به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، به مناسبت سالروز درگذشت آیت الله ابراهیم امینی در گزارشی به ماجرای آیت الله امینی و عزل منتظری می پردازیم. آیتالله ابراهیم امینی از شخصیتهای مؤثر انقلاب بود و در مقطع عزل آیتالله منتطری از قائممقامی رهبری و انتخاب رهبری در جلسه تاریخی خبرگان نقش مهمی داشت.
آیتالله امینی از چهرههای اثرگذار تاریخ انقلاب بهویژه در دوران پایانی حیات امام راحل بود بااینحال دوری وی از هیاهوهای سیاسی موجب شده بود تا فعالیتهای و اقدامات او کمتر در دید رسانهها قرار بگیرد. وی اگرچه با آیتالله منتظری بهدلیل نجفآبادی بودن و تلمذ در محضر شیخ علی منتظری (پدر آیتالله منتظری) دوستی دیرینه داشت اما در ماجرای عزل وی از قائممقامی بر سر اصول انقلاب کوتاه نیامد و یکی از مقاطع اثرگذاری وی در تاریخ انقلاب، ماجرای عزل منتظری است.
آیتالله ابراهیم امینی دوستِ دیرین و همشهری آیتالله منتظری بود و هر دو نقش مهمی در معرفی امام خمینی(ره) بهعنوان مرجع تقلید داشتند.
آیتالله امینی در خصوص توجه امام خمینی(ره) به آیتالله منتظری گفته است: «امام از مراتب علم و دانش ایشان مطلع بودند، به همین دلیل از ایشان بهعنوان حاصل عمر خود یاد کردند. مضافاً بر اینکه آقای منتظری و فرزندش، در دوران مبارزه با رژیم شاهنشاهی زندانها و شکنجه و تبعیدهای زیادی را تحمل کرده بودند و مراتب قاطعیت و اخلاص و شجاعت آنها بر کسی پوشیده نبود»، اما در ماجرای انتخاب آیتالله منتظری معتقد بود که "انتخاب ایشان به قائممقامی، مقرون به صواب نبود."
آیتالله امینی در ماجرای انتخاب و عزل منتظری از قائممقامی رهبری، عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری بود. روایتهای او از این ماجرا در کتاب خاطراتش توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده و سند دست اول از اتفاقات رخداده است.
آیتالله منتظری در سال 64 با انتخاب اعضای خبرگان رهبری به سمت قائممقامی و رهبری آینده نظام جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
البته آیتالله منتظری پیش از برگزاری جلسه خبرگان رهبری، طی نامهای از اعضای مجلس درخواست کرد تا از انتخاب او به قائممقامی صرفنظر کنند.
آیتالله امینی در خاطرات خود عنوان کرده است: «سپس خبرگان باتوجه به نامه آقای منتظری و گزارش کوتاه گروه تحقیق و مذاکرات اجلاس گذشته وارد دستور جلسه شدند... چکیده این بود: 1 ــ نامه آقای منتظری از باب تواضع و شکستهنفسی بوده و اصل مطلب را نفی و رد نکردهاند.»
اما امام سالها بعد در نامه معروف به عزل منتظری اعلام کرد که از ابتدا با انتخاب او موافق نبوده است. آیتالله امینی در این رابطه گفته است: «شاید خبرگان با این همه دقت و کنجکاوی از یک امر غفلت کرده باشند، و آن مشورت و استجازه از امام خمینی(ره) بود. باید در این مسئله بسیار حیاتی و مهم که از بزرگترین مسائل نظام اسلامی و مربوط به شخص حضرت امام(ره) بود، قبل از انجام عمل مشورت میشد، چنانکه خود امام بعداً در نامهاش به آقای منتظری نوشت: والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم...».
او همچنین عنوان کرده است: «...جا داشت خبرگان مسئله را با امام در میان میگذاشتند و اگر چنین شده بود، با عواقب و آثار این انتخاب، آن هم در زمانهای آغازین انقلاب مواجه نمیشدیم.»
آیتالله امینی در گفتگویی که سال 96 با ماهنامه پاسدار اسلام داشته است، دلیل تردید و مخالفت امام با این موضوع را عدم مدیریت کافی و بینش صحیح سیاسی ــ اجتماعی آیتالله منتظری برشمرد و گفت: «شاید امام قلباً مایل بود و انتظار داشت آقای منتظری بعد از خودش در مقام رهبری قرار گیرد و اهداف او را تعقیب نماید، اما در یک جهت تردید داشت و آن، مدیریت کافی، بینش صحیح سیاسی ــ اجتماعی او در حد قدرت اداره امور رهبری که امری بسیار مهم و حساس بود، این مسئله برای امام روشن نبود و باید در طول ایام به اثبات میرسید، شاید به همین جهت بود که با انتخاب او به قائممقامی چندان موافق نبود و آن را زودهنگام میدانست. ولی صلاح نمیدانست که در کار خبرگان دخالت نماید.»
