مبانی و بنیادهای تحول در انقلاب اسلامی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، سومین نشست از دهمین دورۀ کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحوّل؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهردر دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلیمن محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: هر تفکری که به عنوان یک بناء، ساختار یا یک موضوع مطرح میشود، معمولاً مبانی و بنیادهایی دارد که نقش علّی و وجودی آن تفکر است. یعنی این تفکر و موضوع بر پایه این مبانی طرح می شود. مبانی هم نقش علّت دارد هم نقش ساماندهندگی و افقپردازی. بنابراین لازم است اول مبانی «تحوّل» مطرح شود؛ زیرا بدون مبانی، تحوّل یک امر روبنایی و معلّق محسوب میشود.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به «مبانی تحوّل» در انقلاب اسلامی، گفت: اولین مبنا، مبنای هستیشناختی تحوّل است، یعنی به لحاظ هستی و وجود این پدیده، باید نسبت آن با خدا، با نظام آفرینش و با طبیعت مشخص شود. دومین مبنا، مبنای انسانشناختی است. اینکه تحول که یک امر انسانی است، چه نسبتی با مبانی انسانشناختی دینی و انسانشناسی انقلاب اسلامی دارد؟ بحث دیگر مبانی معرفتشناسی است به هر حال تحول یک فهم و یک معرفت است و باید به لحاظ معرفتی تدوین شود که انسانهای قائل به تحول چه مبانی دارند؟ بحث مبانی ارزششناختی و مبانی دینشناختی هم از دیگر مبانی تحوّل است.
وی افزود: در انقلاب اسلامی باید نسبت هر نوع تحول، اصلاح و دگرگونی با هستیشناسی انقلاب مشخص باشد والّا همه دنیا بحث تحول را دارند. آنها وقتی تحول را مطرح میکنند خیلی کاری با خدا ندارند. احیاناً تحول اقتصادی را مطرح میکنند. اما در جمهوری اسلامی وقتی شما بحث تحول را مطرح میکنید این نسبتسنجی حتماً باید معلوم شود تا مشخص شود جای تحول کجا است.
استاد مهاجرنیا با اشاره به اینکه ابتدا به نسبت هستیشناختی با تحوّل میپردازیم، افزود در جهانبینی توحیدی با ایدئولوژی اسلامی، وقتی به جهان و هستی نگاه میکنیم، هستی یک واقعیت خارجی است، نه امری ذهنی، توهمی وتخیلی. به لحاظ جهانبینی توحیدی، نظام آفرینش و نظام هستی و جهان یک واقعیت فراذهنی و اعم از طبیعت است. خود خداوند هم بخشی از هستی است. هستیِ مطلق خود اوست و بخشی دیگر از هستی مثل عالم مثال و عالم عقول و عقل است. بخشی از آن عالم ملکوت، عالم جبروت، عالم عرش، عالم کرسی، موجودات غیر محسوس و...هستند و شما وقتی تحول را مطرح میکنید ناظر به همۀ این عوالم است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: باید بدانیم که یک سَر تحول در عالم شهود، عالم مادی وعالم طبیعت و قابل مشاهده است و یک سر دیگر آن در غیب است، نصرت الهی است، امدادغیبی است و بسیاری از پدیدهها که این جا دخیل هستند. بنابراین ما باید توجه داشته باشیم که تحولی که در انقلاب اسلامی مطرح میکنیم، همه آن دست ما نیست بلکه بخشی از آن دست ما است.
وی سپس گفت: مبدأ ومنشأ همه این عوالم، خداست. یعنی پشت این نظام پیچیده هستی دست یگانه خدا حضور دارد که خالق همه هستی و مالک آن است. مدبّر است و تدبیر میکند. ربوبیّت از آن او است. یعنی خداوند لحظه به لحظه این نظام را میچرخاند، بنابراین تحول در انقلاب اسلامی در این فضای پیچیده است و نمیتوانید ربوبیّت الهی را نادیده بگیرید.
استاد مهاجرنیا افزود: امام راحل راجع به نقش و مبدأ بودن خداوند، می فرماید: که ما از خدا هستیم، همه عالم از خداست، عالم جلوۀ خداست و همه عالم به سوی او بر خواهد گشت. همه عالم محضر خداست. هر چه واقع میشود در حضور خداست. به قلوب خود برسانید که عالم از «اعلیعلیین تا اسفلسافلین» جلوۀ حق جل و اعلی و در قبضه قدرت اوست. این اندیشه انقلاب است و تحول در انقلاب اسلامی باید برمبنای این نگاه توحیدی اتفاق بیافتد.
