۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۳
کد خبر: ۷۸۱۵۹۵
تهیه کننده و کارگردان مستند محافظ مطرح کرد؛

مستند محافظ روایتی برای زندگی شهید بی‌روایت

مستند محافظ روایتی برای زندگی شهید بی‌روایت
در آستانه سالگرد شهادت شهید آیت الله رئیسی و همراهان، مستندی با نام «محافظ» پرده از زندگی پنهان و اقدامات شهید سید مهدی موسوی برمی‌دارد و الفت، تهیه‌کننده و کارگردان این اثر، از چالش‌ها، بازخوردها و دغدغه‌های ساخت مستندی می‌گوید که با یک نام مشترک، روایتی متفاوت از یک محافظ قهرمان را به تصویر می‌کشد.

در آستانه سالگرد عروج ملکوتی شهید جمهور و همراهان، نگاه‌ها به سوی محافظی می‌چرخد که در سایه خدمت، خاموش و بی‌ادعا زیست و با شهادت، نامش در تاریخ این سرزمین جاودانه شد. شهید سید مهدی موسوی، فراتر از یک محافظ، یک پدر، یک فرزند، یک دوست و یک انسان بود. مستندی با نام «محافظ» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی بلال الفت، تلاش دارد تا پرده از این ابعاد پنهان زندگی این شهید بزرگوار بردارد. خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گفتگویی با بلال الفت تهیه کننده و کارگردان این اثر داشته و در این گفتگو، از چالش‌ها، بازخوردها و دغدغه‌های ساخت مستندی می‌گوید که با یک نام مشترک، روایتی متفاوت از یک محافظ قهرمان را به تصویر می‌کشد؛ روایتی که شاید بتواند اندکی از مظلومیت این “محافظ خاموش” را فریاد زند.

رسا: با توجه به نزدیک شدن سالگرد شهادت شهید جمهور و همراهان تصمیم به ساخت مستند درباره شهید سیدمهدی موسوی چگونه شکل گرفت؟

ماجرا از آنجایی شروع شد که برای اولین بار تلویزیون را روشن کرده و خبر حادثه و گم شدن هلی‌کوپتر رئیس‌جمهور، شهید رئیسی، را شنیدم. ابتدا فکر کردم که این یک اتفاق ساده است و احتمالاً خیلی زود هلی‌کوپتر پیدا خواهد شد. اما هرچه زمان گذشت و خبری نشد، کم‌کم استرس بیشتری به من وارد شد. وقتی مشخص شد که رئیس‌جمهور، همراهانش و از جمله محافظش، شهید سیدمهدی موسوی، به شهادت رسیده‌اند، واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم.

بعد از اینکه خبر شهادت شهید رئیسی رسمی شد تصمیم به حضور در مراسم تشیع گرفتم؛ پس از حضور در مراسم تشییع شهدا، چند نما بر اساس احسسات قلبی خودم و بدون قصد خاصی از آن فضا گرفتم، اما نمی‌دانستم که همین چند نما بعداً در فیلم مورد استفاده قرار می‌گیرند. حدود دو هفته بعد، از شبکه افق با من تماس گرفتند و گفتند که قرار است برای چهلم شهید موسوی مستندی تهیه کنند و از میان چند کارگردان، ذهنشان به سمت من رفته است. با اینکه زمان بسیار محدودی داشتیم، قبول کردم. در واقع تنها حدود سه هفته وقت داشتیم که هم تحقیق کنیم، هم فیلمبرداری، تدوین و پخش را به موقع برسانیم. این یک ریسک بزرگ بود، اما سعی کردم با تحقیق دقیق و با حوصله کار را پیش برده و در نهایت مستند «محافظ» ساخته شد.

مستند محافظ روایتی برای زندگی شهید بی روایت 

رسا: با توجه به اینکه در هر کاری موانعی وجود دارد، چه چالش‌هایی در ساخت این مستند داشتید؟

وقتی خواستار کار کردن درباره یک شخصیت واقعی باشید، کار خیلی سخت‌تر می‌شود. به ویژه وقتی آن فرد هنوز در دل خانواده و دوستانش زنده است و داغش تازه است. یکی از مهم‌ترین چالش‌های ما همین اعتماد گرفتن از خانواده شهید موسوی بود. که البته در آن شرایط طبیعی بود که خیلی‌ها هنوز باورشان نمی‌شد که چنین اتفاقی افتاده و وی واقعاً شهید شده‌اند. همین امر باعث شد که همسر و فرزندان شهید، به دلیل فضای احساسی و غم انگیز، جلوی دوربین حاضر نشوند.

از طرف دیگر، به دلیل شغل حساس شهید موسوی، بسیاری از دوستان و همکارانش اجازه نداشتند جلوی دوربین حاضر شوند. حتی با مدیران رده بالای سپاه هم صحبت کردیم که بتوانیم حداقل چند نفر از نزدیک‌ترین دوستانش را برای مصاحبه دعوت کنیم، اما شرایط اجازه این کار را به ما نمی‌داد.

