قانون اساسی، آینه مردم سالاری دینی است
اشاره: در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار و اعضای منتخب از ۲۸ مرداد شروع به تدوین قانون اساسی کردند. در ۲۴ آبان ۵۸ کار تدوین به پایان رسید و دو روز بعد (۲۶ آبان ۵۸)در روزنامه کیهان به چاپ رسید. همهپرسی قانون اساسی در ۱۱ و ۱۲ آذر برگزار شد و با رأی قریب به اتفاق ملت به تصویب نهایی رسید.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ آیت الله سید احمد خاتمی، عضو فقهای شورای نگهبان و عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری رفت تا با ایشان درباره شیوه نام گذاری، تدوین و ظرفیتهای مکنون در قانون اساسی برای خدمت به مردم، گفتوگو کند.
رسا ـ علت نامگذاری روز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و استقبال مردم از آن چگونه بود؟
روز 12 آذرماه روز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. با رأی موافق بیش از 99.5 درصد ملت ایران در سال 1358 و روز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نام گرفته است. قانون اساسی که تصویب شد، در 14 فصل و 177 ماده است. این مجموعه، مجموعه بسیار نفیسی است که نقشه راه جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید.
قانون اساسی که حداقل 50 فقیه به مدت 90 روز بر روی بند بند آن کار کردند. تمام اعضای خبرگان قانون اساسی فقیه نبودند؛ اما اکثر آنها فقیه و فقیهی بسیار دقیق بودند. برخی از آنها در حد مرجعیت قرار داشتند. برخی از آنها به لقاءالله پیوستهاند و برخی از آنها همچنان زندهاند که سایه ایشان مستدام باشد.
مبالغه نمیکنم که بگویم این قانون اساسی همراه با اصلاحات شورای بازنگری قانون اساسی که مصوب 1368 بود، مترقیترین قانونی است که تا کنون نوشته شده است. نمیگویم بیعیب و بینقص است؛ اما در صدر قانون اساسیهای دنیا قرار دارد؛ چرا که بر اساس مبانی ما که دین را در متن زندگی میدانیم، وضع شده است.
طبیعی است که آن کسانی که با دین فاصله دارند و آن کسانی که لائیک هستند، قانون اساسی ما را قبول نداشته باشند؛ چرا که قانون اساسی ما بر اساس دین شکل گرفته است. اصل دوم که با تلخیص میخوانم، میگوید جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به یک، خداوند یکتا، دوم، وحی الهی، سه، معاد، چهار، عدل خدا، پنج، امامت و رهبری، شش، کرامت انسان و ارزش والای او و آزادی توأم با مسؤولیت او در برابر خداوند، در برابر خدا که از راه اجتهاد مستمر، استفاده از علوم و فنون و نفی هرگونه ستمگری، ستم کشی و سلطهگری است.
نظام اسلامی بر اساس این مبانی توحیدی است و کسانی که خداوند را قبول ندارند و دین را قبول ندارند لائیک هستند و قهری است که این قانون را هم قبول ندارند؛ اما آن کسانی که به مبانی دینی معتقدند، ما خطاب به آنها میگوییم بهترین قانون است. آنچه ما میگوییم این است که نقشه راه جمهوری اسلامی ایران این قانون است و امام به این قانون پایبند بود و رأی داد. رهبر معظم انقلاب نیز به این قانون پایبند بود، هست و بدان رأی داد. مردم هم به اصل قانون اساسی و هم به بازنگریاش رأی دادند. بنابراین قانون مداری اقتضاء میکند همه مسؤولان با این نقشه راه حرکت کنند و پایبند به این قانون اساسی باشند.
تأکید میکنم، این قانون صرفا یک کتابچه نیست؛ بلکه این قانون، قانونی است که بند بند آن را فقیهان وارسته اسلام شناس بررسی کردهاند و سعی کردهاند که با موازین نظام اسلامی مطابق باشد.
رسا ـ ظرفیتهای قانون اساسی برای خدمت به مردم چگونه است؟
ظرفیتهای قانون اساسی برای مردم این چنین است که این قانون بیشترین و اساسیترین بهاء را به مردم داده است اجازه بدهید برای اثبات این مطلب بگویم که فصل چهاردهم قانون اساسی اصل بازنگری در قانون اساسی است. در ذیل اصل 177 آمده است محتوای اصل مربوطِ به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایههای ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکای به آرای عمومی و دین و مذهب رسمی کشور ایران تغییر ناپذیر است.
جمهوریت نظام از موازین تغییر ناپذیر است. اداره امور کشور با اتکا به آرای عمومی است. این نشان دهنده جایگاه مردم در نظام اسلامی است. حقوق ملت از اصل نوزدهم شروع میشود و تا اصل چهل و دوم ادامه مییابد. این برداشت را میتوان داشت که قانون اساسی ما آینه مردم سالاری دینی است. به عبارت دیگر اگر کسی میخواهد مردم سالاری دینی را تفسیر کند، در این تفسیر اگر کسی میخواهد مردم سالاری دینی را ترسیم کند، بهترین متن آن این قانون اساسی است.
در حقیقت وجه فارق نظام مردم سالاری دینی با لیبرال دمکوکراسی غرب و لیبرال دموکراسی شرق بر اساس همین قانون اساسی است. ما نه لیبرال دموکراسی غرب را پذیرفتیم و نه لیبرال دموکراسی شرق را؛ که راهمان را مردم سالاری دینی قرار دادهایم.
رسا ـ امتیاز ویژه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نسبت به سایر شیوههای حکومت سیاسی دیگر چگونه است؟
در همین دو کلمه است. ما دین را محور قرار دادهایم؛ اما در نظامهای رایج دنیا، دین محوری اصل نیست. دوم مردم سالاری که در این چارچوب است. در حقیقت این واژه مردم سالاری دینی وجه فارق این نظام با تمام نظامهای جهانی است. نگرانی دشمنان از این است که این مردم سالاری دینی جای خود را در بین ملتها باز کند.