۰۹ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۵:۴۷
کد خبر: ۷۶۷۲۰

به پرورش مسلمان بین‎المللی بیندیشیم

خبرگزاری رسا ـ هفته نامه پنجره با انتشار مقاله‌ای با عنوان «به پرورش مسلمان بین‎المللی بیندیشیم» از حجت الاسلام زائری به بررسی ابعاد وحدت بین مذاهب اسلامی پرداخته است.
حجت الاسلام محمد رضا زائري

بررسی ابعاد وحدت بین مذاهب اسلامی موضوع مقاله‌ای از حجت الاسلام محمدرضا زائری است که در شماره جدید نشریه پنجره به چاپ رسیده است.

یکــــی  از مهم‎ترین وجوه اشتراک همه مصلحان بزرگ مسلمان از سید جمال‎الـــــدین اسدآبادی تا امام خمینی، اهتمام آن‎ها به اتحاد اسلامی و پرهیز از تمرکز بر موضوعات اختلافی بوده است.
شاید اکنون رویکرد وحدت‎گرای امام خمینی و تلاش بی‎وقفه ایشان برای سامان بخشی به یک امت بزرگ اسلامی، بیش از گذشته به چشم بیاید و با افزایش توطئه‎ها و فتنه‎های بیگانگان، اهمیت و ضرورت این موضوع، بیشتر خود را نشان دهد.

مقام معظم رهبری در ایران و حضرت آیت‎الله سیستانی در عراق، بر همین اساس و با هوشیاری و درایت عمیق خود، توانسته‎اند بسیاری از توطئه‎های غربی برای تفرقه‎افکنی میان شیعیان و اهل سنت را خنثی کنند.

آیت‎الله العظمی سیستانی در سال‎های اخیر چنان بر این موضوع اصرار ورزیده‎اند که از یاران خویش می‎خواهند که: «نگویید برادران اهل سنت (اخواننا)، بگویید خودمان (انفسنا)» و شهید عظیم سید محمد باقر صدر را در آخرین روزهای حبس دردمندانه و مظلوم خانگی و پیش از شهادت یاد‎آور می‎شوند که در پیام حماسی خود خطاب به مردم عراق با تعبیر «یا أبناء علی و عمر» آنان را از این نوع اختلافات بر حذر می‎داشت.

در میان عالمان آگاه و بیدار اهل سنت نیز کما‎بیش هستند فرزانگانی که دور از تعصب کور سیاسی برای حفظ وحدت می‎کوشند و علی‎رغم تهدید‎ها و خطرات (نمونه‎اش شهادت چندین تن از آنان در کردستان خودمان) بر مبادی اساسی و مشترک اسلامی تأکید می‎کنند.

یکی از این عالمان آگاه که اکنون وجودش نعمتی برای جامعه اسلامی و خاری در چشم دشمنان اسلام به‎شمار می‎رود، شیخ احمد حسّون مفتی سوریه است. او جدا از موقعیت رسمی خود (بالاترین مقام دینی در سوریه)، روحانی مطلع و فاضل، سخنوری توانا و کم‎نظیر و نیز بسیار شجاع و صریح‎اللهجه است.

شاید بسیاری از خوانندگان این نوشتار گفتاری کوتاه از او در باره موضوع عاشورا دیده و شنیده باشند. این گفتار مختصر که در اینترنت و سپس توسط بلوتوث موبایل به‎سرعت منتشر شد، از یک سو تعجب و تحسین بسیاری را برانگیخت (از این جهت که او سلفی است) و از سوی دیگر شتاب دشمنی و عناد با او را تشدید کرد و اینک بسیاری از رسانه‎های افراطی خصوصا سایت‎های اینترنتی موجی از حمله و ناسزاگویی بر علیه او به راه انداخته‎اند.

او هر سال در روز عاشورا به سخنرانی در جمع مشترکی از شیعیان و اهل سنت می‎پردازد و خوشبختانه فضای سیاسی (رویکرد حاکمیت فعلی) و اعتقادی (غالبیت علوی) سوریه امکان موضع‎گیری صریح را برای او فراهم کرده است.

در این‎جا با مروری گذرا به سخنرانی عاشورای امسال او که از تلویزیون المنار لبنان پخش شد و بازتاب گسترده‎ای پیدا کرد، به یکی از ضرورت‎های حرکت به‎سوی وحدت در جهان اسلام اشاره خواهیم کرد.

او در آغاز ضمن قرائت حدیث ثقلین به مجالس عاشورایی و عزاداری حسینی اشاره می‎کند و از محبت اهل‎بیت می‎گوید و اظهار می‎دارد: «من ریشه‎های سلفی دارم و پیشوایان سنی، اما در انسانیت جهانی و در ولایت شیعه‎ام.»

