فرهنگ، نیازمند انقلابی دیگر
بنابراین دستیابی به یک خط مشی فرهنگی مستقل براساس اصول و ارزش های اسلامی دارای اهمیت به سزائی بوده و امام خمینی(ره) در این باره می فرمایند:
درباره فرهنگ هر چه گفته شود کم است. می دانید و می دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگان ها و مقامات آن رژیم در صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و بر استقلال و آزادی ملت از قیود شیطان عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تعبیت از اسلام و خواسته های ارزنده آن پایبند باشند دیری نخواهد کشید که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند ونسل آتیه را آن چنان کند که انحراف بصورت زیبا و مستقیم را راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد و بر سر خود و کشور آن آورد که در طول ستم شاهی و خصوصاً پنجاه سال سیاه بر سر کشور آمد.( سخنرانی امام خمینی در تاریخ 21 / 11 / 61)
جایگاه فرهنگ دربیانیه گام دوم انقلاب
روح اصلی بیانیه ی گام دوم که هدف گذاری راهبردی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی را ترسیم کرده است، تکیه بر فرهنگ و پیشرفت علم و فناوری بر محور توجه کانونی به عدالت و مبارزه با فساد است. فرهنگ اسلامی و انقلابی ناگزیر همه ی ظرفیت علمی و دانشی خود را بر قدرت ایران، نه به عنوان قدرت سلطه، بلکه به عنوان توانمندی برای تامین استقلال و سلامت و سعادت جامعه ی ایران و کمک به جهانیان برای رهیدن از نظام ظلم و زورگویی، به کار می برد.
در بیانیه ی گام دوم بر توجه همزمان به هفت راهبرد که نوعی ریل گذاری مکمل و جامع برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی است، و در واقع به نوعی مستقیم یا غیر مستقیم با فرهنگ در ارتباط است، مورد توجه رهبر فرزانه و دوراندیش انقلاب اسلامی قرار گرفته است: ایشان در محوری ترین امر بر:
۱. علم و پژوهش تاکید کرده اند؛ علم و پژوهشی که منجر به توانایی مفید و موثر و البته تقویت کننده ی ظرفیت بازدارندگی در مواجه با دشمن در همه عرصه ها شود.
۲. معنویت و اخلاق که منشاء تقویت فضیلت هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتمادبه نفس و دیگر خلقیات نیکو در درجه اهمیت بالایی قرار دارد.
۳. اقتصاد که البته امور مادی زندگی مردم هم یک پدیده ی تمدنی است که در صورت منتهی شدن به رضایت مردم از زندگی و کیفیت زندگی تبدیل به نماد توانایی و قدرت ملی می شود. رهبر فرزانه انقلاب بر این مبنا تاکید می کنند که: (اقتصاد یک نقطه ی کلیدی تعیین کننده است. اقتصاد قوی، نقطه ی قوت و عامل مهم سلطه ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه ی ضعف و زمینه ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادیات و معنویات بشر، اثر می گذارد.) بدیهی است که اقتصاد قدرتمند نتیجه ی دانش های توانمند و ظرفیت های بزرگ فرهنگی در نظم، توجه به قانون، همدلی اجتماعی، پرهیز از اسراف و تبذیر و انتخاب های کسب وکارهای مرتبط با نیازهای اساس زندگی است، لذا از این منظر باید گفت قدرت اقتصادی به خصوص در شرایط ما، منجر به قدرت فرهنگی می شود و البته قدرت فرهنگی نیز قدرت اقتصادی و سیاسی را در بر دارد.
۴. عدالت و مبارزه با فساد محور چهارم راهبردهای گام دوم که جامعیت این نگاه را منعکس می کند، موضوع مهم استقرار عدالت و مبارزه ی نظامند با فساد و تبعیض و ظلم در حق دیگران است. مقام معظم رهبری درباره اهمیت زیر بنایی عدالت و مبارزه با فساد می فرمایند: (عدالت در صدر هدف های اولیه ی همه ی بعثت های الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شان و جایگاه است؛ این، کلمه ای مقدس در همه زمان ها و سرزمین ها است و به صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولی عصر ارواحنافداه میسر نخواهد شد ولی به صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه ای بر عهده ی همه به ویژه حاکمان و قدرتمندان است.)
۵. استقلال و ازادی که به تعبیر ایشان (استقلال ملی به معنی ازادی ملت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرت های سلطه گر جهان است و ازادی اجتماعی به معنای حق تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله ارزش های اسلامی اند و این هر دو عطیه ی الهی به انسان ها ست و هیچ کدام تفضل حکومت ها به مردم نیستند.) ازادی با ازادگی که نوعی رهیدن از خود و دل سپاری به خدای متعال است، منشا توسعه ی خیر و نیکی در جامعه می شود. لذا ازادی که نوعی رهیده شدن جامعه از زورگویی و تحمیل و مضیقه های سخت ایجادکردن در مسیر زندگی است، خود نیازمند تعلیم و تربیت است که درون خود مجددا عامل تولید سلطه و فشار نشود.
۶. عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن است که در این راهبرد بر سه مقوله ی ملی- بین المللی تاکید می شود: (این هر سه، شاخه هایی از اصل (عزت، حکمت، و مصلحت) در روابط بین المللی اند.)
۷. سبک زندگی و یا همان فرهنگ با دامنه و قلمروهای مهم مورد تاکید قرار می گیرد.
بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور
باید به این نکته توجه کرد که ساختار فرهنگی کشور نیازمند بازسازی انقلابی است تا بتواند پویایی خود در حوزه فرهنگ را حفظ نماید. از این رو رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دولت در ششم شهریور ۱۴۰۰ با تأکید بر ضرورت «احیای اعتماد مردم» در مورد فرهنگ و رسانه فرمودند ما مشکل در ساختار فرهنگی کشور داریم و به «بازسازی انقلابی»؛ یعنی خردمندانه، عاقلانه و برخاسته از اندیشه و حکمت نیازمندیم.
ایشان مجددا در دیدار سال گذشته خود یعنی در تاریخ پانزدهم آذر ۱۴۰۱ با اشاره به سخنان سال قبلتر خود در دیدار با هیأت دولت مبنی بر لزوم بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور گفتند: منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرمافزاری است که افراد جامعه بر اساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل میکنند. حضرت آیتالله خامنهای افزودند: اینکه ساختار باید بازسازی انقلابی شود به این علت است که انقلاب اسلامی بواسطه رهبری امام(ره) و حرکت مردم، معجزهگر بود و با روحیه تهاجمی خود بنیانهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و گزارههای غلط حاکم بر اذهان مردم را تغییر داد.
معنا و مفهوم بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی
«بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» از نظر ادبیات و لغت، معنا و مفهوم مشخصی دارد؛ اول اینکه «بازسازی» را نباید با اصلاح، تصحیح یا ویرایش ساده اشتباه گرفت بلکه بازسازی به معنای تغییر بنیانی و ریشهای در روند و الگوها به منظور ایجاد جریانسازی جدید در فرهنگ کشور است. به عبارت دیگر، مطالبه رهبر انقلاب، نوسازی و ساختن دوباره فرهنگ، منطبق بر مبانی معرفتی، اصول و عقاید اسلامی، سبک زندگی اصیل ایرانی به دور از غربزدگی است. نباید فراموش کنیم که اکنون زمان جراحی بزرگ برای فرهنگ اسلامی ایرانیمان فرارسیده است. این فرصت تا ابد پابرجا نیست و مسئولان، دستگاههای فرهنگی و متولیان امر فرهنگ باید هرچه سریعتر آستین بالا بزنند.
از سویی دیگر، رهبر فرزانه انقلاب در توصیف بازسازی ساختار فرهنگی از صفت «انقلابی» استفاده کردهاند. انقلابی بودن دارای معنی و مفهوم مشخصی است که خود ایشان در همین سخنرانی توصیفی دقیق از آن داشتند. جایی که فرمودند: «حرکت انقلابی، یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای «انقلابی بودن» بیهوا حرکت کردن و بیحساب حرکت کردن نیست. [حرکت] انقلابی باید باشد، بنیانی باید حرکت بشود، در عین حال برخاستهی از اندیشه و حکمت باشد.» مروری بر همین بخش از بیانات ایشان نشان میدهد که بازسازی انقلابی نه تنها به معنای معنای بازسازی بدون حساب و کتاب نیست، بلکه بسیار هوشمندانه و اندیشمندانه است. به عبارت دیگر، در جراحی بزرگ فرهنگ، چراغ راه عقلانیت است.
از سویی دیگر باید دقت داشت که انقلابی بودن صرف احساس، عاطفه و محبت خالی نسبت به مظاهر دین و انقلاب نبوده و قطعاً نگاه رهبر فرزانه انقلاب به بازسازی انقلابی اینچنین نیست. بدیهی است که با توجه به حجم آتش دشمن در تهاجم فرهنگی، سطحی بودن و عامیانه رفتار کردنها با فرهنگ و انقلاب اسلامی کار بسیار اشتباهی است. با این حال، هم اکنون نیز چنین برخوردی بدون توجه به مبانی معرفتی دینی مخاطب و عدم عمق بخشیدن به ارزشها و باورها از سوی دستگاههای فرهنگی دیده میشود.
ساختار در افقی بازتر
در گام بعدی اشاره میشود که وقتی سخن از «ساختار» میشود، یعنی آنکه بازسازی فرهنگ با تغییر و تحول در یک سازمان و چند دستگاه فرهنگی رخ نمیدهد، حتی با تغییر وزیر، چند مدیر و معاون نیز شدنی نیست، بلکه باید در سطحی کلانتر و با افقی بازتر به این مقوله نگاه کرد. با چنین رویکردی، باید در کل نظام فرهنگی کشور اعم از صدا و سیما به عنوان رسانه فرهنگساز مردمی، وزارت ارشاد به عنوان تنظیمکننده رشتههای مختلف هنر، سازمانهای فرهنگی هنری شهرداریها خصوصاً سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، جهاد دانشگاهی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و ... تغییر و تحول رخ دهد.
علاوه براین، لازم است که آرایش دستگاههای فرهنگی از نظر ساختار، فرآیند و روالها و همچنین تعیین وظایف و مأموریتها به منظور تقسیم کار، تعیین ساز و کارها، رفع شلختگی، تشتت، آشفتگی، تعارض و موازیکاریهای بیهوده تنظیم شود تا انسجام لازم در این مسیر فراهم شود. بعضاً دیده میشود که سازمانهای فرهنگی اسیر نظامهای دیوانسالار بروکراتیک شده و فعالیتشان محصور به قواعد اداری و گزارشنویسیها میشود. این موضوع در شرایطی است که یک نهاد فرهنگی باید در پویاترین حالت ممکن فعالیت کند.
نباید فراموش کنیم که انجام کارهای احساسی، هیجانی و سطحی که تنها کارکرد آن راهانداختن سر و صدا و ایجاد جوّ رسانهای بدون توجه به مبانی معرفت دینی و عمقبخشی به مخاطب است، هیچ گرهی از مشکلات را باز نمیکند. متأسفانه در سیاستهای فرهنگی نسبت به این اصل که برای جلوگیری از انحراف باید به تقویت مبانی معرفتی و دینی در مخاطب پرداخت، بیتوجهی شده و اقدامی برای تعمیق باورهای مخاطب به دور از احساسزدگی صورت نمیگیرد.
اما هرچی آقا میگه فرهنگ هیچکس گوش نمیده