۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۰
کد خبر: ۷۷۶۸۳۸
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم تشریح کرد؛

چهار دوره شیعه‌پژوهی در مطالعات کلامی خاورشناسان

چهار دوره شیعه‌پژوهی در مطالعات کلامی خاورشناسان
حبیب‌اللهی با اشاره به چهار دوره شیعه‌پژوهی در مطالعات کلامی خاورشناسان، گفت: قرون وسطی، دوره صفویه، دوره مدرن و دوره معاصر چهار دوره گوناگون در میان مستشرقان است که بر شیعه‌پژوهی کار کرده‌اند.
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، مهدی حبیب‌اللهی، پژوهشگر حوزه و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، صبح امروز در نشست علمی «مطالعات کلامی مستشرقان» که از سوی مدرسه علمیه تخصصی مجتهد امین(ره) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان که به صورت بر خط برگزار شد، درباره اهمیت موضوع مطالعات کلامی مستشرقان اظهار داشت: کلام و اعتقادات اسلامی قطعاً یکی از جنبه‌های مهم دین اسلام است که مورد توجه خاورشناسان قرار گرفته است. اینکه ما سراغ مطالعات مستشرقان در رابطه با اسلام برویم، از دو جنبه اهمیت دارد.
 
وی ادامه داد: یکی از جنبه‌های مهم آن بحث شبهه‌پژوهی است که از سوی مستشرقان مطرح می‌شود و جنبه‌ی دیگر در مورد روش‌های خاورشناسان است. چون آن‌ها به لحاظ محتوا و روش ممکن است به نکاتی رسیده باشند که می‌تواند برای ما مسیرهای جدیدی در پژوهش‌هایمان باز کند.
 
این پژوهشگر حوزه با بیان تعریفی از استشراق گفت: ما استشراق را برگردان «Orientalist» به معنای شرق‌شناسی می‌دانیم. آغاز مطالعات استشراق مربوط به پیش از قرن ۱۸ است، اما نام آن از همین قرن، وارد ادبیات آکادمیک شد. استشراق به معنای پژوهش‌ها و مطالعاتی است که پژوهشگران غربی درباره فرهنگ‌ها، زبان، ادیان و تمدن‌های مشرق زمین انجام دادند.
 
وی Orientalism را ترکیبی از کلمه Orient به معنای شرق و ism به معنای مکتب دانست و بیان کرد: یکی از کسانی که به طور مفصل در مورد شرق‌شناسی کتاب نوشته، آقای «ادوارد سعید» است که کتابی با همین عنوان دارد. او Orientalism را ابزاری می‌داند که در خدمت استعمار و کشورهای استعمارگر اروپایی بوده و نگاهی بسیار انتقادی به این رویکرد دارد. او مسیحی فلسطینی‌الاصل بود که در آمریکا تحصیل کرده ، دارای کرسی تدریس در دانشگاه‌های امریکا بوده و ماحصل بخش از تحقیقات او تدوین کتاب اثرگذار شرق شناسی است.

دوره های تاریخی استشراق

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) درباره یکی ازبحث‌های مهم در موضوع استشراق خاطرنشان کرد: برخی دوره‌های تاریخی استشراق را به ۱٠ دوره تقسیم کرده‌اند که ما این دوره‌ها را در قالب شش دوره تقسیم کرده بو به صورت اجمالی معرفی می‌کنیم. دوره اول شرق‌شناسی قرن هشت تا ۱٠ میلادی را شامل می‌شود که کارهای بسیار ضعیفی هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ روشی از سوی مسیحیان ارائه شد. افرادی چون یوحنای دمشقی و ابن کندی در این دوره قرار می‌گیرند.

وی دوره دوم را دوره جنگ‌های صلیبی دانست و تصریح کرد: این دوره همزمان با جنگ‌های صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان شکل گرفت. جنبش ترجمه متون علمی و مذهبی به عربی در این دوره انجام شد. افرادی چون پطروس، اسقف کلیسای کلونی در فرانسه از شخصیت‌های مهم این دوره محسوب می‌شوند.

