۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۹
کد خبر: ۷۶۶۸۸۸
رهیافتی به خطبه عربی رهبر انقلاب در نماز جمعه نصر؛

ذوالفقار رجال حزب الله یا شمشیر رقص رجاله‌های عرب

ذوالفقار رجال حزب الله یا  شمشیر رقص رجاله‌های عرب
رهبر انقلاب با این خطبه غراء، دوباره افکار عمومی عربی و رسانه عربی انقلاب را فعال کردند و نشان دادند بلندگوی اسلام ناب در پس زدن تشیع انگلیسیِ منحوث و اسلام آمریکاییِ منکوب، همچنان طنین‌انداز است.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب مدت‌ها بود در خطبه یا اجلاس بین المللی، به زبان عربی سخن نگفته بودند. این بار خطبه نخست فارسی را کوتاه و خطبه دوم عربی را جامع و تفصیلی خواندند.

معتقدم این مهم‌ترین ویژگی «خطبه نصر» بود! اما چرا محتوا یا موقعیت زمانی و مکانی و مسائل امنیتی و سیاسی در شرائط جنگی فعلی، در درجه بعدی اهمیت قرار دارد؟ چگونه می‌شود زبان یک خطبه، مهم‌ترین ویژگی آن باشد؟!

برای تحلیل و اثبات این مسئله باید نکاتی را سنجید:

1. اعلان خبر شهادت عالم مجاهد سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان، در درجه نخست، اذعان به فقدان یک رسانه عربی، شیعی و مبارز بود. نصرالله به تنهایی، جهان اسلام به ویژه جهان عرب را خطاب قرار می‌داد و نه تنها مواضع جهادی و انقلابی اسلام و تشیع را اعلام می‌کرد، تمام شبهات و تهاجمات و نکات ابهام عرب‌زبانان را پاسخ می‌گفت. منبر شیعی سلاله اهل بیت علیهم السلام از سویی لرزه بر جان صهیونیست‌ها می‌انداخت چون صادقانه و مقتدرانه بود و از سویی دلهای مشتاق بسیاری را در سرزمین‌های اسلامی و فلسطین امیدوار می‌ساخت. همه این‌ها مرهون زبان و گفتار رسا و عربی فصیح آن فرزانه بود. چیزی که باید بیشتر به آن پرداخت.

2. فقدان چنان شخصیتی از منظر رسانه‌ای یعنی انقلاب اسلامی ایران، زبان گویای خود در جهان اسلام و عرب را از دست داده است. کسی که لازم نبود چیزی به او القا شود تا ترجمه آن را قرائت کند و نقش رادیو عربی را ایفا کند. او خود جهادگری مجتهد بود که می‌دانست چه نکته‌ای را کجا بگوید. یعنی یک رسانه آتش به اختیار که نقطه‌زنی می‌کرد. این دو ویژگی یعنی فهم سیاسی امنیتی و بیان تهاجمی و بومی بود که حنجره سید حسن نصرالله را به سلاح غران و بیان بران تبدیل ساخته بود. اما اهمیت زبان عربی در جبهه مقاومت چیست؟

3. در اندیشه و زیست بوم عرب، جهان بشری به دو دسته عرب و عجم، تقسیم می‌شود. اولی به معنای روشنی و وضوح است و دومی به معنای گنگی و زبان‌بستگی. این مهم تاجایی اثرگذار بوده که قرآن کریم هم از آن فروگذار نکرده و ضمن تأکید چندباره بر عربی و مبین بودن زبان وحی، به نکته بنیادینی تصریح می‌کند: «وَلَوۡ نَزَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ بَعۡضِ ٱلۡأَعۡجَمِينَ فَقَرَأَهُۥ عَلَيۡهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ مُؤۡمِنِينَ» (شعراء 198-199) یعنی اگر قرآن به زبان غیر عربی و بر غیرعرب نازل می‌شد مخاطبان عرب آن را نمی‌پذیرفتند. به این دلیل که: «وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا أَعۡجَمِيࣰّا لَّقَالُواْ لَوۡلَا فُصِّلَتۡ ءَايَٰتُهُۥٓءَا۬عۡجَمِيࣱّ وَعَرَبِيࣱّ ...» (فصلت 44) یعنی آیات آن را روشن و گویا درنمی‌یافتند. این‌جا است که اندک اندک به جایگاه و اهمیت زبان عربی در پیشبرد اهداف اسلامی پی می‌بریم.

