فهم اندیشه امامین انقلاب، راه حل حوزه برای مسأله سکولاریسم
اشاره: مبانی فکری مهمترین مسألهای است که میتواند در تصمیم گیری افراد نسبت به وقایع و امور مؤثر باشد. شاید کسی از ضعیفترین مبانی فکری؛ یعنی از ضعیفترین گذارههای مفهومی نسبت به حقیقت اسلام برخوردار باشد، طبیعی است که چنین آدمی هنگام تصمیم گیریها و سخن گفتن پیرامون اسلام کوته فکری خود را عیان خواهد کرد. کسی هم که چون امام خمینی(ره) غور فکری عمیقی در مبانی اندیشهای اسلام کرده باشد، شاگردانی تربیت میکند که مانند امام خامنهای، شهیدان مطهری، بهشتی و علامه مصباح خود یک محور اساسی فکری همسو با امام خمینی(ره) میشوند؛ نه مخالف و دشمن که چه یک گروه راه افراط را در پیش بگیرند و چنان وارد سیاست شوند که کمترین فهم و بهرهای از مبانی فکری روحانیت نبرده باشند و چه گروهی دیگر راه تفریط را در پیش بگیرند که حتی ورود یک معمم به مسائل اجتماعی را مصداق افتادن در گناه و محکوم به طرد شدن بدانند.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجتالاسلام علی قهرمانی، عضو هیئت مدیره و مدرس انجمن سواد رسانهای طلاب و عضو شورای سیاست گذاری و هیئت مدیره انجمن علمی فضای مجازی حوزه رفت تا مسأله ورود طلاب به عرصه فعالیتهای اجتماعی، رسانهای و سیاسی را بررسی کند.
رسا ـ تعریف دقیق واژه اجتماع که امامین انقلاب تأکید دارند طلاب باید وارد این عرصه شوند چیست و چه محدودهای دارد؟
از نظر مردم شناسی و نه نگاه جامعه شناسی هر جایی که محدوده حریم خصوصی و خانوادگی نباشد، جامعه و اجتماع نام دارد. به عبارت دیگر اگر شما در هر جایی که مردم و انسانها حضور دارند، حضور داشته باشید، حضور شما حضوری اجتماعی خواهد بود. تعریف حاضر تعریفی حداقلی از آن چیزی است که امامین انقلاب از حضور اجتماعی طلاب تأکید دارند. البته حضور طلاب باید حضوری مؤثر باشد و صرف بودن در جامعه اهمیتی نخواهد داشت.
امام جماعتی را تصور کنید که اگر این امام جماعت نباشد، نماز جماعتی برپا نخواهد شد؛ اما امام جماعتی را هم در نظر داشته باشید که نماز خود را میخواند، بعد از نماز جول و پلاس خود را جمع کرده، عبا و قبا را میکشد و از مسجد میرود. آیا این امام جماعت حضوری که امامین جامعه انتظار دارند را تأمین میکند؟ حضور مؤثر بر رفتار او صدق میکند؟ پاسخ این است که صرف خوانده شدن نماز ملاک نیست. مسجد فقط برای خواندن نماز نیست، بلکه برای اقامه نماز به معنای برپاداشتن تمام خوبیها و مسیر بندگی خداست. امام جماعت باید در این مسیر حضور مؤثر داشته باشد؛ یعنی حضور صاحب اثر در مسیر رشد جامعه گردد.
رهبرانقلاب بارها و حضرت امام نیز که گاهی اشاراتی داشتند که در کنار آنها کسانی هم که مانند شهیدان مطهری، بهشتی و مرحوم علامه مصباح نظریه پرداز انقلاب هستند حضور مؤثر طلاب را مورد تأکید قرار میدادند. گاهی حضور یک طلبه تبلیغ یا کار جهادی است. گاهی میتواند جوانها را دور هم جمع کند تا در حوزههای مختلفی از ورزش، کار، حوزه علمیه و تا راه اندازی شرکتهای دانش بنیان در کنار جوانان حضور و نقش مؤثری را ایفا کند.