ادبیات او در این گفتار بسیار متفاوت از ادبیات سلفی رایج است. از امیر مؤمنان به‎عنوان قرآن ناطق یاد می‎کند و بروحی أفدیه (جانم به قربانش) می‎گوید. مخاطبان اهل سنت را به قرائت نهج‎البلاغه فرا می‎خواند و چندین بار به‎شدت کانال‎های تلویزیونی ضد‎شیعی را مورد حمله قرار می‎دهد.

وی می‎گوید هر چهار امام مذاهب فقهی اهل سنت شاگردان مکتب اهل‎بیت هستند و به این اعتراف می‎کنند و بعد از ذکر شعر شافعی و مشی احمد بن حنبل و روایت مالک بن أنس و ماجرای ابوحنیفه در ارادت و احترام نسبت به اهل‎بیت می‎پرسد: «پس چه شده است که امروز به این اختلافات مذهبی رسیده‎ایم؟»

همچنین با یاد کردن از امام خمینی و تجلیل از دینداری و صلابت ایشان به پیشرفت‎های علمی جمهوری اسلامی اشاره می‎کند و آن را سرمایه همه مسلمانان جهان به‎شمار می‎آورد. و آن‎گاه ضمن بیان دردها و مصیبت‎های جهان اسلام از فلسطین و عراق تا افغانستان و یمن به آینده روشن و امید‎بخش نوید می‎دهد و ضمن تحسین تربیت‎شدگان مکتب حسینی در غزه و جنوب لبنان، می‎گوید: «سوریه در مسجد جامع خود از مهدی علیه‎السلام استقبال خواهد کرد و پرچم‎های سیاه خراسان از دمشق به‎سوی قدس روانه خواهند شد.»

وی اندیشمندان و بزرگان جهان اسلام را مورد خطاب قرار می‎دهد و می‎گوید: «بیایید مسلمان بین‎المللی بسازیم. ما باید در نسبت خود با اسلام تجدیدنظر کنیم. او اضافه می‎کند جریان‎های تبلیغی تفرقه‎گرای سیاسی است که برایش پول‎های هنگفت هزینه می‎شود و از اسلام‎های ساختگی حرف می‎زند نه از اسلام محمدی.»

وی در پایان سخنرانی به‎سوی حاضران می‎رود و دست چند نفر روحانی شیعه و سنی حاضر را می‎گیرد و با آنان به روی صحنه برمی‎گردد و دست‎ها را در هم گره کرده به نشانه وحدت بالا می‎برند.

حقیقت این است که جریان والای اهل‎بیت در میان اهل سنت بسیار فعال و گسترده است و برخلاف تصور رایج، خوشبختانه وهابیت و حرکت‎های ناصبی در اقلیت قرار دارند. لیکن جریان وهابی به مدد ثروت و امکانات مادی و قدرت سیاسی و فرصت‎های تبلیغاتی و رسانه‎ای این اقلیت را اکثریت می‎کند.

اگر حتی از زمینه‎های علوی در سوریه و ریشه‎های فاطمی در مصر و گرایش‎های صوفی در تونس و مغرب عربی بگذریم، حتی جمعیت عمومی اهل سنت در کشورهای مختلف رویکرد وهابی ندارند و علی‎رغم تلاش‎ها و هزینه‎ها و فعالیت‎های گسترده و عجیب عربستان در مناطق مختلف جهان نه تنها دارای تعصب و عناد نیستند، بلکه گرایش‎ها و زمینه‎های مثبت به تبعیت از اهل‎بیت و وحدت اسلامی دارند.

تنها محاسبه جمعیت مسلمانان اندونزی یا چین یا هندوستان می‎تواند بزرگی و اهمیت این فرصت را نشان دهد و حجم غفلت و کوتاهی ما در بهره‎برداری از این موقعیت ارزشمند را بازگو کند (تازه این جدا از تازه مسلمانان اروپایی و آمریکایی است که خود داستان مستقلی دارند).

مسلمانان اهل سنت در جهان بسیار بسیار بزرگتر و گسترده‎تر از جمعیت اندک‎شمار وهابی و متعصب هستند و این حقیقتی است که باید آشکار شود و در معرض چشم و گوش جهان اسلام قرار گیرد.

رویکرد و دیدگاهی که امام بزرگوار و بنیانگذار جمهوری اسلامی تأسیس کرد و مقام معظم رهبری با درایت و حکمت بر آن پای فشرد و بزرگانی چون حضرت آیت‎الله سیستانی (علی‎رغم همه ناسپاسی‎های برخی افراد نادان و کوته‎بین در میان شیعه و حتی برخی بزرگان حوزوی در قم و مشهد و نجف و کربلا) بدان پای‎بند هستند باید عملیاتی شود و به شکل نظام‎مند و استراتژیک در حوزه‎های گوناگون به تدوین سیاست‎های روشن و طراحی برنامه‎های اجرایی مشخص بینجامد.

