۱۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۳:۰۷
کد خبر: ۷۸۳۵۸۵
یکی از مبلغین کره جنوبی:

بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است

بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است
به گفته یکی از مبلغین کره جنوبی، نسل جدید کره‌ای‌ها در تقابل میان ارزش‌های قدیمی کنفوسیوسی و نیازهای فردی و اجتماعی مدرن گرفتار شده‌اند؛ این تعارض به افزایش افسردگی، اضطراب و حتی نرخ خودکشی منجر شده و بحران‌های عمیقی در زندگی جوانان ایجاد کرده است.
اشاره: در جامعه‌ای که تعادل میان سنت و مدرنیته به هم خورده است، نسل جوان کره جنوبی با مجموعه‌ای از فشارها و تناقض‌های پیچیده دست‌وپنجه نرم می‌کند. ارزش‌های کنفوسیوسی، که زمانی ستون فقرات روابط خانوادگی و اجتماعی بودند، امروز با سبک زندگی مدرن و نیازهای فردی نسل جدید در تعارض قرار گرفته‌اند. این تعارض نه تنها بر شیوه ارتباطات و رفتارهای اجتماعی تأثیر گذاشته، بلکه تبعات روانی عمیقی مانند افسردگی، اضطراب و افزایش نرخ خودکشی را نیز به همراه داشته است. در این بحث، قصد داریم به بررسی این تضادها بپردازیم و ببینیم چگونه فشارهای اقتصادی، فرهنگی و روانی در کنار هم فضای اجتماعی کره جنوبی را شکل داده‌اند و چرا نسل جوان به دنبال بازتعریف یا حتی طرد برخی از آموزه‌های سنتی است.
 
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با یکی از مبلغین کره جنوبی به گفت‌وگو نشسته که مشروح آن در ادامه می‌آید:
 
رسا: آموزه‌های کنفوسیوس چگونه در حوزه‌هایی مانند آموزش، کار و ساختار اقتصادی کره جنوبی تأثیرگذار بوده‌اند؟ پیامدهای منفی این فشارها بر نسل جوان چیست؟
 
آموزه‌های کنفوسیوس تأثیرات عمیقی بر ساختارهای اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و فرهنگی کره جنوبی داشته‌اند که در چهار حوزه اصلی قابل مشاهده است.
 
۱. احترام به سلسله‌مراتب و جایگاه اجتماعی
کنفوسیوس تأکید زیادی بر احترام به افراد مسن‌تر و صاحب‌جایگاه داشت، چه در خانواده و چه در جامعه. این احترام، به‌ویژه نسبت به سالمندان و مقام‌های رسمی، در فرهنگ و زبان کره‌ای به صورت جدی جاری است و در روابط روزمره بازتاب می‌یابد. این نظام سلسله‌مراتب فرهنگی، ستون اصلی بسیاری از تعاملات اجتماعی است و همچنان اهمیت فراوان دارد.
۲. جایگاه خانواده و احترام به بزرگان
خانواده به عنوان هسته مرکزی جامعه کره جنوبی شناخته می‌شود و وفاداری و حرمت به والدین و بزرگ‌ترها از ارزش‌های بنیادی است. مراقبت از سالمندان و برگزاری مناسبت‌های خانوادگی همچنان جایگاه مهمی دارد. با این حال، در نسل جوان این ارزش‌ها کمی کمرنگ‌تر شده و بیشتر جنبه نمادین به خود گرفته‌اند. برخی از جوانان این آیین‌ها را صرفاً فرصتی برای گردهمایی و انتشار عکس در شبکه‌های اجتماعی می‌بینند تا به‌عنوان الزام‌های رفتاری و اخلاقی.
 
بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است
 
۳. اهمیت تحصیل و رقابت آموزشی
یکی از بنیادهای اساسی آموزه‌های کنفوسیوس، آموزش و کسب دانش است. این ارزش‌ها در کره جنوبی به‌صورت فرهنگ رقابتی شدید در زمینه آموزش و تحصیل تجلی یافته‌اند. آزمون‌های ورودی دانشگاه‌ها و امتحانات استخدامی، به‌شدت رقابتی و پرتنش هستند. فشار روانی ناشی از این رقابت‌ها بسیار زیاد است و منجر به استرس شدید، اضطراب و حتی افسردگی در میان دانش‌آموزان و جوانان می‌شود. متأسفانه، این فشارهای آموزشی یکی از دلایل اصلی افزایش نرخ خودکشی در کره جنوبی است، به ویژه در میان نوجوانان و جوانان. سطح پایین معنویت و نبود سپرهای روانی قوی باعث شده است که بسیاری از کسانی که در این رقابت‌ها شکست می‌خورند، احساس کنند راهی جز پایان دادن به زندگی ندارند.
 
۴. اخلاق کاری و وفاداری در محیط کار
کنفوسیوس بر اخلاق کاری، سخت‌کوشی و وفاداری به مافوق تأکید داشت. این ارزش‌ها در محیط‌های کاری کره جنوبی کاملاً مشهود هستند. سلسله‌مراتب سازمانی باید رعایت شود و کارمندان باید نسبت به کارفرما وفادار بمانند. ساعات کاری کره جنوبی از بالاترین‌های جهان است و به همین دلیل فشار کاری بسیار زیاد است. علاوه بر این، مراسم‌های پس از کار یا «هِشیک» که به ظاهر اختیاری هستند، در عمل اجبار فرهنگی محسوب می‌شوند و شرکت نکردن در آنها می‌تواند پیامدهای منفی برای کارمند داشته باشد. این فشارهای مضاعف روانی و زمانی، باعث نارضایتی‌ها و اعتراضات اجتماعی شده است.
 
۵. تأثیر در ساختار اقتصادی و شرکت‌های چائبول
آموزه‌های کنفوسیوس بر شکل‌گیری شرکت‌های بزرگ اقتصادی کره، معروف به «چائبول» مثل سامسونگ و هیوندای، تأثیرگذار بوده‌اند. این شرکت‌ها ستون‌های اصلی اقتصاد کره هستند و دیگر بخش‌ها نیز تحت نفوذ آن‌ها قرار دارند. نظم، وفاداری و ساختار سلسله‌مراتبی در این شرکت‌ها ریشه در آموزه‌های کنفوسیوس دارد.
 
بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است
 
۶. مواجهه با مدرنیته و فرهنگ غربی
با ورود مدرنیته و فرهنگ غربی، در جامعه کره جنوبی تناقض‌ها و چالش‌های فرهنگی پدید آمده است. نسل جوان بیش از پیش به دنبال استقلال، آزادی و تغییر نگرش نسبت به سنت‌هاست. برخی ارزش‌های کنفوسیوسی در میان جوانان کم‌رنگ یا حتی به تمسخر گرفته می‌شوند. در فضای مجازی هشتگ‌هایی مثل «آزادی از احترام» یا «ما از احترام خسته‌ایم» به چشم می‌خورد که نمایانگر خستگی و تمایل به رهایی از فشارهای سنتی است.
 
در نتیجه، کره جنوبی امروز شاهد همزیستی دو جریان متضاد است: حفظ ریشه‌ها و آموزه‌های کنفوسیوسی که ستون فقرات فرهنگی کشور را تشکیل می‌دهند، و فشارهای مدرنیته و جهانی‌شدن که خواهان تحول و دگرگونی در این نظام سنتی هستند. این کشمکش منجر به شکل‌گیری جنبش‌ها و اعتراضات اجتماعی شده که نمایانگر شکاف نسلی و فرهنگی در این جامعه پیشرفته و در حال تحول است.
 