حجتالاسلام پناهیان به عنوان کسی که در حوزه تبلیغ و تبیین مسائل دینی کارشناس است و تنها یک سخنور نیست و بهعنوان کسی که در مبانی فکری امام و رهبری عمیق شده است میگفت یک طلبه در روستا میخواست از دین حرف بزند، دید هر چقدر برای مردم از دین بگوید، مشکل مردم حل نمیشود. مشکل آنها فقط فهم دین نیست، بلکه مقدماتی مانند فقر مانع فهم دین میگردد. آن روستا نیز با وجود اینکه امکانات بسیاری در اختیار داشتند، ولی آب به مقدار کافی در اختیار نداشتند.
این طلبه تعدادی از کارشناسان فن از مهندسان و صاحب نظران در حوزه کشاورزی را دعوت میکند و شرکتهای دانش بنیانی را راه اندازی میکنند که کشاورزی را در آنجا به سمت تولید محصولات کم آب هدایت کند. آن روستا به روستای نمونه خودکفا تبدیل میگردد. روستایی که در مقابل بسیاری از روستاهای همجوار دیگر آبادتر میشود. اتفاقاً اقبال مردم به دین به دلیل کاری که این روحانی انجام میدهد و فقر را که مانع فهم دین است حل میکند، بیشتر میشود.
البته جای دیگری مردم درآمد دارند و مشکل منابع مالی وجود ندارد. در اینجا مباحث و مشکلات فرهنگی آسیبزا است. جوانها به دلیل اینکه تفریحات سالم ندارند دچار آسیب میشوند. حضور مؤثر به این معنا است که طلبه بتواند سنگی که جلوی پای جامعه افتاده است را بردارد؛ البته طلبه باید هر مسألهای اعم از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... که وجود دارد را با کمک خود مردم حل کند.
یکی از آسیب شناسیهای کار جهادی طلاب این است که از جای دیگر نیرو میآورند. نیرو بیاورید، ولی به قدر کفاف. شما باید جوانهای آن منطقه و افراد بومی را برای حل مشکلات مردم دعوت کنید. من به عنوان طلبه وظیفه دارم تا میتوانم کمک کنم غیرت دینی، اجتماعی، فردی و خانوادگی فرد به جوش بیاید و بفهمد که خودش باید برای حل مشکلات قیام کند. اگر این اتفاق رقم خورد مشکل جامعه زودتر حل می شود، اگر رقم نخورد و بخواهیم مشکل را با نفر دیگر حل کنیم مانند قوم موسی حتی اگر غذای بهشتی بیاورند آنها میگویند عدس، پیاز و ... بفرست!
رسا ـ راه پیش روی یک طلبه برای تبدیل شدن به یک فعال اثرگذار در عرصههایی مانند اجتماع، سیاست، رسانه و ... چیست؟
راه پیش روی طلاب فقط یادگیری سخنوری، بیان، کلاس داری و فن خطابه نیست. طلاب فقط به یادگیری مباحث دین و احکام نیاز ندارند. حتی فقط به یادگیری مسائل سیاسی روز جامعه و یا فهم مسائل فرهنگی موجود جامعه هم نیاز ندارند. البته که این مسائل را باید یاد بگیرند؛ ولی اینها کافی نیست.
طلبه مانند آچار همه کاره میماند. باید از این موضوعات آگاه باشد؛ ولی بیش و پیش از هر چیزی طلبه باید یک مدیر باشد. ما مدیران فرهنگی، اجتماعی، جهادی، اقتصادی و ... تربیت نکردهایم. نه این که طلبه کشاورزی کند؛ بلکه بستری ایجاد کند تا مسائل اقتصادی مردم حل شود. گاهی جایی نیاز به تعاونی گاهی به شرکت دانش بنیان یا گاهی نیاز این است که کار کشاوری مردم مکانیزه، صنعتی و علمی بشود. گاهی اوقات طلبه باید گروهی از جوانان را شکل بدهد. در اینجا اهمیت توان مدیریتی و فهم مدیریت راهبردی طلبه نمایان میشود.