آیتالله امینی در خاطرات خود به اشتباهات آیتالله منتظری و نحوه مواجهه رهبر انقلاب با این اشتباهات اشاره کرده است. او در این زمینه بیان کرده است: «ایشان در ابتدا میپنداشت که موضعگیریهای آقای منتظری از القائات و تلقینات برخی از اعضای دفتر و معاشران ایشان سرچشمه میگیرد، و با تعویض آنها کارها اصلاح خواهد شد، بدینجهت به اصلاح و پاکسازی اعضای بیت همت گماشت، گاهی بهطور کلی به اصلاح اعضای دفتر و پاسداران محافظ توصیه میکرد و گاهی در این رابطه به تعویض بعضی افراد خاص توصیه میفرمود.»
آیتالله امینی در این رابطه به ذکر خاطرهای هم پرداخته است: «روزی خدمت امام بودم، سخن از آقای منتظری به میان آمد، من عرض کردم: "شما آقای منتظری را خوب میشناسید و از سوابق مبارزاتی او اطلاع دارید. در دوران مبارزات و بعد از پیروزی انقلاب دشمنانی داشته و دارد که تخریب و تضعیف چهره او را بهنفع خود میدانند و در این رابطه شایعهپراکنی و فتنهانگیزی میکنند و این بهنفع نظام نخواهد بود". امام در جواب فرمودند: "میدانم، اگر آقای منتظری اعضای دفترش را اصلاح کند، و رفتار و گفتارش را تغییر دهد، من همه اینها را جبران خواهم کرد."، آنگاه به من فرمود: "به ایشان بگو در انتخاب اطرافیان و اعضای دفتر خود تجدیدنظر کند، افراد آبرومند و خوشسابقه را بهکار گیرد؛ بهطوری که پای علما و فضلا و اساتید محترم بدانجا باز شود. من از برخی پاسداران ایشان بدگمانم، انتخاب آنها را برعهده حفاظت بگذارد". ولی وقتی من پیام امام(ره) را به آقای منتظری ابلاغ کردم، در جواب گفت: "من به اینها اعتماد دارم، مگر چه عیبی دارند؟"»
با بازداشت و محاکمه سیدمهدی هاشمی، آیتالله منتظری مواضع تندتری را اتخاذ کرد. آیتالله امینی گفته است: «در اینجا بود که عدم صلاحیت او برای تصدی مقام رهبری برای امام(ره) بهطور قطع به اثبات رسید و در عزل او احساس وظیفه کرد.»
بدین ترتیب در فروردین ماه سال 68، امام خمینی اقدام به عزل منتظری از قائممقامی کرد. امام در روزهای تعطیل نوروز 68 به دبیرخانه خبرگان دستور داد تا با برگزاری جلسه، موضوع منتظری حل و تمام شود. هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز چهارم فروردین سال 68 نگاشته است: «آقای امینی از قم تلفنی خواست هیئت رییسه خبرگان فوراً جلسه داشته باشد، معلوم شد امام درباره رهبری آینده به آنها هم پیغام دادهاند، گفتم "جلسه پسفردا باشد، منتظر آمدن آیتالله خامنهای هستیم."»
آیات خامنهای، هاشمی رفسنجانی، مشکینی و امینی برای مذاکره با امام به جماران رفتند که آیتالله امینی در کتاب خاطرات خود بهتفصیل درباره آن جلسه و اتفاقات قبل از آن سخن گفته است.
او در خاطرات خود آورده است که «امام که آثار اندوه بر چهره ربانیاش آشکار بود فرمود: "من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کردهام و تصمیم گرفتهام، دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم؛ ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند ولی در این باره کوتاهی شد... تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد، من خودم او را خلع میکنم. چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم."»
آیتالله امینی در این بخش از خاطرات خود با اشاره به نامه 6 فروردین امام خمینی به آیتالله منتظری، صحت این نامه را که در سالهای گذشته از سوی برخی افراد مورد تردید قرار گرفته بود تأیید کرده است.
