آیا پدرومادر شوخطبع موفق هستند؟
به گزارش خبرگزاری رسا، «شوخطبع» بودن یکی از هنرهای ارتباطی است که هرکسی نمیتواند به خوبی انجامش دهد. برای همین است که آدمهای شوخطبع را جزو آدمهای بانمک و دوستداشتنی میدانیم. آدمهایی که به جا حرف میزنند. به جا شوخی میکنند و لحظات شیرینی را برای اطرافیانشان میسازند. اما تا به حال فکر کردهاید که اصلا «شوخی» چیست؟ و سبب چه اتفاقاتی در ارتباطات میانفردی ما میشود؟
یکی از دغدغههای والدین همواره این است که ارتباط خوب و موثری با فرزندشان داشته باشند و جوری رفتار کنند که به اصطلاح فرزندشان حرفشان را بخواند و حرف شنوی خوبی داشته باشد. از همین رو برخی سعی میکنند حرفهایشان را خیلی جدی بزنند و این جدیت را به فرزندشان منتقل کنند تا پشت گوش نیفتد. در مقابل برخی والدین نیز حرفهای جدیشان را شوخیشوخی میزنند و هربار که پشت گوش میافتد فضای ملایمتری میسازند تا حرفشان را منتقل کنند. اما به گفته روانشناسان افراط و تفریط در شوخی کردن و جدی بودن معکوس عمل میکند.
در این گزارش با دکتر «طاهر عطاران» روانشناس همراه شدیم تا درباره شوخی و اهمیت آن در ارتباطات انسانی به خصوص خانواده و شخصیت والدین حرف بزنیم. در ادامه صحبتهای دکتر عطاران را میخوانید.
شوخی چیست و چه فایدهای دارد؟
بیایید اول نگاه کنیم که اصلا شوخی چیست؟ و چرا باید آن را بشناسیم؟ و در آخر چگونه از آن استفاده کنیم؟ بهتر است هرگاه با یک موضوع جدید برخورد میکنیم چیستی؟ چرایی؟ و چگونگی؟ آن را بررسی کنیم. در چیستی «شوخی» نوعی ابزار ارتباطی بسیار موثر برای هیجانات مثبت در مخاطب ماست. ما از شوخی خوب و درست در برخورردهای مختلف برای ایجاد حس مثبتی در طرف مقابل استفاده میکنیم. از دیدگاه نورولوژیک شوخی به جا و درست سبب ایجاد هیجان مثبت در مغز میشود و باعث ترشح دوپامین و حتی آدرنالین میشود. در نتیجه این فرآیند شخص مقابل ما نسبت به پذیرش پیام مستتر در شوخی و یا حتی پیامهایی که در ادامه حرفهایمان میخواهیم به او بزنیم قابلیت بهتری پیدا میکند و ما نیز با استفاده از ابزار شوخی تاثیرگذاری بیشتری روی او خواهیم داشت.
به طور مثال وقتی شما یکباره وارد جمع تازهای میشوید، معمولا در کسری از ثانیه در لایههای ناخودآگاه ذهنتان که خودتان هم متوجه آن نیستید، یکسری برداشتهای اولیهای نسبت به افراد آن جمع که مخاطب شما هستند پیدا میکنید. معمولا این مخاطب جدید، با همین برداشتهای اولیهای که از او داریم سنجش میشود و قضاوتهای اولیه ما نسبت به او انجام میشود. در نهایت ما درون خود تصمیم میگیریم که با این فرد میخواهیم چه نوع برخوردی را باید داشته باشیم. مثلا وقتی شما یک روحانی یا یک ورزشکار و یا هر کسوت دیگری را در نگاه اول میبینید ممکن است یکسری قضاوتهای از پیش صادر شدهای نسبت به او در وضعیت و موقعیتی که دارید داشته باشید. این برداشتها و قضاوتهای اولیه شما از طرف مقابل خیلی موثر است.
