لزوم نظریه پردازی حوزه در مقوله پیشرفت/ دیدگاه حداقلی از فرهنگ در سند تحول را بالا بردیم
اشاره: برنامه هفتم توسعه، مجموعهای از اهدافی است که دولتها ملتزم میشوند تا اجرایی کنند. رهبر معظم انقلاب بنابه خواستهها و اهداف انقلاب اسلامی، این برنامه را به صورت علنی برای دستگاههای اجرایی کشور ابلاغ میفرماید. حوزه علمیه نیز بهعنوان یک نهاد نظریه پرداز بایستی بتواند در موارد مختلف این برنامه مشارکت و حضور جدی داشته باشد.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجت الاسلام سیدمحمدعلی موسوی، عضو علمی دبیرخانه حوزوی برنامه هفتم رفت تا با وی درباره ابعاد همکاری حوزه علمیه در تدوین و اجرای برنامه هفتم توسعه گفتوگو کند.
رسا ـ حوزه علمیه تا کنون درباره برنامههای توسعه چه اقداماتی را انجام داده است یا میتواند انجام بدهد؟
حوزه علمیه برای برنامه هفتم توسعه، اقدام به تشکیل کارگروهی برای سند تحول دولت انجام داد. همانطور که میدانید سند تحول دولت برنامه دولت برای چند سال آینده است که برای مبنای برنامه هفتم توسعه آماده خواهد شد. این کارگروه حوزوی که تحت عنوان دبیرخانه حوزوی برنامه هفتم بود، تقریباً با نهادهای مختلف حوزوی تماس گرفت و از آنها تقاضا کرد که در نقد سند تحول دولت و در ادامه برنامه هفتم توسعه مشارکت کنند تا بتوانیم بر اساس همکاری مشترک با حوزه علمیه مشارکت داشته باشیم و نظرات خود را پیشنهاد دهیم.
این کار انجام شد و تا امروز کارهای خوبی در حوزههای مختلف فرهنگی و به خصوص اقتصادی انجام شده است. ما برنامههایی را تدوین کردهایم که در کارگروههای مختلف کارشناسان شرکت میکنند و کار به پیش میرود.
رسا ـ قدری بیشتر درباره جزئیات فعالیتهای کارگروهها توضیح دهید؟
تقریباً سند تحول دولت در 37 مبحث پیشنهاد داشت. ما با مشارکت نهادهای مختلف و دبیرخانه حوزوی که زیر نظر آیت الله اعرافی تشکیل شده بود، مجموعهای از کارها را انجام دادیم. اولین کاری که ما انجام دادیم این بود که مباحثی را که دولت مطرح کرده، مورد ارزیابی قرار دادیم. بعضی از مباحثی که به نظر ما در سند نیامده بود را نیز بدان اضافه نمودیم. به نظر ما لازم بود اقداماتی نیز صورت بگیرد و آن را نیز گردآوری کردیم. ما بیشترین تمرکز را در دو حوزه فرهنگ و اقتصاد به کار بستیم. بحث فرهنگ در مباحث مختلف فرهنگ بسیار اهمیت داشت. سند تحول دولت در درباره فرهنگ فقط به مبحث صنایع فرهنگی اشاره کرده بود. این در حالی است که بسیاری از مباحث لازم فرهنگی که بایستی در برنامه بدان اشاره میشد تا بر اساس آن برنامه ریزی صورت بگیرد، اتفاق نیفتاده بود.
ما سعی کردیم سند تحول دولت را مبنا قرار دهیم تا در جایی که نقص دارد، آن را پوشش دهیم و جاهایی که نبود را بدان اضافه کنیم. اگر هم میدیدیم که در جایی تنافی با مبانی حوزوی و دینی وجود دارد، برای حذف پیشنهاد میدادیم. کارگروههای مختلفی مانند اقتصاد، کسب و کار، بودجه، مهارت اشتغال، صنایع فرهنگی، خانواده و ... فعالیت میکردند. ما برنامهای را بر همین اساس تهیه کردیم.
رسا ـ جایگاه و رابطه حوزه علمیه و نهادهای وابسته به آن با برنامه هفتم توسعه چیست؟
الآن مشکل اصلی که ما درباره توسعه و برنامه توسعه داریم این است که الگوهای فعلی در حال حاضر، الگوهای غربی هستند. معمولاً برنامهها بر اساس این الگو ترسیم میشود. ما جای اصلی نظریه دینی را در این الگوها احساس میکنیم. رهبر معظم انقلاب نظریهای را در سالهای قبل بهعنوان پیشرفت مطرح کردند. حتی ایشان مواردی را مطرح کردند که باید این چارچوب را داشته باشد.
حوزه علمیه متأسفانه در این حوزه نظریه پردازی نکرده است. در مقابل دولت نیز معمولاً از الگوهای غربی استفاده کرده است. اگر شما برنامههای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را نگاه کنید، بهصورت واضح میبینید که کلان راهبردی که در این برنامهها معیار اصلی قرار گرفته، همان کلان راهبردهایی است که شما در الگوهای غربی میبینید.
شما نگاه کنید تقریباً بعد از جنگ تحمیلی، تعدیل اقتصادی یکی از کلان راهبردها است. شما این را در تمام برنامهها میبینید که به معنای کوچک سازی دولت و بازاری کردن افراطی است. به معنای دولت زدایی است که باید تا جایی که میتواند از وظایف حاکمیتی خود بکاهد. شما نگاه میکنید، میتوانید توسعه انسانی را در این مباحث ببینید.
کلان راهبردهایی که به مرور در غرب بر اساس الگوی توسعه پیشنهاد دادند به صورت نسخههای التقاطی و نه نسخههای کامل گرفته میشد که ما مدام اینها را در برنامههایی که ارائه میشود، شاهد هستیم. به نظر من مهمترین کاری که باید حوزه علمیه در این کلان راهبردها انجام بدهد، این است که باید نظریه پردازی کند. ما باید نظریه پیشرفت را استخراج کنیم.
یکی از کارهایی که در این کارگروه انجام دادیم و تا حدودی جلو رفته است، درباره همین نظریه پیشرفت است. ما مؤلفههای نظریه پیشرفت را در پنج یا شش حوزه مختلف مانند خانواده، فرهنگ، مسؤولیت پذیر بودن دولت، موضوع مهم عدالت، موضوعات اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب در سالهای مختلف بهعنوان کلان راهبرد اقتصادی مطرح کردند و ... را تلاش کردیم تا حدی که بتوانیم پیش ببریم.
ما نیاز داریم این کار منسجمتر بشود. به همین جهت ما به دولت پیشنهاد دادیم تا بتوان بهصورت عملیاتی برنامههای توسعه و پیشرفتی که در حال حاضر برای کشور برنامه ریزی میشود، مبنا قرار بگیرد. اینها الآن مبنا نیست و حوزه علمیه کنار قرار گرفته است. در حال حاضر مبنا الگوهای غربی است که متأسفانه آثار آن را نیز در فضای اقتصادی و فرهنگی کشور شاهد هستیم.
رسا ـ حوزه علمیه چطور میتواند در تدوین، اجرا و نظارت بر برنامههای هفتم توسعه نقش خود را ایفا کند؟
الآن وقت تدوین برنامه است. مشارکت حداقلی این است که مانند سالهای گذشته یک نفر از کارشناسان حوزوی بیاید در کارگروههای تخصصی مشارکت داشته باشد. نهایتاً او بهعنوان یکی از اعضایی که معمولاً تعیین کننده هم نیست، نظر خود را مطرح کند.
منتهی اگر ما در این زمینه آن موضوع اول را که خودمان در این زمینه نظریه داشته باشیم را جدی بگیریم، نظرات ما نیز بهعنوان مبنا قرار بگیرد و کارگروهها نیز بتوانند بر اساس نظریه پیشرفتی که ما مطرح میکنیم، جلسات کارگروهها را تشکیل بدهند، در چنین صورتی نقش حوزه علمیه حداکثری میشود.
روشی که الآن و در حال حاضر وجود دارد و در حال حاضر اجرا میشود که ما تلاش داریم تا آن را عمیقتر و جدیتر دنبال کنیم، نتیجه زیادی نخواهد داشت. ما تا زمانی که نظریه توسعه و پیشرفت و تمام سازوکارهای عملی را تدوین نکنیم و بدان قوام ندهیم، پیش نخواهیم رفت. این موضوع به خصوص در مسأله بودجه وجود دارد. درواقع بودجه برنامه یکساله کشور است. تا زمانی که ما نتوانیم برنامه را به بودجه پیوند بزنیم، نتیجه چندانی عاید ما نخواهد شد.
ما باید قدم اول را محکم برداریم. هرچند در برنامه هفتم توسعه تا میتوانیم همان اندازهای که کار شده است تلاش کنیم تا در برنامههای مختلف مشارکت داشته باشیم و نظرات خودمان را ارائه دهیم، پای این نظرات نیز باید بمانیم تا هر چقدر بتوانیم بیشتر این نظرات مبتنی بر معارف دینی و ارزشهای اسلامی را به بدنه برنامه ریزی کشور وارد کنیم تا شاید اثر گذار باشد؛ اما این کار حداقلی است که فعلاً مجبور هستیم به همین اندازه مشارکت داشته باشیم.