اینک دشمنی آمریکا و اسراییل با مسلمین و عملکرد صریح آنان برای نابود ساختن اسلام زمینه بیداری و آگاهی نوینی در نسل جوان مسلمان به وجود آورده است. باید از این فرصت و موقعیت برای رسیدن به یک جامعه اسلامی قدرتمند و آگاه و متحد استفاده کرد. نباید فرصت‎سوزی کرد (نظیر آن‎چه ایران در مغرب بدان دچار شد) و نباید در این شرایط حساس بهانه به دست کسی داد (مشابه آن‎چه در رابطه با مصر اتفاق افتاد).

بدون تردید در دنیای امروز و شرایط جدید، مواجهه میان غرب و جهان اسلام مهمترین عرصه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است و با توجه به گسترش رسانه‎های ارتباط جمعی و توسعه روابط و اطلاعات، مهمترین ابزار برای ترویج اسلام ناب محمدی و جلوگیری از فتنه‎انگیزی دشمن، رسانه‎های نوین مخصوصا تلویزیون‎های ماهواره‎ای هستند.

مهمترین نقص نهادهایی مبارک و ارزشمند چون «مجمع جهانی اهل‎بیت» و «مجمع تقریب‎بین مذاهب اسلامی» و «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» و... در دو زمینه متمرکز است. نخست ذهنیت ایرانی و دولتی و داخلی و مأموریت جهانی و مردمی و خارجی و دیگر فضای خسته و بیمارگونه و سنتی.

این دو عامل سبب می‎شوند تا گاه برخی از تلاش‎های فراوان موجود چنان‎که باید نتیجه ندهد و بهره لازم از آن‎ها به‎دست نیاید. گاه افراد تکراری در سمینارهای کم‎اثر گرد هم آیند و گاه نشریات و کتاب‎هایی چاپ و منتشر شود، اما به دست مخاطبان موردنظر نرسد و برعکس گاه برخی فعالیت‎های پراکنده و متواضع و ناچیز فردی در جهان اسلام بیشتر ثمر و حاصل داشته باشد.

مهمترین وسیله‎ای که می‎تواند در شرایط فعلی اهداف چنین نهادهایی را متحقق سازد و تلاش‎های آنان را در زمانی کوتاه به نتیجه برساند، برخورداری از ابزار رسانه است. امروزه هزاران شبکه ماهواره‎ای عمومی و غیر خبری به شکل غیرمستقیم و هزاران شبکه سیاسی و خبری به شکل مستقیم در حال سمپاشی بر ذهن و جان مخاطبان مسلمان منطقه هستند. در این میان، صدها شبکه تلویزیونی مذهبی به شکل مشخص گرایش‎های خطرناک افراطی را ترویج می‎کنند و با تزریق مداوم سرمایه‎های جریان‎های حامی این رویکرد، روز به روز و قارچ‎گونه گسترش و توسعه بیشتری پیدا می‎کنند.

چنین شبکه تلویزیونی اگر شرایط واقعی مخاطبان گسترده در جهان اسلام را هدف قرار دهد و از افق باز و وسیع جهانی به مخاطب بنگرد و محدود به وابستگی‎های دولتی و اداری نباشد و خود را از حساسیت‎های سیاسی و خبری آزاد کند، می‎تواند با رویکردی آموزشی و ترویجی به معرفی چهره تابناک اسلام ناب محمدی بپردازد و اکثریت مطلق مسلمانان را با خود همراه کند. چنین شبکه تلویزیونی شاید مصداق بارز روزآمدی در عمل به امر «و أعدوا لهم ما استطعتم من قوه» باشد و به اشارت روحانی «رحم‎الله من أحیا أمرنا» و «علموا الناس محاسن کلامنا» مورد عنایت و لطف رسول گرامی اسلام و اهل‎بیت او قرار گیرد و وجدان و فطرت و عقل و منطق مخاطبان را با زبانی نرم و دقیق مورد خطاب قرار دهد.

گفته‎اند که «لا ینتشر الهدی إلا من حیث انتشر الضلال» یعنی هدایت از همان مسیری گسترش می‎یابد که گمراهی انتشار یافته است و امروزه – چه بخواهیم و بپذیریم و چه نه – گمراهی از طریق همین شبکه‎های تلویزیونی منتشر می‎شود./916/د103/ع

ارسال نظرات