یادداشت اختصاصی؛
خدمات شهید رئیسی در مناطق اهل سنت

شهید سید ابراهیم رئیسی فردی مردمی، انقلابی و خدمتگزار بود که با نگاه انسانی و عملگرایانه، به محرومیتزدایی، وحدت ملی و احترام به هویتهای فرهنگی کوچکشده در نتیجه تبعیضهای ساختاری پرداخت و نشان داد قدرت باید در خدمت مردم باشد.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، شهید سید ابراهیم رئیسی، چهرهای که نامش با عزمی آهنین و قلبی مالامال از عشق به محرومان در تاریخ معاصر ایران ثبت شد، الگویی بیبدیل از «حکمرانی خدمتگزار» بود. او که زیستنامهاش با رنجِ محرومیتِ کویرنشینان و کوهپایهنشینان گره خورده بود، نه در پشت میزهای تشریفاتی، که در دلِ خاکیترین محرومیتها، معنای واقعی «دولت مردمی» را تعریف کرد. خدمات او به مناطق محروم، تنها یک سیاست کلان نبود؛ بلکه تجلیِ باور عمیقی بود که میگفت: «عدالت، وقتی زنده میماند که پابرهنگان را فراموش نکنی».
در مناطق اهل سنتنشین، رویکرد رئیسی فراتر از دیپلماسی اداری بود. او با درکی ژرف از ظرفیتهای همگرایی، به جای شعارهای کلیشهای، با «گفتوگوی عملی» پل میساخت. از سیستان و بلوچستان تا کردستان، پروژههای عمرانی او نه به مثابهِ لطفی از بالا به پایین، که همچون حقِ مسلمِ مردمی اجرا شد که سالها در حاشیهی تبعیضِ ساختاری، انتظارِ «دیده شدن» داشتند. بیمارستانهای مجهز، مدارس مقاوم در برابر زلزله، و شبکههای آبرسانی پایدار، تنها بخشی از میراثِ ملموسِ اوست؛ اما آنچه این خدمات را جاودانه کرد، نگاهِ انسانیِ او بود که حتی پیش از سنگِ بنای پروژهها، بر «سنگِ دلها» اثر مینهاد.

شهید رئیسی، در قامت یک سیاستمدار انقلابی، هرگز از «مردمی بودن» فاصله نگرفت. سفرهای بیامان او به دورافتادهترین روستاها، دستگیری از کودکانِ کار در حاشیهی شهرها، و شنیدنِ مستقیمِ دردِ مردم، نه نمایشی رسانهای، که بخشی از هویتِ وجودیِ او بود. این «از خود گذشتگی» تا آنجا پیش رفت که حتی در اوجِ مسئولیتهای بینالمللی، مانند حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، قرآنِ مجید را«نماد وحدت و هویتِ اسلامی» بر سینهی جهانیان نشاند و پرچمِ مقاومتِ فرهنگی را در برابر استکبار برافراشت. این حرکت، نه یک ژست سیاسی، که ادامه منطقیِ همان مسیری بود که در دشت های خوزستان و کوهستانهای کردستان و آذربایجان آغاز کرده بود: پاسداشتِ کرامتِ انسان، از محرومترین روستا تا تریبونِ جهانی تحلیلِ خدماتِ او بدون توجه به «استراتژی وحدت» ناقص میماند. رئیسی میدانست محرومیتزداییِ واقعی، بدون احترام به خردهفرهنگها و باورهای منطقمحور ممکن نیست. از همین رو، در مناطق سنینشین، به جای تحمیلِ الگوهای یکسانساز، به تقویتِ هویتِ بومی در چهارچوبِ انسجام ملی پرداخت. این نگاه، باعث شد حتی منتقدان نیز به «عملگراییِ آمیخته با صداقت» او اذعان کنند.
امروز و در بررسی میراث شهید رئیسی، آنچه بیش از آمار و ارقام میدرخشد، «منشِ خدمت» اوست: مردی که قدرت را نه موقعیتی برای جاهطلبی، که امانتی برای پیمودنِ راهِ شهدا میدید. تحلیلِ زندگی او، درسنامهای است برای همه مدعیانِ خدمت که باید گفت: «محبوبیتِ واقعی، نه در سخنرانیها، که در گامهای استواری است که بر خاکِ محرومیتها مینشیند».
ارسال نظرات