تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با به اتمام رسیدن 8 سال دفاع مقدس مردم ایران در مقابل بیتدبیری و ناامیدی، این دفعه بیتدبیری و ناامیدی قصد دارد در حوزه فرهنگ و علم رسوخ کند و حسن روحانی در آخرین گفتوگوی تلویزیونی خود در پاسخ به این سؤال مجری که پس از اتمام دوره ریاست جمهوری خود چه خواهید کرد جواب میدهد: من از ابتداء مبارزات انقلاب که نوجوان بودم و پس از انقلاب که مسئولیتهایی داشتم، یک نیروی فرهنگی محسوب میشدم!
این در حالی است که شاید بشود گفت امنیتیترین مقام برجسته کشور حسن روحانی بود. وی که در مقاطع مختلف پستهای مختلفی را دارا بود، در همه آنها یا به صورت مستقیم یا غیر مستقیم رنگ و بوی امنیتی بودن وجود داشت و حتی امنیتی ترین کابینه دوران انقلاب را به خود اختصاص داده بود؛ به گونهای که سخنگوی دولت هم یک شخصیت امنیتی محسوب میشد.
هرچند عدهای این سخنان را فکاهی دانسته و از کنار آن با شوخی گذشتند ولی در رابطه با ورود روحانی به حیطه علمی و فرهنگی باید هشدار جدی داد؛ زیرا او با پشتوانه مالی که دارد قطعا ملجأ خوبی برای افراد لیبرال به خصوص در حوزه علمیه میشود. مؤسسات حوزوی از جمله مؤسسه فهیم در شهر قم وجود دارد که پایگاه نشر فقه لیبرال هستند و باید مراقب اضافه شدن شخصی در تراز حسن روحانی به اینها بود.
لازم به ذکر است که پس از فوت آیت الله منتظری که در واقع مرجع جریان لیبرال محسوب میشد، آنها خود را زیر پر و بال یوسف صانعی جای دادند و پس از رفتن او، به دنبال مرجعی جایگزین هستند. الحمدلله با هوشمندی مراجع ما از جمله حضرت آیت الله وحید خراسانی، راه برای مرجعهای خود خوانده بسته شد. در دهه هفتاد تعدادی از شاگردان آقای وحید ادعای مرجعیت کرده و به چاپ رساله پرداختد که با واکنش تندی از سوی ایشان روبه رو شدند.
اما امروز گویا سخنان استادشان نیز بر روی آنان تأثیر ندارد و از هر فرصتی برای شوی تبلیغاتی و نشان دادن خود استفاده میکنند. به عنوان مشت نمونه خروار میتوان به حجت الاسلام علوی بروجردی اشاره کرد که در عید غدیر هیئات مذهبی را دعوت کرد تا با خودش بیرون بیایند و با این حضرت آیت الله! همگام شوند. در مجموع حوزه علمیه باید بیش از پیش مواظب حسن روحانی و امثال او باشد تا مبادا با پرداختن پول، خرید رسانه و اجیر کردن افراد برای خود لقب آیت الله بخرد و با علوی بروجردی همگام شود.
تنفیذ
در هفته گذشته شاهد مراسم تنفیذ سیزدهمین ریاست جمهوری بودیم. اگر یک شخص متعادل از بیرون این مراسم را ببیند و همچنین گوشه چشمی هم به تغییر دولت اخیر در آمریکا داشته باشد، خواهد فهمید مهد تمدن و دموکراسی در دنیا کجا است.
حضرت آیت الله امام خامنهای در حکم تنفیذ، آیت الله رئیسی را «شخصیتی مردمی و عالیقدر، از تبار سیادت و علم و مزیّن به پرهیزگاری و خردمندی، و دارای سوابق درخشان مدیریت، عزم راسخ خود را بر پیمودن مسیر نورانی انقلاب که مسیر عدالت و پیشرفت و آزادی و عزّت است» خواندند که باید یکایک این کلمات مورد بررسی قرار گرفته و مصادیقش را یافت.
همچنین در ادامه این حکم آمده که «عالم فرزانه و خستگیناپذیر و کارآزموده و مردمی» ریاست جمهور دوره سیزدهم را بر عهده دارد. طبیعتا این صفات تشریفاتی نیست و همچنین رهبر انقلاب نیز اهل بازی با الفاظ نیستند. اگر کسی نیم نگاهی به سوابق آیت الله رئیسی در مسئولیتهای پیشین وی داشته باشد این صفات را تصدیق میکند.