محدودیت زمان نیز خودش یک بحران جداگانه ای بود که ما با آن روبرو بودیم. ما باید در کمتر از سه هفته کل پروژه را از تحقیق و مصاحبه گرفته تا تصویربرداری و تدوین به پخش می‌رساندیم. تازه رئیس‌جمهور شهید شده بود و همه درگیر مراسم، مأموریت‌ها و پیگیری مسائل بودند و بعضی از مصاحبه‌ها اصلاً به سرانجام نرسید.

با وجود همه این مسائل، خودِ شخصیت شهید موسوی هم چندلایه بود. یک بخش امنیتی داشت، یک بخش مردمی که در دل کارهای جهادی و خدماتی بود، یک بخش فرهنگی و حتی رابطه عمیق و محترمانه‌اش با پدر و مادرش و من به عنوان کارگردان باید سعی می‌کردم این شخصیت پیچیده و چندوجهی را بدون اغراق و شعار، درست و انسانی نشان بدهم و این خودش بزرگ‌ترین چالش ذهنی برای من بود.

رسا: اخیراً مستند دیگری با همان عنوان «محافظ» و درباره همان شهید ساخته شده، شما چه واکنشی داشتید؟ به نظر شما این شباهت اسمی و موضوعی چه آسیبی به کار شما و فضای رسانه‌ای می‌زند؟

واقعیت این است که وقتی مشاهده کردم مستند دیگری با عنوان «محافظ» و دقیقاً درباره همان شهید ساخته و منتشر شده، واقعاً ناراحت شدم. چون مستند ما اولین اثر رسمی درباره شهید سیدمهدی موسوی بود که سال گذشته تولید و از شبکه افق پخش شد. حالا برای من که با سختی و دقت، در یک بازه زمانی بسیار فشرده، مستند را ساختم و تلاش کردم تصویری انسانی و عمیق از شهید موسوی ارائه دهم، این اتفاق واقعاً ناراحت‌کننده بود. احساس کردم هویت اثر ما، زحمات تیم، و حتی حافظه رسانه‌ای جامعه نادیده گرفته شده است.

ممکن است گاهی دو اثر عنوان مشابه داشته باشند، اما وقتی موضوع و شخصیت یکی باشد، دیگر شباهت اتفاقی نیست. این اتفاق هم باعث سردرگمی مخاطب می‌شود، هم شأن حرفه‌ای کار مستندسازی را پایین می‌آورد. به ویژه وقتی هیچ توضیح، تماس یا احترامی نسبت به اثر قبلی وجود نداشته باشد.

من معتقدم اگر قرار است فضای مستند جدی گرفته شود، باید اول خود مستندسازها و رسانه‌ها به هم احترام بگذارند. رعایت اخلاق حرفه‌ای، احترام به سوابق، و توجه به حقوق معنوی آثار یک اصل اساسی است. اگر این مسائل رعایت نشود، بی‌اعتمادی ایجاد می‌شود؛ هم بین خود مستندسازها، هم بین ما و مخاطب.

رسا: چرا رعایت حقوق معنوی و اخلاق حرفه‌ای در فضای مستندسازی انقدر مهم است؟ این تجربه شخصی شما چه درسی داشت؟

رعایت حقوق معنوی در مستند فقط یک بحث حقوقی نیست، بلکه یک مسئله اخلاقی است. مستند ساختن یعنی روایت کردن زندگی دیگران با صداقت. وقتی خودمان، به عنوان مستندساز، به کار دیگران بی‌توجه باشیم، نمی‌توان انتظار داشت حرفمان برای مردم اعتبار داشته باشد؟ این تجربه به من نشان داد که چقدر لازم است صنف مستندسازها جدی‌تر درباره این موضوع گفتگو کنند. ما باید مراقب باشیم که به اعتماد مخاطب و حرمت سوژه‌های خود لطمه نزنیم.

رسا: چه بازخوردهایی از مستند گرفتید؟ و فکر می‌کنید چه تأثیری داشت؟
بازخوردها خیلی فراتر از چیزی بود که انتظار داشتم، چه از سمت مردم، چه در رسانه‌ها، چه از خانواده شهید موسوی عزیز. خیلی‌ها پیام دادند، حتی غریبه‌هایی که فقط یک بار مستند را دیده بودند، می‌گفتند که چقدر با شخصیت شهید ارتباط گرفتند و دلهایشان برای این مظلومیت بیصدا سوخته است.

بعضی‌ها گفتند انگار یکی از اعضای خانواده‌شان را تازه شناخته‌اند. این حرف برای من ارزش زیادی داشت. هدف من این نبود که صرفاً یک مستند بسازم؛ می‌خواستم روایتی انسانی، صادقانه و ماندگار از کسی ثبت کنم که واقعاً زندگیش فراتر از نقش امنیتی‌اش بود.