رسا: رابطه نسل جوان کره با ارزش‌های سنتی، به‌ویژه آموزه‌های کنفوسیوسی، چگونه است؟ این رابطه در برابر چالش‌های جهانی‌شدن، فردگرایی و تغییرات اقتصادی چه ویژگی‌هایی دارد؟
 
رابطه نسل جوان کره با ارزش‌های سنتی، به‌ویژه آموزه‌های کنفوسیوسی، بسیار پیچیده و دوگانه است و می‌توان آن را به‌عنوان تقابلی میان «حفظ ریشه‌های فرهنگی» و «نیاز به تغییر و مدرن‌شدن» توصیف کرد. از یک سو، آموزه‌های کنفوسیوسی که بر احترام به بزرگ‌ترها، حفظ سلسله‌مراتب اجتماعی و تعهد به خانواده تأکید دارند، هنوز نقش مهمی در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی کره جنوبی ایفا می‌کنند. این ارزش‌ها در قالب مناسک خانوادگی، زبان رسمی و روابط اجتماعی، به ویژه در محیط‌های کاری و نظام آموزشی، همچنان حضور پررنگی دارند. برای مثال، احترام به سالمندان، پذیرش جایگاه و سلسله‌مراتب اجتماعی، و تأکید بر موفقیت تحصیلی و شغلی از پایه‌های اساسی فرهنگ کره هستند که ریشه در اندیشه‌های کنفوسیوس دارند.
 
بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است
 
با این حال، این ارزش‌ها دیگر آن اقتدار گذشته را ندارند و نسل جدید، به ویژه جوانان، نسبت به آنها نگاه انتقادی دارند. تغییرات گسترده اقتصادی، افزایش فشارهای معیشتی، گرایش به فردگرایی، و نفوذ فرهنگ جهانی و غربی باعث شده است که بسیاری از این آموزه‌ها دچار تزلزل و چالش شوند. در این میان، جهانی‌شدن و فناوری‌های نوین ارتباطی نقش بسیار پررنگی در انتقال فرهنگ‌های مختلف و ایجاد هویت‌های تازه ایفا کرده‌اند. نسل جدید کره‌ای، که با این فضاهای نوین بزرگ شده است، کمتر تمایل دارد الزامات سخت‌گیرانه سنتی را بپذیرد و ترجیح می‌دهد آزادتر و مستقل‌تر زندگی کند.
 
یکی از مهم‌ترین نمودهای این تغییر نگرش، کاهش چشمگیر تمایل به ازدواج و تشکیل خانواده است؛ موضوعی که در آموزه‌های کنفوسیوسی به شدت بر آن تأکید شده است. ازدواج نه تنها یک پیوند شخصی، بلکه بخشی از تعهد به خانواده و جامعه به شمار می‌آمد و نقش مهمی در حفظ ارزش‌ها و نسل‌ها داشت. اما امروزه بسیاری از جوانان به دلیل مشکلات اقتصادی، درآمد ناکافی، فشارهای شغلی و نیاز به استقلال فردی، ازدواج را به عنوان مسئولیتی سنگین و محدودکننده تلقی می‌کنند. همین امر سبب شده که گرایش به «عدم ازدواج»، «عدم فرزندآوری» و حتی «عدم ورود به روابط عاطفی و زناشویی پایدار» به طور فزاینده‌ای افزایش یابد.
 
این تغییرات نمایانگر تقابل آشکار میان «فردگرایی» نسل جدید و «جمع‌گرایی» سنتی است. نسل جوان به جای آنکه خود را در قالب خانواده و جامعه تعریف کند، بیشتر به دنبال تأمین خواسته‌ها و نیازهای فردی است و شعارهای فرهنگی و هنری مانند «فقط خودت زندگی کن» یا «زندگی برای خودت است» به شدت در میان آنها رواج یافته است. این پیام‌ها در موسیقی، شبکه‌های اجتماعی و فرهنگ عامه کره منعکس شده‌اند و نشان‌دهنده فاصله گرفتن نسل جدید از ارزش‌های اجتماعی سنتی است.
 
