۲۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۹
کد خبر: ۷۰۷۷۷۸
حجت‌الاسلام غفاری فر در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا تشریح کرد؛

واکاوی جریان سکولار و علل مخالفت با مبانی امامین انقلاب

واکاوی جریان سکولار و علل مخالفت با مبانی امامین انقلاب
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم گفت: دشمن هزار و یک بهانه برای مقابله با مبانی فکری امامین انقلاب پیدا می‌کند تا به وسیله آن اسلام واقعی را نابود کند.

اشاره: سکولاریسم مفهومی دووجهی است؛ هم به کسانی که به‌ظاهر دین را شناخته‌اند ولی آن را جدای از ورود به عرصه سیاست و جامعه می‌دانند و هم به سیاسی‌ها و افرادی که اعتقاد دارند دین باید در کنج پستو بماند و ورود به عرصه سیاست و جامعه نداشته باشد، اطلاق می‌گردد. البته چرا می‌نویسیم افراد به ظاهر دین شناس مخالفت می‌کنند؛ زیرا افرادی که به طور کامل و دقیق دین را شناخته باشند، مانند امام خمینی(ره)، امام خامنه‌ای و سایر مراجع تقلید متفق القول معتقد می‌گردند که باید حکومت به یک فقیه دین شناس که در حوزه‌های سیاست مردم و رسیدگی به امور اجتماعی، اقتصادی، معیشتی، فرهنگی و حتی امنیتی تخصص دارد، محول شود؛ چرا که تعهد دینی در کنار تخصص موجب افزایش بهره‌وری خواهد بود.

به همین جهت خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجت الاسلام حسن غفاری فر، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) رفت تا به بررسی مسأله سکولاریسم پنهان در حوزه علمیه که موجب دوری طلاب از فهم عمیق و دقیق عرصه جامعه و سیاست شده است، بپردازد.

رسا ـ تعریف دقیق حوزه سکولار چیست و چه تفاوت و مرزبندی‌هایی میان حوزویان سنتی سکولار و حوزویان سکولاری که چیزی از دین نفهمیده‌اند وجود دارد؟

واژه سکولار واژه منعطف و گسترده‌ای است؛ یعنی به تعبیری از افراد ضد دین تا کسانی که تلاش دارند دین را از عرصه اجتماعی، سیاست و مدیریت جامعه حذف کنند، شامل می شود. به عبارت دیگر از کسانی که مدام تلاش دارند دین را تخریب و تضعیف کنند تا کسانی که می‌خواهند دین را فردی، منزوی و مناسکی نشان بدهند سکولار هستند؛ بنابراین نمی‌توان تعریف رند و جامعی از آن ارائه داد. سکولار از مفاهیم طیفی است که طیف وسیعی از افراد را در برمی‌گیرد. همه کسانی که چه ضد دین و چه ضد دین نیستند، ولی می‌خواهند دین را از عرصه اجتماع نفی کنند و نقطه مشترک‌شان حذف دین از عرصه و از اجتماع است. یکی با ستیزه‌گری و دیگری با احترام و سلام و صلوات می‌خواهد دین را حذف کند.

با این دید طیفی خود به خود نقطه مشترک بین سنتی سکولار یا سکولار دگراندیش لائیک مشخص می‌شود. سکولار سنتی از گذشته دور، عناوین متعددی داشت. گاهی خشک مقدس، انجمن حجتیه، اخباری‌گری، مقدس مآب و ... بودند که به نام دین تلاش می‌کردند دین را به حاشیه ببرند. آن‌ها با تعبیراتی مانند اینکه دین نباید دخالت کند، حرمت دین بایستی حفظ شود و ... تلاش می‌کردند دین را از عرصه اجتماع حذف کنند.

در مقابل کسانی که در اثر نادانی، یا در اثر ناچاری و یا ضعف مطالعات دینی هستند که به ظاهر در جامعه ایران دین دار به حساب می‌آیند. آن‌ها ناچار هستند خود را مسلمان نشان بدهند؛ اما تمام همت آن‌ها این است که با حیله‌گری دین را تخریب کنند. اگر پدیده شهادت چند طلبه در مشهد را بررسی کنید یک دکتر طلبه که مسؤولیت روابط عمومی یکی از سازمان‌ها را دارد بسیار وقیحانه، بی‌شرمانه، ناشیانه یا جاهلانه گفته است که، چون روحانیت در عرصه اجتماع است، این‌ها شهید شدند.

