والدینی که بچههای ازخودراضی تربیت میکنند
«زهرا شاهمحمدی»، دانشآموختهٔ دانشگاه تهران، مشاور و رواندرمانگر کودک
چرا فرزندپروری سالم اهمیت دارد؟
به ۳ دلیل، اهمیت دارد که ما به عنوان والدین به دنبال شیوهٔ صحیحی برای سبک فرزندپروری خود باشیم. شاهمحمدی این دلایل را اینطور برمیشمارد: «اول؛ اینکه اشتباههای والدین نسل قبلی، به طور آگاهانه یا ناآگاهانه تکرار نشود و شیوهٔ فرزندپروری ما در واقع ادامهٔ اشتباههای نسل قبل در قالب مدرن نباشد. دوم؛ افراد در خانواده فرصت رشد برابر داشته باشند؛ اگر سبک فرزندپروری درست انتخاب شده یا سبک اشتباه آن اصلاح شود، هم والدین و هم فرزندان، این فرصت را دارند که در راستای تعالی فردی خود تلاش کرده و توانمندیهای خود را رشد دهند. در این سبک، نه والد قربانی مراقبت از فرزند خواهد شد و نه فرزندان قربانی اهداف پدر و مادر هستند و نیز، روابط مشترک و متقابل میان همهٔ افراد خانواده در جریان است. سوم؛ آثار فرزندپروری، درازمدت است و نوع تعامل والد با کودک، بخشی از ساخت روانشناختی او را تشکیل میدهد که میتواند در رشد و آسیبهای روانی کودک، بسیار اثرگذار باشد. غالباً در مورد کودک و نوجوانی که دچار اختلال روانی از هر نوعی شده است، با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و تعامل والد-کودک، بهبودی به سرعت صورت میگیرد.».
حق انتخاب افراد، بیان و پذیرش احساسات، تعادل بین انتظارات والدین و توانمندی کودک؛ ویژگیهای فرزندپروری سالم
ویژگیهای یک سبک فرزندپروری سالم چیست؟
میخواهیم بدانیم اگر سبک والدگری درستی داشته باشیم، خروجی آن چه خواهد بود و چه دستاوردهایی برای والد و کودک خواهد داشت. فرزندپروری سالم ویژگیهایی دارد که شاهمحمدی برایمان توصیف میکند: «اول؛ افراد خانواده حق انتخاب دارند، میتوانند مستقل عمل کنند و خودمختارند. محدودیتهایی مثل قدرت والدین، نباید اراده و استقلال کودک را محدود کند و به شکل متقابل، خواستههای غیرمعقول کودکان و پافشاری بر آنها، نباید حق انتخاب را از والدین سلب کند و ناچار باشند به خاطر خواستهٔ غیرمنطقی کودک و علیرغم نیازی که خود دارند، عمل کنند.».
ویژگی دوم فرزندپروری سالم مربوط به بیان و پذیرش احساسات است: «افراد خانواده فضایی را دارند که از احساس خود دربارهٔ مسائل مختلف به نحوی صادقانه صحبت کنند. همچنین احساسات خود در هر موقعیت و مسئولیت آن احساس را بپذیرند (شادی، غم، خشم، ترس و...). بابت احساسی که دارند دچار شرم یا عذاب وجدان نیستند و با آغوش باز پذیرای احساس خود هستند.».
انتظارات والدین و توانمندیهای کودک عناصر مهم دیگری هستند که در فرزندپروی سالم باید بینشان تعادل و تناسب برقرار باشد. شاهمحمدی در این باره توضیح میدهد: «والدین توقعات غیرمنطقی و خارج از توان کودک ندارند و به این دلیل که کودک آنها نمیخواهد یا نمیتواند توقعات بیش از اندازهٔ آنها را برآورده کند، بار زیادی بر دوش فرزند خود نمیگذارند.».
انواع سبکهای فرزندپروری، از ترکیب میزان کم یا زیاد دو عنصر توقع و پاسخدهی ایجاد میشوند که آنها را با ویژگیهای خاص هر کدام بررسی خواهیم کرد.
والدین اغماضگر، خود را با کودک و برنامههای مرتبط با او مشغول نمیکنند
اول: سبک فرزندپروری اغماضگرانه
در این سبک، توقع کم و پاسخدهی نیز کم است. این سبک والدگری، طرد کننده همراه با غفلت از کودک و نادیده گرفتن اوست. شاهمحمدی با بیان این توضیح میافزاید: «بعضی والدین به دلیل مشغلهٔ بسیار زیاد یا بیعلاقه بودن به فرزندپروری، از کودک غافل هستند و خود را با کودک و برنامههای مرتبط با او مشغول نمیکنند. توقع کمی از کودک دارند و در مقابل، حمایت عاطفی بسیار پایین نیز دارند. این سبک فرزندپروری اغماضگرانه نامیده میشود. کودکانی که تحت این والدگری با والدین خود در تعامل هستند، در آینده در روابط اجتماعی خود، کنترل پایینی خواهند داشت و افرادی لوس، پرخاشگر یا بیانگیزه خواهند بود.».
