۲ ساعت بمباران؛ ۶۰۰ شهید!؟
شهر اندیمشک از جمله شهرهایی بود که در طول جنگ تحمیلی در کنار دزفول بیشترین زخمها از حملات هوایی ارتش بعثی صدام بر پیکرش نشست. دشمنی که در جبهههای دیگر شکست میخورد، همواره ضعف خود را با حمله به مردم بیگناه میپوشاند. نکته مهمی که امام خمینی(ره) در سال ۱۳۶۲ و آغازین روزهای جنگ شهرها بدان اشاره فرمودند: «در اثر شکست مفتضحانه صدام، مناطق مسکونی کشور ما مورد تجاوز واقع میشود و با موشکها کوبیده میشود، و اخیراً که اندیمشک را هم ملاحظه کردید که با آن چه کردند، و من به ملت ایران و اهالی محترم مبارز اندیمشک تسلیت عرض میکنم و امیدوارم خدای تبارک و تعالی شهدای آنها را با شهدای صدر اسلام محشور بفرماید و به بازماندگان آنها سلامت و صبر عنایت بفرماید.»
اما طولانیترین بمباران هوایی شهرها در طول هشت سال جنگ تحمیلی روایت رخدادی است که کمتر در مورد آن بحث و بررسی شده است. ۴ آذر ۱۳۶۵ رژیم بعث عراق با ۵۴ هواپیما شهرستان اندیمشک را حدود ۲ ساعت بمباران کرد؛ این واقعه در ذهن و خاطر بازماندگان این رخداد ثبت شده است اما خارج از حدود و ثغور این شهر و استان کمتر کسی از آن خبر دارد؛ به همین منظور با مرتضی طیبی، پژوهشگر و مدیر «موسسه فرهنگی هنری غدیر» که در حوزه جنگ به تحقیق میپردازد به گفتوگو نشستیم.
طیبی که سالهاست در حوزههای مرتبط با تاریخ اندیمشک و حوادث آن به تحقیق و پژوهش مشغول است در این گفتگو با اشاره به موقعیت راهبردی شهر اندیمشک در دوران جنگ و زیرساختی که به جهت پشتیبانی، ترابری، درمانی و ... داشت، اعزام سپاهیان حضرت محمد(ص) در آن ایام به جبههها و رسوایی مکفارلین برای آمریکا را دو احتمالی میداند که موجب حملات وحشیانه نیروی هوایی ارتش بعث به اندیمشک شد. او تاکید کرد که اطلاعات مرتبط با این حمله در اسناد و پژوهشهای جنگ مکتوم مانده و همچنین تا کنون تلاشها برای ثبت ۴ آذر ماه به عنوان روز مقاومت و پایداری اندیمشک به نتیجه نرسیده است.
در ادامه متن گفتگوی مرتضی طیبی از نظر میگذرد.
چرا اندیمشک باید حدود ۲ ساعت بمباران شود؟! چه چیزی باعث شد که میان این همه شهر در خوزستان این میزان از هجمه متوجه اندیمشک شود؟ آیا زیرساخت خاصی داشت؟ این حمله انتقامجویانه بود یا فقط بحث زیر ساختها مطرح است؟ چنانچه دلیل دیگری به ذهن شما میرسد آن را نیز توضیح دهید.
کشور تا دهه هفتاد متکی به یک خط ریلی شمال جنوب و یک جاده ترانزیتی بسیار مهم از همین مسیر بود که هر دو از وسط شهرستان اندیمشک عبور میکردند؛ منبع اصلی انرژی (گاز، برق و سوخت) شمال خوزستان و تا حدودی بخشی از استان ایلام بود.
اندیمشک در زمان جنگ بیشترین پادگانهای نظامی را بعد از تهران داشت و از طرفی بیشترین حضور نیروهای نظامی برای نقل و انتقال به خط مقدم در این شهر بود.
این شهر همچنین دروازه ورودی خوزستان و نقطه اتصال خوزستان و لرستان و ایلام است که با توجه به ارتفاع خاصی از سطح دریا برای دشمن نقطه کور به حساب میآمد و از این لحاظ استراتژیک و ایمن بود؛ از این نظر برای سلاحهای منحنیزن هدف قرار دادن شهر دشواری داشت.
همین موقعیت جغرافیایی-استراتیژیک بود که باعث شد بسیاری از زیرساختها همچون سد دز، راه آهن و ... در این شهر جای بگیرد؛ از طرفی بیمارستان شهید کلانتری به عنوان بزرگترین مرکز درمانی بهداریِ رزمی جنوب و بیمارستان شهید بهشتی (راه آهن) به عنوان ستونهای اصلی درمان و امداد رزمندگان و جبهههای میانی و جنوب در کنار مردم این شهرستان؛ به عنوان حامی و پشتیبان رزمندگان نقشی بی بدیل را ایفا نمودند.
در واقع یکی از اهداف دشمن از اول جنگ رسیدن به اندیمشک به خصوص شمال این شهر بود تا بتواند خوزستان را به طور کامل محاصره کند.
در رابطه با بحث انتقامجویی باید بگوییم که من بحث انتقام آمریکا بعد از رسوایی سیاسی مک فارلین برای این مهم را دخیل میدانم و هم قطع ارتباط راهآهن را برای وقفه یا جلوگیری در اعزام کاروان بزرگ حضرت محمد (ص) به جبههها اینکه چرا آمار شهدا و مجروحین مرتب تغییر میکند بیشتر به اطر حجم عظیم خسارت انسانی و مادی و گستردگی جغرافیای محل سکونت شهداست و البته به چند دلیل که تلفات بالای نیروهای نظامی را باید مد نظر داشت.