این توان و فهم مدیریتی باید در حوزههای علمیه آموخته شود. بحثهای تبلیغ باید از صرف منبرداری، کلاسداری، سمینارهای مختلف و ... خارج شود. بسیاری از طلبهها در حوزههای دانشی فراوان باید نظریه پرداز باشند؛ ولی به تعداد بیشتری از این طلبهها نیاز داریم. مدیران از طلبههایی که صاحب نظرها و دانشها یا مجموعههای دانشی باشند استفاده کنند و با کنار هم قرار دادن دانش، تجربه، علم و صنعت به آبادانی کشور بپردازند.
البته که طلبه باید یک سخنور باشد عمق مطالب خود را به مخاطب بفهماند. طلبه باید بتواند دین را به سادهترین شکل ممکن برای مخاطب بیان کند. البته این سلاح کافی نیست. امروز نیاز داریم از تبلیغ فردی خارج شویم و به تبلیغ تمدنی مانند امام موسی صدر بپردازیم. ایشان در جنوب لبنان به جای اکتفا به منبر رفتن در گعدههای مختلف شرکت میکرد. امام موسی صدر برای مردم خیریه و مجموعهها و تشکلهای مختلفی تشکیل داد و از کسانی که صاحب صنعت بودند یا توان زراعی، مالی و بحث تجاری داشتند دعوت کرد تا مشکلات مردم آنجا را حل کند.
پیامبر گرامی اسلام در صدر دعوت خود یک بسته کامل را در نظر گرفت. پیامبر اینگونه نبود که که بگوید دین را گفتیم و خود مردم عمل میکنند. هدف پیامبر جامعه سازی بود. امروز هر چه که بعد از انقلاب جلوتر میرویم، به ظهور نزدیکتر میشویم باید به سمت چند بعدی شدن تبلیغ حرکت کنیم. تبلیغی موفق است که از طلبهها مبلغها و مدیرانی وسط میدان بسازد که کار جهادی را مدیریت کنند. کار جهادی فقط سیل و زلزله نیست، بلکه جامعه سازی است.
امام جماعتی موفق است که مسجد او هم در تولیدِ اشتغالی، هم در کارهای فرهنگی، هم در کارهای رسانهای با استفاده از رسانههای نوین از خود آن جوانهای باسواد که سواد دینی، یا رسانهای، یا اقتصادی و ... استفاده کند و کارگروههای مختلف سیاسی، اقتصادی و ... در هر منطقه تشکیل بدهد.
امام جماعتها یک جامعه کوچک با محوریت مسجد دارند. مسجد باید قلب تپنده این جامعه کوچک باشد. حال این جامعه میتواند از یک شهر یا منطقه یا روستا باشد. هم خود طلاب باید به سمت مسلط شدن و مسلح شدن بروند و هم حوزه به این فکر بیفتد تا طلاب را با این نگاه تربیت کند.
رسا ـ این راه چه موانع، آسیبها و مشکلاتی به دنبال دارد و راه حل آن چیست؟
طلبه قبل از نگاه به موانع و هر چیز باید خود را برای هدفی آماده کند. اگر هدف او مشخص است که میخواهد مبلغ روستا، یا امام جماعت مسجدی بشود، یا میخواهد در دانشگاه مشغول فعالیت شود نباید در ابتدای کار به کار تبلیغی محدود نگاه کند. نباید پیش خودش بگوید من به تبلیغی میروم تا حقوقی بگیرم و تمام. به نظر من این نگاه حداقلی نگاه غلطی است.