در سبک سختگیرانه کمترین اشتباه با شدیدترین تنبیه مواجه میشود
دوم: سبک فرزندپروری سختگیر و مستبدانه
در این سبک، توقع زیاد و پاسخدهی کم است. ویژگیهای والدینی که این سبک والدگری را پیش میگیرند، پرخاشگری، کنترلگری و مجازاتکننده است که شیوهٔ مجازات آنها به صورت انتقادهای شدید و تحقیر است.
شاهمحمدی این سبک والدگری را این طور توصیف میکند: «کمترین اشتباه در این سبک، با شدیدترین تنبیه مواجه میشود، پدر و مادر سطوح بالایی از جدیت و انضباطخواهی را نشان داده و در مقابل، کمترین سطح از حمایت عاطفی را دارند. آنها برای کنترل رفتارهای فرزند، از خشونت و تنبیه بدنی به جای استدلال و گفتوگو استفاده میکنند. کودکانی که با این سبک فرزندپروری با والدین در تعامل هستند، در بزرگسالی غالباً افرادی قانونشکن، کینهتوز، آزارگر و با سطوح پایین شناخت درست از احساسات و عواطف خود خواهند بود و مسئولیت اعمال و اشتباههای خود را نمیپذیرند.».
خروجی سبک سهلگیرانه، افرادی خودمحور است که فکر میکنند دنیا گرد خواستههای آنها میچرخد
سوم: سبک فرزندپروری سهلگیرانه
در این سبک، توقع کم اما پاسخدهی زیاد است. کودک در همهٔ شرایط و زمانها در اولویت است. انضباط در خانه جایی ندارد. خواستهها و نیازهای والدین دیده نمیشود و گرایش والدین به تن دادن به خواستههای کودک است.
شاهمحمدی معتقد است: «این سبک، ممکن است ظاهر خوبی داشته باشد و از بیرون، زیبا به نظر برسد. اما در باطن، مشکلات فراوانی دارد. والدینِ سهلگیر، توقع کمی از کودک دارند و در مقابل، حمایت عاطفی بسیار زیاد نشان میدهند که منجر به تربیت افراد بزرگسالی خواهد شد که خودمحورند و تصور میکنند که دنیا گرد خواستههای آنان میچرخد و همهٔ جامعه موظفند برای این فرد، رفاه و خدمات بیش از حد فراهم کنند.».
والدین مقتدر، فرزندانی شاد با روانی سالم و رفتاری متعادل پرورش میدهند
چهارم: سبک فرزندپروری مقتدرانه
در این سبک، توقع بالا و پاسخدهی نیز بالاست. این مشاور و رواندرمانگر کودک، یک سبک فرزندپروری سالم را فرزندپروری «مقتدرانه» دانسته و میگوید: «در این سبک، توقع والدین از کودک با توانمندیهای او متناسب است و در میزان مطلوبی قرار دارد. میزان پاسخدهی عاطفی والدین به کودک نیز در اندازهٔ معتدل و کافی قرار دارد. قوانین خانه به اندازه هستند و برای همهٔ افراد روشن و واضح است و حق عبور از آنها را ندارند. کودک، انتظارات والدین را به طور شفاف میداند، توقعات آنها را میشناسد و دربارهٔ احساسات و نیازهای خود، بدون ترس با والدین گفتوگو میکند.
والد مقتدر، سرکوب نمیکند، بیتوجهی نمیکند، خودشیفتهپروری نمیکند. در این سبک، والدین به کودکان، استقلال در عمل و حق انتخاب میدهند. در حالی که چهارچوب اصلی و قوانین خانواده برای همه مشخص است و باید اجرا شود. این والدین به جزئیات زندگی شخصی فرزندان و روابط آنها اهمیت میدهند و از او غافل نیستند. کودکانی که به این سبک با والدین خود در تعامل هستند در آینده افرادی شاد با روانی سالم و رفتارهای متعادلتر نسبت به سایرین خواهند بود.».
نکتهٔ مهمی که باید به آن توجه داشت این است که هر زمان که اصلاح در سبک والدگری و تعامل با کودک را آغاز کنیم، جای نگرانی نیست. فقط لازم است که با صبوری و امیدوارانه به ترمیم رابطه بپردازیم. ماهی را هر وقت از آب بگیرید، تازهست!