شهید سعیدی، شهید غفاری، شهید اول، شهید ثانی و ... در عرصه سیاست بودند؟ اگر منظور شما این است که دین یک گوشه بمیرد و فسیل شود، چرا شما در دایره مسؤولیتی به عنوان روابط عمومی یک نهاد عظیم تبلیغی حوزوی مسؤولیت می‌گیرید؟

حجت الاسلام، پوششی برای برخی کار‌های دیگر شما است. روحانیت قبل از انقلاب این‌قدر تضعیف و تحقیر می‌شد، متلک می‌گفتند، از ماشین پیاده می‌کردند، آن‌ها را در مجامع عمومی راه نمی‌دادند، آیا در سیاست دخالت داشتند، مدیر، وکیل و یا وزیر بودند؟ این چنین آدم‌هایی همان طیفی هستند که می‌خواهند هم نون لباس روحانیت را بخورند و از فرصت‌های عمومی حوزه علمیه استفاده کنند و هم با ژست دکتر در جامعه حضور داشته باشند. چنین افرادی جزو طیف سکولار‌های واداده هستند. این افراد ضد دین نیستند، ولی واداده می باشند و در طیف منفی قرار می‌گیرند.

خشن‌ترین آن‌ها توییتی است که فرید مدرسی، شاگرد امنیتی‌ترین نیروی فرهنگی یعنی حسام الدین آشنا زده بود که «نفرت بکارید؛ خشونت درو می‌کنید» چه کسی کاشت؟ تو کاشته‌ای. اگر قرار بود حضور در روحانیت در جامعه طوفان باشد، مرگ بر شاه، مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس و ... شعار‌های امام و انقلاب است. تو که پدرت روحانی است و سید هستی و در  بیت آقای سیستانی تا بیت آقای شیرازی حضور داری، کدام یک از این‌ها در عرصه اجتماع نیستند؟ امروز اگر جناب آقای سیستانی در عراق حضور فعالی ندارد؛ چون او رهبر مسلم همه مردم عراق نیست؛ بلکه یک طیف از شیعیان عراق را رهبری و فرماندهی می‌کند، فرماندهان نظامی، فرهنگی و برخی از مدیران دولتی تحت امر او هستند و از او اطاعت می‌کنند. رهبر انقلاب امروز مگر چقدر دخالت می‌کند؟

سر جمع همه این‌ها سکولار اصطلاحی که مطرح می‌شود با آن معنای وسیع خود، حتی بدترین طیف علنی نمی‌گویند که دین باید خفه شود، ولی با طعنه، نیش و کنایه حرف خود را می‌زنند. طیف ساده لوح و برخی از منافقینی که هنرمندانه به نام تقدس دین، بدتر و خشن‌تر از بی‌دین‌ها علیه دین اقدام می‌کنند. آن‌ها ذاتاً مقدس، دین‌خواه و دین دوست نیستند، بلکه منافق هستند و می‌دانند که طیف وسیعی از مردم برای دین اسلام احترام خاصی قائل هستند، اما بسیاری از مردمی که سن و تجربه کمی دارند و نمی‌دانند که همین دین داران و علمای ساکت قبل از انقلاب هیچ خاصیتی نداشتند و فرقی بین آن‌ها و دیوار نبود. اما هر عالمی قبل از انقلاب اگر به دولت هم تعریض نمی‌زد و فقط جلسات مذهبی فعالی داشت، بایستی حتماً در خدمت شاه می‌بود وگرنه قطعاً جلسات مذهبی او تعطیل یا با مشکل مواجه می‌شد.

آن‌ها که از این مسأله اطلاعی ندارند و از طرفی به دین علاقه دارند، منافقین با تقدس فریب‌شان می‌دهند و اگر خطر این منافقین بیشتر از بی‌دین‌ها نباشد، کمتر نیست. آن‌ها ذاتاً بی‌دین هستند و خودشان را با پوشش دین‌خواهی پنهان کرده‌اند.