ذوالفقار رجال حزب الله یا  شمشیر رقص رجاله‌های عرب

4. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل، نبود رسانه عربی انقلابی به‌مثابه یک منبر زنده و پویا، باعث شد جهان عرب تحت تأثیر افکار ناسیونالیستی نتواند از امواج اسلام ناب بهره‌مند شود و بیداری اسلامی، آن گونه که باید در جهان عربی پدیدار گردد. جنگ تحمیلی صدام و حزب بعثی عراق نیز مزید بر علت شد و امواج نفرت از ایرانیان مجوسی را در میان مردم منطقه به حرکت درآورد و ایران مظلوم اما مقتدر را در رویارویی با جهان استکبار و صهیونیزم جهانی تنها گذاشت و حتی روز قدس را در کشورهای عربی سانسور کرد. شگفت این که دستگاه تبلیغات وهابی و اسلام آمریکایی، تشیع را ساخته دست یهود و جمهوری اسلامی ایران را هم‌پیمان رژیم صهیونی جا زده و مجاهدت‌های ایرانی را تلاش برای فتح سرزمین عربی و اشغال قدس بنمایاند! این پروپاگاندای احمقانه در طول نیم قرن، به جای آن که به آزادی فلسطین با یاری همه مسلمانان بیاندیشد به تبدیل موضوع قدس به یک مسئله عربی و داخلی پرداخته که در نهایت به طرح عادی‌سازی روابط سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی با دشمن کافر و کودک‌کش انجامیده تا جایی که امروز حماس و مبارزه فلسطینیان را هم برنمی‌تابد.

5. اکنون بهتر می‌توان به جایگاه محوری و نقش مؤثر شخصیت فرهیخته‌ای چون سید حسن نصرالله پی برد و اهمیت و ضرورت حذف وی برای محور عبری عربی را فهمید. حنجره‌ای که با هر کلامش، جدا از محتوای پیام، گفتمان حیدری شیعه و شعار مبارزه با صهیونیزم را به همه جهان به ویژه جهان عرب، مخابره می‌کرد و همه نقشه‌های کلان و پرهزینه غرب و عرب را بر آب می‌کرد. این نقطه ویرانگر در ترور نصرالله است که شاید ما ایرانیان و فارسی‌زبانان که غرق شعارها و تلاش‌های مبارزاتی خودمان هستیم از آن غافل مانده‌ایم. نقطه‌ای که رهبر حکیم انقلاب اسلامی به خوبی آن را رصد کرده و در بزنگاه درصدد چاره‌اندیشی آن برآمدند. دقیقاً مانند زمانی که انقلاب مردم مصر در برکناری مبارک، در حال پیروزی بود و نبود یک گفتمان عربی انقلابی، احساس می‌شد که مصریان را از دام افکار ناسیونالیستی، نژادپرستانه و غرب‌گرایانه و نیز تحرکات عربی مخالف و منافقان داخلی برهاند. پیام عربی آن روز رهبر انقلاب به جوانان مصری در همین راستا بود.

