منشور روحانیت ستون مردمسالاری دینی و چراغ راه آینده است

اشاره: پیام ارزشمند امام خمینی (ره) به روحانیت که در قالب منشور روحانیت ارائه شده است، نه تنها به عنوان یک سند تاریخی برای حفظ ماهیت دینی و مردمی نظام جمهوری اسلامی اهمیت دارد، بلکه به عنوان یک راهبرد کلیدی برای مدیریت آینده انقلاب نیز مورد توجه قرار میگیرد و بر نقش پایدار نهاد دین و همزیستی فقه سنتی و پویا تأکید میکند و همچنین نقدهایی به جریانهای متحجر و انحرافی مانند انجمن حجتیه، تحجرگرایان و مقدسنمایان ارائه میدهد و خطوط قرمزی را برای حفظ اسلام ناب تعیین میکند.
در همین راستا خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در رابطه با پیام های منشور روحانیت با حجت الاسلام علی احتشام عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به گفتوگو نشسته است که متن آن در ذیل از نظر می گذرد:
رسا ـ اساساً زمینههای صدور منشور روحانیت از سوی امام راحل، بهخصوص در روزهای آخر عمرشان چه بوده است؟
پیام بلند حضرت امام به مجموعه روحانیت کشور، از جمله مراجع، ائمه جمعه و جماعات، اساتید و حوزههای علمیه بهعنوان آخرین یادگار و نتیجه عمر ایشان به موضوعی بسیار مهم اشاره داشت که برای آینده نظام و انقلاب پیشبینی کرده بودند، این پیام نشانگر این بود که اگر نظام مردمسالاری دینی قرار است در کنار جمهوریت و مردمسالاری باقی بماند و ماهیت دینی خود را حفظ کند، نهاد دین نیز باید بخشی پایدار از این ساختار باشد و به عنوان رکن دوم ایفای نقش کند.
حضرت امام در متن این منشور تأکید داشتند که وقتی از روحانیت سخن به میان میآید و از آنان تجلیل میشود، مقصود روحانیت انقلابی است که بار اصلی انقلاب و نظام را به دوش کشیده است، به همین دلیل، ایشان در این پیام بلند برای حفظ این بخش حیاتی مردمسالاری دینی، یعنی روحانیت و نظام روحانیون، سازوکارهایی مدیریتی برای آینده انقلاب ارائه کردند و همچنین با نگاهی دقیق بر تجربههای قبلی انقلاب به موارد متعددی که لازم بود برای آینده تذکر داده شود پرداختند.
یکی از مسائل مهم روزگار امام راحل، اختلاف نظرهایی بود که بین دو دیدگاه در فقه شیعی، یعنی فقه پویا و فقه سنتی، پدیدار شده بود و برخی فقه پویا را کلید حل مشکلات انقلاب میدانستند و به آن تأکید میکردند، در حالی که فقه سنتی را کماهمیت جلوه میدادند. در مقابل، گروهی دیگر با دفاع از فقه سنتی نسبت به ظرفیتهای فقه پویا بیتوجه بودند. حضرت امام در این زمینه نیز نگاهی وحدتبخش اتخاذ کردند و مسیری برای همزیستی این دو دیدگاه ارائه دادند و تصریح کردند که معتقد به فقه جواهری، همان فقه سنتی هستند و فعالیت حوزهها باید بر اساس این مبنا ادامه یابد، با این حال، تأکید داشتند که این امر به معنای ناکارآمدی فقه سنتی در مواجهه با مسائل نوظهور نیست و معتقد بودند در مسائل جدید، نیاز به ارائه برداشتهای فقهی نوین وجود دارد تا پاسخگوی نیازهای نظام اسلامی و حتی مسلمانان جهان باشد.
در واقع، پیام حضرت امام در منشور روحانیت بهعنوان تضمینکننده رکن دوم مردمسالاری دینی بر اهمیت حفظ سازمان روحانیت و جامعه روحانیون برای ادامه مسیر انقلاب تاکید داشت و این پیام با هدف هدایت حوزهها در راستای ارزشهای ناب اسلام محمدی صادر شد؛ پیامی که نهتنها در زمان صدور بهموقع بود بلکه همچنان منشأ برکات فراوان است و انشاءالله در آینده نیز خواهد بود.
