پشت پرده پخش بیانیههای عبری، انگلیسی و فارسی در تهران!

نزدیک به دو هفته پس از توقف جنگ میان ایران و اتاق عملیات آمریکایی- صهیونی یکی از سران فتنه با نوشتن یک بیانیه خاص تلاش کرده است تا به تعبیری حساب خود را از عوامل جنایت جدا کند، میرحسین موسوی گرچه در ظاهر این جنایت خونین را محکوم کرده اما در باطن همراهی خود با عوامل اجرایی را اعلام کرده است.
جالب آنکه بیانیه موسوی با تیترهای «حکمرانی ناکارآمد، برگزاری همهپرسی و آزادی زندانیان سیاسی» در فضای وفاق و همدلی ملی پس از جنگ تحمیلی، سوژه نخست رسانههای معاند شد.
این بیانیه البته مقدمهای نیز دارد، پیشازاین گزارههای بیانیه ۱۸۰ نفر از کارشناسان حوزه اقتصاد و فعالان سیاسی با مفروضات مشابه بیانیه فوق نیز بهعنوان مستندات «بحران داخلی در ایران» مورد بهرهبرداری رسانههای نزدیک به نفاق قرارگرفته بود و حالا باید بیانیه یکی از سران فتنه را امتداد آن نقطهچین خالی خواند.
البته بیانیه موسوی دارای پیشزمینههای تحرکاتی خاص در طول جنگ نیز بوده است، جایی که برخی عناصر مشکوک با راه انداختن چند هشتک به صهیونیستها گرا داده و روی نام حسن روحانی مانور سیاسی رفته بودند، حسن روحانی ازجمله افرادی است که در سالهای آخر روی مسئله رفراندوم واکنش داشته و حالا باید بیانیه عبری نویس موسوی را در ادامه بیانیههای انگلیسی و فارسی پیشازاین نگارش شده از سوی هسته سخت رادیکالها تحلیل کرد.
البته بیانیه موسوی زوایای مهم دیگری نیز داشته و یک رونمایی از کارنامه آخر عمر سیاسیاش مبنی بر همگرایی با آمریکا و صهیونیسم است، در دورانی که برخی از همراهان سابق نخستوزیر سابق به دنبال عاقبتبهخیری و همراهی با مردم در ایستادگی در برابر یک دشمن تا بن دندان مسلح هستند، اینگونه گرا دادن برای ادامه ترورها در تهران تا رسیدن به نقطه برگزاری رفراندوم جالبتوجه است.
تا این مرحله صهیونیستها با حمله به زندان اوین به دعوت این طیف رادیکال لبیک گفته و بیانیههای سریالی در خود نشانههایی با مورس زدن برای موساد دارد که بازی را تا آخر ادامه بدهد، این دست چراغ دادنها ذیل چند واژه احساسی از چشم ناظران صحنه پنهان نمانده است، موسوی در این بیانیه اینگونه نوشته است که رفراندوم بهانه بوده و اصل نظام نشانه است، این شعار نسخه پیشرفته از همان شعاری است که فتنهگران در آشوبهای سال ۱۳۸۸ آن را سر میدادند.
بهروز شدن نسخه جدید اتاق فتنه در پاریس از راه انداختن خط رفراندوم در ایران تفسیر همان جمله اردشیر امیر ارجمند است که در جلسه ماهانه در پاریس گفته بود که جنبش سبز مدام در حال تغییر است، این جنبش نامعین است، از شکلی به شکل دیگر درمیآید باید دقت کنیم که این جنبش گاهی بیشتر وضوح دارد، گاهی کمتر و گاهی هم اصلاً واضح نیست تا زمانی که ما درصحنه باشیم اجازه نمیدهیم جنبش بخوابد.
اما بیدار نگهداشتن آن فتنه آنقدر هزینهزا شده است که عناصر آن را با عامل جنایتکار صهیونیستی مماس کرده و روی یک خط مشترک قرار داده است. سال ۸۹ شاخهای از اتاق فکر فتنه دریکی از کشورهای جنوب شرق آسیا ادعا کرده بود که میتوان از تحولات پیشآمده در مصر، الجزایر و نیز سوریه استفاده کرده و دوباره اغتشاش به راه انداخت. در این طرح عجیب طی دستورالعملی از عناصر میدانی و سفید مانده فتنه خواستهشده بود به خیابان آمده و با دادن شعارهای ساختارشکن مردم را دور خود جمع کنند، به نظر میرسد که آن شاخه منحرف فکری اینبار چنین خیال خامی را با ذیل حملات صهیونیستها هماهنگ کرده باشد.
