مصدق در دادگاه لاهه + تصاویر منتشرنشده
پس از ملیشدن صنعت نفت، انگلیس با استناد به معاهدهی ۱۳۱۲ شمسی که بین تهران و لندن منعقد شده بود و همچنین به بهانهی «نقض قوانین بینالمللی» در «دیوان بینالمللی دادگستری» از ایران شکایت کرد. هفتم خرداد ۱۳۳۱، دکتر مصدق همراه هیئتی از نمایندگان مجلس و دولت به لاهه رفتند تا در جلسهی نهایی دادگاه لاهه که ۱۹ خرداد تعیین شده بود شرکت کنند.
اعضای هیئت نمایندگی ایران مرکب از آقایان حسین نواب (وزیر مختار ایران در هلند)، نصرالله انتظام (نمایندهی ایران در سازمان ملل)، اللهیار صالح (سفیر ایران در آمریکا)، دکتر علی شایگان (استاد برجستهی حقوق بینالملل)، مهندس کاظم حسیبی (نمایندهی مجلس شورای ملی)، دکتر کریم سنجابی (قاضی اختصاصی ایران)، دکتر مظفر بقائی (رهبر حزب زحمتکشان) و دکتر محمدحسین علیآبادی بود.
جلسهای که نهایتاً با اعلام عدم صلاحیت رسیدگی به شکایتِ مذکور از سوی قُضات دیوان عملاً منجر به پیروزی تاریخی برای مردم و دستاوردی ارزشمند برای دولت وقت ایران شمرده شد.
از مجموعه عکس تاریخ که در روزهای پیشین منتشر شد، این بار به مناسبت برگزاری دادگاه لاهه در 19 خرداد 1331، گذری بر عکسهای آرشیوی سفر مهم مصدق زدیم.
عکس حاضر جلسهی دادگاه را در ۱۹ خرداد ۱۳۳۱ به نمایش گذاشته است. همانطور که در تصویر میبینیم دکتر مصدق در جایگاه قرار گرفته است تا به دفاع از ایران بپردازد.
اگر جزئیات عکس موردنظر را با دقت بیشتری به تماشا بنشینیم، جایگاه نمایندگان ایران و انگلیس کاملاً مشخص شده است. حتی نوع پوشش انگلیسیها کاملاً مشخص است. نمایندگان انگلیس بر روی سر خود کلاهگیس سفیدرنگی را گذاشتهاند. استفاده از کلاهگیس در قانون انگلیس در دههی ۱۹۴۰، پس از آن که وکلا و قضات در حوزههای قضایی گوناگون از آن استفاده میکردند، رسمیت یافت. استفاده از کلاهگیس سفید، نمادی از قدرت و مقام تلقی میشد و وکلا و قضات برای نشاندادن جایگاه خود در داخل و خارج از دادگاه، از این کلاهگیس استفاده میکردند. استفاده از این کلاهگیس میتواند برداشتی از قدرتنمایی انگلستان در برابر ایران در دادگاه باشد. گرچه عکس از وضوح کافی برخوردار نیست و از فاصلهی دور ثبت شده است و چندان امکان خوانش نشانههای تشریفاتی و دیپلماتیک را ندارد؛ اما صندلی خالی مصدق و در کنار آن هانری رولن، وکیل مدافع ایران، در جایگاه کنار آن صندلی خالی با توجه به پارچهی سفیدی که وکلا به نشانهی عدالت بر گردن دارند، قابلشناسایی است. در این عکس که دورنمای جلسهی دادگاه را نشان میدهد، جایگاه نشستن و موقعیتهای انگلستان و ایران قابل تشخیص است.
جنبهی مهم دیگر و تاریخی این عکس مربوط به نشاندادن و ثبت لحظهای است که مصدق با سخنرانیای که ایراد نمود رأی دادگاه را به نفع ایران تغییر داد. سخنان مصدق در این دادگاه بسیار تأثیرگذار و از جهت سیاسی نیز مهم بود. مصدق به دادگاه گفت: «آقای رئیس، قضات محترم: برای مدتی است که بشریت به این نتیجه رسیده که اختلافات خود را از طریق حقیقت و عدالت و از طریق دادگاههای بینالمللی و قانون و بدون توسل بهزور و فشار حل کند. رشد فکری بشری حکم میکند که اختلافات از راههای مسالمتآمیز حل شود. مطمئن باشید ملت ایران از صمیم قلب آرزوی تحقق این آرزوها را دارد. برای ما ایرانیها مهم است که هر نوع اقدامی که مداخله در امور ملی ما تلقی میشود، متوقف شود و متأسفانه این در مورد کشور ما نسبت به سایر ملل شدیدتر است. به این دلیل که ما ملتهای شرق، برای سالهای متمادی، طعم تلخ استعمار و سازمانهایی که برای تحقق آن به وجود آمدهاند را تجربه کردهایم.