همچنین، ساختارهای سلسله‌مراتبی که زمانی در خانواده و محل کار به عنوان هسته اصلی روابط اجتماعی و کاری شناخته می‌شد، امروز با مقاومت روبه‌رو شده است. جوانان، به ویژه نسل Z، از فشارهای ناشی از این نظام‌های سختگیرانه ناراضی‌اند و آن‌ها را محدودکننده و مانعی برای رشد فردی می‌دانند. آنها خواهان روابط برابرتر و آزادی بیشتر در زندگی شخصی و کاری خود هستند.
 
به طور کلی می‌توان گفت که نسل جدید کره جنوبی در فضایی قرار گرفته است که از یک سو میراث عمیق کنفوسیوسی و ارزش‌های سنتی در آن جاری است، اما از سوی دیگر با فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهانی‌شدن و مدرنیته مواجه است که این میراث را به چالش کشیده است. این تضاد و کشمکش منجر به بروز تغییرات بنیادین در نگرش‌ها، رفتارها و سبک زندگی نسل جوان شده و آنان را به سمت ارزش‌هایی سوق داده است که به مراتب متفاوت‌تر از گذشته است، حتی اگر این روندها گاهی با نوعی سردرگمی هویتی و تنش‌های اجتماعی نیز همراه باشد.
 
بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است
 
رسا: چه تغییراتی در ساختارهای سلسله‌مراتبی و روابط خانوادگی سنتی کره جنوبی به‌ویژه در نسل جوان مشاهده می‌شود؟ این تغییرات چه تأثیری بر نگرش‌های آنان نسبت به زندگی و کار دارد؟
 
ساختارهای سلسله‌مراتبی و روابط خانوادگی سنتی کره جنوبی که ریشه در آموزه‌های کنفوسیوسی و نظام پدرسالارانه داشتند، در سال‌های اخیر دچار تحولات جدی و بنیادین شده‌اند. در گذشته، احترام مطلق به بزرگ‌ترها و پذیرش بدون چون‌وچرا جایگاه بالاتر، چه در خانواده و چه در محیط کار، از ارکان اصلی زندگی اجتماعی کره بود. در خانواده، پدر به عنوان مرجع اصلی تصمیم‌گیری، اقتدار کامل داشت و همه اعضا باید از دستورات او تبعیت می‌کردند. همچنین، در فرهنگ کاری، رابطه «ارشد-زیر دست» (سامبه-هه) بسیار رسمی، سختگیرانه و غیرقابل انعطاف بود؛ کارمند موظف بود بی‌چون‌وچرا از دستورات مافوق پیروی کند و احترام زبانی و رفتاری بی‌حد و مرز به مدیران حفظ شود.
 
اما این ساختارهای سنتی امروز به شدت تحت فشار تغییرات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی قرار گرفته‌اند. جوانان کره‌ای، به ویژه نسل Z، نسبت به ساعات کاری طولانی و شیوه‌های سختگیرانه مدیریتی معترض‌اند. بسیاری از آنها این نظام‌های سلسله‌مراتبی را محدودکننده، خسته‌کننده و مانع رشد فردی می‌دانند. مقاومت نسبت به روابط عمودی سنتی در محیط کار افزایش یافته و جوانان خواستار روابط برابرتر، تعاملات دوستانه‌تر و احترام متقابل هستند. حتی مراسم‌های پس از کار (هِشیک) که به نوعی تداوم سلسله‌مراتب کاری محسوب می‌شود و انتظار می‌رود کارکنان با مدیران به صورت غیررسمی تعامل کنند، گاهی به منبع نارضایتی و فشار تبدیل شده است.
 
