فضای مجازی کشور اسیر طناب کشی های جناحی
به گزارش خبرگزاری رسا، جمعیت توسعه گران فضای مجازی پاک(فمپ) در پاسخ به حمایت های اخیر دولت محترم از اینستاگرام بیانیه ای را صادر کرد که در ادامه می خوانیم:
بسمه تعالی
با تبریک دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی ایران و آرزوی سربلندی و پیشرفت کشور نظر به اظهار نظر های چند روز اخیر در باب نحوه مدیریت فضای مجازی وظیفه خود دانستیم تا به عنوان یک سازمان مردم نهاد فعال در این حوزه مسائلی را با مردم و مسئولینمان درمیان بگذاریم:
دوباره فضای کشور مسموم به طنابکشیهای سیاسی پیرامون فضای مجازی و مسالۀ مدیریت سکوهای بیگانه شده است؛ مسالهای که بیش از هر چیز نیازمند نگاه تخصصی و عاری از گروهبندیهای جناحی است. همانطور که نباید تهدیدها و گرفتاریهای فرهنگی، اقتصادی و حتی امنیتی این فضا باعث نگاههای تنگنظرانه و ضدپیشرفت به آن شود، فرصتهای موجود در آن نیز نباید منجر به ذوق زدگی مفرط و دست و پا گم کردن مدیران ما در توسعه نامتوازن و خارج از کنترل آن شود. اختلافی اگر هست – که هست – پیرامون رویکرد و شیوۀ مواجهه با این مساله صورتبندی میشود. حالآنکه در هیاهوهای جناحی و دورخیزهای انتخاباتی، گویی اصل مساله چنان تحتالشعاع قرار که برآیند تمام نیروهای کشور، از درون حاکمیت گرفته تا طیفهای متنوع در جامعۀ مدنی، (انشاالله)ناخواسته در جهت منافع یک یا چند شرکت خارجی عمل میکنند. در این بیانیه برآنیم تا کلاف سردرگمی که دولت محترم در واکنش به یکی از سرراستترین سرفصل های کنونی بینالمللی در مواجهه با فضای مجازی، یعنی حاکمیت ملی ایجاد کرده است، اندکی باز کنیم.
۱- واضح است که سکوهای فراگیر و حیاتی مورد استفاده مردم باید نسبت به حقوق ملت ایران مسئولیت پذیر باشند: مقوله انتشار محتوای مجرمانه در اینستاگرام (و هر شبکه اجتماعی دیگری که تعهدی به حاکمیت و ملت ایران نداشته باشد)، فقط یکی از سرفصلهای مشکلات بالقوه و بالفعلی است که این سکو برای کشور ایجاد کرده و میکند. از مصادیق «محتوای مجرمانه» معطوف به آسیبهای جسمی و روحی، کودکآزاری، جنایات تروریستی و ناهنجاری های فرهنگی گرفته تا حذف و سانسور محتوای مربوط به قهرمانان ملی این کشور و مفاهیم ریشه دار اسلامی همچون شهادت و مبارزه (تحت عنوان نقض فاحش آزادی مشروع بیان)، ثمره حاکمیت طاغوتی این سرویس بر بیش از نیمی از پهنای باند فضای مجازی کشور است که نمیتوان آن را با میزان تلفات جاده ای نسبت به تعداد کاربران آن مقایسه کرد و ناچیز و ناگزیر شمرد. در این مقایسه در کشوری که بیش از پنجاه درصد جاده های آن پر از نقاط حادثه خیز است و جاده ها بدون خط کشی و گارد گذاری و حتی وجود پلیس رها شده است، از وزیر راه تا رئیس جمهور و مقامات پلیسی و قضایی را باید مورد سوال قرار داد.
۲- حیات اقتصادی مردم(اگر دغدغه هست) نباید در مشت مدیر یک شرکت آمریکایی قرار گیرد، ماجرای حضور وزیر محترم ارتباطات در دادسرا، مستقل از جزئیات آن، حواشی درس آموزی دارد. دستخط جناب وزیر، منتشر شده توسط روابط عمومی وزارتخانه متبوع نشان میدهد که، پس از «به نام خدا»، وی را در قامت وکیلمدافع شرکت اینستاگرام و شخص آقای زاکربرگ نشان میدهد. ایشان با استناد به ماده 114 قانون آیین دادرسی در امور کیفری، به مصونیت «خدمات» و تبعاً منافع شرکت اینستاگرام اشاره کردهاند که اساساً نهتنها در ایران نمایندگی ندارد، که حتی طبق قانونِ آمریکا، از فعالیت اقتصادی در بازار ایران تحریم هست. اینهمه جنجال آفرینی، نتیجهای جز استمرار و تثبیت فعالیت شرکتی آمریکایی که اصلاً طبق قوانین مبداء خودش مجاز به ارائه «خدمات» در ایران نیست ( بلکه هر لحظه امکان دارد با یک گوش چشم اربابانش، سرویس دهی به تمام کاربران و کسب و کار های ایرانی را همچون بسیاری از دیگر سرویس های خارجی برده حاکمیت آمریکا متوقف کند) چنان حیرتانگیز است که اگر اسلامستیزترین و ایرانستیزترین دولتمردان آمریکایی شاهدش باشند، از فرط تعجب چشمان خویش را خواهند مالید!
