نگاهی به «گشت ارشاد ۳»؛ فیلمی سخیف در خدمت پولسازی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «گشت ارشاد ۳» سومین سه گانه سعید سهیلی که در آبان ماه سال گذشته اکران شد و با فروشی نزدیک به ۴۲ میلیارد تومان به عنوان دومین فیلم پرفروش سینماها در سال ۱۴۰۰ نامیده شد، چند وقتی است اکران آنلاین خود را در پلتفرم نمایش خانگی آغاز کرده است تا به شیوه دیگر جیب مخاطبان در انتظار تماشای یک فیلم کمدی خنده دار را خالی کند و سازندگان خود را که هیچ زحمت و تفکری در ساخت چنین فیلمی بخود ندادهاند، بیشتر منتفع سازد.
«گشت ارشاد ۳» که به سختی میتوان از آن به عنوان یک فیلم نام برد، مجموعه سکانسهای شلخته و آشفته ای است که با دیالوگهای سخیف و بی سروته به هم سنجاق شده تا از هر وسیلهای برای جذب مخاطب استفاده کند؛ از اسامی شاخهای مجازی و انواع و اقسام متلک پرانی های سیاسی و اجتماعی گرفته تا شوخیهای اروتیک و تمسخر قشر مذهبی و استفاده از جذابیت ظاهری زن داستان و مهم تر از همه دادن نقش اصلی به خوانندهای که طرفداران فراوانی دارد و پر کردن زمان فیلم با آهنگ های او.
در این بلبشوی عوام فریبی و شعارهای پوچ «گشت ارشاد ۳»، تمامی شخصیتها و روابط آنها از عطا و حسن تا پیکان و مهوش و شخصیت مضحک و کلیشهای اصغر( با بازی تکراری امیر جعفری) انگار روی هوا هستند. یادمان بیاید رابطهای که بین پیکان و مهوش (ریحانه پارسا) شکل میگیرد، رابطهای طبق روال فیلمهای فارسی است. مرد، زن را در یک نمای اسلوموشن میبیند و یک دل نه، صد دل عاشق او میشود.هیچ نظم و منطقی در دل داستان وجود ندارد و سکانسها بدون هیچ توالی منطقی خاصی در غیاب نوشتهای به اسم فیلمنامه کنار هم چیده شدهاند تا ملغمهای به اسم فیلم کمدی و خنده دار را به خرد مخاطب خسته از کرونا و خانه نشینی بدهند.
سهیلی که بعد از ساخت آثار ارزشمندی چون «مردی شبیه باران» و «مردی از جنس بلور» پای خود را در بیراهه سینمای مبتذل گیشه پسند گذاشته است، در این فیلم مثلا میخواهد با قرار دادن شخصیت پیکان به زندگی خوانندهای که یک شبه ره صد ساله را میرود بپردازد و در قالب کمدی به مافیای موسیقی و آنچه که در پشت پرده کنسرتها و ساختن صداها میگذرد نظر داشته باشد اما فیلم بقدری از نظر ساختاری و مضمونی آشفته است که حتی لحظهای توسط مخاطب جدی گرفته نمیشود.
«گشت ارشاد ۳» نه تنها باید همچنان در توقیف میماند، البته نه به سبب وجود ریحانه پارسا، بلکه به دلیل ضعف در متن و کارگردانی پریشان و بازیهای نادرست و غیر قابل باور در فاجعهای به نام فیلمنامه بلکه اصلا نباید مجوز ساخت آن داده میشد. مشخص نیست مسئولان ارشاد چرا دوباره به چنین فیلمسازی که اصرار عجیبی دارد به مخاطب القا کند افرادی با ظاهری مقبول و مذهبی همگی منافق و دورو بوده و در خلوت افرادی هرزه هستند که حد و مرزی برای کارها و هوسرانیهایشان قائل نیستند، اعتماد میکنند تا این فیلمساز از بی تدبیری مدیران و مسئولان سوءاستفاده کرده و با ساخت جفنگیاتی به نام فیلم کمدی، پول زیادی به جیب بزند!!
در پایان باید گفت «گشت ارشاد ۳» به شدت اسیر لمپنیسم بوده و توهینی است به شعور مخاطب؛ فیلمی که بی شک محصول فضای بی در وپیکر مدیریت فرهنگی و ولنگاری موجود در جامعه است.