۳۱ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۲
کد خبر: ۷۶۱۹۵۵

مکتب عاشورا، درس استقامت و پایداری

مکتب عاشورا، درس استقامت و پایداری
پاسداری از فرهنگ عاشورا فقط در برگزاری روضه های بدون توجه به اهداف و آرمان های حسینی نیست.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،  واقعه عاشورا بی‌شک از عظیم‌ترین رخدادهایی بود که در تاریخ بشیری موجی عظیم پدید آورده و مسلمانان و غیرمسلمانان را با ارزش‌های متعالی و مفهوم حیات هدف‌دار آشنا کرده است؛ این واقعه انگیزه‌های مبارزه برای حفظ کرامت انسان و نفی سلطه ستم را در انسان‌ها ایجاد یا تقویت کرد و بر همین اساس هر اندازه که انسان‌ها با درس‌های نهفته در این واقعه آشنا شوند، از آن بهره بیشتری می‌برند.

توکل، رضایت و تسلیم در برابر خداوند متعال، عمل به تکلیف، آزادگی، اخلاص، ایثار، امر به معروف و نهی از منکر، نفی نژادپرستی، فریاد علیه ظلم و ظالمان، بصیرت، موقعیت‌شناسی و تبعیت از ولایت بخشی از درس‌های واقعه خونین کربلاست. که این حادثه مهم را تبدیل به یک فرهنگ کرده است.

بدون تردید نمی‌توان به تمام ابعاد و درس‌های حادثه عاشورا در این نوشتار اندک پرداخت اما به طور نمونه به برخی  از این درس‌ها که در واقع می‌توان گفت حامل فرهنگ عاشورایی هستند اشاره اندکی خواهیم داشت: 

درس پایداری و استواری:

یکی از اصول مورد توجه در مکتب عاشورا، درس استقامت و پایداری است. استواری در راه آرمان های الهی و پایداری در مسیر اهداف والای انسانی. پای فشردن بر امور متعالی، از آموزشهایی است که به تربیت شدگان این مدرسه می آموزند. در کلمات نورانی امام حسین(ع) آمده است که باید در برابر آنچه سخت است، اما آدمی را بر حق نگه میدارد، استقامت ورزید. همان گونه که در برابر آنچه مطلوب است و مورد خواست هوا و هوس، باید پایداری نمود.(موسوعة کلمات الامام حسین(ع)، ص ۷۷۰، ح ۹۴۸٫)

در مکتب انسان ساز اهل بیت(ع) صبر و استقامت، نیکوترین خصلت ایمان و ارجمندترین خوی انسانی است. پایداری، همان شجاعت است و بهترین یاور آدمی در برابر روزگار. این چنین انسانی که شکیبایی ورزیده، بهتر از آن پاداش می گیرد و فرشتگان بر او سلام می کنند.

چنین انسانی، آموخته است چگونه در راه حق استقامت ورزد و پایداری نماید و می داند که بر دوش کشیدن پرچم حق و به مقصد رساندن آن، جز با شکیبایی ممکن نیست. چنین انسانی و چنان مکتبی، بر پایه استقامت و استواری، استوار شده و هرچه آزمونها و بلاها، بیشتر، میزان وفاداری و پای فشاری بر ارزشها افزونتر.

در این مکتب، جوانی و آزادمردی، راه و رسم کسانی است که چون پیام استقامت در کام جانشان نشسته، همه مشکلات را آسان می بینند و لبریز از حماسه و شور و شعورند.

مکتب عاشورا، درس استقامت و پایداری

درس سازش ناپذیری و ذلت گریزی:

هر آدمی با هر روحیه و طرز تفکری، از خواری و زبونی می پرهیزد و ننگ و عار و ذلت را نمی پذیرد. از سوی دیگر، هر چه مراتب کمالات وی بالاتر رود، در برابر پستی و فرومایگی، سازش ناپذیرتر و مقاوم تر می شود. مکتب عاشورا، بهترین نمونه از آموزش چنین انسانهایی است. جوانان و رادمردانی که در آن صحنه حضور یافتند، این درس را فراگرفته، در سختترین لحظه ها از آن ارزشها دست برنداشتند. بهترین جلوه در آن عرصه و زیباترین درس در آن هنگامه نبرد، کلامی است که استاد مکتب ذلت ناپذیری بر زبان آورده اند.

امام حسین(ع) در جمع یاران جوانمردش، که او را چونان نگینی در میان گرفته بودند، فرمودند: «هیهات که ما تن به خواری دهیم؛ زیرا خداوند و پیامبرش و مؤمنان از اینکه ما تن به ذلت دهیم، ابا دارند». از دیدگاه حضرت اباعبدالله(ع) «دامنهای پاک مادران و انسانهای پاک دامان و جانهای باغیرت و نفوس باشرافت، روا نمی دارند فرمانبرداری فرومایگان، بر قتلگاه رادمردان مقدم داشته شود»(تحف العقول، ج ۱، ص ۴۰۳٫)

این معنا در کلام ابن ابی الحدید، از نویسندگان اهل سنت این گونه مورد توجه قرار گرفته است:

سرور کسانی که زیر بار خواری نرفته اند و به مردم، مردانگی، غیرت و مرگ زیر سایه های شمشیر را آموخته اند و آن را بر زبونی ترجیح داده اند، ابا عبدالله حسین بن علی بن ابی طالب(ع) است که به او و یارانش امان داده شد، اما از آن جا که نمی خواست تن به خواری دهد، مرگ را بر چنین امانی، ترجیح داد.(شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۲۴۹٫)

مکتب عاشورا، درس استقامت و پایداری

درس ظلم ستیزی و ستم گریزی:

یکی از برجسته ترین درسهای مکتب حسینی، ظلم ستیزی و مبارزه با استبداد و اختناق است. این معنا، در جای جای کلمات امیر قافله عاشورا مطرح شده است. ایشان در بیانی می فرمایند:

همانا رسول خدا (ص) فرموده است هرکس حاکم ستمگری را مشاهده کند که حرامهای خدا را حلال میسازد، عهد و پیمان الهی را زیر پای می گذارد، با سنت و قانون پیامبر مخالفت می ورزد، با بندگان خدا با دشمنی رفتار می نماید و بر چنین حاکمی با زبان و عمل قیام نکند، خدا او را با ستمگران عذاب میکند.