3- توسعه سرویس های بومی و افزایش قدرت ملی در فضای مجازی راه حل حقیقی خدمت به زندگی مردم است؛ ممکن است جناب وزیر حمایت از پهنای باند اینستاگرام را با اشاره به خردهکاسبیهای مردم به ناچار پناه برده به صفحات اینستاگرامی توجیه کنند و آنها را منظور از «خدمات» مورد اشاره در متن معرفی کنند، اما آیا ادامه حیات این کاسبی ها بدون ادامه حکمرانی اینستاگرام بر داراییهای آنها ممکن نیست؟ اگر بفرمایند ممکن هست نشان از کم کاری و بی توجهی ایشان به یکی از حیاتی ترین مسئولیت هایشان است. اگر بفرمایند نیست، که با وجود سرویس های موفق ایرانی در عرصه های مختلف اقتصاد و خدمات فضای مجازی هیچ کس چنین حرفی را از ایشان قبول نخواهد کرد! اینستاگرام در بهترین حالت ویترینی برای نمایش کالاها و خدماتیست که هر تولیدکنندهای میتواند محصولاتش را روی تارنمای خود و یا سکوهای تبلیغ یا فروش آنلاین فراگیر بومی نیز قرار دهد؛ از این دریچه است که میگوییم اینستاگرام به تولید شغل جدید و کارآفرینی کمک قابل توجهی نمیکند، اگر به دلیل بی در و پیکری و عدم امکان نظارت و پیگیری تخلفات آن محملی برای کلاهبرداری و فریب و سرکیسهکردنِ کاربران نباشد!
4- پهنای باند نه مقدس است و نه هدف. مهم کیفیت زندگی مردم است: تاسف بارتر، اینکه جناب رئیسجمهور محترم و سخنگوی دولت نیز در سینهچاکی برای منافع اینستاگرام و جناب زاکربرگ از یکدیگر سبقت گرفتند. لیکن رئیس محترم جمهور اساساً صورت مساله را زیر و زبر کرده و موضوع افزایش پهنای باند را پیش کشیدند که به شکل وارونه ای به مدیریت مساله اینستاگرام مربوط است! در سالهای اخیر همّوغمّ مسئولان و دلسوزان بر این بوده که پهنای باند شبکه داخلی با شتاب، دقت و برنامهریزی همهجانبهنگر توسعه یابد، و در عین حال پهنای باند شبکۀ بینالمللی نیز کیفیت مطلوبتری داشته باشد. با این وجود، باید اعتراف نمود که علیرغم توسعه زیرساخت های ارتباطی شبکه ملی اطلاعات در ۷ سال گذشته، به هیچ عنوان اصلاح نسبت ترافیک داخلی به خارجی متناسب با رویکرد کشورهای توسه یافته، صلاح جامعه، و مصوبات شورایعالی فضای مجازی صورت نگرفته و در مواردی نسبت معکوس آن محقق شده است.
پهنای باند مقدس نیست، اما اگر بستر ترافیک داخلی باشد نشان دهنده قدرت و استقلال کشور در فضای مجازی است که ثمره آن بهبود کیفیت زندگی مردم است. ولی اگر بستر ترافیک خارجی است نشان از وابستگی و آسیب پذیری کشور در مقابل تحریم ها و تهدید ها و نهایتا گره خوردن معیشت مردم با خارج از مرز هاست.
پهنای باند هدف هم نیست، مهم کارخانهها و محل های خدماتی کنار و متصل به این باند هستند. مهم مالک کنترل کننده و حکمران آن است. افزایش پهنای باند (چه داخلی و چه بین الملل) به تنهایی ارزشی نمی آفریند بلکه میتواند یارانه ای دولتی از جیب ملت ایران باشد برای کارخانجات خارجی، ارزش آن است که پهنای باند، حاصل دسترنج و سرمایه فکری و مادی نخبگان ایرانی را به اقتصاد درون زای فضای مجازی جمهوری اسلامی تبدیل کند تا به ارائه خدمات مختلف به داخل و خارج از کشور بپردازند.
حال که فصل انتخابات ریاستجمهوری نزدیک شده، جناب رئیس دولت دستار به دیوار پاستور میکوبند و در هر جلسهای و حتی ستاد ملی کرونا میگویند باند شبکه بینالمللی فلان و بهمان؟ ای کاش ریاست محترم جمهور اگر دغدغه توسعه و کیفیت بیشتر خدمات فضای مجازی داشتند زمان بیشتری برای تشکیل مرتب جلسات شورایعالی فضای مجازی تخصیص میداند و فرصت تکمیل شبکه ملی اطلاعات و خدمات پایه کاربردی آن را در سالهای گذشته نمیسوزاندند تا می توانستند اکنون با آمار موفقیت هایشان کمپین تبلیغاتی راه بیاندازند؛ نه با تحریک روحیه پیشرفت و آزادی خواهی مردم با با ترسیم دشمن موهوم پهنای باند که ضد آزادی و پیشرفت، تنگ نظرانه تنها از تهدیدات میگوید!
در پایان هر چند انتظار تسلط رئیس جمهور بر تمامی حوزه های تخصصی مورد انتظار نیست، رجاء واثق داریم که مشاورین ریاست محترم جمهور، دید دقیقتر و عمیقتری نسبت به امهات، و مفاهیم پایه حکمرانی فضای مجازی به ریاست محترم جمهور ارائه دهند تا دیگر سوال از علت رشد افسار گسیخته پهنای باند خارجی را مخالفت با پهنای باند به صورت مطلق فهم نکنند!
والسلام علی من اتبع الهدی