ما به چشم خود دیدهایم که چگونه کشور ما به میدان جنگ برای رقابت امپریالیستها تبدیل شد. ما همچنین متوجه شدهایم که متأسفانه علیرغم همهی آن امیدها، نه جامعهی ملل و نه سازمان ملل نتوانسته به وضعیت تأسفباری که در پنجاه سال گذشته ایجاد شده بود، پایان دهد و شرکت سابق نفت انگلیس و ایران آشکارترین نمایندهی آن بود. ملت ایران که اکنون رشد کرده و خسته از این وضعیت به سلطهی خارجیها پایان داد و ضمن پذیرش اصل پرداخت غرامت اقدام به ملیکردن صنعت نفت خود کرد. بااینحال دولت بریتانیا به زور و سلسله عملیات تهدیدآمیز و ارعابآور متوسل شد. در نهایت، چون به نتیجه نرسید، هدف خود را از طریق چنین فعالیتهای شومی قرار داده است که در جایگاه یک قربانی و با شکایت به سازمان ملل متحد و دیوان بینالمللی دادگستری و شورای امنیت به دنبال هدف خود باشد. تصمیم ملیشدن صنعت نفت نتیجهی ارادهی سیاسی یک کشور است. ملت مستقل و آزاد، من از شما خواهش میکنم به این نکته توجه کنید که درخواست ما این است که شما باید بر اساس قوانین اعلامیهی سازمان ملل، از دخالت در این موضوع خودداری فرمایید. عرایض خود را به همین جا خاتمه میدهم و اگر نتوانستم حقانیت و مظلومیت ملت ایران راکاملاً به معرض افکار عمومی دنیا بگذارم، امیدوارم که لااقل حقانیت ما به دیوان ثابت شده باشد.»
ترکیب قضات دیوان نیز که در این عکس قابلمشاهده هستند ترکیب جالبی بود و برای نخستینبار پس از جنگ جهانی دوم یک قاضی بریتانیایی علیه کشور خود رأی داد. قضات شرکتکننده در تصمیم عدم صلاحیت عبارت بودند از رئیس سر آرنولد دانکن مک نیر از بریتانیا، معاون رئیس خوزه گوستاوو گوئررو از السالوادور، بوهدان وینیراسکی از لهستان، میلووان زورچیچ از یوگسلاوی، هلگه کلاستاد از نروژ، عبدالحمید بداوی پاشا از مصر، انریکه سی آرماندوگون از اروگوئه و کریم سنجابی از ایران، قاضی موقت. قاضی ژول بسدوانت از فرانسه، لوی فرناندس کارنیرو از برزیل، گرین اچ. هاکورث از ایالات متحده، آلخاندور آلوارز از شیلی و جان ای. رید از کانادا با رأی صادره مخالفت کردند.
مشارکت قاضی مکنیر در تصمیم اکثریت، اولینبار در تاریخ دادگاه پس از جنگ بود که یک قاضی علیه دولت خود رأی میداد. مورخان دادگاه میگویند تنها سابقهای که میتوانند به یاد بیاورند در اوایل دههی ۱۹۲۰ بود که یک قاضی بریتانیایی دیگر علیه دولت خود رأی داد. این تصمیم بر اساس رأی اکثریت بود که امتیاز نفت ۱۹۳۳ یک قرارداد ساده بین یک دولت و یک شرکت خصوصی بوده و نه یک توافق بینالمللی و اینکه بریتانیا نمیتوانست به معاهدات قبلی استناد کند، زیرا اعلامیهی ایران در سال ۱۹۳۲ مبنی بر پذیرش صلاحیت اجباری دادگاه، اختلافات مربوط به توافقهای قبلی را مستثنی میکرد. در مورد وضعیت امتیاز نفت، دادگاه بهصراحت اعلام کرد: «این چیزی جز یک قرارداد امتیازی بین یک دولت و یک شرکت خارجی نیست. بههیچوجه روابط بین دو دولت را تنظیم نمیکند.»
نکتهی دیگر این عکس هیئت حاضر و همراه مصدق در دادگاه است. گروهی که در آغاز یادداشت به آنها اشاره شد. تنها نزدیک به یک سال بعدازاین حضور و دستاورد تاریخی در دیوان لاهه بیش از نیمی از اعضای هیئت یاد شده دچار اختلافنظر و تفرقهی بزرگ و آشتیناپذیری با یکدیگر شده و در کودتای ۲۸ مرداد جزوی از حامیان دولت دکتر مصدق و دولت برآمده از ملیشدن نهضت نفت نبودهاند.
دو عکس حاضر بازگشت دکتر مصدق را از دادگاه لاهه به نمایش میگذارد. در عکس اول لبخند مصدق بر بالای پلکان هواپیما بسیار مشهود است. باتوجهبه خاطرات و روایتهایی که اهمیت این سفر و ارزش دفاع از حقوق ایران در برابر انگلستان برای مصدق داشته است، این لبخند نشان رضایت مصدق از دادگاه و خوشحالی او از این استقبال است. اهمیت این سفر برای مصدق تا بدانجا بود که بهواسطهی مشکلات مالی دولت وقت ایران کلیهی مخارج مأموریت تاریخی یادشده بدون پرداخت حتّی یک ریال دستمزد یا حق مأموریت یا هزینهی بلیت سفر با هواپیما و اقامت در هتل و امثالهم همگی از محل بودجهی شخصی اعضاء هیئت و تمام هزینههای حقوقی دیوانِ لاهه و از جُمله حقوقِ وکلایِ زبردستِ خارجی هیئت ایرانی از محل املاک موروثی نجمالسلطنه (مادر دکتر مصدق) پرداخت شد.