حبیب‌اللهی درباره دوره سوم که دوره رنسانس یا روشنگری از قرن ۱۵ تا ۱۸ میلادی است، اظهار کرد: این دوره با تحولات زیاد در اروپا و جهان اسلام همراه بود. با افزایش رفت‌وآمدهای میان مسلمانان و اروپاییان، نوع مطالبات آن‌ها تغییر کرد. در این دوره شاهدیم که آثار همدلانه‌تر و مثبت‌تر و نیز روش‌های عالمانه تر در پیش گرفته شده است. تا این جا استشراق بیشتر تبشیری بود.

وی دوره چهارم را استشراق استعماری خواند و ادامه داد: با انگیزه‌های استعماری و کشورگشایی در قرن ۱۹ نوع استشراق و مطالعات متفاوت شد. چرا که این‌ها به دنبال یافتن نقاط ضعف مسلمانان برای حضور در کشورهای اسلامی بودند. لذا حقایق و واقعیت‌ها را جستجو کردند و متون تاریخی برای اسلام می‌نوشتند.

این پژوهشگر حوزه، دوره پنجم را همزمان با قرن بیستم و دوره استشراق علمی معرفی کرد و افزود: در این دوره پژوهش مستشرقان، عالمانه با رویکردهای جدید و علمی است و از جنبه‌های متعصبانه دور شده است و می‌بینیم که آثاری در راستای حقایق اسلامی و دینی و تقویت رویکردهای اسلامی به چشم می‌خورد.

وی دوره ششم را دوره‌ای متفاوت برای بحث پژوهشی دانست و گفت: در دوره معاصر، مستشرقانی پیدا شدند که دیدگاه مستشرقان گذشته را نقد کرده و مباحث تازه مطرح کردند. ویلفرد مادونگ در شیعه‌پژوهی و مطالعات شیعه آثاری پدید آورد که کاملاً همسو با پژوهش‌های ماست.

محورهای مطالعاتی خاورشناسان

حبیب‌اللهی درباره یکی از موضوعات بسیار گسترده که میان خاورشناسان از قرن ۱٠ به بعد وجود داشته است، تصریح کرد: وقتی با یک دین جدیدی مواجه می‌شویم، پرسش اصلی درباره آن دین جدید، مربوط به شخصیت محوری آن است و از این جهت، پیامبر (ص) مورد توجه مستشرقان قرار گرفته و کتاب‌های زیادی درباره ایشان نوشته شده است. شخصیت‌هایی چون ویلیام مویر و ویلیام منتگموری‌وات که هر دو انگلیسی هستند، در این زمینه آثاری را پدید آوردند.

وی ادامه داد: از موضوعات مهمی که غربی‌ها در مورد اسلام مطالعه کردند، قرآن کریم است. قرآن به زبان عربی کلاسیک نوشته شده و کسانی که به مطالعات زبان عربی علاقه‌مند بودند، قرآن را به عنوان موضوعی برای مطالعه قرار دادند. همچنین از این جهت که این کتاب، منبع دینی اسلام محسوب می‌شود، افراد زیادی درباره آن مطلب نوشته‌اند که از آن جمله؛ تئودور نولدکه آلمانی و ریچارد بل انگلیسی هستند.

این پژوهشگر حوزه با اشاره به اینکه یکی دیگر از موضوعات مورد مطالعه مستشرقان، حدیث و سنت نبوی است، اضافه کرد: درباره حدیث شیعه، افرادی قلم زده‌اند. اما به صورت مفصل‌تر در مورد منابع احادیث اهل‌سنت بسیار صحبت شده است. گلد زیهر کسی است که در مورد حدیث، آثاری را به وجود آورد.

وی سیره و تاریخ اسلام را از جمله مباحث دیگری دانست که مورد توجه مستشرقان بوده است و خاطرنشان کرد: بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران اولیه اسلام، جنگ‌هایی که اتفاق افتاد و مباحث فرهنگی آن زمان مورد توجه مستشرقان قرار گرفته است که اسپیلنگر آلمانی در این زمینه صاحب تألیفاتی است.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) اعتقادات اسلامی و فرقه‌شناسی را از دیگر مباحث مورد توجه مستشرقان معرفی و اظهار کرد: آن‌ها در اعتقادات به بحث توحید، نبوت و معاد و نیز در بحث فرقه‌ها به معتضدی، اشاعره و شیعه پرداختند.