وی بیان داشت: سومین ویژگی مبنای «هستیشناختی» این است که این نظام آفرینش نیازمند و فقیر است. از خود چیزی ندارد. به خدا نیاز مطلق دارد. یعنی هم در وجود خود، هم در بقاء خود، هم در تحول خود و در همه چیز وابسته به خدا است. بنابراین ما هستیشناختی در مقوله تحولی را داریم مطرح میکنیم که همه هستی در ایجاد، در تحول، در بازسازی و در بازتولید به خدا نیاز دارد.
استاد مهاجرنیا «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» را چهارمین ویژگی مبنای هستیشناختی دانست و افزود: به رغم این که این نظام آفرینش و نظام هستی بسیار متنوع است و کثرت و تکثرگسترده دارد، اما همه اینها معلول آن علّت اولیه یعنی خدا هستند. علت و معلول هم همیشه یک چیز و در کنار هم هستند. لذا نظام هستی که انقلاب اسلامی مطرح میکند یک هستی و وجود مطلق واحدی به نام خداوند است و بقیه موجودات همه منشعب از آن وجود اصلی هستند.
وی افزود: ویژگی و مبنای دیگر هستی شناختی تحول انقلاب اسلامی این است که نظام هستی با همه این تنوّع و تکثّر به سمت یک غایت و یک هدف جهتگیری شده است و همه چیز در حال حرکت به سمت هدف غایی که خداوند طراحی کرده است و آن غایت هم خداست. «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» این که خداوند منتهای همه هستی است این در واقع بنای تحوّل را معنا میکند. یعنی جهت گیری تحول در انقلاب اسلامی باید به سمت خدا باشد.
استاد مهاجرنیا بیان داشت: ششمین ویژگی هستیشناختی تحول این است که خداوند که ربّ همۀ عالم هست و همه عالم به او بر میگردند. این خداوند خیر مطلق است و خیر او هم به موجودات میرسد. یعنی موجودات را هدایت میکند و به سمت خود جهت گیریهای آنها را اصلاح میکند و این هدایت تکوینی و تشریعی خداوند جهان را به سمت آن جهت گیری حرکت میدهد.
وی افزود: بنابراین ما با یک هستیشناختی در تحول مواجه هستیم که دست قدرتمند خدا بالای همه دستها هدایتگری میکند. اگر لحظهای ارتباط ما با این هستی مطلق قطع شود؛ تحول دیگر تحول انقلاب اسلامی نیست، یک تحول لیبرالی یا تحول دیگری است. آیه ۵۰سوره طه میفرماید: حضرت موسی(ع) وقتی پیش فرعون رفت بحث شد فرعون میگفت من خدا هستم! خدای تو کیست؟حضرت موسی(ع) گفت «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» خدای من خدایی است که هستی را به همه چیزداده است وآنها را هدایت کرده است و در یک ریل حرکت قرار داده و به سمت بی نهایت درحال حرکت است. بنابراین تحول با هدایت الهی انجام میشود.
وی در مورد هفتمین مبنای هستیشناختی تحول گفت: نظام آفرینشی با این کثرت، با این غایتمداری، با این فقر و نیازمندی، در عین حال بهترین نظامی است که خداوند خلق کرد. بهتر از این دیگر نمیشد. خداوند این نظام را طوری آفریده که همه چیز سر جای خود است و این یک هستیشناختی است.
وی افزود: درانقلاب اسلامی می گوییم که تحول دست خداست «یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا،» یعنی خدایا تو ما را متحول کن که دلها دست تو است. تدبیر عالم دست تو است. اصلاً مقام معظم رهبری در اول سال به مناسبت همین دعا مقوله «تحوّل» را مطرح کردند. شأن نزول تحول همین دعا است واینها جهانبینی توحیدی واعتقادات ما هستند.
