ترجمه کتاب «تاریخ سری امامت» چاپ و منتشر شد
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ترجمه کتاب «تاریخ سری امامت» به قلم جواد افشار به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۲۱۶ صفحه به چاپ رسید.
سیره سیاسی امامان شیعه (ع) به مانند کوه یخی به دو بخش پیدا و پنهان تقسیم میشود که بخش اول آن یک هفتم تا یک نهم از کلیت آن است و بخش پنهان آن که در حقیقت بخش اصلی و بنیادی آن هست، خارج از دسترس تاریخنویسان و سیرهنگاران است و صرفاً برخی دلالتها و اشارات و قرائن و سیره آشکار ایشان درخصوص بخش ناپیدای آن میتوان یافت.
اینکه چنین بخشی از سیره ایشان وجود دارد که خارج از دسترس است و فلسفه آن چیست، یکی از فرضیاتی است که مؤلف به اثبات آن میپردازد و آن را تبیین میکند.
کتاب تاریخ سری امامت اولین کتابی است که به این بخش ناپیدا و خارج از دسترس حیات سیاسی امامان میپردازد و مؤلف این اثر شیخ جعفر المهاجر طی یک پروسه سنگین فنی و علمی در حوزه روشمند و ساختارمند ماهرانه از کنار هم قرار دادن قطعات این پازل پیچیده و وسیع و تقاطع اطلاعات، به یک منبع عظیم و جوشان از تاریخ حیات سیاسی دست یافت.
کتاب «تاریخ سری امامت» تصویری واضح و تا حدی کامل از دولت پنهانی ارائه میدهد که پنج امام معصوم(ع) به صورت متوالی به تأسیس و رهبری آن همت گماشتند و به یمن این دولت پنهان، بنای تشیع را به صورت بنایی فاخر انسانیِ قوی و کامل بازسازی کردند که با شکل پیشین آن اختلافی ریشهای داشت و بدین ترتیب آن را در مسیر زنجیرهای از تعاملاتی قرار دادند که حلقهای پس از حلقهای میآمد که تا هم اکنون هم از برکات آن بهره مندیم.
غیبت این تصویر در نوشتههای مورخان یا شبه مورخان مایه شگفتی است چرا که اطلاعات و مواد آن در ده ها منبع و مصدر به شکلهای مختلف پراکنده است. ویژگیهای این کتاب، ترکیب هوشمندانه و فنی دادههای پراکنده تاریخی است که منجر به جوشش چشمه جدیدی از تاریخ شده است.
مؤلف با ارائه مستندات تاریخی و به صورت روشمند این فرضیه را ثابت میکند که پنج تن از امامان از امام ششم به صورت مستقیم اقدام به تأسیس دولت پنهان و سرّی و زیرزمینی کردند و در مواقع حساس در زمان امام هشتم و دهم از عوامل موثر در سپهر سیاسی جهان اسلام بودند که نقش مهمی در حذف و یا جابجایی قدرتها داشتند تا جایی که در زمان امام دهم خلیفه وقت مجبور به تقسیم قدرت کانون با قدرت سیاسی تشکیل شد و یکی از معاونان خود را از وکلا و نزدیکان امام دهم انتخاب کرد. همه این اقدامات و پویشها در پوشش سخت و چند لایه از رازداری و محرمانگی صورت میگرفت.
ساختار اثر
این اثر در پنج فصل تألیف شده است؛ «نقطه آغاز اینجاست» عنوان اولین فصل از این کتاب است. در ابتدای این فصل به اقدام مستقیم امام باقر(ع) پرداخته و شاخصههای این دوره را تبیین میکند؛ سپس، برنامههای تعمیقی آن حضرت تشریح میشود و در ادامه، آغاز رهبری امام صادق(ع) مورد اشاره قرار میگیرد.
نویسنده در دومین فصل از این اثر که با عنوان «نشانههایی از این راه: قم» تالیف شده، مباحث با عناوین انقلابی در عراق و معماری رستاخیز قم و خانواده اشعری به رشته نگارش درآورده است.