او گفته است: «در روز 6 فروردین سال 68 خبردار شدیم که امام شخصاً وارد عمل شده و نامه عزل آقای منتظری را برای آقای هاشمی فرستادهاند تا ایشان بهاتفاق آقای خامنهای آن را برای آقای منتظری ببرند، یک نسخه را هم به صدا و سیما فرستادند که خوانده شود؛ اما آقای هاشمی به حاج احمد آقا گفته بود که "بهتر است جلوی خوانده شدن نامه را از صدا و سیما بگیرید تا ما بیاییم و حرفهایمان را به امام بزنیم، خواندن نامه دیر نمیشود!"... به دیدن آقای منتظری رفتم و جریان نامه امام و ملاقات با ایشان را گفتم و اشاره کردم که احتمالاً امروز نامه امام به دست ایشان خواهد رسید. بعدازظهر آن روز باز به دیدن ایشان رفتم و ایشان گفت که نامه امام حدود ظهر به دستش رسیده است. نامه را گرفتم و دو سه بار با دقت خواندم. در همین موقع شیخ عبدالله نوری هم آمد و نامه را گرفت و چند بار خواند و گفت: "تصور میکنم اگر این نامه پخش شود، مردم عکسالعملهای تندی نشان بدهند. بهنظرم بهتر است شما همین الآن یک نامه عذرخواهی برای امام بنویسید و از حوادث گذشته اظهار پشیمانی کنید و بدهید رادیو هم متن نامه شما را اعلام کند. به این ترتیب اوضاع آرام میشود". آقای منتظری گفت: "من کار خلافی نکردهام که عذر بخواهم"! من هم با پیشنهاد آقای نوری موافق بودم، ولی آقای منتظری زیر بار نرفت.»
نایبرئیسی جلسه سرنوشتساز
در روزهای ابتدایی خرداد ماه سال 68 مسئولان کشور مشغول بازنگری قانون اساسی بودند. با وخیم شدن حال امام خمینی(ره) و کاهش امید نسبت به بهبودی ایشان، اعضای مجلس خبرگان رهبری از سراسر کشور فراخوانده شدند.
با رحلت امام خمینی(ره)، صبح روز چهاردهم خرداد 68 نمایندگان تهران و شهرهای نزدیک خود را به مجلس خبرگان رهبری رساندند. افرادی هم که از شهرهای دور بودند، یکی یکی خود را رساندند. ساعت حدود 9 و نیم صبح جلسه رسمیت پیدا کرد.
آیتالله امینی در خصوص صحبتهای اولیه اعضای خبرگان میگوید: «تقریباً تمام افراد آن جمع معتقد بودند که یک فرد نمیتواند جانشین امام باشد و باید شورای رهبری تشکیل شود. من گفتم که: "در کمیسیون ولایت فقیه، اصل شورایی حذف شده و امام هم بر حذف آن تأکید کردهاند، لذا باید روی فرد تصمیم بگیریم."، بعد هم فردی را که از مدرسین و اساتید درس خارج بود، مطرح کردم که قبول نکردند.»
آیتالله امینی نایبرئیس دوم مجلس خبرگان رهبری بود. در آن جلسه موضوع مرجع تقلید بودن رهبر به بحث گذاشته شد. هرچند در بازنگری قانون اساسی بر اساس دستور حضرت امام، شرط مرجعیت از شرایط رهبری حذف شده بود، اما هنوز بازنگری تمام نشده و قانون اساسی جدید بهتصویب ملت نرسیده بود، لذا خبرگان موظف بودند بر اساس قانون اساسیِ سابق کار کنند. آیتالله امینی مرجعیت بالفعل را از شرایط ضروری برای رهبری نمیدانستند.
او در این رابطه گفته است: «امام دستور داده بودند شرط مرجعیت حذف شود، لذا من و مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی دو روز قبل از بستری شدن امام، خدمت ایشان رفتیم و عرض کردیم که "در کمیسیون ولایت فقیه قصد داریم شرط مرجعیت تقلید را برای رهبری، بهعنوان یک مرجح و اولویت و نه شرط حتمی ذکر کنیم، نظر حضرتعالی چیست؟"، امام فرمودند "صلاح نیست، در آینده مشکل پیدا میکنید". پس از من دو نفر از نمایندگان در تأیید صحبتهای من صحبت کردند. همه معتقد بودند که انتخاب رهبری باید هرچه زودتر صورت بگیرد.»
او در رابطه با انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب گفته است: «آیتالله خامنهای بهعنوان بهترین مصداق واجد شرایط رهبری در آن زمان مشخص شدند و موضوع به رأی گذاشته شد.»
