سلاخی انسانیت در فرقه نفاق؛ از درون خانههای تیمی تا اردوگاههای منافقین
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چهاردهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی روز سهشنبه، ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و وزیری، نماینده دادستان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد.
چهاردهمین برگ پرونده رسیدگی به جنایتهای فرقه جنایتکار در حالی گشوده شد که این روزها، اخباری درباره وخامت حال جسمی و حتی مرگ مریم رجوی، از سرکردگان گروهک تروریستی منافقین منتشر شده است.
از آنجا که سرنوشت مسعود رجوی، پس از ۲ دهه غیبت از انظار عمومی همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، نمیتوان انتظار داشت که گروهک تروریستی منافقین آن هم در شرایط بحرانی تشدید درگیریهای درونی و تسریع حرکت بر لبه پرتگاه فروپاشی، حاضر به شفافسازی درباره وضعیت جسمی مریم رجوی باشد.
در صحبت با خانوادههای شهدای ترور حاضر در سالن دادگاه پیش از اعلام رسمیت جلسه، یک نکته خود را بهوضوح نمایان میکرد: درستی خبر مرگ مریم رجوی برای بسیاری از خانوادههای شهدای ترور به معنای دور از دسترس ماندن اجرای عدالت برای این جنایتکار است.
وکیل شکات خواستار اشد مجازات متهمان شد
وکیل شکات به دعوت حجتالاسلام والمسلمین دهقانی در جایگاه قرار گرفت تا مطالب خود را بیان کند.
مرادی، سه خواسته موکلان خود را اینگونه فهرست کرد: مطالبه خسارت، مطالبه دیه و مطالبه ضرر و زیان ناشی از جنایتهایی که علیه آنها رخ داده است.
استفاده وی از کلمه تاکنون هنگام ارائه مطالبش درباره جرایم ارتکابی منافقین، انتخاب هوشمندانهای از میان واژهها بود؛ مرادی دلیل استفاده از این کلمه را تداوم جرایم ارتکابی گروهک تروریستی منافقین اعلام کرد.
وکیل شکات همچنین خواستار تعیین اشد مجازات برای متهمان پرونده شد.
تشریح جنایتهای منافقین در سخنان وکیل شکات، کارشناسان و اعضای بریده منافقین حاضر در جلسه چنان تکاندهنده بود که رنگ تاثر را به چهره همگان نشانده بود؛ پرسش مهمی که شاید ذهن شمار زیادی از حاضران در جلسه را به خود مشغول کرد، این بود که وکلای متهمان چگونه میخواهند با وجود اسناد مختلف مربوط به جنایتهای منافقین، از موکلان خود دفاع کنند.
سیمای آزادی؛ ابزار وحشتآفرینی
پخش ویدیوهای مختلف از جلسهها، سخنرانیها، برنامهها، ... مربوط به گروهک تروریستی منافقین بخش مهمی از جلسههای دادگاه رسیدگی به جنایتهای این گروهک را از زمان اتمام قرائت کیفرخواست تشکیل میدهند.
بخشی از ویدیوهایی که به نمایش درمیآیند، مربوط به تولیدهای بهاصطلاح سیمای آزادی هستند؛ تلویزیون ماهوارهای که از سوی گروهک تروریستی منافقین اداره میشود و هفت روز هفته بهصورت ۲۴ ساعته برنامه پخش میکند.
این بهاصطلاح شبکه تلویزیونی که در اواسط دهه ۱۳۷۰ با نام سیمای مقاومت راهاندازی شد، ماموریتی متفاوت از آنچه معمولا همه شبکههای تلویزیونی دارند، داشته است؛ این شبکه، یک ابزار وحشتآفرینی و ارعاب است.
سیمای آزادی از سوی منافقین با پخش گسترده اقدامهای جنایتکارانه منافقین بهعنوان ابزار ارعاب مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد.
این شبکه تلویزیونی با گذاشتن روایتی مثلا حماسی روی ویدیوهای مربوط به خودسوزی اعضای فریبخورده خود در شهرهای مختلف کشورهای اروپایی تلاش میکند با وحشتآفرینی بر آنها فشار وارد کرده و آنها را ناچار به حمایت یا میزبانی کند؛ چراکه به خوبی از سودجویی و سیاسیکاریهای آنها آگاهی دارد.
دعوت قاضی برای طرح شکایت علیه منافقین
با پیش رفتن جلسههای دادگاه، ابعاد جنایتهای منافقین بیش از پیش آشکار میشود؛ پروندهای که اکنون دادگاه رسیدگی به آن در جریان است، ۶۰۰ شاکی دارد، این در حالی است که شمار قربانیان اقدامهای تروریستی منافقین ۱۷ هزار نفر است.
