۰۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۵
کد خبر: ۷۵۷۴۳۱
یادداشت؛

مدیریت بحران ها به سبک رهبر معظم انقلاب

مدیریت بحران ها به سبک رهبر معظم انقلاب
این روزها که ملت ایران در عزای از دست دادن رئیس جمهور و همراهان خدوم خود به سر می برد، کشور اما درگیر مسائل مختلفی است که شرایط بی سابقه ای را برای جمهوری اسلامی رقم زده است. اما ملت هیچ نگرانی و واهمه ای از آینده پیش روی خود، ندارند.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، این روزها که ملت ایران در عزای از دست دادن رئیس جمهور و همراهان خدوم خود به سر می برد، کشور اما درگیر مسائل مختلفی است که شرایط بی سابقه ای را برای جمهوری اسلامی رقم زده است. اما ملت هیچ نگرانی و واهمه ای از آینده پیش روی خود، ندارند و این ها همه مدیون شخصی است که همه امت اسلامی به آرمش و صلابتش دلبسته اند؛ یعنی رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای!

پرده اول:

از رئیس جمهور مملکت و همراهانش «هیچ» خبری نیست! کشور در «بهت» و «ابهام» فرو رفته است. در سخنرانی برای «سلامت» آن ها «دعا» می‌کند، سپس با «آرامش» به مردم «اطمینان» می‌دهد که «هیچ» اختلالی در کار کشور به وجود نخواهد آمد. می‌گوید به مسئولان «توصیه‌ها» شده و کارها «مرتب» و «منظم» به پیش می‌رود. 
سدی محکم در برابر سیلاب احتمالی!

پرده دوم:

بعد از گذشت 16 ساعت، رسما اعلام می‌شود که رئیس جمهور شهید شده است. پیامی می‌نویسد. از رئیس جمهور تمجید می‌کند ولی بر خلاف پیام‌های مشابه، فضا را «احساسی» نمی‌کند و بر انتخاب رئیس جمهور جدید تاکید می‌ورزد.

پرده سوم:

در این گیر و دار، مجلس خبرگان قرار است شروع به کار کند. رئیس جمهور و امام جمعه تبریز غایبان بزرگ این مجلس هستند. در این شرایط در پیامی «محکم» و «ادیبانه»، نظام اسلامی را «تعریف» می‌کند و از دیگران «دعوت» می‌کند تا به «تجربه شکست خورده غرب» بنگرند و در «طرح جامع و استوار و گره‌گشای حکمرانی اسلامی» تأمّل کنند. بعضی جملات را باید چند بار خواند تا دقیق متوجه شد! 
همین قدر با قدرت و تهاجمی!

پرده چهارم:

قرار است بر پیکر رئیس جمهورِ شهید و همراهان نماز بخواند. همه آمده اند و چشم به او دوخته اند. به تجربه حاج قاسم، همه منتظر و نگران جمله «انا لا نعلم منهم الا خیرا» هستند. سه بار این جمله را تکرار می‌کند. همه گریه می‌کنند جز او! 
فیلم های قبل و بعد نماز هم بیرون می‌آید: همچنان «آرام»، «محکم» و «مطمئن».

پرده پنجم:

از ظهر همان روز، سران کشورهای مختلف به نوبت می آیند برای عرض تسلیت. ولی او برای «تسلیت و عزا» ننشسته است. جلسات، «کاری» می‌شود! نقطه اشتراک و تاکید صحبت‌هایش، ادامه ارتباطات و تقویت آن است. با اطلاعات همیشگی‌اش در مورد کشورها و اخبارشان صحبت می‌کند. حتی برای «اسماعیل هنیه» درس تفسیر می‌گذارد که از دو وعده الهی یکی‌اش مانده و آن هم «نابودی اسرائیل» است و شما آن را خواهید دید!
با سران 7 کشور جلسه ی پشت سرهم دارد، شب هم به خانواده رئیس جمهور سر می‌زند و با خانواده های شهدا دیدار و در حسینه امام خمینی (رحمة الله علیه) مراسم یادبود برگزار می کند.

پرده ششم:

پنج روز گذشت؛ در هر کشور دیگری این پنج روز می‌توانست به «هر اتفاقی» منجر شود. ولی در ایران، «هیچ» اتفاقی نیفتاده است. همه چیز مرتب و منظم پیش می‌رود.  مردم برای از دست دادن رئیس جمهورِ شهیدشان عزاداری می‌کنند و اشک می‌ریزند. چند کتاب و فیلم می توان از این «روش مدیریت» تولید کرد؟ و در چه رشته های تخصصی می شود آن را تدریس نمود؟ این اطمینان و مدیریت بحرانی که هیچ کشوری نمیتواند حتی تصور آن را کند از کجا نشات گرفته است؟

ارسال نظرات