آیتالله امینی در گفتگویی درباره انتخاب خود و دیگر اعضای مجلس خبرگان در سال 68 میگوید "در طول این مدت در ارتباطاتی که با آیتالله خامنهای داشتیم و در موقعیتهای مختلف، فرد بهتری را نیافتیم..."
آیتالله امینی در پاسخ به این ادعا که نمایندگان در«فضایی احساسی» و متأثر از اعلام دیدگاه امام درباره آیتالله خامنهای، به رهبری ایشان رأی دادند، گفته است: «بنده بهعنوان نایبرئیس آن جلسه، هردو ادعا را تکذیب میکنم؛ اولاً درباره احساسی بودن فضا باید گفت که طبعاً همه ما و ملت ایران و مسلمانان جهان و حتی غیرمسلمانان استکبارستیز در تمام دنیا از رحلت امام متأثر شده بودند و غم بزرگی را احساس میکردند؛ اما اگر بخواهند از این امر این نتیجه را بگیرند که 80 نفر مجتهد بدون ملاک شرعی و مقنع صرفاً بر مبنای احساس تصمیم گرفتند و ملاکات شرعی و عقلی را کنار گذاشتند، سخنی لغو و تهمت و توهین به این عده از علماست و عقوبت اخروی دارد.
ثانیاً اسم آقای خامنهای بهعنوان عنصر صالح و مجتهد برای تصدی این امر اساساً قبل از اعلام نظر امام به میان آمد. وقتی بحث رهبری شورایی پیش آمد، آقای خامنهای جزو چند نفر مجتهدی بود که اعضای خبرگان برای حضور در شورا مدنظر داشتند. نظر امام درباره ایشان در مرحله بعد و وقتی مطرح شد که رهبری شورایی از سوی اکثریت رد شد و بحث به این سو آمد که "حالا که بنا بر رهبری فردی است چهکسی را انتخاب کنیم؟"
علاوه بر همه اینها همانطور که عرض کردم، مسئله هم، ابتدا از طرف آقای هاشمی مطرح نشد و چند نفر از نمایندگان از طرفی از دیدگاه امام درباره رهبری آیتالله خامنهای اطلاع یافته بودند و از آقای هاشمی خواستند که تفصیل ماجرا را بیان کند. اینجا بود که آقای هاشمی ماجرا را نقل کرد. ایشان هم از قبل، برنامه از پیش تعیینشدهای برای سوق دادن جلسه به سمت و سویی خاص را نداشت و نمیخواست دست نمایندگان را در انتخاب ببندد. آیتالله خامنهای در یک فرآیند طبیعی و در خلال مباحث نمایندگان مطرح و به رهبری انتخاب شدند.»
آیتالله امینی در گفتگویی درباره انتخاب خود و دیگر اعضای مجلس خبرگان در سال 96 گفت: «در طول این مدت در ارتباطاتی که با آیتالله خامنهای داشتیم و در موقعیتهای مختلف، فرد بهتری را نیافتیم و هرچه هم زمان میگذرد، میبینیم ایشان با موضعگیریها و رفتارش، بهخصوص در شرایط خطیر فعلی، بهترین فرد برای این منصب بوده و هست. تأکید میکنم که بعد از سیسال، میبینیم که هنوز هم بهترین فردی که بتواند جامعه اسلامی را در دنیا اداره کند و در صدور انقلاب هم توفیق کامل داشته باشد، ایشان است و کاملاً از این موضوع مطمئن هستیم.»
آیتالله امینی همچنین در سال 69 همانند بسیاری از علمای بزرگ بهطور مکتوب، فقاهت، اجتهاد و جامعیت آیتالله خامنهای را اعلام کرد.
نمودار زندگی آیتالله امینی نشان میداد که او هیچگاه بر سر اصول انقلاب بهویژه ولایت فقیه کوتاه نیامد و اهل قهر یا دور شدن از انقلاب نبود. اگرچه عدهای بعد از فوت ایشان مدعی هستند که بعد از سال 88 بهنشانه قهر، در نماز جمعه حضور پیدا نمیکرد اما وی تا اواخر سال 91 در سنگر نماز جمعه به فعالیت پرداخت و بعد از آن بهدلیل کهولت سن فرصت حضور پیدا نکرد.
سال 94 نیز مراسم بزرگداشتی بهپاس فعالیتهای علمی ایشان در قم با حضور علی لاریجانی برگزار شد و از سالها مجاهدتهای علمی و سیاسی وی تقدیر بهعمل آمد.