غلامحسین مصدق در خاطرات خود مینویسد: دکتر مصدق پس از چند ساعت گفتوگو با رولن، کیف اسنادی را که تحتالحفظ از ایران با خود آورده بود به او داد تا دفاعیه را تنظیم کند. اینها اسناد دخالت دولت انگلیس و شرکت نفت در امور داخلی ایران بود. دکتر غلامحسین مصدق، نقل میکند در لاهه همراه پدرش در یک اتاق دوتخته میخوابیدهاند. نیمههای شب متوجه میشود پدرش بیدار است. دکتر مصدق میگوید خیالم ناراحت است، من کار درستی نکردم این اسناد را به یک خارجی دادم، نگرانم که این انگلیسیها حتماً از ماجرای کیف خبر دارند و نکند به شکلی پروفسور را تطمیع کرده و این اسناد را از چنگ او بیرون آورند و... آن وقت ما چه خاکی بر سرمان بریزیم؟
دکتر غلامحسین مصدق ادامهی صحبتهای او را چنین نقل میکند: «من خیلی ناراحتم؛ اگر بهخاطر این اشتباه از این دادگاه محکوم شویم و انگلیسیها به هر طریق برنده شوند، مبارزه ملت ما شکست میخورد و من مسئول آن هستم.» «غلام، اگر چنین اتفاقی روی دهد، من روی بازگشت به ایران را ندارم.»
پس این خنده میتواند ناشی از پایان موفقیتآمیز سفری پرمسئولیت برای مصدق باشد.
حضور عکاسان در سمت راست پایین عکس نهتنها نشان از اهمیت بسیار این سفر و انتشار اخبار مربوط به آن را دارد، بلکه نشان از ثبت لحظهای قهرمانانه برای ورود مصدق که در جهت دفاع از حق ایران به این سفر رفته بود، دارد.
عکس بعدی مصدق را در حالی نشان میدهد که بر گردنش حلقهگلی آویخته شده است. حلقهگل نشانی از تشکر و احترام در مراسمهای تشریفاتی در کشورهای مختلف است. این حلقهگل بر گردن دکتر مصدق همان معنای تشکر و احترام از دفاع حقوق ملت ایران در لاهه است. گروهی از نظامیان اطراف مصدق را دربرگرفتهاند. درست است که در عکس جمعیت از خبرنگاران مردم یا مسئولین قابلمشاهده نیستند؛ اما این مدل از ایستادن نظامیان و دورهکردن مصدق نشان از محافظت مصدق در برابر جمعیت دارد که آنها میتوانند خبرنگاران یا حتی مردم عادی باشند.
تصمیم دادگاه لاهه همزمان با بازگشت مصدق به قدرت، پس از نخستوزیری چندروزهی احمد قوام و قیام سی تیر ۱۳۳۱، اعلام شد و موقعیت عمومی مصدق را تقویت کرد.
در اسناد وزارت امور خارجهی آمریکا، تلگرامی از وزارت امور خارجه به سفارت در انگلستان به رأی دادگاه لاهه اشاره کرده و مینویسد: «در نتیجهی وقایع هفتهی گذشته، به نظر میرسد که مصدق اکنون از زمان ملیشدن نفت ایران، در آوریل ۱۹۵۱، در موقعیت قویتری در برابر شاه، مجلس و افکار عمومی قرار دارد. تصمیم دادگاه لاهه همزمان با بازگشت مصدق به قدرت، موقعیت عمومی او را بیشتر تقویت خواهد کرد. موقعیت او نسبت به عناصر رادیکالتر در جبههی ملی از جمله کاشانی و حزب توده ممکن است ضعیفتر از قبل باشد. به نظر میرسد که بدترین ترس ما دربارهی ضعف شاه اتفاق افتاده و شاه بیاعتبار شده است و بعید است که بعد از اتفاقاتی که برای قوام رخداده است، هیچیک از عناصر سیاسی دیگر برای اعمال قدرت در ایران تلاش کنند. اگر این کار را انجام دهند، بسیار بعید است که موفق شوند؛ بنابراین، ما بر این باوریم که اگر مصدق قدرت را از دست بدهد، خطر بهمراتب بیشتر خواهد بود و جانشینی او توسط گروهی نزدیک به چپها وجود دارد.»
پینوشت:
مصدق غلامحسین، در کنار پدرم؛ مصدق، انتشارات رسا، چاپ چهارم، ۱۳۹۳
فاطمی سعید، متن نطق دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه، حافظ، خرداد ۱۳۸۴،شمارهی ۱۵
علیاکبری، وحیدی راد، ملیشدن صنعت نفت ایران در آیینهی اسناد آمریکا، پژوهشهای تاریخی ایران و اسلام، دورهی ۸، شمارهی ۱۵، مهر ۱۳۹۳، صفحهی ۱-۲۸