قابلتوجه آنکه این طرح شباهت زیادی به طرح کانونهای شورشی منافقین داشته و این هماهنگی آنقدرها نیز عجیب نیست، زیرا شبکه این طرح در اتاق فتنه خود سمپاتیک ویژه به منافقین داشته و روی عملیاتهای مشابه میدانی با این گروهک مماس است.
یکی از اعضای ستاد موسوی درباره امیرارجمند گفته است که او با ظاهری مذهبی شبیه به کشمیری در ستاد موسوی نفوذ کرده و میرحسین را مثل موم در دست گرفته و چرخاند.
در حال حاضر سطح نفوذ امیرارجمند روی خانواده موسوی آنچنان زیاد است که میتواند به اسم موسوی بیانیه نوشته و آن را در سطحی وسیع پخش کند، دادن این آزادی عمل به سرپل منافقین در پاریس برای نخستوزیر سابق بسیار گران تمامشده است تا جایی که این روزها بسیاری از مواضعی که به اسم رهبر فتنهگران منتشر میشود موبهمو شبیه به اطلاعیههای منافقین در آلبانی بوده و گاهی کلیدواژههای نفاق در آن بهطور آشکار تکرار میشود.
امیر ارجمند از دهه ۶۰ با جریان نفاق ارتباط برقرار کرده است. مادر وی افسر محرم زاده هوادار منافقین بوده است. افسر محرم زاده در سالهای اخیر در فرانسه علاوه بر همکاری با نفاق حتی با سلطنتطلبان نیز مراوده داشته است.
منصور امیر ارجمند برادر بزرگ اردشیر از منافقین فعال در بخش اطلاعات شهر استراسبورگ فرانسه است، منزل منصور برادر بزرگ اردشیر در دوره ورود منافقین به فاز نظامی محل اختفای تعدادی از سران این گروهک بوده است. منصور پس از ماجرای خونین و کشتار خرداد ۱۳۶۰ ملیشیای منافقین در تهران به فرانسه متواری و در شهر استراسبورگ مقیم شده است.
اردشیر امیرارجمند نیز پس از متواری شدن از کشور با پشتیبانی اطلاعاتی و عملیاتی سرویس اطلاعاتی فرانسه و با حمایت سازمان منافقین و دفتر موسوم به شورای هماهنگی راه سبز امید را در پاریس تأسیس کرد.
هدف این محفل ایجاد همافزایی میان منافقین، سلطنتطلبان، عناصر فتنه و سایر گروههای اپوزیسیون در خارج از کشور است، این دفتر بهواسطه امیرحسین جهانشاهی با موساد اتاق فکر مشترکی دارد که نتیجه آن نوشتن گاه و بی گاه بیانیه، فراخوان و اطلاعیههایی است که موسوی را در سطح یکی از پیادهنظام اسرائیل در تهران مطرح میکند.
از نگاه دفتر موساد در پاریس موسوی میتواند یکمهره آلترناتیو در برهههایی تنشزا باشد، اولین تست این ماجرا نیز در دیماه ۹۶ انجامشده و در آبان سال ۹۸ و طی فتنه بنزینی تکرار گردید، آشوبهای سال ۱۴۰۱ نقطه اوج این بهکارگیری بوده که نتیجه آن نوشتن یک بیانیه در تخریب شهدای مقاومت همسو با عامل جنایت بود.
برخی شواهد نشان میدهد که استفاده از مهر موسوی برای اثرگذاری اجتماعی به دلیل نداشتن سویه درونی به آخر خط خود رسیده است، اخیراً رضاعلیجانی در جلسه مشترک اتاق موساد در پاریس گفته است که نام موسوی برای هوادارانش نیز جذابیت نداشته و او را مرده متحرک میخوانند؛ از دیگران چه انتظاری دارید که ذیل اطلاعیه او هماهنگ شوند!
این جمله واقعبینانه حکایت از آخرین وضعیت در اتاق عملیات جنگ روانی دشمن در پاریس دارند، گفتهشده است که برخی از اعضای این اتاق با تائید جمله علیجانی گفتهاند که در این بازی باید یا رومی روم بود و یا زنگی زنگ، یا باید پشت اسرائیل در مداخلات ماند یا آنکه به پستویی رفته و خود را وارد انزوا کنیم. دوران پنهان شدن پشت بیانیه موسوی تمامشده است.