به هرحال اعزام سپاهیان حضرت محمد(ص) در آن ایام به جبههها و رسوایی مکفارلین برای آمریکا که تقریباً دو هفته قبل از این بمباران رخ داد را باید به عنوان نقاط قابل بحث دید؛ این موضوع، نظریه انتقام را هم تا حدودی به ذهن متبلور میکند.
آیا نمونه دیگری از هجمه مشابه به اندیمشک در شهر دیگر ایران ثبت شده است؟
سال ۱۳۶۵ نیروی هوایی ارتش عراق با کمکهای فراوان فنی، لجستیکی و تجهیزاتی شرق و غرب به اوج قدرت و توان خود میرسد؛ بیشترین حملات هوایی به شهرهای ایران و ورود به عمق خاک کشور مثل نیروگاه برق نکا ساری و حمله به جزیره لاوان نزدیک تنگه هرمز که پایانه جایگزین خارک برای صادرات نفت است در همین سال و ماه صورت گرفت؛ حملات به تهران و... نیز در همین سال شدت پیدا میکند.
در کرمانشاه بمباران پناهگاه مردم و در سنندج بمباران بازار آن شهر و حمله هوایی گسترده به اهواز
را با تلفات سنگینی داریم؛ اما نسبت به بمباران اندیمشک با آن حجم در یک روز قابل مقایسه نیستند. با این وجود این حملات به این شهرها با حملات قبلی دشمن بعثی فرق داشت.
میزان تلفات و خسارات بحث انتقام را تایید میکند یا خسارت به زیرساخت را؟
با توجه به شایعه عملیات بزرگ و سرنوشتساز، بیشتر هدف دشمن قطع ارتباط ریلی و نابودی راهآهن بود به جهت تاخیر یا جلوگیری از اعزام سپاهیان حضرت محمد(ص) و گرفتن تلفات نیروی انسانی بود.
میزان تلفات انسانی و خسارات در رسانهها و خبرگزاریها متفاوت است؛ به عنوان پژوهشگری که در این حوزه کار کرده است به چه عددی رسیدید؟
اندیمشک محل تجمع نیروها و نقطه اعزام رزمندگان به جبههها جنوب بود به همین جهت شهدا و مجروحین اکثراً نظامی بوده و مربوط به گسترده جغرافیایی متفاوتی در کشور بودند؛ همین مسئله کار را برای ما سخت و تا حدودی ناممکن نمود؛ لذا هر ساله این آمار و اطلاعات تغییر پیدا میکرد؛ از طرفی این اطلاعات هم مستند نبود و اجازه دسترسی به اطلاعات طبقهبندی شده این حمله هوایی نیز ممکن نشد؛ در بیشتر موارد نیز کسی حاضر به همکاری نبود برای همین است که در شروع کار تحقیق و پژوهش در سالهای پیشین نام ۷۴ شهید را آوردیم. البته با پیگیری مستمر و تحقیق گسترده این عدد تا سال ۱۴۰۰ به۶۰۰ شهید رسید که البته سعی شده اسناد و مدارک هم لحاظ شود همه اینها در کتاب «ایستگاه آخر» جمعآوری و تا پایان سال چاپ خواهد شد.
با توجه به اینکه تداوم و طول این حمله نزدیک به ۲ ساعت بود، آیا پدافند و نیروی هوایی در پایگاههای اطراف مانند دزفول اصفهان، تبریز، همدان یا ... برای دفع حملات تلاش کردند؟
مدت زمان بمباران هوایی ضعف نیروهای نظامی و بخصوص نهاجا را تداعی میکرد؛ از این رو این حمله مکتوم مانده است و از درج هرگونه اطلاعات در فضای عمومی ممانعت به عمل آمد.
باید به این نکته اذعان داشت که با توجه به تحریمهای همهجانبه غرب و شرق امکان بهروزرسانی تجهیزات و تعویض قطعات حساس سخت بود و این طبیعی است که ساختار تجهیزاتی ارتش بخصوص نیروی هوایی با گذشت زمان دچار فرسایش شود.
به عبارتی دیگر اگر سلاحی از بین میرفت جایگزین نداشت؛ در واقع سر پا ماندن تجهیزات و امکانات نظامی ما در بدنه نیروهای مسلح جز با همت و تلاش خستگیناپذیر نیروهای انسانی در همه واحدهای رزمی و عملیاتی بدون نوآوری و خلاقیت امکانپذیر نبود؛ از این جهت نیز نمیتوان زیاده خرده گرفت.
در طول پژوهش با چه مشکلاتی روبرو شدید؟
واقعه ۴ آذر ماه یک ضربه سخت بود از این جهت جزو اطلاعات محرمانه محسوب میشد؛ همین محرمانگی بعدها موجب سختی کار و پژوهش در این حوزه شد.
تا کنون تلاشی برای ثبت این رخداد در تقویم ملی به صورت گرفته است؟ اولین بار این موضوع در چه رسانهای مطرح شد؟
تلاش مسئولان شهرستان و مطالبه مردم در راستای ثبت این روز به عنوان روز مقاومت و پایداری مردم اندیمشک در تقویم بود که تا امضای ریاست جمهوری وقت هم پیش رفت اما هنوز نتیجهای حاصل نشده است؛ با این وجود کار و تلاش ما ادامه دارد تا این خواسته به حق مردم انجام شود.