شورای نگهبان، هدف مشترک اصلاحات و استکبار
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با نزدیک شدن به ایام انتخابات و اعلام نتایج اولیه احراز صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی تاکتیکی همیشگی و نخ نما از سوی برخی سران و شخصیت های اصلاحات بکار گرفته می شود؛ اعتراض به نتایج احراز صلاحیت نامزد های این حزب و در نتیجه تخریب و تهاجم به شورای نگهبان. جالب آنکه استدلال هایی هم مطرح میشود که «کلمه الحق یراد بها الباطل» است! از جمله عدالت در انتخابات و رقابت سیاسی و مشارکت حداکثری.
از حرف هایی که در فکر و عمل نقض می شود همین ندای عدالت خواهی این جریان است. اساسا عدالت زمانی عدالت خواهد بود که به مزاق ایشان خوش آید. هر که هر چه خواست بکند و به نظام اسلامی ضربه بزند و در آخر نیز تایید صلاحیت شود.
آقای مجید انصاری اخیرا مصاحبه ای با رسانه منتسب به بیت امام کرده است که اگر صدر تا ذیل آن را بخوانید چیزی جز انتخابات کانالیزه و شورای سیاسی_مصلحتی نگهبان و انتقاد به روند احراز صلاحیت برداشت نمیشود. معلوم نیست آیا واقعا این سخنان آقای مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است یا شخصی که خارج از گود نظام به انتقاد نشسته؟
آقای انصاری آنچنان از اشتباهات شورای نگهبان یاد میکند که گویی فراموش کرده اند گسل هایی که به تعبیر ایشان در فتنه های اخیر رخ داده است ( که حتی از آن حوادث با نام فتنه نیز یاد نمیکند) به چه علت بود؟ اگر سیاست دولت یازدهم و دوازدهم پناه بردن به آغوش واهی اسکتبار نبود، آیا به تعبیر ایشان چنین گسل هایی را شاهد بودیم؟! اساسا دلسردی برخی از مردم نسبت به انتخابات چه علتی جز فساد ها و ترک فعل های مسئولین دولت اصلاحات دارد؟ کدام مسئول معیشت مردم را به گروگان گرفت تا سیاست خود را اجرا کند و در آخر چه شد؟ حال توقع دارید تایید صلاحیت هم بشوند؟ البته که باز تمام اینها از نظر ایشان به خاطر تصمیمات و تایید های گزینشی شورای نگهبان است!
در بخشی دیگر از مصاحبه، شورای نگهبان به تخطی از خط رهبری و سیاست های ابلاغی ایشان در مورد انتخابات اشاره می شود، مبنی بر این که این شورا با عبور از مرز نظارت استصوابی و ورود در عرصه اجرایی انتخابات را از فضایی عادلانه و سالم که در آن رقابت بر قرار باشد خارج کرده است و همین موجب تلقی عمومی ناکارآمدی صندوق رای و قرار گرفتن در نقطه مقابل مشارکت حداکثری شده است! امیدوار هستیم که این برداشت اشتباه باشد و ظاهر کلام ایشان با باطن آن فرسنگ ها فاصله داشته باشد؛ اما به هر حال جای چند نکته باقی است.
طبق قانون اساسی از وظایف شورای نگهبان نظارت بر تمامی مراحل انتخابات به صورت استصوابی است که همانگونه که از معنای نظارت استصوابی مشخص است، ورود به عرصه اجرایی بخشی جدایی ناپذیر این این نوع نظارت است. کما اینکه در کشور های دیگری چنین نظارتی وجود دارد و هیچکدام از احزاب و جریان ها پس از رد صلاحیت علَم اعتراض و بی عدالتی و نابرابری به دست نمیگیرند.
بند 8 سیاست ابلاغی رهبر معظم انقلاب در مورد انتخابات که اتفاقا با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام که خود آقای انصاری هم در آن مجمع حضور داشتهاند، به «تعیین قواعد و ضوابط رقابت سیاسی سالم به منظور افزایش مشارکت و حضور آگاهانه و با نشاط مردم و کمک به انتخاب اصلح» اشاره میکند و در بند 10 و 11 به تفصیل جایگاه شورای نگهبان در تحقق این مساله را برای همگان و جناب انصاری که مدعی تخطی از سیاست رهبری شده اند، بیان کرده است.