به عنوان نمونه میشود به آستان قدس رضوی اشاره کرد؛ زیرا این نهاد آنقدر وسعت دارد که بدون اغماض میشود آن را یک دولت خواند ولی در مقیاس کوچک. مرتضی بختیاری، قائم مقام پیشین تولیت آستان قدس در سال 96 اذعان کرده که «هم اکنون ۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان از دولت طلبکاریم»؛ این سخن در کنار دیدن وسعت آستان قدس رضوی به عنوان یک نهاد و شرکتهای زیر مجموعه آن، این ادعا را تأیید میکند.
دیدار با رئیس جمهوری
گفتنی است که برای مراسم تحلیف که امروز، ساعت 17 در مجلس شورای اسلامی برگزار میشود، بالغ بر 73 نماینده از کشورهای خارجی در این مراسم حضور دارند. پس از مراسم تحلیف آیت الله رئیسی دیدارهای مختلفی با نمایندگان کشورهای گوناگون داشت که مجموع این دیدارها خوشایند است.
وی فقط دیروز با 14 نماینده مختلف از جمله: وزیر امور خارجه بوسنی و هرزگوین، دبیرکل اتحادیه آلبا، وزیر خارجه عمان، رئیس مجلس تاجیکستان، رئیس مجلس قانونگذاری عالی ازبکستان، وزیر خارجه نیکاراگوئه، رئیس مجلس سوریه، فرستاده ویژه دولت نجات ملی یمن، وزیر گردشگری غنا، مدیر اجرایی دبیرخانه سیکا، وزیر خارجه بولیوی، رئیس مجلس نیجر، رئیس مجلس سنای پاکستان و معاون رئیس جمهور ونزوئلا اشاره کرد.
اگر رئیسی را همان منجی سومین حلقه مفقوده سیر تمدن اسلامی بدانیم، باید در پایان دوره ریاست جمهوری وی، دولت اسلامی تشکیل شده باشد و گامی به سوی جامعه اسلامی برداریم. از آنجا که مصداق جامعه فقط در داخل مرزهای ایران نیست، ما نیازمندیم بیرون از مرزها را به اسلام دعوت کنیم و به اشاعه تفکر اسلام ناب در خارج از مرزهای ایران بپردازیم.
البته این کار با این امید رخ میدهد که دولت اسلامی تشکیل شود که به تبع آن ایران نیز اسلامی گردد و پس از تشکیل کامل دولت اسلامی ما باید به سمت جامعه، یعنی تمام مستضعفان جهان برویم. امید است دولتی اسلامی را به چشم ببینیم و ایران را مرکز اسلام ناب کنیم تا بتوانیم با هدفمند کردن نهادهایی مانند جامعه المصطفی، پس از این هشت سال جامعه مخاطب خود را دعوت به اسلام ناب کنیم.
تهران در چنگال لیبرال
بازهم تأکید میکنیم که اگر بچه حزب اللهیها به هوش باشند، این دوران تیر خلاصی بر نعش بیجان لیبرالهای داخلی خواهد بود. اگر امروزه ما شاهد کمآبی در خوزستان و سیستان و بلوچستان هستیم، تنها و تنها به مدیریت لیبرال باز میگردد که معتقد است اگر در مسیر توسعه، قشری زیر چرخ دندهها له شدند، ایرادی ندارد.
تغییر سه شهردار در عرض سه سال از جمله نقاط منفی مدیریت اصلاح طلبان بر کلانشهر تهران است. آخرین شهردار تهران(حناچی) در ابتدا حضوری پرسروصدا داشت؛ اما بعد از مدتی شهردار اصلاحطلب به مدیریت نمایشی با طرحهایی همچون دوچرخهسواری رو آورد. موضوعی که حتی از سوی «غلامحسین کرباسچی» و «محسن هاشمی» مورد نقد قرار گرفت که با دوچرخهسواری یک هزارم از موضوع حملونقل عمومی و آلودگی شهری حل نمیشود.
این درحالی بود که پایتخت با مشکل اتوبوسهای فرسوده و آلاینده روبهرو بود. دو شهردار دیگر هم، یکی به دلیل حاشیههای فراوان شخصی و نمایان کردن حقیقت لیبرالیسم و دیگری سیاسی بازی و لابیهای احزاب اصلاح طلب، به مراتب عملکرد بدتری نسبت به هم داشتند.
