شهید مدرس باید الگوی همه نمایندگان مجلس قرار بگیرد
اشاره: شهید مدرس نماد بارزی بود که بهعنوان الگوی مهم و اساسی یک دیندار سیاستمدار شناخته میشود. او نشان داد که برخلاف مرتجعینی که عرق چینی بر سر خود میگذارند و آن را از ورود به مسائل اجتماعی و سیاسی مردم بر حذر میدارند، دین اسلام برای تحقق آرمانهای امت اسلامی، برنامههای ویژهای دارد. شهید مدرس است که در آماج کفر و استبداد قد علم میکند و پرچم اسلام را برافراشته نگاه میدارد. قطعاً در دورانی که حوزویان مرتجع سکولار زیست داشتند، وجود شهید مدرس مهر بطلانی بر این روش کهنه بود.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجتالاسلام حسین جلالی، نماینده مردم شریف کرمان در مجلس شورای اسلامی رفت تا با وی درباره ابعاد شخصیتی، مبانی فکری و روحیه مبارزاتی شهید سید حسن مدرس گفتوگو کند.
رسا ـ مبارزات سیاسی شهید مدرس بهویژه در مجلس چگونه بود؟
شهید مدرس فردی متدین و متشرع بود. او برای کارهایش خط کشی در نظر گرفته بود که خط کش دین داری بود. او تمام اعمال خود را با مبانی دینی میسنجید. اگر مسأله پیش روی شهید مدرس با دین مطابق بود، آن را قبول میکرد. ملاک و معیار او دین بود و به همین جهت از هیچ کس بهجز خدا نمیترسید. او حتی از از رضاخان قلدری که تهدید میکرد.
رضا پهلوی با روشهای متفاوت برای فریب مدرس استفاده میکرد. تطمیع، تهدید و ... که هیچ کدام نسبت به مدرس کارساز نبود. از این رو مدرس فردی دنیاگریز بود. اصلاً منافع شخصی مدنظر او نبود. شهید مدرس جو زده نمیشد. او منافع ملی را بیشتر لحاظ میکرد. این یک خط کش بسیار خوبی برای آقای مدرس است. وقتی که او با ملاک دین داری حرکت کرد یعنی رضایت خداوند متعال را بر همه چیز مقدم میدانست.
بنابراین شهید مدرس خط کشی مبتنی بر خواستههای دین داشت. او برای رفتار ملاکی داشت که میتوانست بگوید چه رفتاری خوب و چه رفتاری بد است. او ملاک همه برخوردها، رفتارها و گفتارهایش را بر اساس دین داری تنظیم میکرد و رضایت خدا را در نظر میگرفت که در این حالت هم قطعاً رضایت مردم هم حاصل میشود. مبارزات شهید مدرس بر همین اساس بود.
رسا ـ ویژگیهای شخصیتی و فکری که باعث شکل گرفتن شخصیتی سیاسی از شهید مدرس شد که بروز کاملی از دین سیاسی بود چه بودند؟
شهید مدرس سه ویژگی داشت. اول اینکه او اسلام شناس بود. این بسیار مسأله مهمی است. نمایندگان ما باید در مجلس قانون بگذارند. قانون باید اسلامی باشد. لازمه قانون اسلامی این است که اسلام را بشناسیم. وقتی اسلام را نشناسیم چطور میخواهیم قانون اسلامی بگذاریم؟ به همین جهت این مهم خود درسی میشود. راز و رمز موفقیت شهید مدرس در مجلس این بود که اسلام و دین را به خوبی میشناخت. او تلاش میکرد قوانین را مبتنی و بر اساس اسلام دنبال کند.
دومین ویژگی آقای مدرس این بود که فردی با تقوا بود. تقوا در شهید مدرس به معنای خود سازی و خود مراقبتی بود. او از خود مراقبت میکرد. سومین ویژگی شهید مدرس این است که او بصیرت داشت. آن چیزی که دیگران در آینه نمیدیدند را او در خشت خام میدید. این خیلی مهم است.
هیچ وقت شما نمیبینید شهید مدرس درباره منافع شخصیاش فکر کند. هیچ وقت شما نمیبینید مدرس تابع امیال شخصیاش قرار داشته باشد یا بر اساس جوزدگی یا بر اساس اینکه من محبوبیت دارم، کاری را انجام بدهم که مطابق میل و خواسته من است. شهید مدرس همیشه به دنبال ایفای وظایف خود بود.
به همین خاطر نیز بر اساس این سه ویژگی شهید مدرس یک عالم و اسلام شناس و متقی بود. او اصلاً دنیا پرست نبود. دنیا برای او اهمیت نداشت. سوم اینکه بصیرت داشت. حاصل این سه ویژگی میشود شجاعت. شهید مدرس فرد شجاعی بود. نه تهدید و نه تطمیع روی او اثر نمیگذاشت.