خیلی از سوءگیریهای اولیه ما نسبت به اقوام مختلف به تجربههای گذشته ما بر میگردد و وقتی ما از شوخی به عنوان یک چاشنی ارتباطی یاد میکنیم. یعنی داریم درباره یک تسهیلگر و یا یک کاتالیزور ارتباطی حرف میزنیم. ما در حالت عادی شوخی با خودمان نداریم. چون شوخی در «روابط بین فردی» تعریف میشود. پس این شوخی نوعی تسهیل کننده ارتباطی است که موجب هیجانات مثبت و یخشکنی در طرف مقابل شما خواهد شد.
گاهی در اصطلاحات گفته میشود فلانی خیلی بانمک است. یعنی این فرد در روابط بین فردی خود از ابزار شوخی استفاده میکند و این کار به طرف مقابلش خیلی میچسبد و باعث میشود پیامی که در خلال شوخی داده میشود موثرتر منتقل شود و افراد بانمک در روابطشان اغلب موفقتر هستند.
چرا شوخی مهم است؟
شوخی ابزاری برای ایجاد هیجانات مثبت در روابط بین فردی است که موجب تاثیرگذاری بیشتر میشود؛ یعنی به طور ناخودآگاه ما نسبت به فرد شوخی کننده که عامل ایجاد این هیجان مثبت است تمایل بیشتری پیدا میکنیم و همزمان پیامهایش را هم بهتر میپذیریم. برای همین است شخصیتهایی که به عنوان کمدین میان مردم پذیرفته شدهاند و از این ابزار استفاده میکنند پیامهایشان به شکل مطلوبتری روی مردم اثر میگذارد تا نسبت به فرد دیگری که بخواهد خیلی جدی یا خشک آن پیام را منتقل کند.
اینجاست که چرایی اهمیت شوخی مشخص میشود. اینکه اگر شما بخواهید در یک محیط ارتباطی چطور صحبت کنید که بتوانید هم ارتباط موثری با اعضای آن بگیرید و هم چطور حرفها و پیامتان را به شکل موثر به آنها برسانید.
در سادهترین مدل ارتباطی یک «پیام دهنده» یک «پیام» و یک «پیام گیرنده» وجود دارد. زمانی که پیامدهنده دنبال این است که از پیامگیرنده بازخورد درست بگیرد نیازمند پذیرش پیام از سمت او هستیم. مثل باند فرودگاهی که کشور میزبان حتما باید به هواپیما اجازه فرود در آن را بدهد و تا کسب این اجازه محقق نشود هواپیما اجازه نشستن نخواهد داشت. شوخی وقتی به این روند وارد میشود گرفتن این اجازه و پذیرش را تسهیل میکند. چون طبق مطالعات روانشناسی وقتی طرف شاد یا خوشحال است و هیجان مثبتی دارد، یادگیری و پذیرش او خیلی بیشتر میشود. و شوخی این پذیرش را ایجاد میکند.
باید در نظر گرفت که شوخی یک مهارت ویژه و بسیار خاص است. بنابراین هرکسی در هر شرایطی نمیتواند شوخی کند. گاهی در عام میگوییم برخی آدمها بینمک هستند و شوخیهایشان بیمزه است. یعنی مهارت شوخی کردن را بلد نیستند و اگر میخواهند شوخطبع به نظر برسند باید در این زمینه کسب مهارت کنند. پس باید گفت شوخی واقعا یک «هنر» است که انجام درست و به موقع آن را هرکسی بلد نیست.
چگونه مهارت شوخی کردن را به دست بیاوریم؟
باید گفت که بخش کمی از مهارت شوخی کردن به استعداد و ذات هرکس برمیگردد. اما قسمت عمده هنر شوخی کردن اکتسابی است. شما برای کسب این مهارت باید بدانید که چه زمانی و در چه شرایط و موقعیتهایی چه سبک شوخی را به کار ببرید. سادهترش میشود که کسی که شوخی میکند باید در درون خود به این سوالها پاسخ بدهد: «چه بگویم؟ به چه کسی بگویم؟ چگونه بگویم؟ چه زمانی بگوییم؟» این سوالها هنگام شوخی کردن بسیار مهم است و قالب شوخی را تعیین میکند.
