اجرای مجازات ساب النبی؛ مایه جلوگیری از اختلال در آرامش و حرکت جامعه
اشاره: اعدام دو تن از کسانی که مرتکب جرم عظیم سب النبی شده بودند، باعث ایجاد موج جدید رسانهای بر علیه نظام اسلامی شد. برخی که اندک ارادتی به اسلام داشتند، با بیان و اشاره به مستنداتی ضعیف به دنبال هجمه علیه این اقدام بودند. برخی دیگر نیز اساساً این موضوع را خارج از حدود آزادی بیان عنوان میکردند. جالب اینجاست که این عده به خود حق میدهند که به هر عقیده و هر مسلکی هرگونه توهینی را انجام بدهند؛ اما اگر مورد تعقیب قرار بگیرند، مدعی نقض آزادی بیان میشوند.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجتالاسلام والمسلمین محمدجعفر حسینیان عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم رفت تا پیرامون مستندات و دلایل مجازات اعدام برای ساب النبی را جویا همچنین فواید و ثمراتی که این مجازات قاطع برای توهین کنندگان به مقدسات دینی برای جامعه اسلامی دارد را نیز بررسی شود.
رسا ـ دلایل و مستندات مجازات اعدام برای ساب النبی چیست؟
بررسی تک به تک دلیل و مستندات قرآنی و روایی که در اختیار داریم، نیازمند فرصتی مستقل است. به نظر من اگر بخواهیم از نظر سیاسی بررسی کنیم، ما چرا بایستی مرتکب سب النبی یا کسی را که به ائمه معصومین توهین کرده را اعدام کنیم؟ همه نظامهای سیاسی دنیا محوری دارد که به جهت دهی و راهبرد کلی میپردازد که دیگر بالاتر از آن چیزی موجودیت ندارد. برای مثال در کشورهای غربی چیزی که بالاترین ارزش را دارد برای مثال دلار است. آنها نسبت به دلار حساسیتهایی دارند که اگر کشورهای تابعه کسی بخواهد غیرقانونی دست به چاپ دلار بزند، حق شکایت را محفوظ میدانند و از طریق قضات بین المللی، به تعقیب افراد متخلف میپردازند.
حساسیتهای جهانی همیشه روی موضوعاتی وجود دارد که بهعنوان پایه اساسی حیات اجتماعی تعریف میشوند. نظام ما پایه اساسی خود را مباحث مادی مانند دلار و ... قرار نداده است؛ بلکه ما مسائل دیگری را درنظر داریم که همان بحث ولایت اهل بیت و بالاتر از آن نیز ولایت خداوند متعال است. اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ یعنی ولایت ائمه اطهار در طول ولایت خداوند متعال وجود دارد. این همان نکته اثر و حساسی است که حساسیتهای اجتماعی نظام بر روی آن متمرکز شده است.
نظام و انقلاب ما بر اساس این ارزش برپا شده است. هر مخالف و کسی که این ارزش محوری را مورد اهانت قرار بدهد، با مسأله اصلی انقلاب و نظام درگیر میشود. هیچ نوع نظامی این را برنمیتابد. هر نظامی که بهدنبال استحکام خود است، بایستی همه پایههای اساسی را که شکل میدهد حتماً مورد تأکید قرار دهد. این تأکید از بالاترین سطح آن که ساب النبی باشد تا مراحل بعدی که مورد توجه قرار بگیرد.
البته ارشاد و تبیین مسائل در موضوعات فرهنگی مورد توجه است. همین مسأله نیز بایستی ابتدا مورد تبیین و کار قرار بگیرد؛ اما در موضع سیاسی، حتماً بایستی نظر و عمل واحد داشته باشیم. نمیتوانیم بگوییم حالا که حرفی زده است و از این حرف عبور کنیم و فقط به ارشاد یا تبیین فرد بپردازیم، چنین چیزی امکان ندارد.
حاکمیت در اینجا محل تردید و اختلاف آراء قرار ندارد. موضع حاکمیت باید یک حکم بدهد و اینکه کسانی که بخواهند از این طریق پایههای اساسی نظام را مورد حمله قرار بدهند، به سرعت مجازات شوند. حال همین لحاظ در شرایط فرهنگی باید کلاسهایی برگزار شود و در رسانه نیز اشکالی ندارد که کسی بیاید حتی اشکال وارد کند خدا وجود دارد یا خیر؛ اما کسی که از این موضع خارج میشود و به موضع سیاسی وارد میشود و صریحاً اهانت میکند، حکم متفاوتی دارد. او مسألهای را مطرح کرده است که موجب جریحه دار شدن فضای عمومی جامعه شده است؛ بنابراین بایستی قاطعانه با چنین افرادی برخورد شود.
