۲۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۱
کد خبر: ۷۲۵۵۹۷

شماره ۱۴۴ فصلنامه علمی «تاریخ اسلام و ایران» منتشر شد

شماره ۱۴۴ فصلنامه علمی «تاریخ اسلام و ایران» منتشر شد
شماره ۱۴۴ فصلنامه علمی «تاریخ اسلام و ایران» با ۶ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 144 فصلنامه علمی «تاریخ اسلام و ایران» با صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا با مدیرمسئولی اسماعیل حسن زاده و سردبیری علی محمد ولوی منتشر شد.

این فصلنامه در 7 مقاله و 181 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

اسکندر مقدونی و خاطرۀ تاریخی کورش بزرگ

عادل اله یاری

چکیده :مورخان اسکندر گزارش  داده‌اند فاتح مقدونی هنگام گشودن سرزمین  های ایرانی، به خاطرۀ کورش بزرگ بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان، ادای احترام می  کرد. اینکه نابود کنندۀ فرمانروایی هخامنشیان هواخواه بنیان گذار آن شاهنشاهی باشد، درخور تأمل است؛ هر چند پیشتر برخی مورخان اشاره کرده بودند که فاتح مقدونی همزمان با نبرد هایش، می کوشید شایستگی خود را برای جانشینی شاهان هخامنشی نشان دهد. مسئله این است که بررسی کارنامۀ اسکندر مقدونی در برخورد با خاطرۀ بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان، تا چه اندازه اجازۀ چنین برداشتی را که مورخانش ادعا کرده اند، به ما می  دهد؟ آیا به راستی اسکندر دوست دار کورش بزرگ بود؟ نگارندۀ مقالۀ پیش  رو با استفاده از منابع کهن و با تمرکز بر گزارش  هایی که به گونه  ای جهانگشای مقدونی را در پیوند با خاطرۀ کورش بزرگ قرار داده  اند، نشان داده است که فاتح مقدونی با توجه به تربیت یونانی اش و آگاهی گسترده  ای که از ساختارهای قدرت و مشروعیت شاهان هخامنشی داشته، نسبت به موقعیت سیاسی خود، پیش و پس از مرگ داریوش سوم برخوردی کاملاً دوگانه و درواقع سیاسی، با خاطرۀ بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان کورش بزرگ داشته است.

 

شناخت، پیشگیری و درمان مرض وبا در ایران عصر صفوی

محمد علی پرغو؛ جواد علیپور سیلاب

چکیده: بروز بیماری با به چالش کشیدن صحت جسمی و روحی، نهایتاً به نیستی انسان می‌انجامد. پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل‌گرفته است که شناخت، پیشگیری و درمان بیماری عفونی و مهلک وبا در جامعۀ ایران عصر صفوی به چه نحوی صورت ‌گرفت؟ یافته‌های پژوهش حاضر براساس رویکرد توصیفی-تحلیلی، بیانگر آن است که مقابله با بیماری وبا در چارچوب نظام طب ایران عصر صفوی و مطابق با حوزه‌های معرفتی طب مبتنی بر اخلاط چهارگانه (طبیبان)، مفاهیم شفای مذهبی (جامعه دینی و علما) و باورهای عامیانه و جادویی انجام می‌گرفت. با توجه به نوع شناخت بیماری، از انواع شیوه‌های پیشگیری و روش‌های درمانی استفاده می‌شد.گفتنی است با توجه ‌به ماهیت موضوع، بیشترین اطلاعات در چارچوب طب اخلاطی و با عطف به آرای طبیبان برجستۀ سابق ارائه ‌شده است. در این دیدگاه، بیماری وبا در زمرۀ تب‌ها دسته‌بندی‌شده است که به دنبال بروز هوای وبایی شایع می‌شد. در این رویکرد، مراعات اصول حفظ‌ الصحه در قالب تدابیر شش‌گانه برای پیشگیری از ابتلا به بیماری در اولویت قرار داشت. علاوه بر این، از گونه‌های مختلف شفای مذهبی و درمان‌های عامیانه برای پیشگیری و درمان بیماری استفاده می‌شد.

 

تاریخ صفویان از دریچۀ اسلام‌گرایی؛ تأملی بر تأثیر اندیشه‌های اسلام‌گرایانه‌ در صفویه‌شناسیِ مرتضی مطهری و علی شریعتی