وی با اشاره به کتاب گلدزیهر به نام «عقیده و شریعت» در اسلام گفت: نویسنده این کتاب در بحث اعتقادات اسلامی دیدگاه شیعه، هرچند خیلی مختصر ورود کرده است. لامنس و دنیل ژیماره فرانسوی در این زمینه به صورت مفصل کار کرده‌اند.

این پژوهشگر حوزه پرداختن به علوم اسلامی از قرن ۲٠ به بعد را از مواردی دانست که مستشرقان به صورت تخصصی به آن پرداختند و بیان کرد: برای مثال فقه و اصول فقهی از علوم مورد توجه مستشرقان بوده است. جوزف شاخ چندین کتاب درباره فقه اسلامی، شریعت احکام شرعی، روش‌های فقهای قدیم و حتی تصحیح برخی از متون فقهی داشته است یا علوم حدیث که شامل رجال و اصطلاحات حدیث و بحث فقه‌الحدیث می‌شود؛ موضوع پدید آمدن برخی از تألیفات به شمار می‌رود.

وی گفت: مستشرقان در بحث تفسیر قرآن هم به طور گسترده وارد شدند. سعید رینولدز از جمله این افراد است که بحث تأثیرپذیری قرآن از دیگر کتاب‌های آلمانی و نظریه ایشان که اگر می‌خواهیم قرآن را بفهمیم، باید متن‌های همسو با قرآن را مطالعه کنیم، سبب شد که آثار خوبی را پدید آورد.

حبیب‌اللهی احیای نسخ خطی، فهرست‌نویسی و ایجاد کتابخانه‌های تخصصی را از ابداعات مستشرقان برشمرد و تصریح کرد: در این کار مسلمان‌ها، مدیون مستشرقان محسوب می‌شوند. همچنین تصوف و عرفان و کلام و فلسفه نیز از دیگر مواردی است که غربی‌ها به آن پرداخته‌ و نیمی از آثار را ترجمه، تحلیل، احیا و تصحیح کرده‌اند. تعامل میان فلسفه اسلامی و کلام و توجه به فلسفه شیعی، عرفانی و نظری از دیگر موارد مورد توجه مستشرقان بوده است.

محورهای مطالعاتی خاورشناسان در حوزه کلام و اعتقادات

وی توحید و صفات الهی را از موضوعات کلامی دانست که مستشرقان به آن پرداختند و اظهار کرد: تفاوت نبوت و پیامبری در کلام اسلامی با مسیحیت، تحلیل شخصیتی پیامبر(ص) و جنبه‌های تاریخی بحث امامت و ولایت، بررسی منشأهای تاریخی امامت، اختلاف شیعه و سنی و برداشت‌های اولیه از آن، معاد، قضا و قدر، تفاوت دیدگاه مسلمان در مکاتب عشری، معتزلی و شیعه و مقایسه با دیدگاه مسیحی و یهودی و فرقه‌ها و مذاهب کلامی از موضوعات مورد توجه خاورشناسان بوده است.

نگاه مستشرقان به وحی

این پژوهشگر حوزه با اشاره به تقسیم‌بندی که حاصل نگاه مستشرقان به اصل وحیانی بودن قرآن است، توضیح داد: مستشرقان در این موضوع، چهار دسته هستند؛ دسته اول، عده‌ای که می‌گفتند پیامبر(ص) واقعاً مدعی صادقی در قول و فعل بوده است که تعدادی از این مستشرقان هم مسلمان شدند. برای مثال جان دیون پورت انگلیسی یکی از این افراد است. دسته دوم، گروهی که اعتقاد دارند پیامبر(ص) در قول و فعل صادق بوده، ولی دچار توهم یا خیالات شده است و گمان می‌کرده که آنچه می‌شنود و می‌بیند، حقیقت دارد. مثل مونتگمری وات که این اعتقاد را داشت و قائل به تخیل خلاق بود.