برگزاری جلسههای دادگاه که در برخی موارد به حضور شهود در جایگاه منجر میشود، پرده از واقعیت وجود قربانیان جانبی جنایتهای تروریستی منافقین برداشته است.
همین موضوع سبب شد تا حجتالاسلام والمسلمین دهقانی در جلسه چهاردهم دادگاه از همه کسانی که به نحوی از جنایتهای منافقین آسیب دیدهاند، دعوت کند که برای طرح شکایت خود اقدام کنند.
شمار قربانیان گروهک تروریستی منافقین چه عددی است؟
درست است که عدد احصا شده برای قربانیان اقدامهای تروریستی منافقین، ۱۷ هزار نفر اعلام شده است، اما واقعیت امر چیز دیگری است.
۱۷ هزار شهروند ایرانی بی گناه قربانی وحشیگریهای تروریستی منافقین شدند و جان خود را از دست دادند، اما واقعیت این است که این رقم شامل همه قربانیان نمیشود.
صحبتهای فرزند شهید فرشی مقدم در جلسه دادگاه مهر تاییدی بر این واقعیت بود که به ازای هر یک شهید ترور یک خانواده، قربانی اقدامهای تروریستی منافقین شدند.
وی که هنگام شهادت پدرش فقط سه سال سن داشت، ضمن تشریح حادثه ترور پدرش، با چشمانی گریان، گفت که مادرش از غصه شهادت پدر و استرسهای ناشی از تهدیدهای متعاقب این جنایت از سوی منافقین رنج زیادی کشید و قربانی شد.
این سخنان مشابه سخنان فرزند شهید شیرین اصفهانی و فرزند شهید احمد آقامیری بود که از زندگی از دست رفته خانواده خود پس از حادثه ترور پدرانشان روایت میکردند.
از سوی دیگر خواندن جدیدترین گزارش مشروح درباره سوءاستفاده نظامی منافقین از کودکان و جداسازی اجباری آنها از خانوادهها در روزنامه لوموند فرانسه، این موضوع را مورد تاکید قرار میدهد که باید دایره شمار قربانیان منافقین را گسترش داد.
در عین حال، صحبتهای اعضای جداشده منافقین از آنچه درون دیوارهای اشرف، لیبرتی و مانزا میگذرد، مهر تاییدی بر این واقعیت است که بخش مهمی از جنایتهای گروهک تروریستی منافقین علیه اعضای آن انجام میشود.
زنان و مردانی که به دستور گروهک با اهداف سیاسی، ارعاب، تامین منافع سرکردگان، ... دست به خودسوزی زده و جان خود را از دست دادند، اعضای پشیمان از پیوستن به گروهک که زیر شکنجه جان باختند، اتباع دیگر کشورها که قربانی پروژههای مزدوری منافقین به ازای دریافت پول شدند، زنان و دخترانی که در جریان عضویت در گروهک تبدیل به کارگران جنسی شدند، زنان و مردانی که به دستور گروهک عقیم شدند، ... همه و همه از قربانیان گروهک تروریستی منافقین هستند.
نیاز به لغتنامهای جدید برای درک جنایتهای منافقین
برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده منافقین سبب شد تا جنایتهای چند دههای این گروهک بهصورت واضحتری مورد بررسی قرار بگیرد؛ در واقع دادگاه یادشده نوعی جهاد تبیین را برای آشکارسازی و رسواسازی منافقین به راه انداخت.
اما موضوع مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد، نیاز مبرم به لغتنامه جنایت برای درک این پرونده است، زیرا واژهها، عبارتها و اصطلاحهای موجود نیز قربانی وحشیگری منافقین شده و قادر نیستند معانی و مفاهیم را تداعی کنند.
بهعنوان مثال، عملیات مهندسی در لغتنامه منافقین به معنای شکنجههای سخت، شنیع و طاقتفرسایی است که علیه شهروندان بیگناه ایرانی اعمال میشد؛ این طرح از اوایل مرداد ۱۳۶۱ اجرایی شد.
یا عملیات جاری نامی است که گروهک تروریستی منافقین بر آنچه اصل انتقاد از خود نامیده میشد، گذاشته بودند؛ در چارچوب این عملیات، اعضای منافقین ناچار بودند، روزانه هفتگی یا ماهانه افکار خود را در جمع دیگران مورد انتقاد قرار دهند.
غسل هفتگی نیز عنوان جلسههایی بود که هر هفته در روز خاصی برگزار میشد تا اعضای گروهک از تفکرات جنسی طول هفته خود سخن بگویند.
قتل انسانیت و اخلاق
گروهک تروریستی منافقین برای رسیدن به اهداف خود بهصورت جدی نیاز به قتل انسانیت و اخلاق داشت؛ اتفاقی که نه فقط بهصورت برنامهریزی شده در خانههای تیمی این گروهک در زمان حضور در ایران بلکه درون دیوارهای بلند اردوگاههای آوارگی نیز دنبال شد.
