کتاب"خاستگاه نواندیشی دینی"
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کتاب خاستگاه نوع اندیشی دینی نوشته محمد محمد رضایی توسط انتشارات زلال کوثر در ۸۰ صفحه منتشر شده است.
این کتاب در دو فصل نوشته شده، فصل اول آن خاستگاه نواندیشی دینی در ایران و فصل دوم آن خاستگاه و پیشینه نظریه تکامل معرفت دینی را مورد بررسی قرار می دهد.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
دین و دینداری باعث حیات انسان و جامعه می شود چنان که خداوند در قرآن می فرماید «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله لرسول اذا دعاکم لما یحییکم» اما همین دین حیات آفرین ممکن است در اثر تحریف و سوء تعبیر آدمیان محتوا و مفهوم اصیل خود را از دست بدهد.
این وظیفه احیاگران و اصلاحگران دینی است که به ترمیم آن تحریف ها بپردازند تا خود و جامعه هر چه بیشتر بتوانند از این چشمه حیات بخش بهرهمند شوند، اما گاه بر اثر شیوه ها و اعمال نادرست آنان، نه تنها فرد و جامعه به حیات واقعی خود نائل نمی شود بلکه گرفتار ضلالت و شقاوت هر چه بیشتر می گردند از این روست که احیاگری و اصلاحگری بسی سخت و جانکاه اما لازم و ضروری است.
جناب آقای محمد مجتهدی شبستری بر آن است که اساس دین داری، تجربه دینی است، تجربه های دینی ناشی از حضور انسان در برابر مرکز الوهیت است و ایمان بر این تجربهها استوار است و عقاید و آموزههای دینی تفسیر این تجربه هاست و مناسک و اعمال و رفتارهای انسانی است که به آن تجربه ها برمی شود.
تجربه های دینی افراد در دو عصر متفاوت است در نتیجه شناخته و آموزههای دینی یا به تعبیری الهیات آنان با هم فرق میکند.چنانچه الهیات امروز با الهیات پانصد سال پیش فرق می کند. ایشان میگویند نوگرایی دینی را من چنین می فهمم.
مطالبی را که جناب آقای شبستری در باب تجربه دینی مطرح نموده اند، عیناً برگرفته از نظریه های «فریدریش شلایر ماخر» متکلم پروتستان و فیلسوف برجسته آلمانی می باشد.
پاسخ به شبهه مجتهد شبستری
اگر بگوییم که تجربه های دینی همه متدینان و پیروان همه مذاهب صحیح است، در این صورت این مسئله مطرح می گردد که آیا ما می توانیم تجربه همه متدینان از هر مذهبی را بپذیریم؟ به نظر میرسد که این امر صحیح نباشد زیرا صفت هایی را که این افراد در تجربه دینی به خدا و الویت نسبت می دهند بعضا متناقض است.
مسلمان می گوید خدا واحد و شخصی است و مسیحی می گوید خدا و الوهیت به صورت تثلیث و سه اقنوم درک می شود. هندو و بودایی می گوید خدا که همان ویشنا و نیروانا است - غیر شخصی است، بالاخره هر مذهبی ادعا میکند که خدای مورد تجربه او متصف به همان اوصافی است که به عقیده دارد.
بنابراین محال است که همه این تجربه ها به نحوه یکسان صحیح و درست باشد. یعنی خدا و الوهیت واحد باشد و هم غیر واحد، شخصی باشد و هم غیر شخصی باشد.