استاد مهاجرنیا سپس افزود: متاسفانه ما از این جهانبینی توحیدی فاصله گرفتهایم. چون در دنیا غرق شدیم این ادبیات را فراموش کرده ایم. نسل جوان ما این آموزشها را ندیده است و باآنها بیگانه هستند. لذا میبینیم این آشوبها ایجاد می شود، این بیحجابیها، فسادها و...، اینها چرا اتفاق میافتد؟ چون این جهانبینی پشت آن نیست. این جهانبینی است که باید آن تحول را ایجاد کند. لذا انقلاب اسلامی به آموزش جهانبینی و اعتقادات نیاز دارد. این اعتقادات باید به انسانها تزریق شوند.
وی در تبیین ویژگی بعدی بنیاد و هستی شناختی تحول گفت: نظام آفرینش یک کُل واحدی است. همه هستی یعنی وجود مطلق. وقتی وجود مطلق متصور میشود یعنی هیچ چیزدیگری در این عالم نیست. یک وجود بیشتر نیست آن هم خدا است. بقیه موجودات همه سایههای خدا هستند. ظلالله هستند. همه منشعب از آن حقیقت هستند. اصل وجود خدا است. وقتی اصل وجود خدا شد و بقیه چیزها به تعبیر فلاسفه سایه میشوند. هیچ تأثیرگذاری در این عالم نمیبینید مگر خدا. تحول میخواهیم ایجاد کنید باید سراغ خدا بروید. «محول الحول و الاحوال» اوست.
وی افزود: البته از آن طرف در قرآن به ما میگوید که «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» خداوند هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر خود آنها بخواهند. یعنی چه؟ یعنی همان کسی که همه عالم به دست اوست خود او اجازه داده است گفته ای انسانها، من با آن نظام علی و معلولی این اختیار را به شما دادم که خود را تغییر بدهید. تحول ایجاد کنید. خوب شوید. عوض شوید، بهتر شوید، با این حرکت نظام هستی خود را متحول کنید. این هم اراده الهی است.
وی در خصوص ویژگی بعدی هستیشناختی تحول انقلاب اسلامی گفت: این نظام یکپارچه هستی که همه آن تحت ارادۀ خداوند هست چون خداوند خالق و ربّ ربوبیت دارد همه چیز حکیمانه باید انجام شود. چیزی خارج از رویه خود، خارج از چارچوب خود، خارج از قانونمندیهایی که خداوند در عالم گذاشته است نباید اتفاق بیفتد. تحول هم باید مسیر خود را برود. قانونمندی خود را باید رعایت کند.
وی افزود: دهمین ویژگی هستی شناختی انقلاب این است که عالم ماده و موجودات وجود تدریجی دارند. زمانمند هستند و در حال تحول و حرکت دائمی هستند و چون وجود امکانی دارند این وجود آنها به صورت تدریجی کامل میشود. یعنی از قوه به فعلیت میرسند، دائماً و تدریجی تا به یک حدی از کمال انسانی خود برسند و مستعد برای مرحله بعدی بشوند. برای سفر بعدی، یعنی سفر قیامت. یعنی همه چیز تدریجی، زمانمند و در یک موقعیتی ایجاد می شود.
استاد مهاجرنیا در پایان و در تبیین مبنای دیگر گفت: مبنای بعدی این است که جهان طبیعت طوری آفریده شده است که در تزاحم دائم است. محدودیت دارد، کمبودهایی دارد، فقیر است، او نیاز به خدا دارد، در تربیت و تکمیل خود به ربوبیت الهی نیازمند است و هر چیزی پایانی دارد. هر چیزی یک روزی به فنا میرسد، نابود میشود و میمیرد. «وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْد» ای پیامبر(ص) ما هیچ انسانی را قبل از تو خلق نکردیم که خالد و جاویدان باشد. ودر سوره واقعه میگوید «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ» ای انسانها ما مرگ را بین شما مقدر کردیم. هیچ کس نیست که نمیرد. این قانون هستی است. یعنی فناپذیری و نابودی ظاهری در این دنیا قانون هست. لذا ما باید در این شرایط برای تحول برنامه ریزی کنیم. تحولی که دنبال آن هستیم با توجه به این جریان سیال متغیری که در عالم هست و دست خدا پشت سر همه اینها هست باید شکل بگیرد. این جهان بینی انقلاب اسلامی است و اگر ما می خواهیم دنبال تحول باشیم با این مبنا و با این منطق باید برنامهریزی کنیم.