طلاق تشکیلاتی، عقد دستهجمعی زنان عضو گروهک برای مسعود رجوی، جداسازی کودکان از خانوادهها، تبدیل زنان به کارگران جنسی، ازدواجهای سازمانی، اعمال ممنوعیت ازدواج و ممانعت از ارتباط اعضا با خانوادههایشان که اسناد متعددی از آنها وجود دارد، نشان میدهند که گروهک تروریستی منافقین عامدانه و مصرانه کمر به قتل انسانیت و اخلاق بسته بود.
علی صداقت، پژوهشگر تاریخ معاصر که بهعنوان کارشناس به دعوت وکیل شکات در جلسه حضور داشت و برای دقایقی با قرار گرفتن در جایگاه به تشریح اسناد جنایتهای منافقین پرداخت، ضمن ارائه اسنادی از جنایتهای یادشده، درباره بیتوجهی گروهک تروریستی منافقین به جان اعضای خود، گفت که بهعنوان مثال، عملیات فروغ جاویدان به گونهای طراحی شده بود که به کشتار اعضا انجامید؛ زنان جوانی که در این عملیات شرکت داشتند فقط ۱۵ دقیقه برای کار با اسلحه آموزش دیده بودند!
پس از آنکه فرزند شهید محمد فرشی مقدم، خشکبار فروشی که در دهه ۱۳۶۰ قربانی اقدامهای تروریستی منافقین شد، با چشمانی اشکبار روایت زندگی پدر و رنجهای خانوادهاش پس از این حادثه را تعریف کرد، علی اکرامی، عضو بریده منافقین از قصه ناتمام خود برای دخترش حرف زد؛ در هر دو قصه پر غصه، حرف از پدران و دخترانی است که رنج دیده و قربانی تروریسم شدند.
دختر شهید فرشی مقدم از لکههای خون روی آجیلهای مغازه پدر پس از ترورش، از نامههای تهدیدآمیز منافقین به خانواده، از ایستادگی مادر در برابر دشواریها و از ترسهای خودش در مسیر مدرسه حرف زد و گریست.
علی اکرامی، عضو جداشده از منافقین نیز از قصه ناتمامی گفت که به خاطر دخترش تبدیل به کتاب شد؛ او از رنجهایی سخن گفت که منافقین بر افرادی امثال او تحمیل کردند، از مادران و پدرانی که از حق دیدن فرزند محروم شدند و از اینکه اکنون باید به پرسشهای کودک شش سالهاش پاسخ دهد که چرا مانند دیگر پدرها جوان نیست.
اکرامی که از زمان آغاز برگزاری دادگاه منافقین بهعنوان شاهد در آن حضور یافته، گفت که تلاش دارد با روشی ساده به فرزندش بگوید که بیش از ۲ دهه از زندگیاش را از دست داده است و قربانی جنایتکارانی شد که حتی مانع ازدواجش میشدند.
مرتضی ترکمن، دیگر عضو جداشده منافقین که بهعنوان شاهد در دادگاه حضور داشت، از سابقه فعالیت خود در این گروهک سخن گفت.
یک پایان هشدارآلود
حجتالاسلام والمسلمین دهقانی در نهایت در ساعت ۱۲:۳۰ ختم جلسه چهاردهم دادگاه را اعلام کرد، اما پیش از آن به کشورهای اروپایی و میزبانهای منافقین هشدار داد که دادگاه براساس قانون میتواند موضوع نگهداری و اختفای اجباری و خلاف میل برخی از اعضای منافقین که قصد جدایی دارند، از سوی آنها را مورد رسیدگی قرار دهد.
وی گفت: اگر نظام قضایی دولتهای اروپایی و آمریکایی گوش شنوا دارند و واقعا منطبق با قانون و قوانین خود عمل میکنند، بهعنوان قاضی دادگاه سوال میکنم که آیا مقامهای کشورهای فرانسه، آلبانی، آمریکا و کشورهای اروپایی اجازه جلسه مشترک یا میزبانی از متهمانی که مرتکب جنایت علیه بشریت و اقدامهای شدهاند، دارند؟
به نظر میرسد برلین، از مدعیان حقوق بشری که به خود اجازه دخالت در امور داخلی دیگر کشورها را به بهانههای حقوق بشری میدهد باید با در نظر داشتن این هشدار در تصمیم خود برای میزبانی از نشست سالانه منافقین در ۲۹ ژوئن (۹ تیر) تجدیدنظر کند و مانند فرانسه و آلبانی که با برگزاری نشست یادشده در خاک خود مخالفت کردند، عاقلانه تصمیم بگیرد.