وی دسته سوم را گروهی دانست که اعتقاد داشتند پیامبر(ص) مطالب قرآن را از جای دیگر گرفته است و گفت: گلد زیهر از جمله این افراد است و بالأخره دسته چهارم، علاوه بر اینکه پیامبر را کاذب می‌دانستند، نکات بسیار منفی به پیامبر منتسب می کردند که لوتر از جمله این افراد است.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) عنوان کرد: میان قرن ۱۶ تا ۱۹ وقتی غربی‌ها قرآن را ترجمه می‌کردند، مقدمه‌ای بر آن می‌نوشتند. این مقدمه نشان‌دهنده دیدگاه آنان نسبت به قرآن بود. جرج سیل در مقدمه خود می‌گوید: « محمد، مؤلف قرآن است و تردیدی نیست که کمکی به او شده است.» ریچارد بل هم که در مقدمه، دیدگاه خاصش را در مورد ترتیب آیات قرآن مطرح کرد، می‌گوید: «قصه‌های قرآن قطعاً از عهد قدیم و کتاب مقدس یهودیان گرفته شده است.» رژی بلاشر در کتاب «در آستانه قرآن» در مقدمه خود بر قرآن به تأثیر قصه‌های یهودی و مسیحی در سوره‌های مکی پرداخت.

وی در مورد نظریه کلمان هوار فرانسوی تصریح کرد: وقتی نظریه او مطرح شد، نقدهایی نوشتند. او می‌گفت: «مصدر قرآن، شخصیت‌های جاهلی است.» رودی پارت آلمانی صریحاً می‌گوید: «داستان عیسی و مریم (ع) برگرفته از داستان‌های آن زمان بوده است.» مونتگمری وات هم چندین کتاب در مورد پیامبر(ص) با نام؛ «محمد در مکه»، «محمد در مدینه» و غیره دارد و می‌گوید: «همان طور که شاعران از جوشش درونی خود شعر می‌گویند، نوع عالی‌تر آن چیزی است که پیامبران آن را تجربه می‌کردند.»

شیعه‌پژوهی در مطالعات کلامی خاورشناسان

وی در مورد فرقه‌ها در حوزه‌های کلامی توضیح داد: کریمبر اتریشی با کتاب «تاریخ فرق در اسلام»، دخویه هلندی در کتاب «غرامت و فاطمیان» ولهوزن آلمانی در کتاب «خوارج و شیعه»، لارنس با مقاله «نصیریه»، برنارد لوئیس با کتاب «اسماعیلیه»، ویلفرد مادلونگ با کتاب «روندهای اسلامی»، فان اِس با کتاب شش جلدی «کلام و جامعه» که یک کتاب مرجع به شمار می‌رود، به فرقه‌های اسلامی پرداختند.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در مورد امامت، ولایت و شیعه‌پژوهی که در مطالعات کلامی خاورشناسان دنبال شده است، اظهار کرد: چهار دوره گوناگون در میان غربی‌ها وجود دارد که بر شیعه‌پژوهی کار کرده‌اند: ۱ ـ قرون وسطی که آغاز آشنایی مختصر مسیحیان با فرقه‌های شیعه اعم از؛ اسماعیلیه و حشاشیه است. ۲ ـ دوره صفویه که شیعه امامیه در این دوره پررنگ‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد. ۳ ـ دوره مدرن مصادف با قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲٠ که حرکت اولیه شیعه‌پژوهی معاصر با شخصیت‌هایی چون گلدزیهر شروع شد. ۴ ـ دوره معاصر که از ۵٠ سال قبل طی کنفرانسی در فرانسه با حضور تمام شیعه‌پژوهان دنیا چون امام موسی‌صدر نقطه عطفی برای پژوهش‌های عمیق شد.

وی چند ویژگی را در مورد قرون وسطی یعنی از قرن ۱٠ تا ۱۶ میلادی مطرح کرد و گفت: قرون وسطی هم زمان با جنگ صلیبی است که حدود ۴٠٠ سال به طول انجامید و با پیروزی مسلمانان تمام شد. چون برخورد مسیحیان در ابتدا با اسماعیلیان و فاطمیون بوده است، پس با شیعه امامی آشنایی نداشتند. طبق گزارش‌هایی که از سوی جهانگردان به این افراد داده می‌شد و برخوردی که با فرقه حسن صباح و قلعه‌ی الموت داشتند، شیعه را بدعت‌آمیز و انحرافی می‌دانستند. ویلیام آدامز در کتاب «چگونگی نابودی مسلمان‌ها» یکی از فرقه‌هایی که برای کلیسا تهدیدآمیز به شمار می‌رفت را اسماعیلیان معرفی کرده است.