آن گاه می فرمایند: «این اعمال از سوی بنی امیه انجام شده و من شایسته ترین کسی هستم که این وضع را تغییر دهم». (تاریخ طبری، ج۷، ص۲۹۹۳٫)

در واقع ظلم ستیزی در سیره و گفتار پیشوایان معصوم(ع)، جایگاهی ویژه دارد. از دید اینان، جهاد با ستمگران، ستون دین و راه روشن نیک بختان، و مایه پایداری دین است.

و این درسی است برای جوانان که با بهره گیری از مکتب سرخ حسینی، از پذیرش خفت و خواری دوری جویند و از جوانی خود، در راه پیشگیری از ستم و ریشه کن ساختن ظلم و ستم، استفاده کنند.

مکتب عاشورا، درس استقامت و پایداری

پاسداری از فرهنگ عاشورا:

پاسداری از فرهنگ عاشورا فقط در برگزاری روضه های بدون توجه به اهداف و آرمان های حسینی نیست. پاسداری از عاشورا در محبت های فاقد معرفت خلاصه نمی شود.

پاسداری از فرهنگ عاشورا، با اقامه معروف ها و نبرد با همه منکرات اجتماعی و به ویژه فرهنگ وابستگی به کفار خارجی و مبارزه با ترویج فرهنگ اقتصادی استعماری تحقق می پذیرد.

پاسداری از عاشورا، به معنای بریدن از حکومت های یزیدی و وابسته و پیوستن به اردوگاه سیدالشهداء است.

پاسداری از عاشورا، فریاد بلند بازگشت امت اسلامی به سوی عترت پیامبر خداست.

اگر ماه رمضان ماه قرآن و بازگشت به کتاب الهی است، ماه محرم ماه بازگشت امت به سوی عترت رسول الله صلی الله علیه وآله و دومین یادگار گرانبهای نبوی صلی الله علیه وآله است; بازگشت به مرجعیت علمی عترت علیهم السلام در برابر همه مدعیان دانش اجتماعی، مدیریت و سیاستمداران حرفه ای، بازگشت به مرجعیت سیاسی عترت علیهم السلام در برابر همه تئوریسین ها; ازگشت به قرائت عترت از اسلام و قرآن در برابر قرائت های غربی و شرقی و قرائت بی سوادان و بدسوادان و کعب الاحبارها و همه ناآشنایان به اندیشه های نبوی صلی الله علیه وآله و علوی علیه السلام.

پاسداری از فرهنگ عاشورا آن است که به همه مسلمانان و علاقمندان شناخت اسلام در دنیا اعلام شود: تنها تفسیر مورد قبول از اسلام و قرآن و محمدصلی الله علیه وآله تفسیری است که سیدالشهداء و امامان معصوم علیهم السلام ارائه داده اند، و اسلامی که با هر قرائتی بسازد، اسلام نیست، بلکه دینی است که بر اساس آن یزید اجتهاد می کند و خون بزرگترین نگهبان اسلام و چراغ هدایت امت و سرور جوانان بهشتی حلال شمرده می شود.

فرهنگ عاشورا و نقشه های استعمار:

امروز عاشورا از فرهنگ مردم حذف شدنی نیست و استکبار هم این حقیقت را می داند، تجربه مکرر بیدادگران خارجی و مزدوران داخلی، به آن ها آموخت که نمی توان عاشورا را از اندیشه و عواطف و آداب و رسوم مسلمانان محو کرد، از این رو آن چه امروز به آن می اندیشند، دو مساله دیگر است:

1 - کالبد عاشورا را نگهدارند و روح حسینی را از آن بگیرند و مراسم روضه خوانی را در حد عادت و رسمی که تنها به قصد ثواب اخروی برگزار می شود و گناهان انسان را می شوید، تبدیل می کنند و اهداف قیام و درس های امام و عبرت آموزی های آن را به فراموشی بسپارند.

2 - عاشورا را به خدمت اهداف سیاسی و اجتماعی خویش بگیرند و فرهنگ تسامح و تساهل و همزیستی با کفر و شرک و بیداد را از طریق وابستگان فکری، فرهنگی خویش در مراسم عاشورا تزریق کنند و عاشورایی هماهنگ با استانداردهای بین المللی تبلیغ و ترویج کنند.

برای این کار تحریف اهداف، تحریف وقایع، و تحریف چهره های عاشورایی ضرورت دارد.

کارنامه مطبوعات جبهه نفاق در چند سال گذشته همزمان با ایام محرم و صفر، به خوبی نشان می دهد که برخی فریب خوردگان و قلمزنان وابسته، می کوشند از عاشورا و محرم هم راهی برای گفت وگو و سازش با استکبار جهانی پیدا کنند.

گرچه پیام ظلم ستیزی ، عرفان گرایی، عدالت خواهی، عزت گرایی و استقلال خواهی سیدالشهداء آن چنان درخشان و فراگیر و عمیق عرضه شد که با گرد و غبار برخی روزنامه نگاران ، تیره و تار نمی شود، اما این جهت گیری سیاستگذاران استکبار و رسانه های هماهنگ با آنان، رسالت روحانیت و مبلغان دین را چند برابر می سازد.

ارسال نظرات