رسا ـ پدیده مخالفت صریح با مبانی امامین انقلاب را چطور می‌توان حل کرد؟

پدیده‌های اجتماعی تک عاملی نیستند. برخی از افراد که غرق در حسادت هستند، به مخالفت با مبانی امامین انقلاب می‌پردازند. وقتی در خبرگان رهبری، در حال تعیین رهبر بودند مشهور است کسانی که در خبرگان بودند؛ چه برخی از علما، محافظین، منشی‌ها و ... وقتی برخی اشاره می‌کردند سید علی خامنه‌ای، او ۵۰ سال بیشتر سن نداشت؛ ولی در مقابل دو تا از آقایانی که سن بیشتر و گذشته طولانی‌تری داشتند اشاره کردند که دیگران هستند!

همیشه این تیپ آدم‌ها در همه جا هستند؛ چه دانشگاهی، چه آخوند، چه امیر زمان جنگ، چه سردار باشد و ... همه این‌ها یک بخشی‌اش به حسادت باز می‌گردد. قرآن جنگ بخشی از مشرکین با آل ابراهیم را حسادت معرفی می‌کند. همان داستان هابیل و قابیل است که نمی‌توانیم همه مسأله را سیاسی به معنای غلط ضد دینی بدانیم.

کسانی که نمی‌خواهند سر به تن دین باشد؛ چه دین الهی اسلام، مسیحیت یا حتی یهودیت باشد. طبیعی است که شیعه انقلابی بیشترین ضربه را به کفار، مشرکین و منافقین عالم وارد کرده است. چنین افرادی محرکان اصلی و اولیه معارضه با مبانی انقلاب هستند. آن‌ها همیشه یاران خودشان را پیدا می‌کنند که گروهی از آن‌ها حسودان و گروه دیگر جاهلانی هستند که آگاهی دینی آن‌ها صفر است.

آیات قرآن پر از درگیری با مشرکین، معاندین و ملحدین است. عتاب می‌کند، خطاب می‌کند، وعده جهنم می‌دهد، پیامبر دستور می‌دهد که با آن‌ها برخورد کنید. پیامبر ۷۵ بار جشن نگرفت، بلکه ۷۵ بار جنگ راه انداخت که در بخش اعظم، خود ایشان حضور داشتند و به فرماندهی پرداختند. بزرگترین جنگ‌های عصر پیامبر توسط پیامبر فرماندهی می‌شد. جنگ‌هایی مانند بدر، خندق، احد، فتح مکه، حنین، تبوک و ... از بزرگ‌ترین جنگ‌های صدر اسلام هستند.

سه جنگ بزرگ در عصر امیرالمؤمنین بود که به مثل آن سه جنگ هیچ‌وقت رقم نخورد، فرماندهی با خود حضرت بود. حضرت امام حسن (ع) ادامه جنگ با معاویه و خوارج را پیگیری کرد. این افرادی که به مخالفت درباره حضور اجتماعی و سیاسی می‌پردازند حداقل آگاهی از زندگی ائمه معصوم ما ندارند که همیشه یا در تبعید و زندان و یا در مبارزه بودند.

دشمنان اگر بخواهند دست به دست هم به ناب‌ترین قرائت از اهل بیت که دین اسلام بروز، پاسخگو و مفید باشد، به قرائت امامین انقلاب ضربه می‌زنند و به ناچار هزار و یک بهانه پیدا می‌کنند تا با مبانی فکری امامین انقلاب مقابله کنند تا اسلام واقعی را نابود کنند.

رسا ـ یک طلبه برای رسیدن به تراز انقلاب اسلامی چه پیش نیازها، نیاز‌ها و لوازمی می‌خواهد؟

رهبر انقلاب بار‌ها درباره خوب درس خواندن، تزکیه نفس، آگاهی، تربیت، جامعه شناسی و... صحبت کردند. جامعه شناسی هر نسل، عهد و سنی متفاوت است. امروز طلبه فاضلی که حداقل تا سطح می‌خواند، نباید از اخبار دور باشد؛ هرچند به اندازه اخبار ساعت ۲ بعد از ظهر. طلاب باید امروزه اخبار شبکه‌های اجتماعی را دنبال کنند تا از حوادث جامعه با خبر باشند. برای مثال باید همه بدانند که در فلسطین درگیری وجود دارد و از جریان اطلاع داشته باشند.