جناب انصاری واقعا حزب اصلاحات چگونه میتواند پس آن تجربه تلخ و فاجعه ای که 8 سال ریاست جمهوری آقای روحانی برای کشور و ملت با بصیرت ایران به ارمغان آورد، سر خود را بالا بگیرد و از مشارکت حداکثری سخن بگوید؟ منشاء نارضایتی ها کجاست؟ مجلس و دولتی که شما آن ها را مدعی انقلابی گری و ولایت مداری مینامید یا افراد فاسد یا نالایقی که بخش های حیاتی کشور را به دست گرفته و جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند و در آخر نیز همه کوتاهی ها و مشکلات را هم صدا با دشمنان قسم خورده این ملت به سمت رهبری نشانه گرفتند؟ ثانیا چگونه و با چه برآوردی اصلاحات اکثریت ملت را در زمین خود تصور کرده است که با عدم حضور برخی از نامزد های این جریان مشارکت حداکثری پایمال میشود؟! و ثالثا کدام انتخابات در جمهوری اسلامی را سراغ دارید که نمایندگانی از احزاب و جریانات مختلف در آن حضور نداشتند؟ آیا نامزد های جبهه اصلاحات آنقدر در جامعه بی اعتبار هستند که با رد صلاحیت برخی از آنان انتخابات از حالت رقابتی خارج می شود؟ این هم مقصرش شورای نگهبان است که حنای اصلاح طلبان دیگر رنگی در بین عموم مردم ندارد؟!
به گفته آقای انصاری «دفاتر نظارت (که تاسیسشان غیر قانونی بود!) و یا تحقیقات محلی در دام غرضورزی تنگنظرانه و رقابتهای کودکانه افتادند.» این ادعا که از دیگر تکنیک های مظلوم نمایی اصلاحات در جریان رد صلاحیت ها است، بعضا با عباراتی مانند جانباز و آزاده دفاع مقدس، برادر شهید، شکنجه شده زمان انقلاب و از این دست تعابیر همراه میشود. حال سوال اصلی و مبنایی از آقای انصاری و هم طیف های ایشان این است که آیا پایند به خط امام راحل هستید که در وصیتنامه اش برای حجت همگان فرمود:«من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلامنمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نمودهام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شدهام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس حال فعلی او است.» (26 بهمن 1361) بنابراین امکان دارد که عده ای برادر و فرزند شهید و جانباز جنگ هایی مانند احد و صفین باشند اما از مسیر حق فاصله گرفته بلکه در مقابل جریان ولایت قرار بگیرند.
در مصاحبه آقای انصاری به موارد متعدد قانون انتخابات و سیاست های ابلاغی رهبر معظم انقلاب اشاره و خلاف روند فعلی شورای نگهبان دانسته شده است. باید گفت طبق بند 11 سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب و ماده 39 و 40 آیین نامه اجرایی قانون انتخابات مجلس، اگر اشتباهی در احراز صلاحیت داوطلبان رخ داده و ایشان نیز اعتراضی نسبت به حکم دارند، شورای نگهبان موظف به پاسخگویی به صورت مکتوب و ارائه مدارک و استناد به شخص است. به راستی چرا افرادی که مد نظر آقای انصاری است و بنا به عقیده ایشان شورای نگهبان در حق آنها اجحاف کرده است، شهامت این را ندارد که موارد ابلاغی شورای نگهبان را با رسانه ها در میان بگذارند؟ مگر معتقد به رقابت سالم و فضای عادلانه و مشارکت حداکثری نیستند که این چنین به روی حق مسلم خود در این راستا چشم می بندند؟! نکند از خط امام و شهدا که در ابتدای انقلاب همراه آن بودند، تخطی کردهاند که حاضر به چنین اقدامی نیستند؟
در این مصاحبه جملاتی به چشم میخورد که انسان حیرت میکند که اینها جملات شخصی است که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی است یا فردی که در جای جای نظام اسلامی طرد شده و هیچ نقشی در حاکمیت ندارد؟! جملاتی از قبیل «حداقل شورای نگهبان در رسیدگی به شکایات رد صلاحیتشدهها برای ثبت در تاریخ هم که شده، یک بار به مردم اعتماد کنند.» یا «فرض کنید اصلاً اکثریت مجلس دست اصلاحطلبان افتاد، شما که اهرم این را دارید هر روز با شیوههای مختلف مجلس را کنترل کنید». جریان اصلاحات یکبار برای همیشه مشخص کند که آیا پایبند به قانون اساسی جمهوری اسلامی است یا با فرار های رو به جلو سعی در عوام فریبی دارد؟ واضح باید گفت؛ چه کسی می تواند مجلس را کنترل کند؟ اگر بر فرضی که مطرح شد مجلس تحت کنترل است، پس چرا آنقدر برای تایید صلاحیت ها و عضویت در مجلس هیاهو به پا میکنند و هزینه های گزاف برای تبلیغات می شود؟ باید با مردم صادق بود! اگر مجلس تحت کنترل بود چگونه برجام بررسی نشده در 20 دقیقه تصویب شد؟! چرا کارگزاران و اصلاح طلبان رد صلاحیت شده یکبار برای ثبت در تاریخ به بررسی های شورای نگهبان اعتماد نمیکنند؟! در حالی که افراد متعدد در دوره های قبل با بررسی شکایات پس از رد صلاحیت بدوی تایید شدند، اما باز آقای انصاری و هم طیف های ایشان اصرار دارند که در همان خطی که بی بی سی، ایران اینترنشنال و معاندین با عنوان انتقام جویی سیاسی و خالص سازی دنبال میکنند، به تخریب شورای نگهبان بپردازند!