رسا ـ به نظر حضرتعالی اگر بخواهیم امروزه یکی از بندهای این منشور را به عنوان اولویت اقدام روحانیت انتخاب کنیم، کدام بند و قسمت از منشور مهمتر است؟
در پایان منشور روحانیت حضرت امام راحل جملهای وجود دارد که اگر مورد توجه قرار میگرفت و روحانیت و نهادهای مرتبط با پالایش دین در چارچوب مردمسالاری دینی به آن عمل میکردند، بخش زیادی از مشکلات کنونی برطرف میشد. در این جمله، امام خمینی(ره) تأکید میکنند که اگر کسی در خود توان و قابلیت مدیریت و انجام وظایفی را ببیند و بتواند در یکی از مسئولیتهای تعریفشده در نظام، همچون امامت جمعه، قضاوت یا امر ارشاد، مشارکتی مؤثر داشته باشد اما به بهانه ادامه تحصیل یا اجتهاد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند، نزد خدا مواخذه خواهد شد.
اگر مسئولین ما به این سخن حضرت امام(ره) اهتمام بیشتری میداشتند و اولویت اصلی خود را بر پاسخگویی به نیازهای نظام اسلامی تعریف میکردند، بسیاری از فرصتهایی که از دست رفت و به تهدید تبدیل شد، هرگز پیش نمیآمد، اگر کارهای غیر ضروری برخی افراد نظام که به آن مشغول هستند وجود نداشت، و به جای آن زمان و انرژی صرف رسیدگی به مشکلات مردم و نظام میشد، نیازی نبود که رهبر معظم انقلاب در هر جلسهای با اقشار مختلف جامعه مکرراً بر لزوم تبیین امور تأکید کنند.
باید توجه داشت که در سراسر کشور با دستور رهبر معظم انقلاب نزدیک به هزار امام جمعه و برگزاری نماز جمعه داریم و شمار بالای نهادها و ظرفیتهای موجود مانند مساجد، هیأتهای مذهبی، شورای عالی انقلاب فرهنگی با ۲۹ عضو که ۱۰ نفر از آنها روحانی هستند، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات، رسانه ملی، خبرگزاریها و کانونهای فرهنگی در بسیج و ارشاد نشاندهنده منابع گسترده است، چرا با وجود این همه امکانات همچنان تأکید بر تبیین مکرراً مطرح میشود؟
به نظر میرسد اگر منشور روحانیت حضرت امام(ره)، بهویژه بند پایانی آن، به درستی اجرا میشد، بسیاری از موضوعاتی که برای شناخت ماهیت رژیم طاغوت شاهنشاهی، طاغوت آمریکایی و نیز منافقان داخلی و خارجی لازم بود بیان شود، تاکنون گفته شده بود و مشکلات امروز پیش نمیآمد و این موضوع جای تأمل جدی دارد.
رسا ـ تاکید امام خمینی (ره) بر مقابله با تفکر انجمن حجتیه در منشور روحانیت نشانه چیست؟
به نکته بسیار مهمی اشاره کردهاید؛ از جمله موارد استثنایی که حضرت امام(ره) تا پایان عمر شریف خود بر دشمنی و مخالفت با آنها تأکید داشتند، انجمن حجتیه بود، تفکر این گروه که مبتنی بر تحجر و برداشت خاصی از جامعه مهدوی بود، از دیدگاه امام چنان خطرناک بود که معتقد بودند تسلط این گروه بر جامعه میتواند اسلام را به دست دشمنان بیاندازد و نابود کند، این تفکر که باید مانع اصلاح جامعه شد و اجازه داد گناه افزایش یابد تا مثلاً امام زمان (عج) بهواسطه کثرت ظلم و فساد ظهور کند، از جمله انحرافات روشن این جریان بود.
حضرت امام در منشور روحانیت، نهتنها این گروههای مقدسنما و متحجرین را بهشدت نکوهش کردهاند، بلکه از عباراتی همچون "مقدسنماهای متحجر بیشعور" و حتی گاهی "احمق" برای توصیف آنها استفاده کردهاند. این امر نشاندهنده نگرانی عمیق ایشان نسبت به عملکرد و تفکرات این گروه است.
در نگاه حضرت امام(ره)، همانطور که مبارزه با طاغوتهای بزرگ مانند آمریکا، صهیونیستها، و وهابیت از اهمیت ویژهای برخوردار است، طاغوتهای داخلی نیز که مسیر را برای تحقق اهداف دشمنان هموار میکنند، باید مورد توجه جدی قرار گیرند و در آخرین پیام تأکید شده است که این مقدسنماهای متحجر همواره باید شناسایی شوند، روحانیت انقلابی باید مسیر خود را از آنها جدا کند و برای مردم روشن سازد که این گروهها نماینده اسلام حقیقی نیستند و تنها قرائتی انحرافی از دین ارائه میدهند.