پوریم؛ روایتی از ایرانکشی که در تورات ستایش میشود + فیلم و تصاویر

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، همزمان با فرا رسیدن بهار و ماه اسفند، جشنی باستانی در سرزمینهای اشغالی برگزار میشود که به «پوریم» شهرت دارد. این آیین، در حالی که رژیم صهیونیستی درگیر نبردی سنگین در غزه و شمال مناطق اشغالی است، همچون سالهای گذشته با شکوه برگزار میشود. نظر به پیوند این جشن با تاریخ ایران، در ادامه به بررسی این سنت میپردازیم.
جشن «پوریم» که ریشه در اعماق تاریخ یهود دارد، پس از شکلگیری رژیم نامشروع صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی، ابعادی متفاوت یافته است. در واقع، این مراسم، جشن و سروری است بر خون دهها هزار ایرانی که بر اثر توطئه و دسیسهچینی دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه، از میان رفتند.
«پوریم» که از واژه عبری «پور» به معنای قرعه گرفته شده، جشنی است که از آن با عنوان «ایرانکُشی» یاد میشود. این آیین، افزون بر سرزمینهای اشغالی، در جوامع یهودی آمریکا و اروپا نیز برگزار میشود و ریشه در داستانی در «تورات» دارد. داستان، ستایش از «اِستر»، زن یهودی است که با خیانت به «خشایارشاه»، پادشاه ایران، زمینهساز خشونتی مرگبار و سه روزه میشود که در جریان آن، حدود ۷۰ هزار ایرانی، شامل زنان و کودکان، به شکلی بیرحمانه قتلعام شده و اموالشان به تاراج میرود.
در کتاب عهد عتیق، اینگونه آمده است: «پادشاه ایرانزمین، پس از پایان جشن ۱۸۰ روزه، در حال مستی، شهبانو “وشتی” را فرا میخواند تا او را به دیگران نشان دهد. ملکه از این فرمان گستاخانه سر باز میزند و شاه خشمگین، او را از مقام شهبانویی خلع کرده و به دست جلاد میسپارد.»
در ادامه، متن به این موضوع اشاره میکند که یهودیان، با نفوذ گسترده در سراسر ایران، از پرداخت مالیات و خراج خودداری میکردند. این امر، خشم «هامان»، صدراعظم خشایارشاه را برانگیخت و او را به فکر مقابله با آنان انداخت. برخی از متون یهودی نیز مدعی هستند که «مردخای»، رهبر دینی یهودیان در آن دوران، به دلیل عدم تعظیم در برابر هامان، مورد غضب او قرار گرفته و تهدید به مرگ میشود.
یهودیان، با استفاده از نفوذ غیررسمی خود در دربار، دختری یهودی به نام «اِستِر» را به عنوان ملکه به پادشاه معرفی میکنند و به او توصیه میکنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.
ماه آدار (تقریباً مطابق با اسفند)، با جشن پوریم در چهاردهمین روز آن، شادترین ماه در تقویم یهودی است. چنانکه در تلمود آمده است: «وقتی آدار فرا میرسد، باید بسیار شادمانی کرد.»
جشن پوریم، اغلب در چهاردهم آدار برگزار میشود، اما در شهرهایی که دارای پیشینهای مرتبط با دوران یهوشوع (یوشع بن نون) هستند و در گذشته دارای دیوار بودهاند، این جشن در پانزدهم آدار برگزار میشود. دلیل این امر، به روایت «کتاب استر»، این است که یهودیان شوش، پایتخت پارس، در روز پانزدهم به جشن میپرداختند. ساکنان شهرهای یادشده نیز به همین دلیل، این روز را جشن میگیرند تا شهرهای باستانی اسرائیل کوچک شمرده نشوند.
در میان جشنهای یهودی، پوریم از همه غیردینیتر به نظر میرسد، چرا که در کتاب استر، هیچ اشاره مستقیمی به خداوند نشده است. این جشن، بسیار مردمی و همگانی است و در اسرائیل، به شکل کارناوالی ملی برگزار میشود که در آن، سکوهای نمایشی بزرگی در خیابانهای تلآویو به حرکت درمیآیند.