می گویند رد صلاحیت آقای علوی وهن نظام است، آن زمانی که ایشان در مقابل دوربین صدا و سیما از نقاشی ها و سابقه خالی در حوزه امنیت و پذیرش مسئولیت سنگین وزارت اطلاعات با رمز یا زهرا گفت وهن نظام نبود؟ زمانی که ایشان در مراسم شهید فخری زاده ادعای اطلاع قبلی از زمان و مکان ترور را مطرح کرد وهن نظام نبود؟ آن موقعی که از تیم مذاکرات برجام دو جاسوس کشف شد وهن نظام نبود؟ زمانی که آن کلیپ خوشگذرانی از ایشان پخش شد وهن نظام نبود!؟ آقای انصاری که قائل است «در حوزه امنیت هم ما گاهی شاهد این نکته بودیم کما اینکه در گذشته نفوذهایی بوده، از اینرو نباید از کِید دشمنان و برنامهریزی آنها غافل شویم»، واقعا معتقد است کشف و دنباله گیری شبکه نفوذی که در زمان دولت یازدهم و دوازدهم به بیشترین حد خود رسید، موجب بی اعتمادی مردم است؟ بحمدالله با تدبیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر تشکیل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسیاری از توطئه ها خنثی شد و الا معلوم نبود امروز در چه وضعیتی بسر می بردیم و با تدابیر دولت تدبیر و امید سر انجام انقلاب به کجا ختم می شد!
انصاری که خود در مجمع تشخیص مصلحت نظام با واقعیت ها و مصالح واقعی نظام روبرو است، اما باز هم با توجه به زیان های اساسی کشور در مسئله برجام، همچنان تاکید بر تصویب FATF دارد و از نقش کاسبان تحریم میگوید! آقای انصاری و جریان اصلاحات صادقانه بگویند برجام چه تحریمی را برداشت که برادر آن بردارد؟ بر خلاف ادعای سیاستمداران اصلاحات، نه تنها تحریمی لغو نشد که تحریم های جدید و پیچیده تری هم وضع شد! بله برجام شاهکار دولت آقای روحانی و مدیرانش بود اما برای آمریکا نه برای ملت ایران! اگر FATF به نفع جمهوری اسلامی است پس چرا طرف آمریکایی مصرانه برای به ثمر رسیدن آن تلاش میکرد؟ خطی که آمریکا از به ثمر رسیدن آن در ایران مایوس شد را امروز برخی اصلاح طلبان دنبال میکنند. آیا برجام درس عبرتی برای آن ها نیست؟ همین حرف ها را که یکبار برای ثبت در تاریخ بگذارید با آمریکا مذاکره کنیم و نتیجه و شاهکار ما را مشاهده کنید را که آن زمان هم میگفتند! اما نتیجه چه شد؟ چرا فرار رو به جلو میکنند؟! از دیگر شاهکارهایشان در اجرای سند 2030 _که با هدایت رهبر معظم انقلاب از آن نجات یافتیم_ یا گره زدن جان مردم به تصویب FATF برای واردات واکسن هم یاد کنند. شاید مردم به آن ها دید دیگری پیدا کردند!
در هر حال مصاحبه ای که آقای انصاری با رسانه ای که انتظار میرود خط امام را بدون تحریف دنبال کند، بسیاری از ابهامات و حرف های متناقض و بدون سند را به دنبال داشت و انتظار میرود در یک مناظره مواردی که یک جانبه از سوی ایشان مطرح گردیده، تبیین شود تا مبادا اظهارات ایشان دستمایه رسانه های بیگانه در جهت تخریب نظام مقدس جمهوری اسلامی گردد.