اظهارات آقای خدایاری فرد نتیجه اشتباه در فردیت نیچه و یونگ با فردگرایی است
حجت الاسلام حمید رفیعیهنر، روانشناس و عضو هیئت مدیره انجمن روانشناسی اسلامی در گفت وگو با خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با اشاره به انتشار قطعه کلیپی از آقای دکتر خدایاری فرد در شیراز اظهار داشت آقای خدایاری فرد بر لزوم کنار گذاشتن چیزی که آنرا «حجاب اجباری» مینامد، تأکید میکند و به حاکمیت جمهوری اسلامی توصیه میکند که به منظور حفظ سلامت روان جامعه لازم است تا این قانون برداشته شود و زنان به انتخاب خود با حجاب یا بدون حجاب در انظار ظاهر شوند.
وی در ادامه افزود: توجیه علمی آقای خدایاری فرد برای این تجویز؛ لزوم «خود بودن» افراد است و او میگوید: «کسی که بدون حجاب بیرون میآید و یا کسی که با حجاب ظاهر میشود این «خودش» است و این، برای سلامت روان اجتماع مفیدتر است؛ بهجای اینکه خودمان را طوری تغییر دهیم و چیز دیگری از خودمان به نمایش بگذاریم...» و بعد از این جملات به مسئولین توصیه میکند که «بهعنوان یک نمونه آزمایشی بگذارید «حجاب اجباری» در شهر شیراز برداشته شود و هیچ کس، هیچ فشاری را وارد نکند»!
عضو هیئت مدیره انجمن روانشناسی اسلامی ابراز کرد: با اظهارات آقای خدایاری فرد، سوالی که پیش میآید این است که بازگویی سخنان فردریک نیچه و کارل یونگ در بیش از یکصد سال پیش در جامعه اروپا که نتوانست درستی و کارآمدی خود را اثبات کند و حتی نتوانست سلامت روان خود آنها را حفظ کند، امروزه دقیقا چه سودی برای جامعه ایرانی ما دارد و آنچه آقای خدایاری فرد به عنوان ایده روانشناختی خود درحال بیان بوده و اصرار بر آن دارد «دقیقا» کلام نیچه؛ فیلسوف آلمانی و بعدها؛ یونگ؛ روانتحلیلگر سوئیسی در ضرورت «فردیت» و «خود بودن» جهت حفظ سلامت روان است؛ و تقریبا هیچ چیز جدیدی بدان اضافه نشده است.
حجت الاسلام رفیعی هنر در ادامه به ارائه مصادیقی از اظهارات نیچه و یونگ پرداخت و بیان داشت: نیچه در یکی از آثار خود ادعا میکند که سلامت روانی نه در گروهها؛ بلکه در انسانهای منحصربهفرد و برتر که شهامت «خود بودن» را دارند وجود دارد و یونگ در کتاب «روابط بین ایگو و ناهشیار» نوشته است «در نظر گرفتن کافی خصوصیات خود، به جای سرکوب آنها، برای عملکرد اجتماعیِ بهتر، مفیدتر است» و آقای یونگ اغلب از نیچه نقل میکرد که «آن چیزی شو که هستی!».
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه افزود: در چرایی تکرار تحلیلهای شخصی (و نه یافتههای علمیِ) این اندیشمندان توسط یک استاد ایرانی صحبتی نیست؛ امّا ای کاش، حال که قرار است جامعه اسلامی ما نسخهپیچ تجویزهای نیچه و یونگِ قرن 19 اروپا شود؛ لااقل تمام ایدههای آنها و نه صرفا بخشی از آن مورد توجه قرار میگرفت!
حجت الاسلام رفیعی هنر بیان داشت: نیچه و یونگ در جریان تبیین شخصیت آدمی سه مفهوم جمعگرایی، فردگرایی، و فردیت را از هم مجزا کردهاند؛ از نظر آنها همراهی با گرایشها و خواستههای جمعی (یعنی سازگاری با جامعه) همواره نمیتواند مفید و یا حتی اخلاقی باشد؛ بلکه لازم است فرد به تفرد یا فردیت خود توجه کند؛ یعنی به نیروها و انگیزههای درونی خود نیز توجه کند؛ نیروهایی که میتواند مثبت یا منفی باشد و به جای تلاش برای حذف یا ترکیب آنها، همچون یک بوم نقاشی، رنگهای مختلف را در کنار هم بپذیرد؛ امّا موضوع مهمی که یونگ بدان توجه کرده ولی آقای خدایاری فرد آن را رها کرده این است که در کنار این، فرد باید مراقب باشد گرفتار پدیده «فردگرایی» نشود؛چراکه فردگرایی یعنی بیتفاوتی و تحقیر هنجارهای جامعه.
عضو هیئت مدیره انجمن روانشناسی اسلامی در ادامه افزود: از منظر یونگ بین فردیت و فردگرایی تفاوت وجود دارد و می گوید «فردگرایی به معنای تأکید و اهمیت دادن عمدی به برخی ویژگیهای مفروض شخصی به جای ملاحظات و تعهدات جمعی است» همچنین یونگ میگوید «سوژه خود بودن، منفرد بودن، یا فردیت باید چیزی را به نفع جامعه تولید کند و تا زمانی که هیچ ارزش مثبتی ایجاد نکند، به صورت یک حالتِ (رشد نایافته) باقی میماند» که از نظر او فرد بهعنوان یک حد وسط بین خودیت و سازگاری با جامعه تلقی میشود؛ از این رو فرد نمیتواند از سازگاری با جامعه دست بکشد؛ زیرا طبق باور یونگ در دنیای روانی فرد، از قبل، یکسری عناصر جمعی بهعنوان کهن الگو وجود دارند که امکان سازگاری با جامعه را فراهم میکند.
حجت الاسلام رفیعی هنر در خطاب به آقای خدایاری فرد اظهار داشت: آنچه شما در حال ترویج آن هستید «فردگرایی» یونگ است؛ نه «فردیت یافتگی» او و تجویز کنار گذاشتن حجاب یعنی تشویق جامعه به زیر پا گذاشتن هنجارهای جامعه؛ یعنی سوق دادن افراد به فردگرایی و نه تفرد روانشناختی! یعنی اهمیت دادن به خواستههای خود و تحقیر هنجارهای اجتماع؛ نه پذیرش نیروهای متعدد در دنیای درون.
عضو هیئت مدیره انجمن روانشناسی اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: تفرد روانشناختیِ یونگ قرار است فرد را به این مرحله رساند که ضعفها را در کنار قوتهای خود ببپذیرد؛ نه اینکه قوتهای جامعه را زیرپا بگذارد و ای کاش آقای خدایاری فرد لااقل -همچون نیچه- به مفاخر ایران زمین (حافظ و سعدی) توجه کرد و مثل همیشه برای تداوم فرهنگ اصیل ایرانیِ خود تلاش میکرد.
علیرضا استادیان خانی