این پژوهشگر حوزه با اشاره به کتاب دوویتری فرانسوی به نام «تاریخ شرق» که به بحث شیعه و فِرَق آن اشاره دارد، گفت: تنها اشاره‌ای که در این کتاب می‌شود، این است که شیعه به علی‌بن‌ابیطالب (ع) ارادت دارد. دونته در «کمدی الهی»، پیامبر اسلام (ص) و امام علی(ع) را در دایره هشتم جهنم قرار می‌دهد. کارهایی که در قرون وسطی انجام شده، در همین حد است و روش علمی برای شناخت اسلام و نقد آن وجود نداشت.

وی با اشاره به تغییراتی که در دوره صفویه انجام می‌شود، گفت: شیعه امامیه به عنوان مذهب رسمی آن زمان معرفی می‌شود. پس شناختی که مدنظر مستشرقان قرار می‌گیرد، از این به بعد شیعه امامیه است. اهمیتی که شیعه در آن زمان داشته به دلیل تقابل با امپراتوری عثمانی است. در مطالعات و توصیفاتی که غربی‌ها در این دوران دارند، شعائر مذهبی به ویژه عاشورا در مرکز توجه است. منابع اطلاعاتی غرب در این دوره از شیعه بیشتر از سیاحان و گردشگران کسب می‌شود و این نشان می‌دهد که افراد توانمند از لحاظ مالی، سیاسی و علمی به ایران سفر می‌کردند و گزارش‌هایی می‌نوشتند که خیلی ارزشمند محسوب می‌شود.

حبیب‌اللهی در مورد شخصیت‌های برجسته این دوره که مصادف قرون ۱۶ تا ۱۸ است، گفت: ژان شاردن فرانسوی با کتاب «سفرهای شاردن به ایران»، سر چان ملکم انگلیسی با کتاب «تاریخ ایران»، تاورنیه فرانسوی با اثر «شش سفرنامه» و آدام اولئوریوس آلمانی با سفرنامه‌ای به ایران در مورد مهدویت از جمله این افراد بودند.

وی با بیان اینکه بعد از دوران صفویه شاهد سفر جهانگردان به ایران در دوران افشاریه، زندیه و قاجاریه هستیم، اضافه کرد: در دوران قاجار ۱٠۸ جهانگرد به ایران آمدند و اگر کسی می‌خواهد بحث شیعه‌پژوهی را دنبال کند، باید به بررسی سفرنامه‌ها بپردازد.

این پژوهشگر حوزه با اشاره به شیعه‌پژوهی در قرن ۱۹ و ۲٠ گفت: عاملی که می‌تواند در این دوره بر مطالعات شیعه‌پژوهی غربیان مؤثر باشد، عبارت است از استشراق استعماری. در این دوره، مسافران و دیپلمات‌ها به عنوان منابع اصلی شیعه پژوهی به شمار می‌رفتند. محدودیت‌هایی در این دوره هم وجود داشت. با اینکه از قرن ۱۹ تلاشی برای ترجمه متون شیعی صورت گرفت، اما کار پرحجم با حمایت دولتی وجود ندارد. گلدزیهر، ادوارد براون، ولهوزن و... از جمله شخصیت‌های این دوره به شمار می‌رفتند.

وی با بیان اینکه عواملی سبب شد تا در دوره معاصر نگاه خاورشناسان به کلام شیعه معطوف شود، تصریح کرد: گسترش منابع، رنسانس فکری در تشیع، انقلاب اسلامی، رخ دادن اتفاقاتی در لبنان با حضور امام موسی صدر ، بازار نشر کتاب در لبنان، تغییر در رویکرد بر مطالعات شیعه‌شناسی و تاثیر امیر معزی و سید حسن نصر از جمله این عوامل محسوب می‌شوند.

حبیب‌اللهی در پایان ضمن اشاره به تقسیم‌بندی مطالعات کلامی شیعه به سه حوزه مهم گفت: این حوزه‌ها عبارتند از؛ حوزه آلمان که از شخصیت‌های آن فان اس، مادلونگ و خانم اشمیتکه هستند. حوزه فرانسه با شخصیت‌هایی چون امیر معزی و ژیماره و همچنین حوزه آمریکا با اشخاصی نظیر ریچارد مک‌فرانک و خانم دکاکه به مطالعاتی کلامی شیعه پرداختند.

ارسال نظرات