نگاه نباید این باشد که مجموع روایات و یک بسته محتوایی صرف را از دل آن در بیاورید. این نوع تبلیغ، غلط است. طلبه بعد از مشخص کردن هدف باید ابزار لازم تبلیغ و ابزار مدیریتی را کسب کند؛ یعنی دانش و مهارتهای مدیریتی از جمله مهارت بیان و دانشهای لازمی که چگونه با جوانها ارتباط بگیرد و آنها را دغدغهمند کند را کسب کند. طلبه باید یاد بگیرد زمانی که وارد جامعه میشود و اعلام میکند که میخواهد به جامعه کمک کند، از همان اول مورد استقبال مردم قرار بگیرد و همه کمک کنند تا او موفق شود. طلبه در چنین موقعی تازه با مشکلات روبرو خواهد شد.
جاهلان و بهخصوص جاهلان سکولاری که به ظاهر خودشان را متشرع و دیندار میدانند در هر جامعهای حضور دارند. چنین افرادی این نوع نگاه تمدنی را بر نمیتابند. آنها به ساختارهای موجودی که از دوره طاغوت و دورههای پادشاهان برای حوزه علمیه مانده فکر میکنند که تنها کار طلبه نماز خواندن و بیان احکام شرعی است. در حالی که لباس روحانیت، لباس دین است. لباس دینی یعنی جامعه سازی و خدمت به جامعه. یعنی شما نوکر امام زمان برای شکل دهی تمدن نوین با پایه مسجد باشید. طلبه واقعی دین شناس، دغدغهمند، انقلابی و پرحرارت است. البته سختترین جاهلان متشرع کسانی هستند که خودشان را آگاه میدانند؛ یعنی جهل مرکب دارند و به اسم دلسوزی و دین شناسی در مقابل طلبه قرار میگیرند.
عدم اقبال عمومی مشکل دوم طلبهها است. تا فرد شناخته شود و به او اعتماد کند زمان طولانی نیاز است. طلبه نباید توقع داشته باشد از همان زمانی که در میان مردم رفت به او اعتماد و با او همکاری کنند. طلبه باید سختیهای مسیر را به جان بخرد و خودش را برای سختترین شرایط آماده کند. مجموعه روایاتی وجود دارد که افراد نباید به دنبال راحتی باشند. دنیا محل آسایش نیست و شما باید به دنبال سختی بروید و اگر دنبال سختترینها رفتید آسانی برای شما پیش میآید.
کتاب قورباغهات را قورت بده این حرفهای ما را بهصورت سکولار شده و ملموس بیان کرده است. در این کتاب میگوید اگر شما میخواهید سختترین کار یعنی خوردن قورباغه را انجام بدهید، از زشتترین قورباغه شروع کنید؛ چون اگر بخواهید قورباغه بعدی را بخورید، حالتان بهم نخواهد خورد. اگر فرد خودش را برای سختیها آماده کند و به استقبال آن برود، هر چقدر سختی پیش بیاید، شکسته نمیشود. اگر طلبه از ابتدا دنبال سختی، صبر و تحمل نباشد، کوچکترین آسیبها او را از پا در میآورد.
مسأله سوم، مسأله زمان است. فرد زیرک از زمان اندک، بهترین استفاده را میکند. اگر طلبه اهل بردباری و نگاه راهبردی نباشد و بخواهد همیشه زود به نتیجه برسد، زمان بزرگترین دشمن او خواهد شد. پسندیده است که در کارهای خوب شتاب کنیم؛ ولی عجله که باعث شود طرحها را خام به اجرا بگذاریم، بزرگترین آسیب و دشمن فرد میشود. افراد دغدغهمند زیادی را دیدم که میخواستند کاری کنند؛ چون کار نپخته و فکر نشده بود و کاری برای مردم بدون کمک و دخالت مردم بود باعث شد آسیب بینند و موفق نشوند.