در حوزه خانواده نیز تحولاتی مشابه در حال رخ دادن است. ساختار پدرسالارانه که سال‌ها حرف آخر را می‌زد، کم‌رنگ شده و جای خود را به روابط برابرتر میان اعضای خانواده داده است. زنان نقش فعال‌تر و گسترده‌تری در تصمیم‌گیری‌ها و امور خانوادگی پیدا کرده‌اند و حتی در جامعه حضور اجتماعی و اقتصادی پررنگ‌تری یافته‌اند. این تغییر به همراه رشد فردگرایی، باعث شده که جوانان کره‌ای خواهان استقلال بیشتر باشند و کمتر مایل باشند خود را در قالب قواعد سختگیرانه سنتی محدود کنند.
 
این دگرگونی‌ها نگرش جوانان نسبت به زندگی و کار را به‌طور بنیادین تغییر داده است. آنها به دنبال سبک زندگی‌ای هستند که در آن آزادی، رفاه روانی و تعادل میان کار و زندگی شخصی اولویت داشته باشد. فشارهای ناشی از انتظارات سنگین کاری، ساعات طولانی و الزامات سلسله‌مراتبی سبب شده که بسیاری از جوانان اصطلاح «جهنم کره» را برای توصیف شرایط کاری و اجتماعی خود به کار ببرند؛ اصطلاحی که بیانگر فشارهای طاقت‌فرسا، استرس‌ها و روابط دشوار میان مدیر و کارمند است. این فشارها نه تنها بر کیفیت زندگی جوانان تأثیر گذاشته، بلکه موجی از اعتراضات و خواست‌های تغییر در ساختارهای سنتی را نیز به دنبال داشته است.
 
بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است
 
در مجموع، می‌توان گفت که نسل جدید کره جنوبی در حال عبور از نظام‌های سنتی سلسله‌مراتبی و پدرسالارانه به سمت ساختارهای آزادتر و برابرتر است. این روند هم موجب بروز چالش‌ها و تناقض‌های فرهنگی شده و هم فرصتی برای ایجاد تغییرات بنیادین در سبک زندگی، نگرش‌ها و روابط اجتماعی و کاری فراهم آورده است.
 
رسا: فشارهای اقتصادی و اجتماعی چگونه بر زندگی جوانان کره تأثیر گذاشته و چه پیامدهایی از جمله تغییر نگرش نسبت به ازدواج، خانواده و مهاجرت در پی داشته است؟ راه‌حل‌های ممکن برای این بحران چیست؟
 
فشارهای اقتصادی و اجتماعی که بر زندگی جوانان کره جنوبی وارد می‌شود، عمیق و گسترده است و تأثیرات آن در ابعاد مختلف زندگی‌شان به‌وضوح دیده می‌شود. بهای بسیار بالای مسکن، بیکاری یا اشتغال با درآمد ناکافی، و همچنین فشارهای شغلی از جمله ساعات طولانی کار و روابط سلسله‌مراتبی سخت‌گیرانه، شرایط را برای بسیاری از جوانان دشوار و طاقت‌فرسا کرده است. این وضعیت باعث شده که نسل جدید کره‌ای به شدت نسبت به تشکیل خانواده و ازدواج بی‌میل شود و این موضوع تبدیل به یکی از بحران‌های اجتماعی بزرگ کشور شده است.
 
ازدواج که در نظام ارزش‌های کنفوسیوسی همواره یک اصل مهم و مقدس بوده است، امروز برای بسیاری از جوانان به معنای بار سنگینی از مسئولیت‌های مالی، خانوادگی و اجتماعی است که آزادی فردی آنها را به شدت محدود می‌کند. آنها بیشتر به دنبال حفظ استقلال شخصی و آزادی هستند و ازدواج را محدودکننده و مانع اصلی در این مسیر می‌بینند. به همین دلیل، گرایش به «عدم ازدواج»، «عدم فرزندآوری» و حتی «عدم ورود به روابط عاطفی یا زناشویی پایدار» به‌طور چشمگیری افزایش یافته است.
 