مستند محافظ روایتی برای زندگی شهید بی روایت

رسا: ویژگی‌های مستند شما چیست؟
مهم‌ترین ویژگی مستند «محافظ» این است که کاملاً با نگاه انسانی به سراغ شهید سید مهدی موسوی رفته‌ایم؛ نه فقط به عنوان محافظ رئیس‌جمهور، بلکه به عنوان یک پدر، یک فرزند، یک دوست و یک مرد اهل فرهنگ. تلاش کردیم تصویری یک‌بعدی از ایشان ارائه ندهیم. ساختار مستند بر اساس روایت اطرافیان است، نه صرفاً روایت راوی. یعنی ما به زندگی و منش شهید از زاویه دید کسانی که واقعاً با او بودند نگاه کردیم.

یکی دیگر از ویژگی‌های مهم مستند «محافظ» ایجاد دو روایت موازی در ساختار مستند بود .ما مستند را با یک حس ابهام و مه‌گرفتگی شروع کردیم؛ همان لحظه‌ای که خبر گم شدن هلیکوپتر رئیس‌جمهور و همراهانش از تلویزیون پخش شد. این روایت اول که بیشتر حس تعلیق و ابهام دارد، به عنوان یک خط موازی در تمام فیلم جریان دارد. در کنار این، روایت دوم را داریم؛ روایتی که به تدریج وارد زندگی و شخصیت شهید سید مهدی موسوی می‌شود. انگار این دو روایت از دو سمت به هم نزدیک می‌شوند؛ یکی از دل خبرها و روایت رسانه‌ای، و یکی از دل خاطرات و زندگی واقعی شهید.

در پایان، این دو خط به نقطه‌ای می‌رسند که شهادت سید مهدی را به عنوان حقیقتی قطعی و اثرگذار پیش چشم مخاطب قرار می‌دهند. این ترکیب دو روایت باعث می‌شود مخاطب هم درگیر فضای واقعی حادثه بشود و هم با عمق شخصیت شهید ارتباط برقرار کند.

رسا: به نظر شما راهکارهای توجه به مستندهای مناسبتی چیست؟
مهم‌ترین نکته این است که مستندهای مناسبتی صرفاً به خاطر «مناسبت» ساخته نشوند. باید نگاه محتوایی، تحقیق و دغدغه پشت آنها باشد. رسانه‌ها باید اجازه دهند مستندساز از دل موضوع روایتش را بیرون بکشند، نه اینکه روایت را از قبل برایش بنویسند. همچنین باید زمان کافی داده شود. وقتی می‌خواهید درباره یک شخصیت یا واقعه مستند بسازید، باید اجازه داشته باشید زمان مناسب برای تحقیق و پژوهش داشته باشید.

رسا: چطور می‌توان از چنین مستندهایی حمایت کرد؟
به نظرم مهم‌ترین حمایت این است که مدیران ما سواد مستندشناسی خود را ارتقا دهند. متأسفانه بسیاری از مدیران رسانه‌ای هنوز تفاوت بین مستند هنری و گزارش خبری را نمی‌دانند و همین باعث می‌شود تولیدات به سمت گزارش‌های کم‌جان و بی‌رمق بروند که مخاطب تمایلی به دیدن آنها ندارد.

دوم اینکه حمایت مالی باید به موقع و کافی باشد. وقتی حمایت مالی بعد از تولید می‌رسد یا اصلاً نمی‌رسد، یا آنقدر ناچیز است که تهیه‌کننده مجبور می‌شود از هزینه‌های دیگر بزند تا اثر به پخش برسد، مستندساز چطور می‌تواند کار بعدی را شروع کند؟ 

سوم هم این است که برای مستندها آرشیو و بانک اطلاعاتی قابل جست‌وجو ایجاد کنیم؛ چون آثار مستقل معمولاً گم می‌شوند و مرجع مشخصی برای یافتن و معرفی آنها وجود ندارد.

رسا: با توجه به تجربه جنابعالی راهکارهایی برای توجه مسئولان به ساخت مستند در ایران ارائه دهید؟
اولین قدم این است که مستند را جدی بگیرند. مستند، ابزار تحلیل و روایت تاریخ معاصر است. ما با سینمای مستند می‌توانیم مسائل اجتماعی، فرهنگی، و حتی امنیتی را بهتر از هر رسانه‌ای بفهمیم. مسئولان باید این را بفهمند که مستندساز، نه گزارشگر است، نه تبلیغات‌چی؛ مستندساز یک روایتگر حرفه‌ای است. پس باید با او مثل یک مؤلف برخورد کنند، نه صرفاً مجری سفارش. 

دوم اینکه حمایت‌ها ساختارمند باشد. اکنون اغلب حمایت‌ها سلیقه‌ای و مقطعی هستند. اگر نهادهای فرهنگی به صورت منظم فراخوان دهند، جشنواره‌های کارآمد و غیرتشریفاتی برگزار کنند و خروجی‌ها را در ویترین رسانه‌ها بگذارند، انگیزه‌ها و کیفیت کار بالا می‌رود.

ارسال نظرات