در ادامه فعالیتهای پنجمین شورای شهر تهران میتوان به دعوا بر سر اسم آناهیتا و آزیتا برای معابر اشاره کرد و شورای شهر در طول این مدت، ۹۰۰ معبر تغییر نام داده است. بسیاری از منتقدان، بر این باور بودند که شورای شهر میتوانست، در زمینههای زیر ساختی فعالیت داشته باشد تا مصوبات آن به رفاه عمومی و وضعیت مردم در مناطق محروم شهر کمک کند.
شورای پنجم در حالی کارش به پایان رسید که طبق نظر کارشناسان، اعضای آن پس از شورای شهر اول سیاسیترین فضا را در تهران به وجود آورده و عوارض رقابتهای حزبی را به گردن مردم تهران انداختند.
نباید موج بیاعتمادی راه بیفتد!
اکنون که علیرضا زاکانی، نماینده مردم شریف قم در مجلس شورای اسلامی از سوی اعضای شورای شهر به عنوان شهردار تهران برگزیده شده است، بین قمیها بگو مگوهایی اتفاق افتاده که برخی تندروی، برخی کندروی و برخی نیز حد تعادل را نگه داشتهاند.
به اعتقاد ما آقای زاکانی شخصیتی توانمند، انقلابی و فعال است و در هر جایگاهی که تشخیص بدهد وظیفهاش اقتضاء میکند باید ایستادگی کرده و تحت تأثیر دیگران قرار نگیرد. اگر تشخیص وی پذیرش شهرداری تهران باشد، ما نیز با کمال میل میپذیریم ولی نکتهای که مغفول مانده این است که او از مردم قم رأی اعتماد گرفته و مردم به او اعتماد کردهاند.
از این رو باید در مقابل اعتماد مردم پاسخگو باشد، از عملکرد خود در طی این حدودا دوسال دفاع کند و به گونهای رفتار نماید که رأی رأیدهندگان به وی مورد بیتوجهی قرار نگیرد. هرچند که اگر او به سمتی جدید منصوب شود دیگر قم نمیتواند نماینده دیگری را جایگزین او کند.
بالن آتشین، سلاح جدید مقاومان فلسطینی که خواب را از صهیونیستها ربوده است
پالس مثبت به رژیم غاصب
روحانی در 11 مرداد در نشست با مدیران ارشد دولت تدبیر و امید در سالن اجلاس سران گفت: اسرائیلیها اسرار هستهای را از کشور خارج کردند و پیش ترامپ بردند و ترامپ هم از توافق خارج شد.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور نیز در این نشست تصریح کرد: هیچ کس از ما نپرسید که چگونه نفت فروختید؟ ترامپ ایستاد و نگذاشت یک بشکه نفت فروخته شود و به ۱۲ نفت کش ما آسیب زده و منفجر کردند اسرائیل آدم میفرستاد داخل نفت کش ما و آن را منفجر میکرد.
این غلو پیرامون قدرت اسرائیل درحالی است که چندی پیش، علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت اصلاح طلب در مصاحبهای با جماران معتقد بود اسرائیل برای تک تک مسئولان ایران جاسوس گذاشته و هر آن که قصد کند میتواند هرکسی را که خواست ترور کند. باید مراقب پالسهایی باشیم که به دشمن میرسد و چهبسا عدهای پس از رأی آوردن آیت الله رئیسی در رابطه با آینده ایران به این باور رسیده باشند که «دیگی که برای من نجوشد، میخواهم سر سگ در آن بجوشد».
این خود کمبینیها از ظریف هم در دوران ترامپ دیده شد که میگفت: آمریکا با فشار دادن یک دکمه میتواند ما را نابود کند! و اساسا مشکل جبهه انقلاب با لیبرالهای داخلی حول همین موضوع است که ایرانیها توان پختن آبگوشت بزباش را هم ندارند! هرچه هست در آنجاست.
با ما همراه باشید...
می شود !
کی شود دریا ز پوز سگ نجس ....
یک عده جفتک میاندازند آیت الله میشوند، یک جفتک دیگر میاندازند آیت الله العظمی میشوند...
حوزه صاحب دارد و اجازه نمیدهد هر خری آیت الله شود