست عدهای غربزده و کجاندیش، که دائماً از دینگریزی و انقلابگریزی مردم و جوانان سخن میگفتند، قاطبه جوانان و نوجوانان و خانوادههای ایرانی، حتی ایرانیان خارجنشین، مدافع جمهوری اسلامی و دلبسته نظام ولایت و دلداده و دلسپرده به حضرت ولایتاند. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی پیشتر در یکی از توصیههای هشتگانه منشور حوزه پیشرو و سرآمد به حوزههای علمیه این حقیقت را که در این جنگ تحمیلی بر همگان آشکار شد، متذکر شده بودند: «به نسل جوان جامعه با چشم خوشبینی نگریسته و با این نگاه با آنان تعامل شود.
بخش مهمّی از جوانان امروز با ضریب هوشی بالا، با وجود همهی القائات مخرّبِ فکر و احساس دینی، وفادار به دین و مدافع آنند و بسیاری دیگر هم بههیچرو با دین و انقلاب بر سر عناد نیستند. اقلّیّت بسیار اندکِ مُعرض از ظواهر دینی، حوزه را دچار تحلیل غیرواقعبینانه نکند.»
حجت الاسلام احمدحسین شریفی