البته من طلبه‌های جوان را به حضور فعال و زمان‌بر دعوت نمی‌کنم؛ غیر از ایام تبلیغ، ۲۲ بهمن، روز قدس و .... آگاهی الزامی است. در کنار این‌ها طلبه باید سخنان رهبری را دنبال کند. طلبه باید فرمایشات رهبری را مرتب دنبال کند؛ چرا که ایشان دقیق‌ترین و با تقواترین دیده‌بان هستند. آرام آرام دنبال کردن فرمایشات رهبری، طلبه را پخته می‌کند.

کسانی که سخنان رهبری را دنبال می‌کنند، فردی که صلاحیت، لیاقت و توانمندی دارد به عنوان طلبه فاضل و لایقی است که در عرصه‌های مختلف اجتماعی یا سیاسی می تواند فعالیت کند. این طلبه باید در یکی از رشته‌های تخصصی فعالیت کند و رسالت معرفت افزایی، دین افزایی و ایمان افزایی مردم را دنبال می‌کند، آسیب‌ها و نقطه هدف دشمن را در آن عرصه می‌شناسد و بخش‌هایی که باید به کمالات مردم بپردازد یا آسیب‌ها را به تناسب تخصص و سلیقه خود دنبال خواهد کرد. البته طلبه باید در هر مرحله مشاوره و راهنمایی بگیرد و آرام آرام خودش می‌تواند به استاد تبدیل شود.

رسا ـ مدرسه شهید حقانی به عنوان یکی از الگو‌های موفق تربیتی شهید بهشتی (ره) با چه برنامه‌هایی طلاب تراز انقلاب اسلامی را تربیت کرد و اینکه امروز چند درصد حوزه‌های علمیه از نمونه موفق مدرسه شهید حقانی در دهه ۵۰ و ۶۰ استفاده کرده‌اند؟

نمی‌توانم آمار بدهم، ولی مدارس موفقی مانند مدرسه رشد تحت مدیریت علامه مصباح، خود مؤسسه امام خمینی در مرحله تکمیلی دروس حوزوی از این سنخ است. مدرسه شهیدین مقداری این فعالیت‌ها را دنبال می‌کند؛ نه به این شدت. مجموعه مدارس مشکات که تقریباً در آن فضا فعالیت می‌کنند. تعداد کم نیست. برای مثال یکی از بخش‌ها و فاز‌های مدرسه شهید صدوقی تحت مدیریت جناب آقای رفیعی که از مدیران مدرسه و فضلای خوزستانی است تلاش‌هایی در این مسأله دارند.  

مدرسه شهید حقانی چند ویژگی خاص داشت. آن‌ها به علم، تزکیه، به آگاهی روزآمد و زبان مورد نیاز اهمیت می‌دانند. برای مثال در آن روزگار روزنامه خواندن، شنیدن اخبار و دانستن یک زبان بیگانه به عنوان یک ابزار ارتباط با جهان بیرون بود. امروز بحث شبکه‌های اجتماعی و افسران جنگ نرم مطرح می‌شود درحالی که ارتباطات جهانی گسترش یافته است و نمی‌توانیم بگوییم که همه باید درگیر زبان خارجی باشند؛ ولی اگر یکی زبان فرانسوی، دیگری اسپانیولی، یا روسی و ... به‌جهت تبلیغ و ارتباط‌گیری بداند در کنار تزکیه، تعلیم، آگاهی سیاسی و ... موجب ایجاد یک غیرت دینی می‌شود.

وقتی غیرت دینی ایجاد شود حرکت تأثیرگذار در اجتماع رقم می‌خورد. بخش اعظم تأثیرگذاران دستگاه قضا در دهه پنجم انقلاب کسانی هستند که در مدرسه حقانی بودند؛ حجت الاسلام والمسلمین اژه‌ای، آیت الله رئیسی، آقای منتظری، آیت الله صدیقی، آقای دکتر بی‌ریا، آقاتهرانی، نمازی، رهنما، ابوترابی، مصباحی مقدم حتی برخی از سرداران سپاه مانند ذوالقدر تربیت شده‌های مدرسه حقانی هستند.

ویژگی مدرسه حقانی این بود که غیر از دانش سنتی دینی، دانش‌های مورد نیاز برای پاسخگویی به دشمن را نیز می‌دانستند.

رسا ـ از وقتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید سپاسگزارم.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات