توصیف امام حسین از پاداش عبادت خداوند
قالالحسین علیهالسلام:
مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمَانِيهِ وَ كِفَايَتِهِ
هركس حق معبوديت خدا را به جا آورد، خداوند بيش از حدّ انتظار و كفايتش به او عطا مىكند. بحارالانوار،ج68
حضرت سیدالشهدا در این روایت زیبا رمز جلب عنایت و لطف فراوان خداوند را عبادت واقعی معرفی میفرمایند.
اما ابتدا باید بدانیم معنای عبادت چیست؟
پس از جستجوى فرهنگهاى لغت عرب به این نتیجه مىرسیم که کلمه «عبد» بر معنایى آمیخته از «اطاعت» و «فروتنى» دلالت مىکند. همچنین دانسته مىشود منظور از کلمه «عبادة» عملى است که فرمانبرى از معبود را در پى دارد.
عبادت به معنای اطاعت و پیروی خاضعانه و همچنین حالتی در وجود انسان است که خود را در اختیار آفرینندهاش، میبیند.
فقها مفهوم عبادت را فقط بر اعمال و مناسکی که به شرط قصد قربت انجام شود، اطلاق میکنند.
و در عرف مومنین عبادت عبارتنداز؛ نماز و روزه، دعا، ذکر و ...
حضرت، مطلق عبادت را هر چند ارزشمند است اما باعث جلب عطای بیش از حد انتظار و کفایت انسان از سوی پروردگار نمیداند، بلکه رعایت حق عبادت را رمز رسیدن به عطای فراوان حضرت حق معرفی مینمایند، لذا لازم است بدانیم حقیقت عبادت چیست؟
حضرت امام حسن عسکری در معنای حقیقت عبادت میفرمایند:
عبادت به زيادى نماز و روزه نيست بلكه (حقیقت)عبادت، تفکر زياد در امور الهی است.
بحارالانوار،ج۶۸
با توجه به اینکه امام از مصادیق بارز عبادت در تعریف خود از عبادت عبور کردند، لذا به ذهن میرسد که حضرت قصد تعریف عبادت حقیقی را دارند.
امام رضا(ع) نیز سر آغاز عبادت خداوند متعال را شناخت او معرفی میفرمایند و ريشه شناخت خدا را يگانه دانستن او معرفی مینمایند.
عیون اخبار الرضا
با اندیشیدن در این دو روایت، میتوان به این نتیجه رسید که بر عبد لازم است برای رسیدن به حقیقت عبادت، معبود را بشناسد و برای شناخت معبود میبایست در امور او تعقل نماید.
با غور در کلام حضرات معصومین درمییابیم که عبادت حقیقی انجام صحیح، دقیق و به موقع اعمال و مناسک نیست، بلکه دستور به صلاة، صوم، حج و ... ابزاری برای رسیدن به حق عبادت است، البته ابزاری که هیچ ابزار دیگری نمیتواند جای آن را بگیرد چرا که اگر ما مطابق دستور معبود عبادت نکنیم در واقع نافرمانی معبود کرده و دیگر امکان رسیدن به عبادت حقیقی وجود نخواهد داشت.
گزارههای روایی برای ما روشن میسازند؛ که ذکر و فکر عابد در همه حال معبود است و او معبود را میپرستد نه به طمع الطاف او و نه از ترس عقاب او، بلکه چون معبود را شایسته ستایش میداند خاضعانه بر آستان رفیعش بندگی میکند.
قال علی علیهالسلام:
مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَلاَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك.بحارالانوار
خداوندا! من تو را از ترس دوزخت پرستش نكردم و نه به جهت طمع در بهشت تو; ولى تو را شايسته عبادت ديدم و پرستيدم.
آیتالله العظمی مکارم شیرازی در بیان معنای عبودیت در کتاب اخلاق در قرآن مینویسد:
عبوديّت اظهار آخرين درجه خضوع در برابر كسى است كه همه چيز از ناحيه اوست و بخوبى مى توان نتيجه گرفت كه تنها كسى مى تواند «معبود» باشد كه نهايت انعام و اكرام را كرده است و او كسى جز خدا نيست! به تعبير ديگر و از بُعد ديگر «عبوديّت» نهايت اوج تكامل روح يك انسان و قرب او به خداست و عبوديّت تسليم مطلق در برابر ذات پاك اوست؛ عبادت تنها ركوع و سجود و قيام و قعود نيست، بلكه روح عبادت تسليم بى قيد و شرط در برابر كمال مطلق و ذات بى مثالى است كه از هر عيب و نقص مبرّاست.
به اعتقاد امام خمینی در کتاب سر الصلاة و آداب الصلاة، عبودیت جوهری است که باطن آن ربوبیت است و عبودیت و ربوبیت با هم ملازمت دارند به این معنا که هر مقدار در عبودیت از انانیت مفقود شود، در ظل حمایت ربوبیت یافت میشود و بنده به جایی میرسد که حقتعالی سمع و بصر و دست و پای او میگردد و تصرفات او تصرفات حق میشود که این مرتبه قرب نوافل و اولین مرتبه ولایت است.
به باور ایشان عبودیت مطلقه، اعلا مرتبه کمال و بالاترین مقام انسانیت است و این مقام مختص نبی ختمی است و او «عبدالله» حقیقی است و باقی اولیای کامل به پیروی از ایشان به این مرتبه میرسند.
در خاتمه میتوانیم حقیقت عبادت را، تفکر درباره معبود، شناخت عظمت او، اندیشیدن به نیاز مطلق انسان به خداوند، تسلیم محض حق شدن،خضوع و خشوع و عبادت عاشقانه او دانست و هیچ کس به این مهم دست نمیابد مگر در محضر ائمه معصومین و اولیاءالهی تلمذ کند.
والله اعلم
محمدصادقناطقی