اگر مخاطب ما یک مخاطب حساس است و ما قصد داریم با او شوخی کنیم ممکن است حساسیتهای او اثر شوخی ما را کاملا معکوس کند و به جای ایجاد هیجانات مثبت سبب هیجانات و احساسات منفی شود.
شوخیهای والدین با فرزندان/ آیا شوخی کردن جایگاه پدری و مادری را تضعیف میکند؟
برخی از والدین از شوخی کردن با فرزندانشان میترسند چون معتقدند ممکن است جایگاه و احترامشان را تهدید کند. یا به شکل ضرب المثل کلاهشان پیش فرزندشان پشم نداشته باشد. باید گفت مهارت دقیقا همین است. اگر ما میگوییم «شوخی» ابزار تسهیلگر ارتباطی است و ارتباط والد و فرزندی هم یکی از مهمترین ارتباطات بینفردی افراد است. پس به طور قطع شوخی هم میتواند یک ابزار خوب باشد تا رابطه فرزند و پدر و مادرش را تسهیل کند. اما مهارت استفاده از آن بسیار مهم است. پس در این باره ذکر چند نکته کاملا ضروری است.
زیاد شوخی کردن قطعا به وجهه پدر و مادر لطمه میزند. زیاد شوخی کردن در زمانهای بهجا و نابهجا به شخصیت والدگری ما لطمه خواهد زد.
بیموقع شوخی کردن یا شوخی نامناسب کردن نادیده گرفتن شرایط مخاطب است.
هنگام شوخی کردن باید سن و سال فرزندمان را در نظر بگیریم. بهتر است در سنین پایین از شوخیهای ملایمتری استفاده کرد و شوخیهای تندوتیز تر را برای سنین بالاتر استفاده کنیم. چون میزان درک او از محتوایی که شما با آن شوخی میکنید و سابقه ذهنی که از آن موضوع دارد خیلی مهم است.
رعایت قواعد شوخی یعنی همان «چه بگویم؟ به چه کسی بگویم؟ و چگونه بگویم؟ چه زمانی بگوییم؟» در شوخیهای والد و فرزندی بسیار مهم است و ممکن است عدم رعایت آن دقیقا اثر منفی روی کاریزما و شخصیت والدین داشته باشد به طور مثال زمانی که فرزند ما حال خوشی ندارد، عصبانی و یا ناراحت است شوخی ما ممکن است شخصیت ما را جلوی او بشکند.
استفاده از محتوای نادرست مثل شوخی بیادبانه یک پدر یا مادر با فرزندش به شخصیت او لطمه خواهد زد. آنجاست که وقتی شما جدای از فضای شوخی میخواهید شخصیت جدی خود را داشته باشید و مسالهای را به شکل جدی به او بگویید میبینید که پیام شما منتقل نمیشود.
شوخی یک چاقوی دو لبه است و استفاده از آن مهارت لازم دارد و باید کسبش کرد.
شخصیت کاریزماتیک چگونه است؟
برخی برایشان سوال است اینکه میگویند کاریزماتیک دقیقا یعنی چه؟ و یا اینکه یک پدر یا مادر کاریزماتیک چه خصوصیاتی دارد. باید گفت که شخصیت کاریزماتیک از یک مثلث تبعیت میکند: قدرت، جذاب بودن، انتقال پیام و رهبری.
فرق یک فرد کاریزماتیک با یک فرد جذاب این است که آیا یک هنرمند محبوب و جذاب لزوما کاریزماتیک است؟ جواب منفی است. چون همه اضلاع را ندارد. چون ممکن است قدرت رهبری و یا انتقال پیام را نداشته باشد. پس باتوجه به این صحبت میتوانیم بگوییم اتفاقا برعکس تصور برخی افراد، اتفاقا شوخی چون انتقال پیام را تسهیل میکند میتواند در به وجود آوردن یک شخصیت کاریزماتیک نه تنها مخرب نباشد بلکه برای یک والد ابزاری بسیار کمک کننده باشد. همانطور که شخصیتهای بزرگ کاریزماتیک تاریخ همچون رسول اکرم و ائمه معصومین نیز از این ابزار استفاده میکردند و روایات مختلفی از شوخیهای آنها با نزدیکان و فرزندانشان آمدهاست.