«چهرههای گوناگون اقدام محرمانه» عنوان سومین فصل از کتاب «تاریخ سری امامت» است که خواستهها و اهداف، و شرایط شکل گیری دولت پنهان تشریح شده و نقش زمینه ساز امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تبیین و به نفوذ در راهبرد سیاسی حکومتی پرداخته شده است.
چهارمین فصل از این اثر که به امام هادی(ع) میپردازد، مباحثی با عناوین امام در میدان کار سازمانی، خوانش عمیق از اسرار، مأموریت اکمال دین، و گسترش شیعه در دوره امام هادی(ع) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
در فصل پنجم که با عنوان «در حاشیه تحقیق» تألیف یافته، آل نوبخت، فرزندان یقطین، محمد بن فرج رخّجی، فرزندان بزیع، و عیسی بن روضه مورد پژوهش قرار میگیرد.
برشی از کتاب
چرا ائمه(ع) در سازماندهی عملیاتی، شام را نادیده گرفتند؟
اینجا چالش اضطراب آوری وجود دارد که ذهن را درگیر خود میکند. تمام آنهایی که به نام «وکلا» ی این امام یا آن امام با هر نوع کیفیت نمایندگی که داشتند، متعلق به حجاز یا عراق و اندکی مصر و ایران کنونی بودند که دامنه پویش فرهنگی آنها تا ماوراءالنهر که بخشی از آسیای میانه است نیز رسیده بود، اما از فرزندان شام بینشان کسی را نمیبینیم؛ یعنی شام محل توجه ائمه (ع) در اقدام سازمانی نبود. حال این سؤال مطرح میشود که چرا ائمه(ع) فرزندان شام بزرگ را خارج از دایره اقدام سازمانی خود قرار دادند، در حالی که فعالیت سازمانیشان تا بخارا و سمرقند و فراتر از آنها نیز رسید، با اینکه قطعاً میدانیم تشیع با هجرت عظیم قبیله همدان و هجرتهای کوچک دیگر، در هفت دهه قبل در خاک بارور شام ریشه دوانید. این رازی از رازهای تاریخ ماست.
آثار این ریشه در واکنش به شدت خشن مردم به جنایت کربلا به ویژه به جنایت بزرگ سیاسی عبیدالله بن زیاد در راه انداختن کاروان زنان و اطفال و سرهای شهدا و عبور دادن از شهرهای مختلف، از جمله شهرهای شام آشکار گشت و متعاقباً منطقه از صدر تا ذیل در حالت منحصر به فردی از خشم عمومی منفجر شد که از بارزترین آثار سیاسیاش سقوط خاندان سفیانی در اثر بی آبرویی بود که به بار آوردند.
در بیان علت چشم پوشی ائمه(ع) از فرزندان شام در کار سازمانی و اقدامات مرتبط با آن لازم است این را در نظر گیریم که صرف وجود جامعه شیعی ولو هر قدر بزرگ، نمیتواند ملاک این کار قرار گیرد و قبل از هرگونه اعتبار دهی باید دید جمعیت پراکنده شیعه شام که اکثراً در حومه بودند، تا چه حد میتوانست در ایجاد بستر مناسب برای کار سازمانی محرمانه گسترده و حفظ آن اولاً: از نظر آگاهیهای سیاسی، ثانیاً: از نظر استحکام ساختار اجتماعی و ثالثاً: از نظر میزان رشد فرهنگی خاص، محیط توانمندی باشد؟ متقدم جامعه شیعی شام قطعاً هیچ یک از شروط فوق را نداشت.
به علاوه میدانیم سقوط خاندان سفیانی منجر به سقوط کلی حکومت اموی نشد، بلکه بعد از عقبنشینی سریع به بلقاء، منطقه باریکی در جنوب شام که در محاصره بودند، خاندان مروانی توسط شخص عبدالملک بن مروان در بازیابی حکومت کاملاً پیروز شد و در پی آن، دوران به شدت و سختی آغاز گشت که در تاریخ اسلام سابقه نداشت و تمام مرزهای حدود الهی شکسته شد که ممکن است این خود عامل دیگری در وارد کردن شیعیان شام به دایره توجه و اهتمام ائمه(ع) به امور شیعیان شود.