شهید مدرس مؤمن کیّس، زیرک و زرنگی بود. وقتی شهید مدرس رأی آورد وسیلهای که از اصفهان به تهران برای حضور در مجلس بیاید نداشت. جالب است که او آمد یک درشکه را به صورت قرضی برای مثال ده تومان خرید. بعد با آن درشکه از اصفهان به تهران آمد. او درشکه را ده تومن فروخت و پول آن بنده خدا را داد.
شهید مدرس با زبان طنز و به زبان لطیفه بزرگترین ضربه را به دستگاه مستبد رضاخان قلدر وارد ساخت. وقتی که به او میگویند که هوای ما را داشته باش و پا روی دم ما نگذار، شهید مدرس پاسخ میدهد که جناب قزاق شما محیط دم خود را مشخص کنید؛ چون من هرجا پا میگذارم دم شماست.
خیلی این شجاعت میخواهد که با یک قزاق قلدری که خون در چشم دارد این طور صحبت کنید. بنابراین به نظر من میرسد که شهید مدرس برای همین ویژگیهایی که داشت ماندگار و جاودانه شد و روز مجلس به نام او نامگذاری شد.
باید امروز این ویژگیها برای نمایندگان مجلس به عنوان یک صفت خوب، الگو قرار بگیرد. نمایندهها همانطور که شهید مدرس یک اسلام شناس بود، باید همگی اسلام را بشناسد. چطور نماینده اسلام را نمیشناسد و هنوز احکام شرعی خود را درست نمیداند، در مجلس حضور پیدا میکند؟ برخی نمایندگانی که آشنایی با اسلام ندارند میگویند نداشتن حجاب چه اشکالی دارد؟ آنها نمیدانند که حجاب از ضروریات دین است. چنین کسی چرا نماینده مجلس شورای اسلامی میشود؟!
باید نمایندگان شجاعت داشته باشند. آنها نباید منافع شخصی را بر منافع ملی مقدم بدارند. آنها باید از آمریکا و صهیونیستها نترسند و خدا را باور کنند. این آشوبهایی که در کشور ایجاد شد، چطور نتوانست راه به جایی ببرد؟ خداوند متعال وعده داده است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»[1] همچنین خداوند متعال در جای دیگری وعده داده است: «وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ»[2] خداوند متعال میفرماید حق شما به گردن من است که مؤمنین را یاری کنم. وقتی ما باور کنیم که خدا با ماست، دیگر از هیچ چیزی نمیترسیم. شهید مدرس این روحیه را داشت. نمایندگان مجلس باید واقعاً مدرس شناسی داشته باشند. من معتقدم نمایندگان مجلس باید بروند چند واحد مدرس شناسی بگذرانند تا بفهمند یک نماینده واقعی درست و شایسته چه کسی و حائز چه ویژگیهایی است. رمز و راز ماندگاری شهید مدرس این بود که او مردی الهی و خدایی بود و چون خدا جاودانه است، شهید مدرس نیز در یاد مردم جاودانه شد.
رسا ـ تحلیل شما درباره توأم بودن سیاست و دیانت شهید مدرس و در مقابل مرتجعین سیاست گریز حوزوی چیست؟
حضرت امام (ره) میرفت در مجلس تا مدرس را تماشا کند. ایشان از این شخصیت لذت میبرد. افرادی فکر میکنند در دین ما، دین به معنای این است که به گوشهای بروند، عزلت بگیرند، نماز و روزه بخوانند و با هیچ چیز دیگر کار نداشته باشند. حال آنکه حقیقت دین داری و همه احکام دین را نگاه میکنیم، میبینیم که سیاسی است.
حادثه کربلا، پیامهای حضرت زینب کبری، خطبههای نهج البلاغه، فرمایشات ائمه اطهار و ... همگی سیاسی هستند. اصلاً اگر شما بگویید که من میخواهم عبادت و دیانت داشته باشم ولی کاری به سیاست ندارم، مثل این است که بگویید من فقط قرآن را قبول دارم و کاری به اهل بیت ندارم. اما پیامبر گرامی اسلام فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً»
آنها دو گوهر گرانبها، قرآن و اهل بیت را برای ما گذاشتهاند. دیانت و سیاست همین است. قرآن و اهل بیت یک سکه دو رو است. اصلاً دیانت و سیاست یک سکه دو رو است. دیانت منهای سیاست، دین داری نیست و سیاست منهای دیانت نیز سیاست بازی و پدرسوخته بازی است.
مراجع و علما حقیقاً این نکته را خوب میدانند و فهم کردهاند و باید به افراد دیگر نیز بگویند که سیاست ما عین دیانت و دیانت ما عین سیاست است. نمیتوان این سکه دو رو را جدا کرد. همانطور که نمیتواند جمهوریت و اسلامیت را از یک دیگر جدا کرد. مردم سالاری دینی در دل جمهوری اسلامی وجود دارد. نمیتوان جمهوری اسلامی را از همدیگر جدا و تفکیک کرد. جدا کردن جمهوری از اسلامی شدنی نیست. دیانت ما عین سیاست و سیاست ما نیز عین دیانت ما است و این موضوع در اصول راهبردی و اساسی مسلمانی ما است.
[1] نور آیه 55
[2] روم آیه 47