فیلم فارسیای به نام «پیرپسر» + فیلم

منتقدان سینما، در واکنش به فیلم «پیرپسر»، آن را یکی از فیلم فارسی هایی دانستند که تا کنون اکران نشده است.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «پیرپسر» (The Old Bachelor) فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی اکتای براهنی و تهیهکنندگی بابک حمیدیان است که در سال ۱۴۰۰ تولید شد و در خرداد ۱۴۰۴ روی پرده سینماهای ایران رفت.
این فیلم در پنجاهوسومین جشنواره بینالمللی فیلم روتردام موفق به دریافت جایزه بخش پرده بزرگ شد و در جشنواره بینالمللی ترانسیلوانیا نیز بازیگران آن مورد تقدیر قرار گرفتند.
خلاصه داستان
فیلم پیرپسر داستانی تلخ و روانکاوانه از زندگی یک خانواده سهنفره را روایت میکند که در آپارتمانی فرسوده و تنگ، در حاشیهای از شهر، با نوعی خفگی زیستی و عاطفی دستوپنجه نرم میکنند. محور داستان، غلام باستانی (با بازی درخشان حسن پورشیرازی) است؛ پدری مستبد، معتاد، فرصتطلب و خشن که با رفتارهای سلطهجویانهاش، فضایی از ترس، خشم و اضطراب دائمی را بر خانه حاکم کرده است.
دو پسر او، علی (با بازی حامد بهداد) و رضا (با بازی محمد ولیزادگان)، هرکدام درگیر نوعی بحران هویتی و سرکوب درونیاند؛ علی، مردی زخمخورده از گذشته و تلخکام از رابطهای شکستخورده، و رضا، شخصیتی خاموش و درونی که در ظاهر آرام است اما در درون، پر از تنش و نارضایتی است. این دو، برای رهایی از فضای بیمارگونه خانه و فشار اقتصادی فزاینده، تصمیم میگیرند خانه را بفروشند؛ اما این تصمیم با مقاومت سرسختانه و روانفرسای پدر مواجه میشود.
تنش میان پسران و پدر، بهمرور به کشمکشی پیچیدهتر تبدیل میشود که نهفقط بر سر مالکیت خانه، بلکه بر سر رهایی از سلطه روانی، چرخه خشونت و مرزهای شکستهی اخلاق و احساسات خانوادگی است. با ورود رعنا (با بازی لیلا حاتمی)، مستأجر آشفتهحال واحد دیگر ساختمان، داستان ابعاد تازهای پیدا میکند؛ رعنا نهتنها آینهای برای تأمل شخصیت علی میشود، بلکه به شکلی نمادین، پیامدهای بیرونی و اجتماعی این خشونت خانگی و فرسایش روانی را نیز به نمایش میگذارد.
پیرپسر بیش از آنکه صرفاً روایتی خطی باشد، بازتابی از سقوط تدریجی درون انسانهاییست که در سایه سلطه، سرکوب و ناکامی، آرامآرام فرو میریزند؛ فیلمی پر از سکوتهای سنگین، نگاههای خالی، و تنشهایی که حتی در نبود کلام نیز فریاد میزنند.
نگاه منتقدان
فیلم پیرپسر از همان روزهای نخست اکران، واکنشهای پرتعداد و متضادی را از سوی منتقدان و رسانهها برانگیخت؛ اما آنچه بیش از هر چیز در میان تحلیلها به چشم میخورد، تأکید بر قدرت تکاندهنده و دراماتیک این فیلم در بازنمایی خشونت خانوادگی، فروپاشی روانی و درگیریهای پیچیده اخلاقی است.
پلتفرم فیلیمو این اثر را «فیلمی سهساعته که مخاطب را میخکوب میکند» توصیف کرده و با ستایش از جسارت آن در پرداختن به موضوعی تلخ و مهجور، از «حضور رنگین و متفاوت» آن در سینمای ایران دفاع کرده است. در یادداشت تحلیلی منتشرشده در فیلیمو، پیرپسر نهفقط بهعنوان یک درام خانوادگی، بلکه بهمثابه تجربهای روانکاوانه و سینمایی منحصربهفرد در نظر گرفته شده است که تماشاگر را وادار به مواجهه با حقیقتهای نادیده در بطن خانواده میکند.
منتقد زومجی نیز فیلم را یکی از مهمترین آثار سینمای ایران در دهه ۱۴۰۰ نامیده و تأکید کرده است که: «پیرپسر از آن دسته فیلمهاییست که پس از تماشا نمیتوان بهراحتی از آن گذشت.» به باور این منتقد، قدرت فیلم در ایجاد تنشهای روانی و ایجاد یک فضای خفقانآور، همتراز نمونههای موفق سینمای تراژدی در جهان است.
در گزارشی تحلیلی از دیجیکالا مگ نیز، پیرپسر با نمرهای بالا مورد تمجید قرار گرفته و بهعنوان «تراژدی خانوادگی شوکهکننده» توصیف شده است؛ اثری که با نگاهی بیرحم اما دقیق، زخمهای کهنه پدرسالاری، سلطه، و تنهایی را برملا میسازد.
رسانههایی چون فرارو و سلامسینما فیلم را بازنمایی چندلایهای از مفهوم «شر» دانستهاند که در بستری از دراماتیزم اسطورهای و تضادهای عمیق اخلاقی شکل میگیرد. این رسانهها با نگاهی نشانهشناختی به فیلم، معتقدند پیرپسر با دوری از روایتهای تکبعدی، سعی دارد پیچیدگی شخصیتها و موقعیتها را نشان دهد؛ جایی که خیر و شر بهراحتی از هم قابلتفکیک نیستند.
در تحلیلهای منتشرشده در آسیانیوز ایران و فرارو، خانهای که محل وقوع داستان است، «جهنمی خانگی» خوانده شده که در آن، فرزندان نهتنها قربانی رفتار پدر، بلکه قربانی سالها ناتوانی در شکستن چرخه خشونت و خشم سرکوبشدهاند. روایت پرتنش پدری مستبد و پسرانی درگیر تناقضهای اخلاقی، فضایی ساخته که بار دیگر نشان میدهد سینمای ایران در حال عبور از روایتهای ساده و ورود به لایههای عمیقتر و تیرهتر روان آدمی است.

در همین راستا، مسعود فراستی ـ منتقد شناختهشده سینما ـ با لحنی صریح، بهشدت از پیرپسر انتقاد کرده و آن را «یکی از کثیفترین فیلمهای فارسی» خوانده است. او با بیان اینکه «این فیلم چیزی جز لجنزار نیست»، معتقد است که اگر فضای مرعوبکننده و فرم اغواگر فیلم کنار گذاشته شود، محتوای فاسد و آلوده آن کاملاً آشکار میگردد.
وی با ابراز تأسف از حمایت برخی از روشنفکران از چنین اثری گفت: «بسیار متأسفم برای جامعهای که خود را روشنفکر مینامد اما از فیلمی با چنین محتوای سخیف و ضدفرهنگی دفاع میکند.»
فراستی همچنین با کنایهای صریح، به انتقاد از موضعگیری سخنگوی دولت پرداخت و اظهار داشت: «پا در کفشی نکن که اندازهات نیست» که تلویحاً ورود غیرکارشناسانه سخنگوی دولت به عرصه نقد سینما را نقد کرده و آن را دخالتی بیمبنا در یک حوزه تخصصی دانست.

این منتقد سینما با اشاره به تجربه گسترده خود در تماشای فیلمهای فارسی افزود: «کم فیلم فارسی ندیدهام، اما این یکی از کثیف ترین فیلم های فارسی است.
ارسال نظرات