حتی کسی که در این سطح و شکل نیز به مخالفت با ولایت فقیه بپردازد، حکم او اعدام میشود. چنین اشخاصی پایههای اساسی و رکن اصلی نظام را مورد توهین قرار دادهاند. مسأله ولایت فقیه بعد از موضوع ولایت ائمه اطهار، یک مسأله اساسی است. اگر این مسأله را حذف کنید دیگر نمیتوانیم بگوییم ما نظام ولایت فقیه داریم. مخالفتی که با سب و توهین همراه میشود، حکمش اعدام است.
رسا ـ آیا اختلاف فتوایی میان علما درباره حکم اعدام مرتکب ساب النبی وجود دارد؟
من مراجعه و بررسی کردهام که اختلاف فتوایی در این باره وجود ندارد. در حقیقت روایات متواتر وجود دارد که علما نسبت بدان حکم قطعی دارند. حتی اهل تسنن نیز چنین فتوایی دارند. البته برخی از فقهای اهل تسنن امکان دارد در جزئیات اختلاف نظر داشته باشند؛ اما در اصل قضایا مورد اتفاق تمامی فقهای شیعه است؛ زیرا منبع خبر روایات متواتر است و حکم قطعی آن اعدام است.
رسا ـ برخی اشکال میکنند که زمان حیات ائمه معصومین، وقتی به ایشان توهین میشد، آنها گذشت میکردند، علت آن گذشتها چه بود و آیا اینکه گذشت آنها ناقض اجرای حکم شرعی ساب النبی است؟
البته در زمان شخص پیامبر نیز مواردی بوده است که این مسأله اتفاق افتاد. یک مورد وقتی به حضرت خبر دادند که فلان شخص به حضرت دشنام داده بود. حضرت به اصحاب ایشان فرمودند که چه کسی آماده است که برود او را به قتل برساند؟ دو نفر اعلام آمادگی کردند و رفتند آن شخص را به درک واصل کردند. یک مورد دیگر نیز در تاریخ شهرت دارد که وقتی در جریان فتح مکه وارد شدند، خانه ابوسفیان را محل امن قرار دادند. ایشان همه کسانی را که مانند ابوسفیان، دشمن خونی پیامبر بود را بخشیدند و حتی کسانی را که به خانه او میرفتند را مورد عفو قرار دادند؛ اما حضرت دستور اعدام چند نفر را صادر فرمودند که در حقیقت کسانی بودند که به هجو پیامبر پرداخته بودند. بنابراین حداقل تاریخ این دو مورد را ذکر کرده است و مستندات آن موجود است.
البته درباره مواردی هم که بحث میکنند که ائمه معصومین بخشیدهاند باید توجه داشته باشیم که آن زمان قدرت حکومت در اختیارشان نبوده است. وقتی امیرالمؤمنین در آن سالهای پایانی حکومت داشتند یا در زمان مدت اندکی که امام حسن مجتبی حاکم بودند، کسی نیست که بتواند تحت حاکمیت و خلافت ایشان، اقدام به سب نماید. درباره مابقی ائمه اطهار نیز هیچ کدام در موضع حاکمیت نبودهاند. الآن هم اگر برای مثال و فرض در شرایطی باشیم که قدرت نداشته باشیم، نمیتوانستیم حکم مجازات ساب النبی را اجرا کنیم. برای مثال در زمان پهلوی چقدر توهین و سب به ائمه و ... مطرح میشد؟ البته تا جایی که فقها میتوانستند ورود میکردند، ولی اینکه کسی را بگیرند و بیاورند؛ چون قدرت نداشتند، امکان پذیر نبود. بنابراین نمیتوان به صرف این موضوع اظهارنظر کرد که چون شواهدی بوده که ائمه معصومین کاری به شخص توهین کننده نداشتند، نبایستی حکم الهی درباره ایشان اجرا شود.
رسا ـ ثمره مجازات برای مرتکب ساب النبی چه خواهد بود؟
روشن است که استحکام نظام سیاسی و نیز حفظ امنیت و آرامش جامعه و گرفتن سرعت به سوی پیشرفت محصول وحدت فکر، عمل و عقیده است. اگر وحدت عقیده پیدا شود، هرچقدر که استحکام داشته باشد، جامعه پیشرفت بیشتری میکند. شکل گیری و شدت گرفتن همدلی در جامعه موجب همفکری است و همفکری نیز ثمره خود را در همدلی جامعه نشان میدهد.
از این رو اگر کسی پیدا شود که به این نقطه همدلی و وحدت ضربه بزند، موجب تزلزل جامعه خواهد شد. بنابراین مجازات کسی که مرتکب چنین مسألهای شود، عین عدالت خواهد بود. ما بایستی وحدت را از بالاترین سطح آغاز کنیم. اگر حدود الهی رعایت شود، بالاترین حد شرعی الهی نیز، حد اصل توحید است. ولایت ائمه معصومین و در ادامه آن نیز ولایت فقیه متصل به جریان ولایت الله است. در حقیقت این خود ریشه است که اگر استحکام پیدا کند، جامعه پیشرفت خواهد کرد و درخت تنومند اسلام به ثمر خواهد نشست.