این وضعیت تضادی آشکار با ارزش‌های سنتی و کنفوسیوسی ایجاد کرده است؛ ارزش‌هایی مانند احترام به والدین، تعهد خانوادگی، سخت‌کوشی و پیروی از نظام سلسله‌مراتبی که در خانواده و جامعه اهمیت داشتند، اکنون با تغییر نگرش و فاصله گرفتن نسل جدید مواجه شده‌اند. فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوانان را در تقابل میان سنت و مدرنیته قرار داده است و باعث بروز سردرگمی و بحران هویتی شده است.
 
بحران هویتی و روانی نسل جوان کره، نتیجه تعارض میان سنت کنفوسیوسی و مدرنیته است
 
اصطلاح «جهنم کره» که این روزها در میان جوانان کره‌ای رایج شده، نشان‌دهنده همین فشارها و استرس‌های مزمن است؛ فشارهایی که از یک سو از محیط کار، سیاست‌های سختگیرانه سازمانی و ساعات طولانی کاری ناشی می‌شوند و از سوی دیگر، از شرایط نامناسب اقتصادی، بهای بالای زندگی و ناکافی بودن حمایت‌های اجتماعی. بسیاری از جوانان در چنین شرایطی، آرزوی مهاجرت به کشورهای غربی و اروپایی را دارند؛ جایی که تصور می‌کنند زندگی آسان‌تر و کم‌دغدغه‌تر است. البته این تصور اغلب بر اساس تصویر رسانه‌ای و تبلیغات خارجی شکل گرفته و همیشه بازتاب واقعیت‌های زندگی در آن کشورها نیست، چرا که هر جامعه و فرهنگی چالش‌ها و مشکلات خاص خود را دارد.
 
از دیدگاه راه‌حل‌های ممکن، بسیاری از کارشناسان و مردم معتقدند که مقابله با این بحران صرفاً از طریق اقدامات ظاهری و تکنیکی مثل افزایش هشدارها، ایجاد نیروی پلیس خودکشی یا تقویت خدمات بهداشت روانی کافی نیست. در حقیقت، ریشه مشکلات در فقدان معنویت و ارتباط با ارزش‌های عمیق انسانی است. معنویت، از طریق ایمان به خدا و پیوند عمیق با آموزه‌های اخلاقی و دینی، می‌تواند سپر روانی قوی ایجاد کند که فرد را در مواجهه با فشارهای شدید اقتصادی و اجتماعی مقاوم سازد.
 
افرادی که معنویت را در زندگی خود تقویت کرده‌اند، حتی در شرایط سخت و دشوار، احساس آرامش، امید و رضایت دارند و کمتر دچار احساس پوچی و افسردگی می‌شوند. بازگشت به معنویت و تقویت ارتباط با خدا و آموزه‌های اخلاقی می‌تواند به جامعه کمک کند تا بحران‌های روانی و اجتماعی خود را کاهش دهد و فضایی برای رشد و تعالی فراهم آورد. از این رو، علاوه بر راهکارهای اقتصادی و اجتماعی، توجه به ابعاد معنوی و انسانی زندگی، به ویژه در میان جوانان، یک ضرورت حیاتی است.
 
در جمع‌بندی، می‌توان گفت که بحران جوانان کره جنوبی ناشی از مجموعه‌ای پیچیده از فشارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی است که به تغییر نگرش‌های بنیادی در حوزه ازدواج، خانواده، کار و سبک زندگی منجر شده است. برای عبور از این بحران، باید رویکردی جامع اتخاذ کرد که در آن، هم اصلاحات ساختاری در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی صورت گیرد و هم زمینه‌های تقویت معنویت و فرهنگ اخلاقی فراهم شود. تنها در چنین فضایی است که جوانان می‌توانند زندگی‌ای متعادل‌تر، سالم‌تر و امیدوارانه‌تر را تجربه کنند.
 
ارسال نظرات