عزاداری؛ سنتی از سیره اهلبیت
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، گریه و عزاداری ما شیعیان به تأسی از اهلبیت معصوم پیامبر خداست و گفتار و رفتار امامان معصوم که سرچشمههای علم و مفسران حقیقی دین هستند، برای ما بهترین حجت و دلیل است.
ابنتیمیه که پایهریزی فرقه وهابیت متاثر از اندیشههای اوست، عنوان میکند: «شهادت حسین [علیهالسلام] باعث ایجاد بدعت شد.» او عزاداری شیعیان برای سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیه السلام را بدعتی میداند که در دین نبوده است.
اینکه افرادی ناصبی مانند ابنتیمیه، شهادت امام حسین علیهالسلام را عامل بدعتها بدانند، چیز عجیبی نیست، آنچه عجیب است، وجود افرادی مانند ابن تیمیه هستند که بر جنایات فردی مثل یزید چشم میبندند و گریه و عزاداری بر مصیبت سبط پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله را بدعت در دین معرفی می کنند و عجیب تر آنانی هستند که سخنان ابن تیمیه را دستاویزی برای زیر سوال بردن شیعیان در عزاداری برای امام حسین علیهالسلام قرار می دهند.
جالب است که ابن تیمیه به سوگواری شیعیان بر مصیبت امام حسین علیهالسلام حمله می کند و آن را بدعت می شمارد؛ ولی برای تطهیر یزید مینویسد: یزید وقتی خبر شهادت [امام] حسین [علیهالسّلام] را شنید، قلبش به درد آمد و اظهار ناراحتی کرد. او حتی مراسم گریه در خانهاش برپا نمود.[1]
چگونه می توان برای شستن گناه یزید، درباره او چنین دروغ پردازی کرد؛ ولی عزاداری مسلمانان و شیعیان را بدعت دانست؟
ابن تیمیه حتی معنای بدعت را نیز نفهمیده است؛ زیرا بدعت در دین، گفتار و کرداری است که به صاحب شریعت مستند نباشد و از موارد مشابه و اصول محکم شریعت استفاده نشده باشد.[2]
سوگواری و عزاداری در اسلام نه تنها بدعت نیست؛ بلکه سابقه دارد. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در داغ عزیزان خویش گریه می کردند و در جریان شهادت حمزه[3] و جعفر[4] حتی دیگران را نیز امر به گریه فرمودند؛ حضرت صلیاللهعلیهوآله وقتی از کنار قبر مادر خویش در ابواء می گذشتند، مفصل گریه کردند؛ با آن که سال ها از وفات مادرشان گذشته بود.[5]
تا سالیان دراز مردم مدینه، در فراق عزیزان خود ابتدا برای حمزه سید الشهدا وسپس برای عزیز از دست رفته خود گریه می کردند. ابن اثیر به نقل از واقدی می گوید: سنت گریه کردن برای حمزه در فراق عزیزان تا زمان ما ادامه دارد.[6]
آیا گریه و عزاداری بر ذریه پاک رسول خدا صلیاللهعلیهوآله که مظلومانه به شهادت رسیدند و خاندان پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله که شهر به شهر به اسارت برده شدند، بدعت است یا عملکرد جنایتکاری مانند یزید که در طول چند سال حکومت خود، فرزند پیامبرش را به شهادت رساند و اهل بیت او را به اسارت گرفت؟
چگونه میتوان لشکرکشی افسار گسیخته و هتک حرمت مدینه که مدفن النبی صلیاللهعلیهوآله بود و آتش زدن خانه خدا توسط یزید را نادیده گرفت؛ ولی عزاداری برای این مصیبتها را بدعت در دین نام نهاد؟
گریه و عزاداری برای از دست دادن عزیزان، منافاتی با دین و دینداری ندارد و در سیره پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله و بزرگان دین وجود دارد.
مصیبت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام فراموش شدنی نیست؛ همچنانکه امام رضا علیهالسلام فرمود: محرم، ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در آن حرام مىدانستند، اما اینها خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه هاى ما زدند و وسایل آنها را چپاول کردند. اگر کسی خواست گریه کند، بر مانند حسین باید گریه کند و این گریه، گناهان بزرگ را بریزد.[7]
گریه و عزاداری شیعیان به تأسی از اهل بیت معصوم پیامبر خداست و گفتار و رفتار امامان معصوم که سرچشمه های علم و مفسران حقیقی دین هستند، برای ما بهترین حجت و دلیل است.
پی نوشت:
[1] منهاج السنه، ج4، ص472.
[2] مفردات الفاظ قرآن، ص39.
[3] مسند أحمد، ج2، ص40.
[4] أنساب الاشراف، ص43.
[5] مسند احمد، ج2، ص 441 .
[6] البداية والنهاية، ج4، ص48.
[7] امالی صدوق، ص192.
مجتبی عظیمی رادفر