رسا ـ برخی عملکرد سیستم مدیریتی عملکردی ضد تربیت طلبه تراز انقلاب اسلامی است؛ یعنی برخی هنوز اعتقاد دارند که اگر طلبه به کتاب و بحثی غیر از دروس رایج فعلی حوزه مشغول باشد، جایی در حوزه ندارد یا تنها هدف از آمدن به حوزه علمیه باید رسیدن به درجه اجتهاد بدون توجه به جامعه باشد در حالی که پیدا این است که امام خمینی مشغولیت به اجتهاد را بدون جهت گیری و فعالیت اجتماعی-سیاسی نادرست میدانند؛ چطور میتوان این ضعف و کوته بینی فکری را حل کرد؟
نگاه حضرت امام نگاه تمدنی جامع به اسلام بود. بیش از اینکه اسلام رابطه فردی میان انسان و خدا را حل کند، برای حل مسائل جامعه و تشکیل یک جامعه توحیدی است. طلبه و روحانیت نیز باید علمدار باشد؛ چون هم دین را میشناسد و هم اگر اهل تقوی باشد دغدغه دین و دنیای مردم را دارد.
نگاه امام، شفافیت و زلالیت دین است؛ ولی عدهای فهم جامع دین را ندارند. میگویند اگر ما وارد جامعه شویم، اشتباه خواهیم کرد و به پای دین نوشته میشود. مگر قرار است ما اشتباه نکنیم؟ اگر اینطور بود اسلام میگفت تا به یقین نرسیدهاید که اشتباه میکنید هیچ کاری نکنید! در حالی که روایتهای فراوان وجود دارد که شکست مقدمه و پل پیروزی است که باید از آن درس بگیرید.
نگاه دوم مخالفان این است که میگویند باید سواد لازم را کسب کنیم. این نگاه، نگاه خوبی است؛ اما سواد لازم فهم اجتماع در کنار کار در جامعه شکل میگیرد؛ نه اینکه از جامعه بریده باشید. سواد لازم یعنی دانش و تجربه کافی و زمانی به دست میآید که من طلبه در دل این جامعه و در وسط این مشکلات برای حل آن تلاش و مطالعه میکنم.
اگر نگاه ما نگاه گلخانهای و بسیار مینیاتوری باشد، امروز این اتفاق رقم میخورد که فرد فکر میکند صرف به دست آوردن اجتهاد برای جامعه کافی است. البته اجتهادی که در آن مسأله شناسی نمیکند و فقط به شناخت حکم میپردازد نیز اشتباه است.
حکم فقهی کسانی که در مسائل مختلف کار کردهاند با کسانی که آشنایی با مسائل نداشتند بسیار متفاوت است. برای مثال میان مراجعی که درباره غنای موسیقی فتوا دادهاند، رهبر انقلاب بیشترین ارتباط را با موسیقیدانها دارند و به لحاظ حکمی، حکم محکمی نسبت به مصادیق موسیقی دارند، ولی تعریف ایشان با غنا از کسی که هیچ ارتباطی با موسیقیدانها ندارد، متفاوت است.
من نمیگویم که طلبه از همان روز اول وارد جامعه شود؛ ولی طلبه نیاز به دوره چند ساله مطالعه و استاد دیدن نیاز دارد. البته از جایی هم دیگر دانش و تجربه باید با همدیگر تکمیل شود. آیا طلبههای موفقی مانند امام موسی صدر در حوزه اجتماعی مجتهد بودند؟ ایشان بر این متوقف نشد که بگوید من کار اجتماعی را بلد نیستم و وارد کار نشوم، بلکه ایشان وارد میدان شد، مهارت و تجربهاش را افزایش داد و خدمات قابل توجهی به مردم در جنوب لبنان انجام داد.
اگر ما نیز نگاه جامع و زلال و فهم شفاف حضرت امام را نسبت به معارف اسلامی داشته باشیم، همانند حضرت امام به ورود طلاب به عرصههای اجتماعی و سیاسی خواهیم رسید.
رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.