حمید صادقی؛ نزهت احمدی

چکیده: مرتضی مطهری و علی شریعتی به مثابه دو متفکر-مورخ شیعی، تحت تأثیر اندیشه  های اسلام  گرایانه  و به پشتوانۀ اتکای فزاینده به مطالعات تاریخی، درصدد ارائۀ خوانشی انتقادی از تاریخ اسلام و ایران برآمدند که در درجۀ نخست، خادم جهان  بینی ویژه و دلبستگی  های فکری-ایدئولوژیکی آنان در قامت دو شخصیت اسلام‌گرای شیعی و در عین حال، ناظر بر جهد آنها در برجسته کردن سهم اسلام و اندیشۀ اسلامی در وضعیت فرهنگی-هویتی ایران معاصر بود. بر این مبنا، توجه آنها به تاریخ صفویه، در بستری از همین گرایش  های اسلام گرایانه و دغدغه‌های مذهبی و آرمان  های امت  گرایانه  معنا پیدا می کرد. بدین ترتیب، با وجود برخی تمایزاتِ رویکردی در نگرش این دو به تاریخ صفویان، وجود برخی چشم اندازهای مشترک نزد آنان، صفویه  شناسیِ این دو شخصیت را در گفتمانِ صفویه‌شناسیِ دورۀ پهلوی (به‌ویژه پهلوی دوم) متمایز می ساخت. درواقع، مسئله و پرسش پژوهش حاضر این است که صفویه‌شناسی مطهری و شریعتی چگونه از زمینه  های فکری و ایدئولوژیکی آنها تأثیر پذیرفت و کدام مؤلفه  های همسان، نگرشِ آنها به تاریخ صفویه را به هم نزدیک کرد؟ فرضیۀ این پژوهش که با روشی تحلیلی انجام شده، بر پایۀ این مدعاست که با وجود تمایزات مهم در صفویه  شناسی این دو، وجود مؤلفه  های مشترکی چون دغدغه  های هویت  محور (از نوع اسلامی آن) و بینش های امت  گرایانه و ایدئولوژیک، نوع نگاه آنان به تاریخ صفویه را به هم نزدیک کرد که برآیند آن، نوعی نگرش متمایز به تاریخ صفویه در گفتمان صفویه  شناسی دورۀ پهلوی بود.

 

روابط ابراهیم خلیل خان جوانشیر قراباغی با حکومت عثمانی

محمد عزیزنژاد؛ فاطمه جعفرنیا

چکیده :اشغال خانات قریم (کریمه) از سوی روس ها و نفوذ و پیشروی تدریجی آنان در مناطق حوزۀ نفوذ حکومت عثمانی در قفقاز، امنیت مرزهای شرقی آناطولی را به خطر انداخت و موقعیت حساس قفقاز را برای عثمانی  ها نمایان کرد. در مقیاس محلی نیز رقابت شدیدی بین خان قراباغ با والی تفلیس جریان داشت و با تحت  الحمایگی ارکلی  خان گرجی به روس  ها، موازنۀ قوا در قفقاز به  نفع او و ضرر ابراهیم  خلیل    خان قراباغی (حک: 1176-1221ق/ 1762-1806م) تغییر یافت. تهدید، دشمن مشترک و پیوندهای فرهنگی-مذهبی، پایۀ اولیۀ روابط خان قراباغ با دولت عثمانی را گذاشت. نگارندگان این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال بوده‌اند که حاکم  قراباغ و دولت عثمانی از برقراری روابط با یکدیگر چه اهدافی را دنبال می‌کردند؟حفظ حکومت محلی قراباغ در مقابل سیاست الحاق  گرایی ایران و روس و ایجاد توازن قوا در مقابل قدرت  های محلی، از اهداف خان قراباغ بود. مقابله با نفوذ و توسعه طلبی روس ها در قفقاز و تأمین امنیت مرزهای آناتولی با کمک قوای حکام محلی با  شعار اتحاد اسلام، از برنامه-های اصلی عثمانی  ها در نزدیکی به  خان قراباغ بود. تبیین ماهیت ارتباط ابراهیم‌خلیل‌خان قراباغی با حکومت عثمانی و مشکلات فراروی این روابط، از مسائل این تحقیق است. یافته  های تحقیق مؤید آن است که فقدان سیاست عمل گرای از سوی آن دو، روابط دو طرف را از سطح تبادل سفرا و نامه ارتقا نبخشید. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ  عثمانی، با رویکرد توصیفی-تحلیلی به  بررسی موضوع پرداخته‌اند.

 

بررسی عملکرد روزنامه اطلاعات در قبال سیاست متحدالشکل کردن البسه (عصر رضاشاه)

سعید کرمی صلاح الدینکلا؛ علی محمدزاده

چکیده :اتحاد شکل در پوشش ریخت‌مدارانۀ مردم ایران با عنوان قانون متحدالشکل کردن البسه اتباع ایران در داخل مملکت (مصوب دورۀ هفتم مجلس شورای ملی)، یکی از مهم‌ترین عناصر و مؤلفه‌های شکل دهنده به سیاست‌های قومی-فرهنگی همسان‌ساز عصر رضاشاه بوده است. این قانون چالش‌برانگیز که تغییر اجبارگرایانه در سبک زندگی سنتی جامعۀ به شدت سنت‌گرای ایران را هدف قرار داده بود، سبب واکنش‌های مختلفی در میان نخبگان، مطبوعات و عامۀ مردم شد. نگارندگان مقالۀ حاضر شیوۀ عملکرد روزنامۀ اطلاعات به عنوان یکی از مهم‌ترین اعضای جامعۀ مطبوعاتی آن عصر را نسبت به اجرای قانون فوق مورد کاوش قرار داده‌اند. روش تحلیل محتوای کیفی با استناد به متن مقالات و اخبار منتشر شده در نسخه‌های مختلف روزنامۀ اطلاعات، روش به کار گرفته شده در این مقاله و نظریۀ همسان‌سازی احساسی-انگیزشی که یکی از سطوح همسان‌سازی قومی-فرهنگی به شمار می‌آید، چارچوب نظری راهنما برای هدایت بحث حاضر است. نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد که روزنامۀ اطلاعات با انتشار گستردۀ مطالب مرتبط با سیاست متحدالشکل کردن البسه به دو صورت مقاله و خبر، به مثابه یک ابزار برای همسان سازی قومی-فرهنگی در سطح احساسی-انگیزشی عمل کرده است. 

 

تحلیل و تبیین ادعای امامت عبدالله افطح و دلایل ردّ امامت وی

سجاد کلانتری؛ فیض اله بوشاسب گوشه؛ ناصر جدیدی

چکیده :پس از شهادت امام علی(ع) و با توجه به گستردگی خاندان اهل ‌بیت(ع)، اختلافات فرزندان ائمه(ع) برای کسب مقام امامت که بی‌شک جایگاه بالای معنوی و مادی را به همراه داشت، بیشتر شد. برخی فرزندان ائمه(ع) که به مقام امامت نرسیده بودند، این مقام را حق خود می‌دانستند و امامت برادر خویش را نمی‌پذیرفتند و حتی با برادر خویش به مخالفت برمی‌خاستند و برای غصب مقام امامتش تلاش می‌کردند. از جملۀ این افراد عبدالله افطح بود که پس از وفات پدرش امام صادق(ع)، امامت را حق خود می‌دانست و ادعای امامت کرد. هدف نگارندگان این پژوهش آن است که با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی دلایل اقدام عبدالله برای تصاحب جایگاه برادر خویش بپردازند و با توجه به اینکه شواهدی دال بر امامت وی وجود دارد، بر مبنای چه دلایلی امامت وی مردود اعلام شد؟ نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که عوامل فراوانی از جمله اعتقاد راویان حدیث، حمایت شیعیان و به‌خصوص سکوت امام کاظم(ع)، عبدالله را در ادعای خویش مصمم‌تر کرد و دلایل مختلفی از جمله ناتوانی علمی، نداشتن فرزند پسر و عدم معرفی جانشین، به مرور زمان باعث شد شیعیان از اعتقاد به امامتش بازگردند.

 

مبدأ دورۀ جدید تاریخ ایران کجاست؟

علیرضا ملایی توانی

چکیده: اندیشیدن دربارۀ ماهیت و کیفیت دوره‌هایی که بشر در تاریخ سپری کرده و یا در حال سپری کردن آن است، از دغدغه‌های فیلسوفان، اندیشمندان، مورخان و الاهی‌دانان بوده است. از همین رو، تاریخ جهان از منظرهای گوناگون دوره‌بندی شده است. تاریخ ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. یکی از مشهورترین و رایج‌ترین دوره‌بندی‌های تاریخی ایران، تقسیم آن به دوره‌های باستان، میانه و معاصر است. نکتۀ پنهان در دوره‌بندی‌های تاریخ ایران کم‌توجهی نسبت به دورۀ جدید است. بر همین اساس، مسئله این است که آیا ایران فاقد دورۀ جدید است و یکسره از دورۀ میانه به دورۀ معاصر گام برداشته است؟ اگر چنین نیست، مبدأ تاریخ جدید ایران کجاست و از چه زمانی آغاز شده و به کجا ختم می‌شود؟ این مقاله پس از ارزیابی داده‌های موجود و نقد مهم‌ترین ایده‌های مطرح شده دربارۀ دورۀ جدید تاریخ ایران، به این نتیجه رسیده است که در دوره‌بندی تاریخ ایران، بیشتر مناقشه‌ها بر سر تعیین مبدأ تاریخ معاصر ایران شکل گرفته و تعیین مبدأ تاریخ جدید ایران در هاله‌ای از ابهام مانده است. نویسنده استدلال می‌کند که برای رفع بسیاری از مناقشه‌های موجود، به تعیین دورۀ جدید سخت نیازمندیم. او عهدنامۀ گلستان در پایان دورۀ نخست جنگ‌های ایران و روسیه را مبدأ دورۀ جدید ایران شمرده و معتقد است این دوره تا انقلاب مشروطه ادامه یافته و مشروطه سرآغاز دورۀ معاصر ایران است.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی «تاریخ اسلام و ایران» می توانند به تهران-خیابان شیخ بهایی- خیابان ده ونک- دانشگاه الزهرا(س) - دانشکده ادبیات -  طبقه سوم - اتاق 309  با شماره تلفن 09100210883 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس  hii.alzahra.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات