عشق ازلی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، عشق حسین را که از ما بگیرند دیگر چه میماند؟ هیچ. زندگی بدون حسین (ع) معنا ندارد. این نام اوست که به ما هویت میدهد. عشق او را از ازل باوجود ما سرشتهاند.
آری محبت امام حسین (ع) ریشه در فطرت ما دارد و با گوشت و خون ما آغشته شده است. پيامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً، برای شهادت حسین علیهالسلام، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.» (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۰، ص ۳۱۸)
حرارت عزاداری امام حسین (ع) در قلوب شیعیان همیشه جاری است. این عشق، ازلی و ابدی است. شور عزاداریها در ایام محرم و صفر بسیار زیاد است، اما آیا این شور با شعور نیز همراه است و در هنگام عزاداری به هدف قیام امام حسین (علیهالسلام) اندیشیدهایم.
امام حسین (ع) هدف خود را احیای دین جدش رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) و امربهمعروف و نهی از منکر معرفی کرده است، آیا ما نیز عزاداریهایمان در راستای این هدف صورت میگیرد؟ چقدر توانستهایم دین اسلام را زنده نگهداریم و عدالت را در جامعه گسترش دهیم؟ چه اندازه در راستای مبارزه با ظلم، قدم برداشتهایم؟ آیا در برابر ظلم و ستم کشورهای استعمارگر اقدامی انجام دادهایم؟ از مردم ستمدیده یمن، فلسطین، افغانستان و... حمایت کردهایم؟
حرارت عشق به امام حسین (ع)، بُعد جهانی دارد و هرساله این آتش عشق در گوشه گوشهی جهان، بیشتر شعلهور میشود و رنگ حسینابنعلی و هدف او در جهان، رونق بیشتری مییابد. راهپیمایی اربعین و شرکت میلیونها انسان از سراسر جهان در این مراسم نمود بارز گسترش این عشق و حرارت است که خود میتواند زمینهساز ظهور و ایجاد همبستگی مردم جهان در جهت آمادهسازی جامعه جهانی برای ظهور حضرت بقیهالله باشد؛ بنابراین عزاداری پسندیده است که سازنده و مؤثر باشد و زمینه را برای حکومت عدل الهی فراهم نماید.
زندگی و مرگ ما با حسین (ع) عجین شده است. در روایات توصیهشده است که در ابتدای تولد، کام نوزاد را با تربت امام حسین (ع) بردارند و از طرفی در هنگام مرگ نیز سفارش شده است تا به محتضر تربت بنوشانند تا سکرات مرگ بر او آسان شود. شاید مراد این باشد که کاممان با عطر حسین (ع) معطر شود و روح حسینی در ما دمیده شود، زبانمان با نام حسین (ع) به حرکت درآید و همیشه در زندگی ذکر حسین (ع) بر لب داشته باشیم و در راه او قدم برداریم.
آری حسین (ع)، سفینهی نجات است. همانگونه که در طوفان نوح، تنها کسانی که بر کشتی او سوار شدند نجات یافتند، در این روزگار غریب و در هجمهی فتنههای آخرالزمان، تنها کسانی نجات مییابند که بر کشتی حسین (ع) سوار شده باشند و به ریسمان محبت او چنگ بزنند.
با حسین (ع) مسیرهای سخت و صعبالعبور، آسان طی میشود. چهبسا درماندگان و گرفتارانی که به درگاهش متوسل شدهاند و راه برایشان هموارشده است. چه بسیار حُرها و زهیرهایی که مسیر هزارساله را یکشبه پیمودند. شهدای دفاع مقدس و مدافعین حرم، نمونهی بارز آن در عصر حاضرند که نردبان ترقی را با عشق و توسل به امام حسین (ع) بهیکباره صعود کردند و به عرش برین راه یافتند.
شهید حججی، آنچنان عاشق و شیفتهی او شده بود که حتی آرزو داشت همچون ارباب بیسرش به شهادت برسد و خداوند او را به آرزویش رساند و به دست شقیترین افراد (گروهک داعش) سر از تنش جدا شد و به شهادت رسید.
آری در این روزگار وانفسا و در این بحبوحهی نفسپرستی و لذتگرایی، هنوز میشود راه حسینابنعلی (ع) را طی کرد و در راه خدا از همهی مادیات و تعلقات گذشت. تنها عشق میخواهد و دلدادگی.
من که گرفتار توام یا حسین حر گرفتار توام یا حسین
آمدهام باز که حُرم کنی سنگ شدم، گوهر و درّم کنی (غلامرضا سازگار)
الهه دهقانی، عضو گروه نویسندگی صریر
تمام زندگیم مال حسین است
عالی بود
به امید زیارتتان در مسیر نجف تا کربلا
لبیک یا حسین