اعمال اصلی جشن پوریم عبارتند از:
- خواندن مگیلا (طومار استر) در شامگاه و روز
- افزودن دعایی ویژه پوریم در نماز
- صدقه دادن به نیازمندان
- فرستادن هدایای خوراکی برای خویشان، دوستان و همسایگان
- برگزاری مهمانی و صرف غذای ویژه در عصر
همچنین، به یهودیان توصیه شده است که در این روز، آنقدر مشروبات الکلی بنوشند که نتوانند تفاوت بین «درود بر مردخای» و «مرگ بر هامان» را تشخیص دهند!
در حاشیه این جشن، آداب و رسومی شکل گرفته که حال و هوایی کارناوالگونه به آن بخشیده است. یهودیان نقاب میزنند و لباس مبدل میپوشند و مردان و زنان، جامههای جنس مخالف را به تن میکنند. کودکان با لباسهای مبدل، نقشهایی متناسب با داستان استر را بازی میکنند. دانشآموزان برای معلمان خود هجویه مینویسند و تفسیرهای طنزآمیزی از تعالیم یهودی ارائه میدهند. هرگاه در خواندن مگیلا نام هامان برده میشود، حاضران به سروصدا و پایکوبی پرداخته و تا حد امکان، برای تحقیر نام هامان، جنجال به پا میکنند. در این روز، کلوچههای سهگوش پر از خشخاش، که به «گوش هامان» معروفند، خورده میشوند.
واقعه تاریخی: هولوکاست ایرانیان به دست یهودیان
در زمان خشایارشاه، یهودیان یکی از اقلیتهای مذهبی ایران بودند و همواره در تلاش برای نفوذ در دربار شاه بودند. هامان، صدراعظم خشایارشاه، به دلیل نافرمانی یهودیان از قوانین پادشاهی، عدم پرداخت مالیات و سرپیچی از فرمان پادشاه، ابراز نگرانی میکند و پادشاه را از توطئههای یهودیان آگاه میسازد و از او میخواهد تا پیش از آنکه این قوم علیه تاج و تخت اقدامی کنند، با توطئه آنان مقابله کند.
مردخای، رهبر یهودیان در آن زمان، با دسیسههای فراوان و فرستادن دختری یهودی به دربار، او را جانشین شهبانوی ایران میکند.
با ورود «اِستر» به دربار، مردخای نقشههای شوم خود را از طریق او و با اغوای شاه ایران به اجرا درمیآورد. هامان، پادشاه را از توطئه مردخای آگاه میسازد و پادشاه دستور اعدام مردخای را صادر میکند. اما استر، با متهم کردن هامان به خیانت و توطئه برای قتل شاه، باعث میشود که هامان اعدام شود.
توطئه استر و مردخای با کشتن هامان پایان نمییابد و آنها حکم قتل هر ده پسر هامان را نیز از پادشاه ایران میگیرند و در ادامه، پسران هامان نیز کشته میشوند.
اوج دشمنی یهودیان با ایرانیان پس از کشتن هامان و پسرانش آشکار میشود، زیرا استر و مردخای اجساد آنها را در شهر به دار میآویزند تا در میان ایرانیان رعب و وحشت ایجاد کنند و سرنوشت دشمنان یهودیان را به نمایش بگذارند.
کشتار نیمی از جمعیت ایران
پس از کشتن هامان، یهودیان ساکن در ایران که اینک در دربار نیز نفوذ کرده بودند، به شهرهای ایران حمله کرده و دست به قتل عام گسترده ایرانیان میزنند. در ۱۲۷ استان ایران در آن زمان، طی دو روز، بیش از ۷۷ هزار ایرانی (و به روایتی دیگر، ۵۰۰ هزار نفر) کشته میشوند.
در کتب مربوط به یهودیان، از جمله کتاب استر، یهودیان به کشتار ۸۰ هزار ایرانی اعتراف میکنند، اما محققان مستقل این رقم را تا ۵۰۰ هزار نفر ذکر کردهاند.
در آن زمان، جمعیت ایران حدود ۸۰۰ هزار نفر بوده است و با احتساب ۵۰۰ هزار نفر، بیش از نیمی از جمعیت آن روز ایران به دست یهودیان قتل عام میشوند.
یهودیان با حمله به خانههای ایرانیان، مردان، زنان و کودکان را به قتل رسانده و اموال آنها را غارت میکنند. اما یهودیان در متون خود، تنها به قتل عام ایرانیان اعتراف کرده و هرگونه غارت اموال را تکذیب میکنند.