6. خطبه عربی فرمانده کل قوا در نماز جمعه نصر، که برگزاری خود آن در چنین روز و مناسبتی با آن کیفیت و حضور مردم، جای تحلیل و تجلیل دارد، یک پیام اصلی داشت که به نظر نگارنده از محتوای آن مهم‌تر بود. رهبر انقلاب با این خطبه غراء، دوباره افکار عمومی عربی و رسانه عربی انقلاب را فعال کردند و نشان دادند بلندگوی اسلام ناب در پس زدن تشیع انگلیسیِ منحوث و اسلام آمریکاییِ منکوب، همچنان طنین‌انداز است و فرماندهی جبهه مقاومت در تمام جهان اسلام با مرکزیت تهران، بر همه جبهه و اوضاع تسلط دارد. شاید در نگاه نخست افکار داخلی کشور، این ادعا شعارگونه به نظر آید ولی وقتی به واکنش‌های گسترده مردمان عرب می‌نگریم که از سویی گرفتار تبلیغات مسموم حکام مرتجع و از سویی تحت فشار ظلم صهیونیزم هستند؛ به حقیقت مسئله پی‌می‌بریم. کسانی که از شیوه تلفظ حروف عربی و تکلم فصیح گرفته تا توحید و شهادتین و مضامین استوار آن و مقایسه این خطبه با زبان ترسان و بیان لرزان حکام ترسو و خودباخته عرب را مورد توجه قرار دادند و معلوم شد چقدر به این بیانات روشنگر عربی نیاز داشتند و چقدر از آن روحیه گرفته‌اند. مقام معظم رهبری به خوبی نقشه را ترسیم کردند و فهماندند شمشیر جهاد دست کسی است که زبان برّانی دارد نه آن که با شمشیر می‌رقصد.

ذوالفقار رجال حزب الله یا  شمشیر رقص رجاله‌های عرب

آرامش و طمأنینه فرمانده کل قوا، حضور پیش از خطبه‌ها، اقامه هر دو نماز جمعه و  جماعت، مکث در پایان مراسم و دید و بازدید با مسئولان، حضور میلیونی جمعیتی که بخشی از آنان از شهرهای دور و نزدیک خودشان را به نماز جمعه نصر رسانده بودند و اصل برگزاری نماز جمعه در فضای باز و در مقابل چشم دشمنی که از زدن هیچ هدفی با کشتار جمعی شرم نمی‌کند، چیزی نیست که بتوان به سادگی و با چند جمله از آن گذشت. این حماسه تاریخی را باید از جنبههای و مناظر گوناگون ثبت و ضبط کرد تا در یادها بماند. لکن آن چه باز در خطبه عربی و خطاب به لبنانی‌های عزیز از همه برجسته‌تر بود، امیدبخشی به حرکت مشروع و قانونی حزب الله و حماس در مبارزه با رژیم کودک‌کش و جنایتکار صهیونیستی بود و مأیوس نشدن از پیروزی بعد از شهادت بزرگان به شهادت تاریخ دهه شصت ایران.

رژیم صهیونیستی تا کنون در تاریخ اشغال خود و حتی در تاریخ یهود پس از قتل نمادین حضرت مسیح، این چنین رسوا و مفتضح نبوده است. این موش‌های کثیف در حال ارتزاق از سمی هستند که خود ساخته‌اند و تنفس مصنوعی آمریکا نخواهد توانست تعفن پیکر کرم‌خورده این رژیم منحوث را تا مدت درازی نگه دارد. همه توحش‌های امروز اسرائیلی‌ها نشان از سکته مغزی این غده سرطانی دارد و حتی پیروزی احتمالی ترامپ هم برخلاف ظاهر، عامل فروپاشی سریع‌تر آن خواهد شد ان‌شاءالله! که فرمود: «يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمࣲ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمࣲۚ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ وَمَن يَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ» (مائده 54-56)

ولىّ و سرپرست شما، تنها خدا و پيامبرش و مؤمنانى هستند كه نماز را برپامى‌دارند و در حال ركوع، زكات مى‌دهند و هركس كه خدا و پيامبرش و چنان مؤمنانى را ولىّ خود بگيرد  همانا (از) حزب خدا است (که) پيروز است.

حامد عبدالهی

ارسال نظرات